هنوز یک ماه از اظهار نظر وزیر محترم نفت درباره اینکه «قیمت، دست خداست» نگذشته است که رییس دفتر محترم رییس جمهور در اصفهان به صراحت می گوید این «ما» بودیم که دلار را گران کردیم!
به گزارش شهدای ایران، آقای بیژن زنگنه 19 بهمن ماه در حاشیه نمایشگاه ایران پلاست در جمع
خبرنگاران در پاسخ به انتقادات مبنی بر قیمت گذاری صنایع پایین دستی گفته
بود: «قیمت ها دست خداست. هیچ دولتی نمی تواند در قیمت گذاری ها دخالت کرده
و انتظار نتایج مطلوبی را داشته باشد»
حالا اما آقای محمود واعظی تاکید می کند: «از نظر اقتصادی نرخ ارز ایران ۲۵ یا ۲۷ هزار تومان نیست. ما این کار را کردیم تا بتوانیم اقتصاد کشور را اداره کنیم تا امروز دشمنان بگویند که فشار حداکثری شکست خورده و آنها به دنبال حل مسائل هستند و امروز ایران از موضع قدرت است.»
از صراحت وزیر محترم نفت در بیان دیدگاه های ایدئولوژیک نئو لیبرال که بگذریم ( چیزی که گویا شنیدنش از زبان مدیران اقتصادی جمهوری اسلامی دیگر به هیچ وجه شگفت انگیز نیست) از اظهار نظرهای متناقض دولتی ها در این باره چگونه می توان گذشت؟
دستکم 5 سال است که برخی کارشناسان اقتصادی و حتی مردم و کسبه عادی از عمدی بودن قیمت بالای ارز در کشور می گویند و صراحتا تصمیم دولت ها و به خصوص دولت دوازدهم را در این امر دخیل می دانند. اما مقامات دولتی تا کنون این موضوع رد کرده بودند. حالا آیا مردم حق ندارند که بپرسند بالاخره قیمت ها را خدا تعیین می کند یا مسوولان اقتصادی؟!
واقعیت آن است که بر خلاف نظر وزیر محترم نفت، نه تنها «خدا» قیمت ها را تعیین نمی کند بلکه اساسا در برابر اراده های تعیین کننده در جامعه یعنی گردانندگان سیاسی و اقتصادی جامعه نیز صبر عجیبی دارد و چنین نیست که برای جبران زیاده خواهی ها یا اشتباهات آنان بلافاصله به نفع زیان دیدگان مداخله کند. سنت الهی این است که اراده انسان ها چه خیر و چه شر، چه ارباب چه رعیت، در جامعه کارگر باشد تا مسوولیت نهایی اعمال انسان ها بر عهده خودشان باشد. قیمت ها مانند سایر پدیده های اجتماعی و انسانی تحت تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم تصمیمات گردانندگان جامعه است. اگر آقای زنگنه هنوز در این زمینه تردید دارند می توانند جزییات این امر را از آقای واعظی جویا شوند.
به رییس دفتر محترم رییس جمهور نیز باید یادآور شد بر خلاف مراد و مقصود ایشان از بیان این سخنان، چنین اقدامی نه تنها جای افتخار ندارد بلکه شایسته بسی سرزنش و انتقاد نیز هست. چنین اقدامی در صورتی اخلاقی و قابل دفاع و شایسته افتخار بود که با علم و آگاهی و جلب نظر شهروندان انجام شود. شهروندانی که از قضا در دوره های سخت پس از انقلاب از هیچ نوع همراهی با دولتمردان دریغ نکرده اند. اگر دولتمردان محترم در این زمینه تردیدی داشته اند و فاصله ای با آن دوران حس می کنند ریشه این تردید و فاصله را باید در خود جستجو کنند نه در مردم.
به نظر می رسد در ماههای پایانی عمر دولت مسوولان محترم دیگر هیچ مسوولیتی در سخن گفتن خود حس نمی کنند و بدون آنکه معنا و اثر سخن خود را در جامعه ارزیابی کنند درباره همه چیز اظهار نظر می کنند غیر از مسئولیتی که خودشان در این زمینه بر عهده دارند .
حالا اما آقای محمود واعظی تاکید می کند: «از نظر اقتصادی نرخ ارز ایران ۲۵ یا ۲۷ هزار تومان نیست. ما این کار را کردیم تا بتوانیم اقتصاد کشور را اداره کنیم تا امروز دشمنان بگویند که فشار حداکثری شکست خورده و آنها به دنبال حل مسائل هستند و امروز ایران از موضع قدرت است.»
از صراحت وزیر محترم نفت در بیان دیدگاه های ایدئولوژیک نئو لیبرال که بگذریم ( چیزی که گویا شنیدنش از زبان مدیران اقتصادی جمهوری اسلامی دیگر به هیچ وجه شگفت انگیز نیست) از اظهار نظرهای متناقض دولتی ها در این باره چگونه می توان گذشت؟
دستکم 5 سال است که برخی کارشناسان اقتصادی و حتی مردم و کسبه عادی از عمدی بودن قیمت بالای ارز در کشور می گویند و صراحتا تصمیم دولت ها و به خصوص دولت دوازدهم را در این امر دخیل می دانند. اما مقامات دولتی تا کنون این موضوع رد کرده بودند. حالا آیا مردم حق ندارند که بپرسند بالاخره قیمت ها را خدا تعیین می کند یا مسوولان اقتصادی؟!
واقعیت آن است که بر خلاف نظر وزیر محترم نفت، نه تنها «خدا» قیمت ها را تعیین نمی کند بلکه اساسا در برابر اراده های تعیین کننده در جامعه یعنی گردانندگان سیاسی و اقتصادی جامعه نیز صبر عجیبی دارد و چنین نیست که برای جبران زیاده خواهی ها یا اشتباهات آنان بلافاصله به نفع زیان دیدگان مداخله کند. سنت الهی این است که اراده انسان ها چه خیر و چه شر، چه ارباب چه رعیت، در جامعه کارگر باشد تا مسوولیت نهایی اعمال انسان ها بر عهده خودشان باشد. قیمت ها مانند سایر پدیده های اجتماعی و انسانی تحت تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم تصمیمات گردانندگان جامعه است. اگر آقای زنگنه هنوز در این زمینه تردید دارند می توانند جزییات این امر را از آقای واعظی جویا شوند.
به رییس دفتر محترم رییس جمهور نیز باید یادآور شد بر خلاف مراد و مقصود ایشان از بیان این سخنان، چنین اقدامی نه تنها جای افتخار ندارد بلکه شایسته بسی سرزنش و انتقاد نیز هست. چنین اقدامی در صورتی اخلاقی و قابل دفاع و شایسته افتخار بود که با علم و آگاهی و جلب نظر شهروندان انجام شود. شهروندانی که از قضا در دوره های سخت پس از انقلاب از هیچ نوع همراهی با دولتمردان دریغ نکرده اند. اگر دولتمردان محترم در این زمینه تردیدی داشته اند و فاصله ای با آن دوران حس می کنند ریشه این تردید و فاصله را باید در خود جستجو کنند نه در مردم.
به نظر می رسد در ماههای پایانی عمر دولت مسوولان محترم دیگر هیچ مسوولیتی در سخن گفتن خود حس نمی کنند و بدون آنکه معنا و اثر سخن خود را در جامعه ارزیابی کنند درباره همه چیز اظهار نظر می کنند غیر از مسئولیتی که خودشان در این زمینه بر عهده دارند .