از افغانستان فرهنگ قناعت را برای جبهه ایران بردم؛ فرهنگ اسراف نکردن را. شکر خدا در ایران امکانات بسیار بود و رزمندهها از همه امکانات استفاده میکردند.
شهدای ایران: فرهنگ جبهه و جنگ برای من که در دو جبهه ایران و افغانستان میجنگیدم، بسیار اهمیت داشت. تلاشم پیوند فرهنگی در جبهه بود، چون خود را سرباز روح الله و امام زمان میدانستم. از جبهه ایران، فرهنگ شعارنویسی و شعاردادن و سربند بستن را به جبهه افغانستان به ارمغان بردم، چون در افغانستان شعاردادن چندان مرسوم نبود. ما این روحیه هیجان آفرین را به آنجا بردیم تا برنامههای فرهنگی حماسیتر برگزار شود. این فرهنگ کم کم رایج شد و مردم در تجمعات با پرچم شرکت میکردند.
از افغانستان فرهنگ قناعت را برای جبهه ایران بردم؛ فرهنگ اسراف نکردن را. شکر خدا در ایران امکانات بسیار بود و رزمندهها از همه امکانات استفاده میکردند. گاهی برای رزمندهها از جبهههای افغانستان و نبود امکانات میگفتم که اگر مجاهدی نصف نان میداشت، با آن میتوانست در دورترین سنگر، یک روز مقاومت کند.