شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۱۳۴۵۰
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۶
حالا که کمتر از ۲۰ نفر از زنان و جوانان توانسته اند در نهاد اجماع‌ساز اصلاحات حضور پیدا کنند و در حاشیه تصمیم‌گیری‌ پدر خوانده‌های جریان اصلاحات نقش داشته باشند، لازم است که جشنی در این باره تدارک دیده شود.
تحریف ناشیانه‌ی عملکرد اصلاح‌طلبان
به گزارش شهدای ایران، بعد از حواشی فراوانی که در خصوص کاندیدای جریان اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ بوجود آمد و حتی تنش‌های آن در رسانه‌های مکتوب این جریان بازتاب پیدا کرد، حالا اخبار مبنی بر تشکیل نهادی با عنوان نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان در رسانه‌ها منتشر شده است. نهادی که تا به امروز در آن ۲۷ حزب اصلاحات حضور پیدا کرده‌اند و قرار است رفتار جریان اصلاحات در انتخابات پیش رو توسط این نهاد مدیریت شود.
 
در ارتباط با این موضوع و آینده جریان اصلاحات محمود صادقی در مصاحبه با روزنامه شرق ادعاهای جالبی را مطرح کرده است.

وی در رابطه با وضعیت سیاسی کشور گفته: میزان اندكی امید شكل گرفته است از‌جمله اینکه عملكرد مجلس یازدهم در چند ماه اخیر را كه مردم دیده‌اند، به نظر می‌رسد یك مقدار هوشیاری ایجاد شده كه اگر بخواهد همین روند ادامه یابد، به ضرر كشور است. به نظر من عملكرد این مجلس نوعی بانگ خطر را بلند كرده است كه می‌تواند برای متقاعد‌كردن آنها مؤثر باشد.
 
همچنین در ارتباط با عملکرد مجلس دهم در رابطه با مسائل کارگری گفته: فراکسیون اصلاح‌طلبان در مجلس دهم پیگیر مسائل جامعه کارگری، ازجمله مشکلات واحدهای خصوصی‌شده؛ مثل نیشکر هفت‌تپه بود و به مسائلی مثل عدالت در تعیین حقوق و دستمزد در قالب قوانین بودجه توجه داشت.
 
این ادعاها در حالی از طرف محمود صادقی مطرح می شود که مجلس دهم یکی از سیاه‌ترین دوران‌مجلس را رقم زده است و کارنامه تقریبا هیچ این مجلس، از خاطر افکار عمومی خارج نمی شود.
 
از طرف دیگر نبود وجه ایجابی در رویکردهای اصلاح‌طلبان در سال‌های گذشته به وجه غالبی در چشم انداز سیاسی این‌جناح تبدیل شده است. البته این اولین باری نیست که جریان اصلاحات با غیریت‌سازی از وضع موجود هویت خود را انسجام می بخشد؛ حسن روحانی و کابینه دولت تدبیر و امید هم در چند سال متوالی ناکارآمدی خود را گردن دولت قبل از خود می انداختند و خود را از اشتباه مبرا می‌دانستند.
 
همچنین محمود صادقی در حالی ادعاهای فوق را مطرح کرده است که کارنامه مجلس دهم به شدت مورد انتقاد بوده است. گویا محمود صادقی فراموش کرده  که  گفتمان خصوصی سازی از اصلی ترین راهبردهای اصلاحات برای بهبود وضع اقتصاد ایران بوده است و موجبات بحران فعلی حوزه خصوصی‌سازی را فعالین جریان اصلاحات بوجود آورده‌اند و نهایتا مجلس دهم نیز در این رابطه با دولت روحانی همراه کرده است و حالا صادقی چگونه دست آلوده اصلاحات در خصوص پرونده‌های خصوصی‌سازی را نادیده‌ می گیرد و از وصول حقوق کارگران صحبت می‌کند؟


 محمود صادقی در مصاحبه اخیر خود عنوان کرده:آن چیزی كه در كنترل اصلاح‌طلبان است، به نوعی برنامه‌ریزی است كه باید برای انتخابات داشته باشند؛ یعنی شفاف عمل كنند و كاندیداهایی معرفی كنند كه حمایت مردمی داشته باشند و برنامه‌های راهگشا و قابل عمل و سنجش‌پذیر برای حل مشكلات كشور، به‌ویژه در حوزه اقتصادی و کاهش تورم و ایجاد شغل در حد اختیارات قوه مجریه ارائه كنند.
 
وی در این رابطه ادامه افزوده است: در دوره قبل دكتر عارف و خاتمی مستقیما چند نفر را معرفی كرده بودند اما اتفاقی كه در نهاد اجماع‌ساز جدید افتاد، این است كه روند دموكراتیك‌تری در انتخاب افراد اجرا شد. اولا تقریبا همه احزاب عضو شورای هماهنگی سابق به تشكیل نهاد اجماع‌ساز رأی داده‌اند و در اصل تشكیل این نهاد اتفاق‌نظر خوبی میان احزاب ایجاد شده است، ثانیا در فرایند انتخاب افراد حقیقی هم احزاب مداخله مستقیم داشته‌اند. در انتخاب اشخاص حقیقی هم به‌گونه‌ای عمل شد که به نوعی كسانی كه در حاشیه بودند، وارد متن اصلاح‌طلبی شده‌اند.
 
وی در رابطه با مردمی بودن اصلاحات گفته: اصلاح‌طلبان در متن جامعه هستند و تعبیر بازگشت آنها به جامعه تعبیر دقیقی نیست. به ‌نظر من اصلاح‌طلبان از جامعه جدا نشده‌اند. جامعه‌محوری هیچ تعارضی با حضور در قدرت ندارد و هر دو مكمل هم هستند؛ ولی طبیعی است كه عدم كامیابی در انتخابات ظرفیت‌های اصلاح‌طلبان را در عرصه اجتماعی بیشتر فعال خواهد كرد.
 
محمود صادقی مدعی شده است که با ورود اعضای حاشیه‌ای اصلاحات به متن این جریان و نقش آفرینی احزاب اصلاحات، روند دموکراتیک‌تری بر جریان اصلاحات حاکم شده و نقش پدرخوانده‌‌‌های جریان اصلاحات به پر رنگی سابق نیست، لیکن تصور صادقی از حزب و روند دموکراتیک قابل تامل است. احزاب در جریان اصلاحات پیرامون اشخاص شکل گرفته و ارتباط مستقیمی با مردم ندارد، مثلا حزب اعتماد ملی تریبون وابستگان به یکی از سران فتنه است یا حزب کارگزاران سازندگی تحت تاثیر خاندان هاشمی مدیریت می‌شود، فلذا کوچک‌ترین نقش تعیین کننده‌ای را برای گروه قابل توجه‌ای از مردم نمی‌توان متصور شد. از سوی دیگر صادقی جدی‌تر گرفته شدن افراد حاشیه‌ای جریان اصلاحات را به معنی دموکراتیک‌تر شدن روند اصلاحات می داند که شاید این موضوع هم از تصور اشتباه صادقی از واژه دموکراتیک نشات گرفته است.
 
صادقی در رابطه با حضور جوانان و زنان در این نهاد گفته: در نهاد اجماع‌ساز به ‌نظر می‌آید میزان قابل قبولی از زنان و جوانان حضور دارند. در بخش اشخاص حقیقی مشاور كه حداقل دو جوان شاخص از مجموعه جوانان فعال و صاحب ایده اصلاح‌طلبان وجود دارند مانند آقایان محمدرضا جلایی‌پور و عماد بهاور و در زنان نیز تعدادی را در نظر داشتیم كه بخشی از آنها خودشان نپذیرفتند مانند خانم فاطمه كروبی، مرضیه موسوی‌خامنه و در نهایت تعدادی كه انتخاب شدند سه نفر از 15 نفر، زنان هستند.
 
وی در رابطه با حضور کاندیدای زن از طرف اصلاحات گفته: به دلیل دیدگاهی كه اصلاح‌طلبان در رفع تبعیض و برابری جنسیتی دارند و همچنین ظرفیتی كه قانون اساسی دارد، طبیعتا احتمال بررسی كاندیداهای زن منتفی نیست.
 
عدم تبعیض جنسیتی در رابطه با زنان در حالی از طرف صادقی مطرح می شود که نه دولت هاشمی رفسنجاني و نه دولت خاتمی و نه دولت اصلاح‌طلب فعلی، تمایلی به استفاده از زنان در کابینه خود نداشته‌اند و زنان در مجموعه‌های دولتی تحت اختیار جریان اصلاحات، نقشی
 حاشیه‌ای داشته‌اند و به نظر می‌رسد استفاده از این بخش از جامعه در شوراها و کمیته‌های انتخاباتی اصلاحات، بیشتر از هر چیزی جنبه تبلیغاتی داشته باشد.
 
حالا که کمتر از ۲۰ نفر از زنان و جوانان توانسته اند، در نهاد اجماع‌ساز اصلاحات حضور پیدا کنند و در حاشیه تصمیم‌گیری‌ پدر خوانده‌های جریان اصلاحات نقشی داشته باشند، به نظر لازم می‌رسد که جشنی در این باره تدارک دیده شود، زیرا از سال‌های بعد از جریان دوم خرداد تا به امروز، تصمیم‌سازی و پدرخوانده‌های اصلی این جریان به اندازه انگشتان دو دست نمی‌ شوند و حتی اگر نقش ناچیزی برای زنان و جوانان متصور شویم، جریان اصلاحات به دستاورد قابل توجه‌ای رسیده است.
 
صادقی در نهایت امر به این موضوع اشاره کرده‌اند که بیشتر جریان اصلاحات گرایشات سوسیال دموکراسی دارند. وی در این باره عنوان کرده : نظرسنجی دقیقی هم انجام شده است كه گرایش غالب اصلاح‌طلبان سوسیال‌دموكراسی است كه گرایش به دموكراسی و عدالت دارند؛ اگرچه من معتقدم مقداری ابهام و درهم‌آمیختگی میان اصلاح‌طلبان ایجاد شد و باید اذعان كنیم كه توجه به طبقه فرودست مقداری كم‌رنگ شد.
 
بهتر بود محمود صادقی وضعیت طبقه فرودست را با ادبیات دیگری عنوان و به اینکه کمر طبقه فرو دست تحت تاثیر سیاست‌های تورم‌زای دولت فعلی شکسته یا اینکه زخم عمیقی از بورس روی تن مردم باقی مانده، اشاره می‌کرد.
 
نکته جالب دیگری که در این میان وجود دارد، مطرح شدن سوسیال دموکراسی به عنوان گرایش عموم افراد تاثیر گذار در جریان اصلاحات است. از یک طرف به کارگیری این کلمه یعنی سوسیال‌دموکراسی در ادبیات جریان اصلاحات، می تواند مهر تاییدی بر غرب‌زدگی این جریان داشته باشد، زیرا این واژه در گفتمان انقلاب اسلامی جایگاهی ندارد و هیچ زمان توسط رهبران انقلاب مورد استفاده قرار نگرفته است و عناوین دیگری مانند مردم سالاری دینی در سال‌های متمادی مورد تاکید بوده است.
 
همچنین هیچ نشانه‌ای مبنی بر دموکراسی در ساختار اصلاحات وجود ندارد؛ سوسیال دموکراسی غربی بر این استوار شده که با استفاده از آرای بدنه عمومی مردم، کاندیدای مد نظر یک جریان اعلام شود. جالب‌تر اینکه در مصاحبه‌ای که  محمود صادقی پیرامون وجود و تاثیر پدرخوانده‌های اصلاح‌طلبان سخن به میان آورده، و حتی از عارف و خاتمی نام برده می‌شود،وی از سوسیال دموکراسی به عنوان گرایش عموم اصلاح‌طلبان یاد می‌کند!
 
مسئله مهم دیگری این است که کنش‌گران اصلی اصلاحات، بارها از بازار آزاد صحبت کرده‌اند و طرفدار سرمایه‌سالاری در اقتصاد بوده‌اند و حالا مطرح شدن ایده سوسیال دموکراسی از جانب آنها قابل درک نیست.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار