جهانگیری یکی از فاسدترین عناصر اقتصادی در کشور را دبیر ستادی کرده که قرار بوده با مفاسد اقتصادی مبارزه کند.
به گزارش شهدای ایران، اسحاق جهانگیری به وزارت کشور رفت تا بعد از ۸سال، برای
مردم کمی «بغض» کند و نالهوار سخن بگوید تا شاید یکبار دیگر مردم به
کسانی که این وضع را بر کشور تحمیل کردهاند، رای دهند تا کمی بعد، وقتی که
وضع از شرایط فعلی نیز ناگوارتر شد، از این وعدههای انتخاباتی نیز
عقبنشینی کنند و تنها مشکل دولتشان را لکنتزبان در تشریح دستاوردهایش
بخوانند.
در دنیای قدرت و سیاست «میانمایگان» میل به ارزشها دارند؛ ارزشها را تقدیس میکنند و همواره از آن سخن میگویند اما هرگاه که برسر دوراهی ارزشها و منافع شخصی و حزبی قرار میگیرند، راه دوم را در پیش میگیرند و به هنجارها پشت میکنند. شاید بتوان بسیاری از کاندیداهایی را که تا روز شنبه در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند در قالب این طبقه دستهبندی کرد اما بهطور حتم اسحاق جهانگیری معاوناول دو دولت روحانی، شاخصترین فرد با ویژگیهای میانمایگی است.
در همین باره دکتر علیرضا زاکانی، داوطلب انتخابات ریاست جمهوری با هشتگ «متهم ردیف دوم» درباره جهانگیری نوشته است:
«انتخابات برای آقای جهانگیری زنگ تئاتر و بازیگری نیست، زنگ حساب است و باید به سوالات جدی پاسخ دهد
۱. نرخ دلار۴۲۰۰ و آتش زدن میلیاردها دلار
۲. علت نابود کردن سرمایه مردم در بورس
۳. تقلیل ستاد اقتصاد مقاومتی به قرارگاه مرغ!
۴. فساد اقتصادی نزدیکان و منصوبان دولت»
روزنامه فرهیختگان نیز در گزارشی به رفتارهای جهانگیری و چرایی ثبت نام او در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته و نوشته است: بررسی اظهارات و رفتار او در ۸ سال گذشته و بهویژه آنچه روز شنبه در ستاد انتخابات وزارت کشور گفت، نشان میدهد معاون اول روحانی، در میانمایگی گرفتار شده است و راهی برای رهایی از آن ندارد. او تمایل دارد یک اخلاقمدار حداکثری باشد؛ منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح دهد؛ آرمانها، ارزشها و هنجارها را قربانی مطالبات شخصیاش نکند و بر همین اساس نیز در نطق خود پس از ثبتنام در انتخابات، بهطور ویژه از مبارزه با فساد گفت و حتی تاکید کرد که ۴سال آینده یک «فرصت ویژه» برای مبارزه با فساد خواهد بود.
او به این هنجارها علاقه دارد اما عملکردش میگوید ناتوانتر از آن است که منافع فردی خودش را در برابر هنجارهای جامعه از دست بدهد. شاید به همین دلیل است که در بخشی از ۸سالی که ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را برعهده داشته است، برادرش مهدی جهانگیری که اقدام به «قاچاق حرفهای ارز» و «تحصیل مال نامشروع» کرده، دبیر ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بوده است. بهعبارت سادهتر، او یکی از فاسدترین عناصر اقتصادی در کشور را دبیر ستادی کرده که قرار بوده با مفاسد اقتصادی مبارزه کند. او علاقهمند به مبارزه با فساد است و بارها درباره حل مشکل فساد سخن گفته اما بهجای اینکه هر سههفته یکبار جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را برگزار کند، آن را هر ۶ماه یکبار تشکیل داده است.
جهانگیری همچون بسیاری از سیاستمداران دنیا از رفاه و پیشرفت کشور خوشحال میشود و به همین دلیل هم برای وضع فعلی که او و دوستانش در دولت شکل دادهاند جلوی دوربین «بغض» میکند اما وقتی این هنجار با منافع شخصی و حزبی او تعارض پیدا میکند، به میدان میآید تا یکبار دیگر دولت روحانی را تکرار کند؛ دولتی که سختترین شرایط اقتصادی را درطول انقلاب بر مردم تحمیل کرد و آنها را برای خرید مایحتاج اولیه زندگیشان به صفهای طویل انواع و اقسام کالا از پوشک بچه تا مرغ و تخممرغ کشاند.
اینکه با فهم چنین دولت و چنین عملکردی جهانگیری حاضر به ورود به عرصه انتخابات شده، نشان میدهد در سیاست، تکرار و تکرار میانمایگی، فرد را رفتهرفته تبدیل به یک نفعطلب فرومایهای میکند که نهتنها دیگر حاضر به مماشات با ارزشها نیست که به مبارزه با آنها نیز برمیخیزد.
سیاستمداران میانمایه جدا از اینکه خود را به ورطه سقوط میکشانند، جامعهای را که بر آن حکومت میکنند نیز به ورطه میانمایگی و سقوط میکشانند؛ چراکه «الناس علی دین ملوکهم»؛ مردم به روش و طریقه حاکمان و پادشاهان خویش زندگی میکنند. یک دولت میانمایه، تلاش میکند مردم را نیز به میانمایگی بکشاند.
اسحاق جهانگیری با این جمعبندی به وزارت کشور رفت تا بعد از ۸سال، برای مردم کمی «بغض» کند و نالهوار سخن بگوید تا شاید یکبار دیگر مردم به کسانی که این وضع را بر کشور تحمیل کردهاند، رای دهند تا کمی بعد، وقتی که وضع از شرایط فعلی نیز ناگوارتر شد، همچون بسیاری از تصمیمات و وعدههای دیگری که جهانگیری و دولت از آن عقبنشینی کردند، از این وعدههای انتخاباتی نیز عقبنشینی کنند و تنها مشکل دولتشان را لکنتزبان در تشریح دستاوردهایش بخوانند.
بازخوانی وعده های جهانگیری در سال ۹۶
جهانگیری در حالی به خود جرات داده علی رغم هشت سال شراکت با روحانی و دفاع ویژه از دولت تدبیر و امید برای ریاست دولت سیزدهم کاندیدا شود که طومار وعده های بر زمین مانده او در سال 96 موجود است:
* وعدههای توخالی سبب میشود مردم به کارآمدی نظام بدبین شوند
* امروز توهینکنندگان به ظریف با برجام عکس یادگاری میگیرند
* مطمئنم ما میتوانیم بزرگترین چالشهای سیاسی و اقتصادی پیش روی کشور را حل کنیم
* امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند... چون کاری شد کارستان
* رونق شروع شده و رشد اقتصادی در سال جاری بالا رفته. فضای بینالمللی مثبت شده است
* ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم
* دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کار کردن آغاز شده
* در دوران دولتهای نهم و دهم قیمت ارز لحظهای بالا میرفت
* از ایران حفاظت و حراست میکنیم و نمیگذاریم سفره مردم کوچکتر شود
* ما در بدترین شرایط اقتصادی کشور، بهترین خدمت را به محرومان کردیم
* حل مشکلات اقتصادی در کشور نیاز به تدبیر و اقدامهای عاقلانه دارد و نمیتوان با وعدههای بیاساس این مشکلات را حل کرد
* ایران رئیسجمهوری نیاز دارد که بتواند مدیریت اقتصادی کشور را بهسمتی پیش ببرد که از آن اشتغال بیرون بیاید
* ما میتوانیم زندگی مردم را بهصورت آبرومندانه متحول کرده، شغل فراوان ایجاد و میلیاردها دلار در این کشور سرمایهگذاری کنیم. ما مسکن اجتماعی نیز داریم که با کمک نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد، بهزیستی و وزارت تعاون و خیرین تعدادی مسکن دراختیار متقاضیان قرار گیرد
* دولت آینده حتما ضدفساد خواهد بود. ما در بحث مبارزه با فساد هیچ تعارفی با کسی نداریم و در این مساله باید شفافیت به وجود بیاید
* باید تلاش کنیم قدرت خرید از تورم بالاتر باشد. اگر اینگونه نباشد مردم آسیب میبینند. باید تورم را کاهش دهیم و قدرت خرید حتما از نرخ تورم بالاتر باشد
* مقامات ارشد خارجی یکی پس از دیگری برای گفتوگو با مقامات ایران صف کشیدند. فضای اقتصادی کشور به فضای آرامی تبدیل شد
* مردم عزیز شما حرفها را شنیدید، آزمودنی را آزمودن خطاست. از گذشته باید عبرت بگیرید. انتخابات پیشرو انتخاب بین بد و بدتر نیست، میان راه و بیراهه است
* الان هیچ ایرانیای نیست که نگران باشد اگر مریض شد هزینه درمان را چگونه پرداخت میکند
* نباید سفره مردم کوچک شود. ما میتوانیم با برنامههایی که گفتیم مسائل و مشکلات را حل کنیم
* راهکارهای عاقلانه و عالمانهای پیشبینی کردهایم تا بتوانیم به زندگی فقرا رسیدگی کنیم و به نیازمندان جوری رسیدگی کنیم که دیگر نیاز نداشته باشند
در دنیای قدرت و سیاست «میانمایگان» میل به ارزشها دارند؛ ارزشها را تقدیس میکنند و همواره از آن سخن میگویند اما هرگاه که برسر دوراهی ارزشها و منافع شخصی و حزبی قرار میگیرند، راه دوم را در پیش میگیرند و به هنجارها پشت میکنند. شاید بتوان بسیاری از کاندیداهایی را که تا روز شنبه در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند در قالب این طبقه دستهبندی کرد اما بهطور حتم اسحاق جهانگیری معاوناول دو دولت روحانی، شاخصترین فرد با ویژگیهای میانمایگی است.
در همین باره دکتر علیرضا زاکانی، داوطلب انتخابات ریاست جمهوری با هشتگ «متهم ردیف دوم» درباره جهانگیری نوشته است:
«انتخابات برای آقای جهانگیری زنگ تئاتر و بازیگری نیست، زنگ حساب است و باید به سوالات جدی پاسخ دهد
۱. نرخ دلار۴۲۰۰ و آتش زدن میلیاردها دلار
۲. علت نابود کردن سرمایه مردم در بورس
۳. تقلیل ستاد اقتصاد مقاومتی به قرارگاه مرغ!
۴. فساد اقتصادی نزدیکان و منصوبان دولت»
روزنامه فرهیختگان نیز در گزارشی به رفتارهای جهانگیری و چرایی ثبت نام او در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته و نوشته است: بررسی اظهارات و رفتار او در ۸ سال گذشته و بهویژه آنچه روز شنبه در ستاد انتخابات وزارت کشور گفت، نشان میدهد معاون اول روحانی، در میانمایگی گرفتار شده است و راهی برای رهایی از آن ندارد. او تمایل دارد یک اخلاقمدار حداکثری باشد؛ منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح دهد؛ آرمانها، ارزشها و هنجارها را قربانی مطالبات شخصیاش نکند و بر همین اساس نیز در نطق خود پس از ثبتنام در انتخابات، بهطور ویژه از مبارزه با فساد گفت و حتی تاکید کرد که ۴سال آینده یک «فرصت ویژه» برای مبارزه با فساد خواهد بود.
او به این هنجارها علاقه دارد اما عملکردش میگوید ناتوانتر از آن است که منافع فردی خودش را در برابر هنجارهای جامعه از دست بدهد. شاید به همین دلیل است که در بخشی از ۸سالی که ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را برعهده داشته است، برادرش مهدی جهانگیری که اقدام به «قاچاق حرفهای ارز» و «تحصیل مال نامشروع» کرده، دبیر ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بوده است. بهعبارت سادهتر، او یکی از فاسدترین عناصر اقتصادی در کشور را دبیر ستادی کرده که قرار بوده با مفاسد اقتصادی مبارزه کند. او علاقهمند به مبارزه با فساد است و بارها درباره حل مشکل فساد سخن گفته اما بهجای اینکه هر سههفته یکبار جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را برگزار کند، آن را هر ۶ماه یکبار تشکیل داده است.
جهانگیری همچون بسیاری از سیاستمداران دنیا از رفاه و پیشرفت کشور خوشحال میشود و به همین دلیل هم برای وضع فعلی که او و دوستانش در دولت شکل دادهاند جلوی دوربین «بغض» میکند اما وقتی این هنجار با منافع شخصی و حزبی او تعارض پیدا میکند، به میدان میآید تا یکبار دیگر دولت روحانی را تکرار کند؛ دولتی که سختترین شرایط اقتصادی را درطول انقلاب بر مردم تحمیل کرد و آنها را برای خرید مایحتاج اولیه زندگیشان به صفهای طویل انواع و اقسام کالا از پوشک بچه تا مرغ و تخممرغ کشاند.
اینکه با فهم چنین دولت و چنین عملکردی جهانگیری حاضر به ورود به عرصه انتخابات شده، نشان میدهد در سیاست، تکرار و تکرار میانمایگی، فرد را رفتهرفته تبدیل به یک نفعطلب فرومایهای میکند که نهتنها دیگر حاضر به مماشات با ارزشها نیست که به مبارزه با آنها نیز برمیخیزد.
سیاستمداران میانمایه جدا از اینکه خود را به ورطه سقوط میکشانند، جامعهای را که بر آن حکومت میکنند نیز به ورطه میانمایگی و سقوط میکشانند؛ چراکه «الناس علی دین ملوکهم»؛ مردم به روش و طریقه حاکمان و پادشاهان خویش زندگی میکنند. یک دولت میانمایه، تلاش میکند مردم را نیز به میانمایگی بکشاند.
اسحاق جهانگیری با این جمعبندی به وزارت کشور رفت تا بعد از ۸سال، برای مردم کمی «بغض» کند و نالهوار سخن بگوید تا شاید یکبار دیگر مردم به کسانی که این وضع را بر کشور تحمیل کردهاند، رای دهند تا کمی بعد، وقتی که وضع از شرایط فعلی نیز ناگوارتر شد، همچون بسیاری از تصمیمات و وعدههای دیگری که جهانگیری و دولت از آن عقبنشینی کردند، از این وعدههای انتخاباتی نیز عقبنشینی کنند و تنها مشکل دولتشان را لکنتزبان در تشریح دستاوردهایش بخوانند.
بازخوانی وعده های جهانگیری در سال ۹۶
جهانگیری در حالی به خود جرات داده علی رغم هشت سال شراکت با روحانی و دفاع ویژه از دولت تدبیر و امید برای ریاست دولت سیزدهم کاندیدا شود که طومار وعده های بر زمین مانده او در سال 96 موجود است:
* وعدههای توخالی سبب میشود مردم به کارآمدی نظام بدبین شوند
* امروز توهینکنندگان به ظریف با برجام عکس یادگاری میگیرند
* مطمئنم ما میتوانیم بزرگترین چالشهای سیاسی و اقتصادی پیش روی کشور را حل کنیم
* امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند... چون کاری شد کارستان
* رونق شروع شده و رشد اقتصادی در سال جاری بالا رفته. فضای بینالمللی مثبت شده است
* ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم
* دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کار کردن آغاز شده
* در دوران دولتهای نهم و دهم قیمت ارز لحظهای بالا میرفت
* از ایران حفاظت و حراست میکنیم و نمیگذاریم سفره مردم کوچکتر شود
* ما در بدترین شرایط اقتصادی کشور، بهترین خدمت را به محرومان کردیم
* حل مشکلات اقتصادی در کشور نیاز به تدبیر و اقدامهای عاقلانه دارد و نمیتوان با وعدههای بیاساس این مشکلات را حل کرد
* ایران رئیسجمهوری نیاز دارد که بتواند مدیریت اقتصادی کشور را بهسمتی پیش ببرد که از آن اشتغال بیرون بیاید
* ما میتوانیم زندگی مردم را بهصورت آبرومندانه متحول کرده، شغل فراوان ایجاد و میلیاردها دلار در این کشور سرمایهگذاری کنیم. ما مسکن اجتماعی نیز داریم که با کمک نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد، بهزیستی و وزارت تعاون و خیرین تعدادی مسکن دراختیار متقاضیان قرار گیرد
* دولت آینده حتما ضدفساد خواهد بود. ما در بحث مبارزه با فساد هیچ تعارفی با کسی نداریم و در این مساله باید شفافیت به وجود بیاید
* باید تلاش کنیم قدرت خرید از تورم بالاتر باشد. اگر اینگونه نباشد مردم آسیب میبینند. باید تورم را کاهش دهیم و قدرت خرید حتما از نرخ تورم بالاتر باشد
* مقامات ارشد خارجی یکی پس از دیگری برای گفتوگو با مقامات ایران صف کشیدند. فضای اقتصادی کشور به فضای آرامی تبدیل شد
* مردم عزیز شما حرفها را شنیدید، آزمودنی را آزمودن خطاست. از گذشته باید عبرت بگیرید. انتخابات پیشرو انتخاب بین بد و بدتر نیست، میان راه و بیراهه است
* الان هیچ ایرانیای نیست که نگران باشد اگر مریض شد هزینه درمان را چگونه پرداخت میکند
* نباید سفره مردم کوچک شود. ما میتوانیم با برنامههایی که گفتیم مسائل و مشکلات را حل کنیم
* راهکارهای عاقلانه و عالمانهای پیشبینی کردهایم تا بتوانیم به زندگی فقرا رسیدگی کنیم و به نیازمندان جوری رسیدگی کنیم که دیگر نیاز نداشته باشند