يافتههاي حاصل از بررسي توييتهاي پرلايك منتشر شده راجع به چهرههاي شناخته شده اصلاحطلب نشان ميدهد كه انتقادها از اين چهرهها در طول 9 ماه گذشته به مراتب بيش از حمايتهاي صورت گرفته از آنان بوده است.
به گزارش شهدای ایران، اصلاح طلبان که پیش از این مدعی بودند که در سال 92 و 96 جریان انقلابی و
اصولگرایان را با استفاده از فضای مجازی شکست داده اند، در آخرین بررسی خود
از فضای مجازی نسبت به میزان محبوبیت و اثرگذاری خود در فضای مجازی بسیار
ناامید و نگران هستند.
در یکی از آخرین بررسی های اصلاح طلبان درباره فضای مجازی به نتایج جالب توجهی رسیده اند که حاکیست که فضای مجازی در شرایط فعلی نه تنها دیگر مانند گذشته برای آنها فرصت محسوب نمی شود بلکه به نقطه ضعف و پاشنه آشيل آنها تبديل شده است. کارشناسان اصلاح طلب تاکید دارند که ادامه وضعیت فعلی اصلاح طلبان در فضای مجازی، نشانه شکست قطعی انها در انتخابات ریاست جمهوری است.
روزنامه اعتماد طی گزارشی در اینباره نوشته است: تا پيش از سال 96 شبكههاي اجتماعي مجازي نقطه قوت و مزيت اصلاحطلبان بود. آنها با وجود آنكه به صداوسيما دسترسي نداشتند و حتي آنجا مورد تهاجم قرار ميگرفتند در شبكههاي اجتماعي توان اقناعسازي و بسيج افكار عمومي را داشتند و يكي از دلايل پيروزي كانديداي مورد حمايتشان در انتخابات رياستجمهوري سالهاي 92 و 96 نيز ناشي از همين اثرگذاري در فضاي مجازي بود. اما پس از انتخابات سال 96 اصولگرايان با عبرتگيري از دلايل شكست خود در شبكههاي اجتماعي سرمايهگذاري سنگيني كردند.
این گزارش می افزاید: دهها نيز نشان ميدهد كه ارتش سايبري وابسته به اصولگراياني كه خود را انقلابي ميخوانند يك پاي ثابت ترندهاي توييتري است و بسياري از هشتگهاي توييتري از طريق سازماندهي آنها ترند ميشود. به دنبال اين اتفاقات، روزبهروز اصلاحطلبان در شبكههاي مجازي بيشتر مورد حمله قرار گرفتند؛ درحالي كه توان دفاع از خود را نيز نداشتند. اين شرايط ناشي از حضور با برنامه اصولگرايان در فضاي مجازي، حملات براندازان به اصلاحطلبان و ضعف عملكرد دولت و مسوولان اصلاحطلب در مناصب اجرايي كشور بود. در نتيجه شبكههاي اجتماعي مجازي كه روزگاري نقطه قوت اصلاحطلبان بود، امروز به نقطه ضعف و پاشنه آشيل آنها تبديل شده است.
این گزارش در ادامه نیز تصریح می کند: شبكههاي اجتماعي كه روزگاري به جاي صداوسيما، نقش رسانه را براي اصلاحطلبان بازي ميكرد و ابزاري براي رساندن پيام آنها به مردم بود حالا به ابزاري عليه اصلاحطلبان تبديل شده بود كه در برخي مواقع حتي مانع از شنيدن صداي آنان ميشد. تحليل دادههاي توييتري در 9 ماه اول سال جاري نيز مويد همين امر است كه اصلاحطلبان در توييتر، جايي كه جريانات سياسي و رسانهاي بيشترين تحرك را در آن دارند، شرايط اسفناكي را تجربه ميكنند.
این گزارش درباره وضعیت چهره های معروف و سرشناس اصلاح طلب در توییتر نیز مینویسد: يافتههاي حاصل از بررسي توييتهاي پرلايك منتشر شده راجع به چهرههاي شناخته شده اصلاحطلب نشان ميدهد كه انتقادها از اين چهرهها در طول 9 ماه گذشته به مراتب بيش از حمايتهاي صورت گرفته از آنان بوده است. نرخ انتقادات مطرح شده عليه چهرههاي مطرح اصلاحطلب چندين برابر بيشتر از توييتهاي حمايتي از آنهاست و اين درحالي است كه تعداد لايكها در حمايت از آنها بسيار كم است. يعني در توييتر افراد كمي حاضرند از اصلاحطلبان دفاع كنند اما از سوي ديگر حملات بسياري عليه آنها انجام ميشود.
این گزارش در ادامه نیز تصریح می کند: تداوم اين وضعيت براي اصلاحطلبان و عدم دفاع كاربران شبكههاي اجتماعي مجازي از آنها در سال منتهي به انتخابات رياستجمهوري ميتواند نتايج نااميدكنندهاي براي آنها به دنبال داشته باشد. اصلاحطلبان هر روز در توييتر كتك ميخورند و كسي نيست كه از آنها دفاع كند. اگر همين وضعيت در اينستاگرام و ساير رسانههاي آنلاين نيز تداوم داشته باشد، امكان توفيق آنها در جريان انتخابات بسيار دشوار خواهد شد. نيروهاي اصلاحطلب امروز و با يك تاخير چند ساله متوجه شدهاند كه در فضاي آنلاين وضعيت بحراني دارند. اما براي عبور از اين بحران هيچ تلاش و اقدامي نكردهاند. تداوم اين وضعيت ميتواند بيش از پيش باعث افول سرمايه اجتماعي آنان شود و حتي اگر بهترين عملكرد را از خود ارايه دهند به دليل جدا افتادگي از مردم و جوانان و نداشتن ابزار ارتباطي مناسب با آنها نميتوانند عملكرد خود را تبيين كنند. غفلت از اين رسانهها به اندازه غفلت از سياستورزي مناسب، پيامدهاي مهلكي براي اصلاحطلبان خواهد داشت كه نتايج آن را امروز و در دادههاي ارايه شده از توييتر فارسي ميتوان ديد.
در یکی از آخرین بررسی های اصلاح طلبان درباره فضای مجازی به نتایج جالب توجهی رسیده اند که حاکیست که فضای مجازی در شرایط فعلی نه تنها دیگر مانند گذشته برای آنها فرصت محسوب نمی شود بلکه به نقطه ضعف و پاشنه آشيل آنها تبديل شده است. کارشناسان اصلاح طلب تاکید دارند که ادامه وضعیت فعلی اصلاح طلبان در فضای مجازی، نشانه شکست قطعی انها در انتخابات ریاست جمهوری است.
روزنامه اعتماد طی گزارشی در اینباره نوشته است: تا پيش از سال 96 شبكههاي اجتماعي مجازي نقطه قوت و مزيت اصلاحطلبان بود. آنها با وجود آنكه به صداوسيما دسترسي نداشتند و حتي آنجا مورد تهاجم قرار ميگرفتند در شبكههاي اجتماعي توان اقناعسازي و بسيج افكار عمومي را داشتند و يكي از دلايل پيروزي كانديداي مورد حمايتشان در انتخابات رياستجمهوري سالهاي 92 و 96 نيز ناشي از همين اثرگذاري در فضاي مجازي بود. اما پس از انتخابات سال 96 اصولگرايان با عبرتگيري از دلايل شكست خود در شبكههاي اجتماعي سرمايهگذاري سنگيني كردند.
این گزارش می افزاید: دهها نيز نشان ميدهد كه ارتش سايبري وابسته به اصولگراياني كه خود را انقلابي ميخوانند يك پاي ثابت ترندهاي توييتري است و بسياري از هشتگهاي توييتري از طريق سازماندهي آنها ترند ميشود. به دنبال اين اتفاقات، روزبهروز اصلاحطلبان در شبكههاي مجازي بيشتر مورد حمله قرار گرفتند؛ درحالي كه توان دفاع از خود را نيز نداشتند. اين شرايط ناشي از حضور با برنامه اصولگرايان در فضاي مجازي، حملات براندازان به اصلاحطلبان و ضعف عملكرد دولت و مسوولان اصلاحطلب در مناصب اجرايي كشور بود. در نتيجه شبكههاي اجتماعي مجازي كه روزگاري نقطه قوت اصلاحطلبان بود، امروز به نقطه ضعف و پاشنه آشيل آنها تبديل شده است.
این گزارش در ادامه نیز تصریح می کند: شبكههاي اجتماعي كه روزگاري به جاي صداوسيما، نقش رسانه را براي اصلاحطلبان بازي ميكرد و ابزاري براي رساندن پيام آنها به مردم بود حالا به ابزاري عليه اصلاحطلبان تبديل شده بود كه در برخي مواقع حتي مانع از شنيدن صداي آنان ميشد. تحليل دادههاي توييتري در 9 ماه اول سال جاري نيز مويد همين امر است كه اصلاحطلبان در توييتر، جايي كه جريانات سياسي و رسانهاي بيشترين تحرك را در آن دارند، شرايط اسفناكي را تجربه ميكنند.
این گزارش درباره وضعیت چهره های معروف و سرشناس اصلاح طلب در توییتر نیز مینویسد: يافتههاي حاصل از بررسي توييتهاي پرلايك منتشر شده راجع به چهرههاي شناخته شده اصلاحطلب نشان ميدهد كه انتقادها از اين چهرهها در طول 9 ماه گذشته به مراتب بيش از حمايتهاي صورت گرفته از آنان بوده است. نرخ انتقادات مطرح شده عليه چهرههاي مطرح اصلاحطلب چندين برابر بيشتر از توييتهاي حمايتي از آنهاست و اين درحالي است كه تعداد لايكها در حمايت از آنها بسيار كم است. يعني در توييتر افراد كمي حاضرند از اصلاحطلبان دفاع كنند اما از سوي ديگر حملات بسياري عليه آنها انجام ميشود.
این گزارش در ادامه نیز تصریح می کند: تداوم اين وضعيت براي اصلاحطلبان و عدم دفاع كاربران شبكههاي اجتماعي مجازي از آنها در سال منتهي به انتخابات رياستجمهوري ميتواند نتايج نااميدكنندهاي براي آنها به دنبال داشته باشد. اصلاحطلبان هر روز در توييتر كتك ميخورند و كسي نيست كه از آنها دفاع كند. اگر همين وضعيت در اينستاگرام و ساير رسانههاي آنلاين نيز تداوم داشته باشد، امكان توفيق آنها در جريان انتخابات بسيار دشوار خواهد شد. نيروهاي اصلاحطلب امروز و با يك تاخير چند ساله متوجه شدهاند كه در فضاي آنلاين وضعيت بحراني دارند. اما براي عبور از اين بحران هيچ تلاش و اقدامي نكردهاند. تداوم اين وضعيت ميتواند بيش از پيش باعث افول سرمايه اجتماعي آنان شود و حتي اگر بهترين عملكرد را از خود ارايه دهند به دليل جدا افتادگي از مردم و جوانان و نداشتن ابزار ارتباطي مناسب با آنها نميتوانند عملكرد خود را تبيين كنند. غفلت از اين رسانهها به اندازه غفلت از سياستورزي مناسب، پيامدهاي مهلكي براي اصلاحطلبان خواهد داشت كه نتايج آن را امروز و در دادههاي ارايه شده از توييتر فارسي ميتوان ديد.