عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، سند زنده بودن این طیف را در حبس یا ممنوعالخروج بودن بسیاری از سران این جریان عنوان کرد!!
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
عبداله ناصری در گفتوگو با نامهنیوز و در پاسخ این پرسش که وضعیت کنونی اصلاحات را چطور میدانید. آقای زیباکلام چند وقت قبل گفته بود که «اصلاحات مرد» نظر شما چیست؟ اظهار داشت: اصلاحات اگر زنده نبود کانونهای متعلق به اصولگرایان، تنگنا برای آن ایجاد نمیکرد.
در پاسخ به این سوال که علائم حیات این جریان چیست؟ گفت: از علائم حیاتی مهم اصلاحات این که بسیاری از هواداران و بزرگان این گفتمان یا در حبساند یا در حصراند یا ممنوعالعملاند یا ممنوعالخروج. کار شورای نگهبان در انتخابات ۲ اسفند در قلع و قمع نامزدهای اصلاحطلب نشان زنده بودن و هم قدرتمند بودن آن است.
وی درباره موقعیت اجتماعی اصلاحطلبان گفت: قبول دارم که به نسبت ۵ سال قبل خیلی ضعیف شده است و علت آن هم عملکرد دولت، فراکسیون امید و مدیریت شهری پایتخت بوده است. اینها همه علائم حیاتی اصلاحات است.(!)
ناصری در ادامه گفت: بله قبول دارم محبوبیت اجتماعی اصلاحطلبان ضعیف شده است اما از آنجا که گفتمان اصلاحات تنها گفتمان نجات ملی کشور است با تغییر رفتار میتوان موقعیت اجتماعی گذشته را بازسازی کرد.
وی درباره احتمال حمایت از لاریجانی و مطهری در انتخابات آتی هم گفت: تنها در صورتی میتوان از لاریجانی، مطهری حمایت کرد که اولا این دو نفر به صراحت به جامعه اعلام کنند از اصولگرایی متعارف برگشتهاند و راه نجات کشور را پیگیری راهبردهای اصلاحطلبانه میدانند و درباره استدلال مشاور خاتمی برای اثبات زنده بودن طیف اصلاحطلبان، گفتنی است که بر مبنای محکوم به حبس یا ممنوعالفعالیت و ممنوعالخروج بودن، لابد جنایتکاران و قاچاقچیان و اشرار و مفسدان اقتصادی و اجتماعی را باید زندهتر از مدعیان اصلاحات دانست چرا که چند برابر جمعیت محکومان مدعی اصلاحطلبی، حبسی و اعدامی و ممنوعالخروجی دارند!!
این استدلال در حالی است که پایه ادعای اصلاحطلبی، قبول داشتن قانون و نهادهای برآمده از آن است و نه مجرمیت و معارضه با قانون و نشستن در جایگاه مجرمیت.
از طرف دیگر ادعای آقای زیباکلام بر این که جبهه اصلاحات در انتخابات اسفند مرد اما چون کرونا بود ختم نگرفتند، اشاره به رویگردانی مردم از این طیف در انتخابات دارد؛ جایی که افراطیون مدعی اصلاحات چندین فهرست داشتند اما با بیاعتمادی مطلق مردم مواجه شدند. طبعا این فروپاشی پایگاه اجتماعی در اثر فریبکاری و بدعهدی و بیصداقتی با مردم را نمیشود با آمار مجرمان بازداشتی یا ممنوعالخروج این طیف جبران کرد؛ مگر این که مانند برخی عناصر بزهکار اجتماعی معتقد به دیده شدن به هر قیمت ولو ارتکاب جرم و جنایت و خیانت باشند!
و جالب این که آقای ناصری در ادامه مصاحبهای که به عملکرد دولت و فراکسیون امید و شورای شهر که موجب ریزش محبوبیت اصلاحطلبان شده، علائم حیاتی این جریان است!!
عبداله ناصری در گفتوگو با نامهنیوز و در پاسخ این پرسش که وضعیت کنونی اصلاحات را چطور میدانید. آقای زیباکلام چند وقت قبل گفته بود که «اصلاحات مرد» نظر شما چیست؟ اظهار داشت: اصلاحات اگر زنده نبود کانونهای متعلق به اصولگرایان، تنگنا برای آن ایجاد نمیکرد.
در پاسخ به این سوال که علائم حیات این جریان چیست؟ گفت: از علائم حیاتی مهم اصلاحات این که بسیاری از هواداران و بزرگان این گفتمان یا در حبساند یا در حصراند یا ممنوعالعملاند یا ممنوعالخروج. کار شورای نگهبان در انتخابات ۲ اسفند در قلع و قمع نامزدهای اصلاحطلب نشان زنده بودن و هم قدرتمند بودن آن است.
وی درباره موقعیت اجتماعی اصلاحطلبان گفت: قبول دارم که به نسبت ۵ سال قبل خیلی ضعیف شده است و علت آن هم عملکرد دولت، فراکسیون امید و مدیریت شهری پایتخت بوده است. اینها همه علائم حیاتی اصلاحات است.(!)
ناصری در ادامه گفت: بله قبول دارم محبوبیت اجتماعی اصلاحطلبان ضعیف شده است اما از آنجا که گفتمان اصلاحات تنها گفتمان نجات ملی کشور است با تغییر رفتار میتوان موقعیت اجتماعی گذشته را بازسازی کرد.
وی درباره احتمال حمایت از لاریجانی و مطهری در انتخابات آتی هم گفت: تنها در صورتی میتوان از لاریجانی، مطهری حمایت کرد که اولا این دو نفر به صراحت به جامعه اعلام کنند از اصولگرایی متعارف برگشتهاند و راه نجات کشور را پیگیری راهبردهای اصلاحطلبانه میدانند و درباره استدلال مشاور خاتمی برای اثبات زنده بودن طیف اصلاحطلبان، گفتنی است که بر مبنای محکوم به حبس یا ممنوعالفعالیت و ممنوعالخروج بودن، لابد جنایتکاران و قاچاقچیان و اشرار و مفسدان اقتصادی و اجتماعی را باید زندهتر از مدعیان اصلاحات دانست چرا که چند برابر جمعیت محکومان مدعی اصلاحطلبی، حبسی و اعدامی و ممنوعالخروجی دارند!!
این استدلال در حالی است که پایه ادعای اصلاحطلبی، قبول داشتن قانون و نهادهای برآمده از آن است و نه مجرمیت و معارضه با قانون و نشستن در جایگاه مجرمیت.
از طرف دیگر ادعای آقای زیباکلام بر این که جبهه اصلاحات در انتخابات اسفند مرد اما چون کرونا بود ختم نگرفتند، اشاره به رویگردانی مردم از این طیف در انتخابات دارد؛ جایی که افراطیون مدعی اصلاحات چندین فهرست داشتند اما با بیاعتمادی مطلق مردم مواجه شدند. طبعا این فروپاشی پایگاه اجتماعی در اثر فریبکاری و بدعهدی و بیصداقتی با مردم را نمیشود با آمار مجرمان بازداشتی یا ممنوعالخروج این طیف جبران کرد؛ مگر این که مانند برخی عناصر بزهکار اجتماعی معتقد به دیده شدن به هر قیمت ولو ارتکاب جرم و جنایت و خیانت باشند!
و جالب این که آقای ناصری در ادامه مصاحبهای که به عملکرد دولت و فراکسیون امید و شورای شهر که موجب ریزش محبوبیت اصلاحطلبان شده، علائم حیاتی این جریان است!!