با این وجود که ۵۰ درصد از افراد واجد شرایط شرکت نکرده اند، این سوال پیش می آید که آیا اکثریت ایران از رئیس جمهور شدن «رئیسی» راضی هستند؟!
به گزارش شهدای ایران، مهدی جهان تیغی: با مشارکت نزدیک به 50 درصد، ابراهیم رئیسی توانست 62 درصد از آرا
انتخابات ریاست جمهوری 1400 را بدست آورد. با این وجود که 50 درصد از افراد
واجد شرایط در انتخابات شرکت نکرده اند، این سوال پیش می آید که آیا
اکثریت ایران از رئیس جمهور شدن «رئیسی» راضی هستند؟!
برای یافتن پاسخ مناسب و نزدیک به واقع به نکات ذیل باید توجه کرد:
یک: محبوبیت نسبی قابل توجه رئیسی در جامعه به گونه ای بود که در همین انتخابات اخیر بر اساس افکارسنجی های صورت گرفته شده توسط نهادهای معتبر علاوه بر چهره هایی همچون محسن رضایی و قاضی زاده هاشمی حتی اگر خود همتی از صحنه انتخابات کناره گیری می کرد، بیش از نیمی از آرای آنها به سمت رئیسی می رفت! معنای این افکار سنجی این است که اکثریت آرای نزدیک به 7 میلیون رای سه کاندیدا دیگر در صورتی که در انتخابات حضور نداشتند به سمت رئیسی سرازیر می شد. مفهوم این انتقال رای نیز این است که رئیسی گرچه گزینه اول آنها به هر دلیلی نبوده ولی گزینه مورد مقبول آنها محسوب می شده و دارای محبوبیت نسبی در آرای سه کاندیدا دیگر بوده است.
دو: رئیسی در آرای شرکت نکرده ها نیز سهم بزرگی دارد. با در نظر گرفتن میزان محبوبیت اجتماعی و همچنین میزان آرای او در انتخابات اخیر، رئیسی سهم قابل توجهی در بین 20 تا 30 درصد از مردمی که به خاطر ترس از کرونا در انتخابات در نظرسنجیها گفته بودند که شرکت نمیکنند، دارد. اگر بپذیریم که تاخیرات متعدد در حین رایگیری، چاپ تعرفههای مشابه و جابهجایی در نگارش فاکتورهای جدی در مسئله آرا باطله بوده، با این وجود حتی در نزدیک به چهار میلیون آرای باطله نیز آمار قابل توجهی از آرا سمت ابراهیم رئیسی بوده است. جالبتر آنکه چند درصدی از مردم هم بودند که گزینه اصلح شان آقای رئیسی بود، ولی با حس اینکه پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات مسجل است، زحمت حضور در پای صندوق رای را به خود ندادند.
سه: بخش قابل توجهی از شرکت نکنندگان در انتخابات اخیر به علت نارضایتی از مشکلات اقتصادی و معیشتی و نه بر اساس عناد یا با عینک سیاسی در پای صندوق رای حاضر نشدند. این افراد نه تنها علاقهای به انتخاب افرادی پوششی دولت و اصلاح طلبان که ریشه مشکلات اقتصادی هشت سال اخیر محسوب می شدند، نداشتند بلکه اگر یقین برایشان حاصل میشد که نیامدنشان سبب ادامه دولت روحانی و افزایش فشارهای اقتصادی و معیشتی خواهد شد، قطعا به قطب مقابل همتی، رای میدادند. بیراهه نیست اگر بگویم با حضور چهره های همانند جهانگیری و لاریجانی چون مردم احساس خطر را جدی تر میگرفتند، در افزایش آرای رئیسی تاثیر جدی می گذاشت.
چهار: واقعیت غیر قابل انکار این است که اکثریت مردم ایران از خاتمه دولت روحانی راضی هستند و این نارضایتی آنقدر زیاد و عجیب است که غیر از آقای رئیسی که محبوبیت بالای وی در حال حاضر قابل لمس است، هر فرد پایین تر از آقای رئیسی که مخالف یا غیر شبیه به حسن روحانی بود، اگر رئیس جمهور می شد، اکثریت مردم راضی بودند!
پنج: میزان محبوبیت رئیسی در جامعه بر اساس آخرین نظرسنجی ها نزدیک به 70 درصد بوده و کمترین میزان آرای منفی را در میان چهره های سرشناس درجه یک داشته است. یعنی اگر اکثر مردم ایران در انتخابات شرکت می کردند، آرای رئیسی اکثریت جامعه را در بر می گرفت.
شش: جدای از اینکه یک رضایت نسبی در اکثر جامعه ایران از رئیسی وجود دارد، اما واقعیت این است که هسته سخت محبوبیت رئیسی رقم بسیار قابل توجهی است که در میان روسای جمهور گذشته نیز برجسته است. این هسته سخت چندین میلیونی پشتوانه و مُبلغ عظیمی برای افزایش و تحکیم بیشتر سبد محبوییت رئیسی در جامعه ایران خواهد بود.
برای یافتن پاسخ مناسب و نزدیک به واقع به نکات ذیل باید توجه کرد:
یک: محبوبیت نسبی قابل توجه رئیسی در جامعه به گونه ای بود که در همین انتخابات اخیر بر اساس افکارسنجی های صورت گرفته شده توسط نهادهای معتبر علاوه بر چهره هایی همچون محسن رضایی و قاضی زاده هاشمی حتی اگر خود همتی از صحنه انتخابات کناره گیری می کرد، بیش از نیمی از آرای آنها به سمت رئیسی می رفت! معنای این افکار سنجی این است که اکثریت آرای نزدیک به 7 میلیون رای سه کاندیدا دیگر در صورتی که در انتخابات حضور نداشتند به سمت رئیسی سرازیر می شد. مفهوم این انتقال رای نیز این است که رئیسی گرچه گزینه اول آنها به هر دلیلی نبوده ولی گزینه مورد مقبول آنها محسوب می شده و دارای محبوبیت نسبی در آرای سه کاندیدا دیگر بوده است.
دو: رئیسی در آرای شرکت نکرده ها نیز سهم بزرگی دارد. با در نظر گرفتن میزان محبوبیت اجتماعی و همچنین میزان آرای او در انتخابات اخیر، رئیسی سهم قابل توجهی در بین 20 تا 30 درصد از مردمی که به خاطر ترس از کرونا در انتخابات در نظرسنجیها گفته بودند که شرکت نمیکنند، دارد. اگر بپذیریم که تاخیرات متعدد در حین رایگیری، چاپ تعرفههای مشابه و جابهجایی در نگارش فاکتورهای جدی در مسئله آرا باطله بوده، با این وجود حتی در نزدیک به چهار میلیون آرای باطله نیز آمار قابل توجهی از آرا سمت ابراهیم رئیسی بوده است. جالبتر آنکه چند درصدی از مردم هم بودند که گزینه اصلح شان آقای رئیسی بود، ولی با حس اینکه پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات مسجل است، زحمت حضور در پای صندوق رای را به خود ندادند.
سه: بخش قابل توجهی از شرکت نکنندگان در انتخابات اخیر به علت نارضایتی از مشکلات اقتصادی و معیشتی و نه بر اساس عناد یا با عینک سیاسی در پای صندوق رای حاضر نشدند. این افراد نه تنها علاقهای به انتخاب افرادی پوششی دولت و اصلاح طلبان که ریشه مشکلات اقتصادی هشت سال اخیر محسوب می شدند، نداشتند بلکه اگر یقین برایشان حاصل میشد که نیامدنشان سبب ادامه دولت روحانی و افزایش فشارهای اقتصادی و معیشتی خواهد شد، قطعا به قطب مقابل همتی، رای میدادند. بیراهه نیست اگر بگویم با حضور چهره های همانند جهانگیری و لاریجانی چون مردم احساس خطر را جدی تر میگرفتند، در افزایش آرای رئیسی تاثیر جدی می گذاشت.
چهار: واقعیت غیر قابل انکار این است که اکثریت مردم ایران از خاتمه دولت روحانی راضی هستند و این نارضایتی آنقدر زیاد و عجیب است که غیر از آقای رئیسی که محبوبیت بالای وی در حال حاضر قابل لمس است، هر فرد پایین تر از آقای رئیسی که مخالف یا غیر شبیه به حسن روحانی بود، اگر رئیس جمهور می شد، اکثریت مردم راضی بودند!
پنج: میزان محبوبیت رئیسی در جامعه بر اساس آخرین نظرسنجی ها نزدیک به 70 درصد بوده و کمترین میزان آرای منفی را در میان چهره های سرشناس درجه یک داشته است. یعنی اگر اکثر مردم ایران در انتخابات شرکت می کردند، آرای رئیسی اکثریت جامعه را در بر می گرفت.
شش: جدای از اینکه یک رضایت نسبی در اکثر جامعه ایران از رئیسی وجود دارد، اما واقعیت این است که هسته سخت محبوبیت رئیسی رقم بسیار قابل توجهی است که در میان روسای جمهور گذشته نیز برجسته است. این هسته سخت چندین میلیونی پشتوانه و مُبلغ عظیمی برای افزایش و تحکیم بیشتر سبد محبوییت رئیسی در جامعه ایران خواهد بود.