اگر نسبت به آرا اکثریت بی تفاوت باشیم و با زور و حذف و حصر و نگاه استصوابی آنچه را که خود می پسندیم بر مردم تحمیل کنیم هیچ راهی برای توسعه پیش روی خود نخواهیم داشت.
به گزارش شهدای ایران، جواد امام، فعال سیاسی اصلاح طلب و چهره نزدیک به خاتمی، در اظهاراتی
وقیحانه گفته است: «اگر اسم ساختار جمهوری اسلامی باشد در کدام جمهوری حزب
جایگاهی ندارد و آرا مردم به سخره گرفته می شود و مردم نمی توانند خودشان
برای سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند؟!»
این ادعای جواد امام در حالی مطرح می شود که این اصلاح طلبان هستند هرگاه انتخابات به سود آنان به پایان برسد دم از برگزاری یک انتخابات خوب می زنند و هرگاه بازنده انتخابات باشند، حتی اگر یازده میلیون اختلاف آرا وجود داشته باشد بدون سند مدعی تقلب می شوند و کشور را به آشوب می کشند. در نظر این افراد اگر اسم اصلاح طلبان از صندوق ها خارج نشود پس مردم بر سرنوشت خود حاکم نیستند! حتی کاهش مشارکت مردم در انتخابات به دلیل ناکارآمدی اصلاح طلبان تحقق یافت، تقصیر نظام اسلامی است! البته که جواد امام اشاره نکرده است که دهها میلیون نفر از همین مردم یک ماه نیم پیش تر از انتخابات در تشییع پیکر شهید سلیمانی شرکت کردند.
این فعال اصلاح طلب همچنین مدعی شده است: «راهی که ما انتخاب کرده ایم تا به امروز فقط هزینه داشت و مردم ما سخت در تنگنا قرار گرفته اند». البته که او توضیح نداده است تکلیف هشت سال گذشته که مدعیان دیپلماسی با خواهش و تمنای توافق به طرف غربی امتیاز نقد دادند و وعده نسیه گرفتند و مشکلات بزرگی را برای مردم درست کردند، چیست؟
بخش هایی از اظهارات جواد امام را در ادامه خواهید خواند:
*یکی از تهدیدات جدی که مورد توجه حکومت ما است بخصوص از بعد خارجی شکاف درون کشور است شکافی که بین مردم و حاکمیت وجود دارد و موجب طمع جدی دشمنان خارجی ما شده و باعث شده بر فشارها بیفزایند.
*در هیچ کجای دنیا دیده نمی شود که مدعی دموکراسی باشند ولی در انتخابات اقلیتی بر اکثریت حاکم شود متاسفانه نتیجه انتخابات 98 ما این بود که اقلیتی حضور پیدا کردند و اقلیتی کاندیدا بودند و اقلیتی پیروز شدند و اکثریتی منفعل شدند نام این شیوه دیگر دموکراسی نخواهد بود!
*اگر نسبت به آرا اکثریت بی تفاوت باشیم و با زور و حذف و حصر و نگاه استصوابی آنچه را که خود می پسندیم بر مردم تحمیل کنیم هیچ راهی برای توسعه پیش روی خود نخواهیم داشت.
*باید به سمت تنش زدایی حرکت کنیم و با حفظ حقوق و عزت مردم و کشور راهی را در پیش بگیریم که از این بن بست خارج شویم. راهی که ما انتخاب کرده ایم تا به امروز فقط هزینه داشت و مردم ما سخت در تنگنا قرار گرفته اند و عملا پشتوانه و حمایت خود را از حکومت دریغ کرده اند و ما شاهد اعتمادی که باید بین مردم و حاکمان باشد نیستیم.
*راه خروج از این بن بست تجدیدنظر رسمی و عملی همه سیاست گذاران، حاکمان، برگزاری انتخابات آزاد و حذف نظارت استصوابی و رعایت حقوق مردم است. طبق فصل سوم قانون اساسی ما نمی توانیم از طرف مردم صحبت کنیم و از طرف مردم تصمیم بگیریم و از طرف مردم اجرا کنیم در حالیکه قانون اساسی راه هایی را از جمله رفراندوم پیش بینی کرده است.
*اگر اسم ساختار جمهوری اسلامی باشد در کدام جمهوری حزب جایگاهی ندارد و آرا مردم به سخره گرفته می شود و مردم نمی توانند خودشان برای سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند؟! اگر مردم ولی نعمتان حاکمان هستند حاکمان نیز باید مطیع مردم باشند و نباید حس شود که مردم امر بر حاکمان هستند.
این ادعای جواد امام در حالی مطرح می شود که این اصلاح طلبان هستند هرگاه انتخابات به سود آنان به پایان برسد دم از برگزاری یک انتخابات خوب می زنند و هرگاه بازنده انتخابات باشند، حتی اگر یازده میلیون اختلاف آرا وجود داشته باشد بدون سند مدعی تقلب می شوند و کشور را به آشوب می کشند. در نظر این افراد اگر اسم اصلاح طلبان از صندوق ها خارج نشود پس مردم بر سرنوشت خود حاکم نیستند! حتی کاهش مشارکت مردم در انتخابات به دلیل ناکارآمدی اصلاح طلبان تحقق یافت، تقصیر نظام اسلامی است! البته که جواد امام اشاره نکرده است که دهها میلیون نفر از همین مردم یک ماه نیم پیش تر از انتخابات در تشییع پیکر شهید سلیمانی شرکت کردند.
این فعال اصلاح طلب همچنین مدعی شده است: «راهی که ما انتخاب کرده ایم تا به امروز فقط هزینه داشت و مردم ما سخت در تنگنا قرار گرفته اند». البته که او توضیح نداده است تکلیف هشت سال گذشته که مدعیان دیپلماسی با خواهش و تمنای توافق به طرف غربی امتیاز نقد دادند و وعده نسیه گرفتند و مشکلات بزرگی را برای مردم درست کردند، چیست؟
بخش هایی از اظهارات جواد امام را در ادامه خواهید خواند:
*یکی از تهدیدات جدی که مورد توجه حکومت ما است بخصوص از بعد خارجی شکاف درون کشور است شکافی که بین مردم و حاکمیت وجود دارد و موجب طمع جدی دشمنان خارجی ما شده و باعث شده بر فشارها بیفزایند.
*در هیچ کجای دنیا دیده نمی شود که مدعی دموکراسی باشند ولی در انتخابات اقلیتی بر اکثریت حاکم شود متاسفانه نتیجه انتخابات 98 ما این بود که اقلیتی حضور پیدا کردند و اقلیتی کاندیدا بودند و اقلیتی پیروز شدند و اکثریتی منفعل شدند نام این شیوه دیگر دموکراسی نخواهد بود!
*اگر نسبت به آرا اکثریت بی تفاوت باشیم و با زور و حذف و حصر و نگاه استصوابی آنچه را که خود می پسندیم بر مردم تحمیل کنیم هیچ راهی برای توسعه پیش روی خود نخواهیم داشت.
*باید به سمت تنش زدایی حرکت کنیم و با حفظ حقوق و عزت مردم و کشور راهی را در پیش بگیریم که از این بن بست خارج شویم. راهی که ما انتخاب کرده ایم تا به امروز فقط هزینه داشت و مردم ما سخت در تنگنا قرار گرفته اند و عملا پشتوانه و حمایت خود را از حکومت دریغ کرده اند و ما شاهد اعتمادی که باید بین مردم و حاکمان باشد نیستیم.
*راه خروج از این بن بست تجدیدنظر رسمی و عملی همه سیاست گذاران، حاکمان، برگزاری انتخابات آزاد و حذف نظارت استصوابی و رعایت حقوق مردم است. طبق فصل سوم قانون اساسی ما نمی توانیم از طرف مردم صحبت کنیم و از طرف مردم تصمیم بگیریم و از طرف مردم اجرا کنیم در حالیکه قانون اساسی راه هایی را از جمله رفراندوم پیش بینی کرده است.
*اگر اسم ساختار جمهوری اسلامی باشد در کدام جمهوری حزب جایگاهی ندارد و آرا مردم به سخره گرفته می شود و مردم نمی توانند خودشان برای سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند؟! اگر مردم ولی نعمتان حاکمان هستند حاکمان نیز باید مطیع مردم باشند و نباید حس شود که مردم امر بر حاکمان هستند.