نمکی وزیر بهداشت همان دولتی است که اصلاح طلبان حامی درجه یکش بوده اند و حالا او مغضوب کسانی است که معتقدند وی نتوانسته کرونا را مدیریت کند و باید برود!
برخی معتقدند که همه چیز از آنجا آغاز شد که نمکی کمبود هایش را فریاد زد؛ فریادی که روحانی ثابت کرده نمی تواند تحملش کند، چه در جلسات باشد چه در رسانه! وزیری که از او و عملکردش انتقاد کند باید هیئت دولت او را ترک کند.
9 ماه پیش از آغاز بحران کرونا هنوز خیلی ها از پشت پرده های ستاد ملی مقابله با کرونا بی خبرند، در این 9 ماه اتفاقاتی رخ داده که نمی توان به سادگی از کنار آن عبور کرد؛ اتفاقاتی که بخش کمی از آن خبری شده و درصد زیادی از آن در میان بی خبری مردم، تنها مانند یک کوه یخ در زیر اقیانوس پرتلاطم کرونایی کشور، آرام گرفته است.
وزیر بهداشت هفته گذشته گلایه هایش را علنی تر مطرح کرد؛ از دستوراتی که التماس می کند، صادر کنند ولی نمی کنند! از پروتکل هایی که التماس می کند اعمال کنند ولی نمی کنند! از پول هایی که باید می دادند ولی ندادند! اوضاع به گونه ای شده است که رسانه هی حامی دولت به او لقب وزیر گلایه اعطا کرده اند و معتقدند که وی ناتوانی خود را با گلایه هایش پوشش می دهد.
سوال اینجاست که آیا واقعا وزارت بهداشت کمکار بوده و منتقدانش درست می گویند؟ یا اینکه اتفاقاتی در پشت پرده وجود دارد که واقعیت را تا حد زیادی با تصورات جامعه متفاوت می کند.
وزارت بهداشت کجای ستاد ملی کرونا است؟
در روزهای ابتدای بحران خبر مهمی به گوش پیرامون تشکیل ستادی برای مقابله با بحران کرونا به گوش رسید؛ ستاد ملی کرونا به ریاست وزیر بهداشت تشکیل شد و اولین جلسه خود را در 6 اسفندماه سال 98 برگزار کرد.
از همان روزهای ابتدایی بحران، حضور وزیر بهداشت در راس این ستاد به دلیل کمبود اختیاراتش مورد انتقاد جدی بود؛ در روزهای بعدی اما از قول مسعود پزشکیان نائب رئیس ریاست وقت مجلس، خبر رسید که نظر مقام معظم رهبری ریاست رئیس جمهور بر این ستاد است، چرا که ریاست چنین ستادی نیازمند اختیاراتی وسیع تر از سطح وزیر بهداشت است.
رئیس جمهور بالاخره اواخر اسفندماه به صورت ویدئو کنفرانسی ریاست ستاد ملی مقابله با کرونا را بر عهده گرفت؛ اما در همان جلسه اول با یک پیشنهاد مهم مخالفت کرد؛ پیشنهاد «جریمه کسانی که در حالت مشکوک به بیماری به مسافرت می روند!» روحانی گفت که «همین که آنها را برگردانید کافی است!»
چند هفته بعد وزارت بهداشت و کادر درمان با موج فزاینده شیوع بیماری مواجه شدند و در نهایت با شدت گرفتن انتقادها بالاخره ستاد ملی کرونا تصمیم به تعطیلی برخی مراکز و صنوف گرفت؛ اما حسن روحانی دوباره در اواسط اردیبهشت ماه به میدان آمد و همه چیز همانطور که وی وعده داده بود «به حالت عادی بازگشت!» و خردادماه تعداد کشته های ویروس کرونا در ایران که می رفت رو به صفر باشد، مجددا سه رقمی شد.
همین روند تا امروز نیز ادامه پیدا کرده است؛ هرکجا که وزارت بهداشت خواستار اعمال محدودیتی است؛ ستاد ملی کرونا (بخوانید رئیس جمهور) با آن مخالفت می کند یا به سادگی از کنار آن عبور می کند؛ برخی شنیده ها حاکی از آن است که گاهی در ستاد ملی کرونا کار جر و بحث های شدید میان وزیر بهداشت و یکی از مسئولان ارشد ستاد می رسد.
عدم توجه به درخواست های وزارت بهداشت برای اعمال محدودیت های کرونایی این شائبه را افکار عمومی ایجاد کرده است که رئیس ستاد به دلایلی از جمله صراحت نمکی در انتقادات به عملکرد ستاد به ویژه در ماجرای اختصاص 1 میلیارد یورو، سعی می کند تا درخواست های وی تا جای ممکن محدود پاسخ دهد.
در این میان فشار های رسانه ای برخی حامیان دولت نیز به صورت همزمان تلاش می کند تا وزیر بهداشت به عنوان فرمانده خط مقدم مقابله با کرونا را آنقدر خسته کند تا نامه استعفای خود را منتشر کند.
طی چند روز گذشته رسانه هایی نظیر آفتاب یزد، روزنامه ایران (ارگان رسمی دولت)، عباس عبدی فعال اصلاح طلب و دیگر گروه های رسانه ای آنها در شبکه های اجتماعی، موجی جدید را برای سوق دادن وزیر بهداشت به سمت استعفا آغاز کرده اند؛ آنها مدعی هستند که وزیری که قدرت اجرا ندارد باید برود.
آنها به این سوال مهم پاسخ نمی دهند که رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا با چه کسی است؟ چه کسی ماه ها با اعمال محدودیت و جریمه جدی کسانی که پروتکل ها را رعایت نمی کنند، مخالفت می کرد؟ چه کسی در برابر بسته شدن جاده های پرتردد در اوج کرونا مقاومت کرد؟
این سوالات یک پاسخ مشخص دارد؛ رسانه هایی که بعضا از سوی برخی مشاوران آشنا، هماهنگ می شوند، قرار است مرکز توجه و انتقاد مردم را وزارت بهداشت قرار دهند و توجه ها از دیگر بخش های دولت به ویژه عملکرد ضعیف رئیس جمهور برداشته شود.
افزایش تعداد بیمار در بیمارستان ها، کمبود منابع و دارو و ... سربازان خط مقدم را با مردم روبرو می کند و در نهایت پروژه طراحی شده با افزایش انتقادهای عمومی از عملکرد وزارت بهداشت به نتیجه می رسد.
اما کسی از چندین وزیر دیگر که عضو ستاد ملی مقابله با کرونا هستند سوال نخواهد کرد که در انجام وظایف خود چقدر موفق عمل کرده اند؛ رحمانی فضلی وزیر کشور رئیس کمیته اجتماعی – انتظامی، اسلامی وزیر راه مدیریت کمیته پیشگیری از آلودگی ناوگان حمل و نقل و سفرها، مونسان وزیر میراث فرهنگی و گردشگری مدیریت کمیته نظارت بر اماکن عمومی و اماکن زیارتی و سیاحتی، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد رئیس کمیته اطلاع رسانی و مدیریت جو روانی جامعه و دیگر وزرای عضو در ستاد ملی کرونا همان کسانی هستند که تقریبا 9 ماه اخیر را در اوج بحران به آرامی طی کرده اند؛ نه انتقادی از عملکرد ستاد داشته و نه آنقدر فریاد زده اند که به وزیر گلایه تبدیل شوند!
توطئه ای خطرناک!
فرض استعفای وزیر بهداشت می تواند اتفاق های خطرناکی رقم بزند؛ تصور کنید در میانه میدان نبرد، فرمانده اصلی خط مقدم استعفا دهد؛ شالکه مقاومت دیگر نیروهای خط مقدم که در شرایط سخت چشم به فرمانده خود دارند فرو می ریزد.
موج خروج کادر درمان به دلیل نگرانی و اضطراب از عاقبت کار وزارت خانه ای که حتی وزیرش هم از میدان نبرد گریخته یا او را گریزان کرده اند، کادر درمان را در خوش بینانه ترین حالت ناامید و در بدبینانه ترین حالت از میدان خارج خواهد کرد.
در شرایطی که مردم بیشترین احتیاج را به مدافعان سلامت خود دارند؛ کسانی در پشت جبهه نبرد با کرونا تنها برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود، فرمانده میدان را (با مجموع عملکرد های مثبت و منفی اش) از میدان خارج می کنند و پس از آن در میان هرج و مرج ایجاد شده، این تنها بیماران هستند که بی پناه خواهند بود.
شاید بهتر باشد شورای عالی امنیت ملی و دیگر نهادهایی که با کوچکترین انتقاد از برخی نهادها در ایام کرونا مخالفت کرده و بعضا از کانال وزارت ارشاد نامه های تذکر به رسانه ها ارسال می کنند درباره تلاش های برخی رسانه های برای ناامید سازی کادر درمان، نامه اخطار صادر کنند تا دیگر برخی در اوج نیاز به ثبات در دستگاه بهداشتی کشور، راه استعفا را در برابر دیگران قرار ندهد!