به گزارش شهدای ایران، در ایامی که دولت بنفش، نفس هایش به شماره افتاده و ماه های پایانی عمرش را سپری می کند، اما کم نیستند افرادی که خود را برای میراثخواری آن به آب و آتش زده و سودای پاستورنشینی را در سر می پرورانند. در این میان نگاهی اجمالی به نامزدهای بالقوه ریاست جمهوری دوره سیزدهم از هر دو جناح نشان می دهد که عمده ایشان از جمله چهره های سیاسی هستند که حداقل یکبار سابقه حضور در انتخابات های پیشین گزینش رئیس قوه اجرایی را در کارنامه داشته و طعم شکست را چشیده اند!
در جناح به اصطلاح اصولگرا اگرچه اسامی کاندیداولیهای بسیاری مطرح می گردد اما کماکان در سرلیست اسامی احتمالی، نام افرادی همچون محمد باقر قالی باف، علی لاریجانی، محسن رضایی، سعید جلیلی و... خودنمایی می کند. این درحالیست که اگرچه قالی باف و رضایی هریک با 3 بار و لاریجانی و جلیلی هرکدام با یکبار نامزدی در ادوار انتخابات ریاست جمهوری با «نه» ملت مواجه شده اند اما همچنان معتقد که مردم می توانند با رای احتمالی به ایشان در 1400، اشتباهشان در دوره های گذشته را جبران نموده و حضرات را به آرزوی چندین و چند ساله شان برسانند!
در جناح به اصطلاح اصلاح طلب نیز اگرچه با دسته گل های به آب داده رحم اجاره ای شان یعنی دولت حسن روحانی، کمتر رمقی برای فعالیت انتخاباتی در آنها دیده می شود اما با پیروزی دموکرات ها در انتخابات اخیر آمریکا، گویی جانی دوباره به تجدیدنظرطلبان دمیده شد و ایشان را برای کنشگری فعال در 1400 ترغیب نمود. جالب آنکه اگرچه این روزها نام محمدجواد ظریف بعنوان نامزد مطلوب دوم خردادی ها زیاد بگوش می رسد اما افرادی همچون اسحاق جهانگیری و محمدرضا عارف هم که هرکدام یکبار سابقه کاندیداتوری را در کارنامه دارند نیز نامشان را بر سر زبان ها انداخته اند.
از سوی دیگر، با توجه به داغ بودن جو جوانگرایی شاید نام گزینه های جویای نامی همچون مهرداد بذرپاش، سعید محمد و محمد قمی در میان اصولگرایان و جواد آذری جهرمی و سورنا ستاری در بین اصلاح طلبان مطرح باشد اما ناگفته پیداست که بزرگان هر دو جناح شاید در حرف حامی ایشان باشند اما در عمل اجازه نخواهند داد تا نسل جدید به سادگی جای ریش سفیدان را بگیرند.
در نگاه کلی، به صف شدن نام های اکثراً تکراری برای انتخابات 1400، نشان از این واقعیت دارد که علیرغم افزایش مشکلات و پیچیدگی معضلات کشور، تنها راهکار جناح های سیاسی، دست به دامان شدن به همان راه حل های پیشین و افراد قدیمی است که خود در قامت مسئولان سابق، از جمله مقصران وضع بحرانی کنونی محسوب می شوند! با اینحساب آیا می توان از این اسامی تکراری توقع حل مسائل کشور را داشت؟!