به گزارش شهدای ایران، امیر حمزه نژاد: اگرچه کفه ترازو به سمت «جو بایدن» دموکرات سنگینی می کند ولی هنوز به طور قطع و یقین نتیجه انتخابات آمریکا مشخص نشده است.

 واقعیت این است که تحولات آمریکا به جایی رسیده که این کشور درگیر مسائل داخلی انتخاباتی خود است. برخی از اخبار و اطلاعاتی که از داخل امریکا مخابره می شود حاکی از التهابات پس از انتخابات این کشور است که حتی ممکن است به طور نسبی باعث درگیری های خیابانی و خشونت تا حد جنگ خیابانی و ... هم شود. 

بنابراین آنهایی که تحولات آمریکا را در این چند روز رصد کرده اند به خوبی می دانند که این کشور هنوز گرفتار انتخابات است و با توجه به اینکه سیستم شمارش آرا در آمریکا به کندی در حال کار است؛ این التهابات نیز بیشتر از قبل گسترش یافته است.

اما در بازار داخلی ایران تحولات قابل تاملی در حال شکل گیری است. درواقع هنوز مشخص نشده چه کسی به طور قطع و یقین به کاخ سفید به عنوان رئیس قدم می گذارد که دیده می شود قیمت دلار با ریزشهایی روبرو شده است. تا این لحظه قیمت دلار در کانال 25 هزار تومان درگردش است که به معنای ریزش حدود 4 الی 5 هزار تومانی است.

قیمت سکه و طلا هم که همواره پیشتر تا قبل از انتخابات آمریکا سیر صعودی داشت حالا به سمت کاهش قیمت در حال حرکت است. بسیاری این سئوال مهم و اساسی را می پرسند که آیا واقعا این تحولات اقتصادی داخلی ایران به سبب تحولاتی است که در آمریکا رخ داده است. 
 

اگر به این موضوع پاسخ مثبت دهیم باید با هشدار جدی در این حوزه اقداماتی انجام شود که این وابستگی هر چه زودتر قطع شود. اقتصاد ایران بسیار شرطی شده است و این اقتصاد شرطی آنهم وابسته به تحولات آمریکا بسیار مضر است. استقلال اقتصادی ایران در این حوزه از دست رفته دیده می شود. در این چند روز ایرانیان از جمله ملت هایی بودند که تحولات انتخابات آمریکا را به طور لحظه ای دنبال کرده اند. این موضوع نشان از شرطی شدن اقتصاد ایران دارد که به طور جدی مسئله تولید و ثبات و پیشرفت آنرا تحت تاثیرات منفی قرار می دهد.

اما بسیاری مطرح می کنند که تحولات افزایش قیمت دلار ارتباطی به تحریم های آمریکا ندارد. حتی این افزایش قیمت ها همخوانی خاصی هم با ارائه تحریم ها نداشت. درواقع از چند ماه پیش بود که آمریکایی ها دیگر تحریم جدیدی نداشتند و حتی خودشان هم به این موضوع معترف بودند که دیگر اقتصاد ایران جایی برای تحریم ندارد اما قیمت ها از همان ماه ها سیر صعودی بسیار بالایی به خود دید. 

بر همین اساس سئوال اساسی اینجاست که بازیگر اصلی میدان افزایش قیمت ها در بازار ایران کیست؟ آیا آمریکایی ها و تحریم های آنان اثرگذار است. این درحالی است که هنوز کسی در کاخ سفید جایگاه ریاست را اشغال نکرده است. تازه اگر انتخابات آمریکا تمام شود حدود 70 روز طول می کشد که دولت جدید مستقر شود و بعد از آن تصمیمات نیز خلق الساعه و با سرعت تمام آنهم به میل ایران نخواهد بود. بنابراین اگر با سیاست خوش خیالی اصلاحات ترامپ هم برود و بایدن راس امور آمریکا را در دست بگیرد بازهم به همین زودی ها شاهد چنین تحولاتی در اقتصاد کشور نخواهیم بود.

اگر هم بپذیریم که این کاهش قیمت ها روانی است، باید گفت که حباب شکل گرفته از افزایش قیمت ها آنقدر زیاد است که ترکیدن آن با پایین آمدن 4 الی 5 هزار تومانی دلار جبران نمی شود و به قول کارشناسان تا حدود 10 هزار تومان بایستی این کاهش قیمت ها تداوم یابد و کالاهای دیگر نیز به سرعت این ترکیدن حباب را نشان دهند. این بحث های روانی را هم دولت خود می توانست کنترل کند نه اینکه فعالیت های خود را با انتخابات آمریکا همگام کند.
 

از سوی دیگر چه در ترخیص کالاها (که طی هفته های گذشته بحث داغی را حول خود شکل داده بود) و چه در تزریق دلار، دولت در حال اقداماتی است که برخی کارشناسان مدعی قابل تامل بودن این همزمانی هستند.

جعفر قادری، اقتصاددان و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با بیان اینکه ریشه مشکلات داخلی اگر خارجی هم باشد باید راه حل را در داخل دید، می گوید: «بخشی از مشکلات ریشه در داخل کشور دارد. تحریم های داخلی و سخت گیری های که  وجود دارد از همین نوع است. شاخص کسب و کار ما چرا بایستی روی عدد 127 قرار بگیرد. برای چه راه را برای سرمایه گذار باز نمی کنیم. کدام گشایش اقتصادی ما در کشور ایجاد کرده ایم. بزرگترین مشکل کشور این است که رئیس جمهور خودش را به بهانه کرونا قرنطینه کرده است؛ مشکلات اقتصادی ما ربطی به آمریکا ندارد».