وی در اظهاراتی عجیب و متناقض با اسناد بالادستی کشور، پالایشگاهسازی را کثافتکاری دانسته و از اینکه در طول 15 سال وزارت خود بر نفت، هیچ پالایشگاهی نساخته به خود بالید.
به گزارش شهدای ایران، وزیر نفت درحالی صادرات «فرآوردههای نفتی» را یک دستاورد میداند و
مصادره به مطلوب میکند، که چند ماه قبل، پالایشگاهسازی را کثافتکاری
دانست.
روزنامه جوان درباره اظهارات بیژن زنگنه نوشت: وزیر نفت برای دستاوردسازی غیرارادی که اصولا ارتباطی به تفکر حاکم بر وزارت نفت ندارد، افزایش صادرات فرآوردههای نفتی را مایه فخر و مباهات این وزارتخانه دانسته و گفته است: «در سالهای اخیر مشکل سرمایهگذاری داشتیم؛ دشمن ما به دنبال نابودیمان بود، اما ما در همین دوران بالاترین رکورد صادرات فرآورده نفتی را داشتیم.»
او درست میگوید؛ یکی از مهمترین بخشهایی که توانسته صادرات را از محدودیت نجات دهد، تجارت فرآوردههای نفتی ایران است، اما پرسش مهم اینجاست که چنین دستاوردی آیا ارتباطی به وزیر نفت دارد؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است نگاهی به اظهارات چند ماه پیش بیژن نامدار زنگنه داشته باشیم.
وی در اظهاراتی عجیب و متناقض با اسناد بالادستی کشور، پالایشگاهسازی را کثافتکاری دانسته و از اینکه در طول 15 سال وزارت خود بر نفت، هیچ پالایشگاهی نساخته به خود بالید. او در همه این مدت، نه تنها هیچ پروژه پالایشی را به سرانجام نرساند، بلکه با ابطال مجوزهای خوراک برخی شرکتهای پالایشی به روند خامفروشی دامن زد؛ البته وزارت نفت معتقد است، زنگنه دشمن پالایشگاهسازی نیست که اگر بود، در زمان مدیریت دوم او در نفت، جمهوری اسلامی ایران به صادرکننده بنزین تبدیل نمیشد.
بارها به این توهم پاسخ داده شده که چنین موفقیتی اصولا هیچ ارتباطی به مانیفیست وزیر نفت ندارد، چرا که او رسما طرز تفکر خود را سر مسئله ساخت پالایشگاه ابراز داشته است. تبدیل ایران به صادرکننده بنزین و فرآوردههای نفتی به دلیل پروژههای بهینهسازی و افزایش ظرفیتی است که در دولت گذشته کلید خورد و اجرایی شد. یکی از عوامل دیگر این مهم نیز به تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس مربوط میشود که به استناد اعتراف زنگنه با پیشرفت حدود 70 درصدی تحویل دولت یازدهم شد و این دولت، مجبور به تکمیل آن شد، وگرنه به سرنوشت سایر پروژههای دیگر نفتی مبتلا میشد و کاملا مسکوت میماند. اگر امروز جمهوری اسلامی ایران به صادرکننده فرآوردههای نفتی تغییر چهره داده، بهدلیل پروژههایی است که در دورانی جز دوره زنگنه تصویب و اجرایی و اغلب تکمیل شده است، ولی از آنجا که تفکر امروز وزارت نفت، چیزی جز عقبماندگی در حوزه پالایش نداشته و ندارد، طبیعی است از دستاوردی مایه بگذارد که با آن بیگانه است.
بیتوجهی ژنرال به پالایشگاهسازی یکی از مهمترین عوامل موفقیت تحریمها در کاهش شدید صادرات نفت ایران بوده است. روزهایی که به وزیر نفت گفته میشد صنعت پالایشی را برای کور کردن تحریمهای احتمالی توسعه دهد، ولی تصمیم مقام عالی وزارت همانی بود که آمریکا آن را میپسندید. ایجاد وابستگی شدید به صادرات نفت خام، محصول تفکری است که معتقد است برای در امان ماندن از تحریمها، باید ابتدا مشکلات سیاسی و بینالمللی با کدخدا برطرف شده تا همه چیز در شرایط عادی قرار گیرد.
روزنامه جوان درباره اظهارات بیژن زنگنه نوشت: وزیر نفت برای دستاوردسازی غیرارادی که اصولا ارتباطی به تفکر حاکم بر وزارت نفت ندارد، افزایش صادرات فرآوردههای نفتی را مایه فخر و مباهات این وزارتخانه دانسته و گفته است: «در سالهای اخیر مشکل سرمایهگذاری داشتیم؛ دشمن ما به دنبال نابودیمان بود، اما ما در همین دوران بالاترین رکورد صادرات فرآورده نفتی را داشتیم.»
او درست میگوید؛ یکی از مهمترین بخشهایی که توانسته صادرات را از محدودیت نجات دهد، تجارت فرآوردههای نفتی ایران است، اما پرسش مهم اینجاست که چنین دستاوردی آیا ارتباطی به وزیر نفت دارد؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است نگاهی به اظهارات چند ماه پیش بیژن نامدار زنگنه داشته باشیم.
وی در اظهاراتی عجیب و متناقض با اسناد بالادستی کشور، پالایشگاهسازی را کثافتکاری دانسته و از اینکه در طول 15 سال وزارت خود بر نفت، هیچ پالایشگاهی نساخته به خود بالید. او در همه این مدت، نه تنها هیچ پروژه پالایشی را به سرانجام نرساند، بلکه با ابطال مجوزهای خوراک برخی شرکتهای پالایشی به روند خامفروشی دامن زد؛ البته وزارت نفت معتقد است، زنگنه دشمن پالایشگاهسازی نیست که اگر بود، در زمان مدیریت دوم او در نفت، جمهوری اسلامی ایران به صادرکننده بنزین تبدیل نمیشد.
بارها به این توهم پاسخ داده شده که چنین موفقیتی اصولا هیچ ارتباطی به مانیفیست وزیر نفت ندارد، چرا که او رسما طرز تفکر خود را سر مسئله ساخت پالایشگاه ابراز داشته است. تبدیل ایران به صادرکننده بنزین و فرآوردههای نفتی به دلیل پروژههای بهینهسازی و افزایش ظرفیتی است که در دولت گذشته کلید خورد و اجرایی شد. یکی از عوامل دیگر این مهم نیز به تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس مربوط میشود که به استناد اعتراف زنگنه با پیشرفت حدود 70 درصدی تحویل دولت یازدهم شد و این دولت، مجبور به تکمیل آن شد، وگرنه به سرنوشت سایر پروژههای دیگر نفتی مبتلا میشد و کاملا مسکوت میماند. اگر امروز جمهوری اسلامی ایران به صادرکننده فرآوردههای نفتی تغییر چهره داده، بهدلیل پروژههایی است که در دورانی جز دوره زنگنه تصویب و اجرایی و اغلب تکمیل شده است، ولی از آنجا که تفکر امروز وزارت نفت، چیزی جز عقبماندگی در حوزه پالایش نداشته و ندارد، طبیعی است از دستاوردی مایه بگذارد که با آن بیگانه است.
بیتوجهی ژنرال به پالایشگاهسازی یکی از مهمترین عوامل موفقیت تحریمها در کاهش شدید صادرات نفت ایران بوده است. روزهایی که به وزیر نفت گفته میشد صنعت پالایشی را برای کور کردن تحریمهای احتمالی توسعه دهد، ولی تصمیم مقام عالی وزارت همانی بود که آمریکا آن را میپسندید. ایجاد وابستگی شدید به صادرات نفت خام، محصول تفکری است که معتقد است برای در امان ماندن از تحریمها، باید ابتدا مشکلات سیاسی و بینالمللی با کدخدا برطرف شده تا همه چیز در شرایط عادی قرار گیرد.