عزل بنیصدر و تحول ایجاد شده در جبهههای جنگ
در میدان جنگ طرحها و عملیات بنیصدر با شکست مواجه شد. تنها در دو مورد؛ عملیات نصر و عملیات فتح که به فاصله چند روز از هم انجام گرفت، هر دوی این عملیات با شکست روبهرو شد و تعداد قابل توجهی از تانکها و ادوات نظامی کشورمان آن هم در زمان تحریم و کمبود تسلیحات نظامی، از بین رفت
شهدای ایران: عملیات «فرمانده کل قوا خمینی روح خدا» در بیست و یکم خرداد ۱۳۶۰ انجام گرفت. این عملیات هرچند محدود بود، اما اهمیتی تاریخی داشت، چراکه اولین عملیات پس از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا بود و به همین خاطر هم فرماندهان نام عملیات را «فرمانده کل قوا خمینی روح خدا» گذاشتند.
بنیصدر که پنجم بهمن ۱۳۵۸ به ریاست جمهوری انتخاب شده بود، ۲۵ روز بعد یعنی در ۳۰ بهمن از طرف امام خمینی (ره) به فرماندهی کل قوا منصوب شد. در خصوص انتخاب بنیصدر به این سمت، حرف و حدیثهای بسیاری وجود داشت چراکه وی از بدو انتخاب خود به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران، همواره به دنبال بهانهجویی بود و از (به زعم وی) کارشکنیهای قوای نظامی خصوصاً نهاد تازهتأسیس گلایههایی طرح میکرد.
پس از انتخاب بنیصدر به فرماندهی کل قوا، به شکل طبیعی ریاست شورای عالی دفاع نیز برعهده وی گذاشته شد، اما به دلیل حضور چهرههای سرشناس انقلابی در این شورا نظیر آیتالله خامنهای و دکتر مصطفی چمران، جلسات این شورا به شکل منظم برگزار نمیشد و در شش ماه منتهی به شروع جنگ تحمیلی، بنیصدر از برگزاری جلسه شورای عالی دفاع امتناع کرد. با شروع رسمی جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، نقاط ضعف بنیصدر به عنوان فرمانده کل قوا، بیشتر خود را نشان داد. وی اعتقادی به حضور مردمی در جبههها نداشت و به پاسدارهای جوان و تلاشهایشان در جبهههای جنگ وقعی نمینهاد. تز اصلی او حمایت از ارتش و انجام طرحها و تاکتیکهای کلاسیک نظامی در جبههها بود و غیر از این استراتژی، به سایر طرحهای نظامی ارائه شده توجهی نمیکرد.
اگر بخواهیم تنها یک مورد از سوءمدیریتهای بنیصدر به عنوان فرمانده کل قوا را برشمریم، تغییر چهار فرمانده سپاه در عرض کمتر از یک سال، یکی از مواردی است که نشان میدهد مدیریت بنیصدر تا چه میزان به نهاد تازهتأسیس سپاه لطمه وارد کرد. وی همچنین با ارتشیهایی که با او همعقیده نبودند نیز برخورد سخت داشت و بر همین اساس، در یک مقطع شهید صیاد شیرازی را توبیخ کرد.
در میدان جنگ نیز طرحها و عملیات بنیصدر با شکست مواجه شد. تنها در دو مورد؛ عملیات نصر و عملیات فتح که به فاصله پنج روز از هم انجام گرفت، هر دوی این عملیات با شکست روبهرو شد و تعداد قابل توجهی از تانکها و ادوات نظامی کشورمان آن هم در زمان تحریم و کمبود تسلیحات نظامی، از بین رفت. پس از این دو عملیات بود که قوای زرهی کشورمان تا مدتها از انجام عملیات آفندی علیه دشمن ناتوان بودند.
کارشکنیهای بنیصدر در جبهههای جنگ تا به آنجا پیش رفت که پس از حدود ۹ ماه از شروع جنگ، تغییر چندانی در معادلات جبههها رخ نداد و در پایان سال ۱۳۵۹، رکود آزاردهندهای در جبههها حاکم شد که تا اواسط همین سال و عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا ادامه پیدا کرد.
در بیستم خرداد ۱۳۶۰، بنی صدر پس ازحدود یکسال و چهار ماه، توسط حضرت امام از فرماندهی کل قوا عزل شد. در این زمان طرح عملیات محدودی در جبهه دارخوین که میبایست توسط ارتش و سپاه انجام میگرفت، ریخته شده بود. با انتشار خبر عزل بنیصدر که از رادیو اعلام شد، فرماندهان عملیات مذکور به سرعت نام آن را به «فرمانده کل قوا خمینی روح خدا» تغییر دادند و این عملیات در نخستین ساعات بامداد ۲۱ خرداد ۱۳۶۰ انجام گرفت. رزمندگان ارتشی، سپاهی و بسیجی که از شنیدن خبر عزل بنیصدر روحیه دوبارهای گرفته بودند، اولین عملیات خود پس از این اتفاق را با موفقیت انجام دادند. آزادسازی ۳ کیلومتر مربع از خاک کشورمان و عقب راندن دشمن به غرب کارون، مهمترین دستاورد این عملیات بود. همچنین با کشته و زخمی شدن یک هزار و ۲۵۰ نفر از نیروهای دشمن و به اسارت گرفتن ۲۴۶ نفر از آنها، سپاه که اجرای بخش عمدهای از عملیات را برعهده داشت نشان داد آن طور که بنیصدر میگوید، فرماندهان جوانش از شعور نظامی خالی نیستند و در تداوم جنگ تحمیلی، حرفهای بسیاری برای گفتن دارند.
بنیصدر که پنجم بهمن ۱۳۵۸ به ریاست جمهوری انتخاب شده بود، ۲۵ روز بعد یعنی در ۳۰ بهمن از طرف امام خمینی (ره) به فرماندهی کل قوا منصوب شد. در خصوص انتخاب بنیصدر به این سمت، حرف و حدیثهای بسیاری وجود داشت چراکه وی از بدو انتخاب خود به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران، همواره به دنبال بهانهجویی بود و از (به زعم وی) کارشکنیهای قوای نظامی خصوصاً نهاد تازهتأسیس گلایههایی طرح میکرد.
پس از انتخاب بنیصدر به فرماندهی کل قوا، به شکل طبیعی ریاست شورای عالی دفاع نیز برعهده وی گذاشته شد، اما به دلیل حضور چهرههای سرشناس انقلابی در این شورا نظیر آیتالله خامنهای و دکتر مصطفی چمران، جلسات این شورا به شکل منظم برگزار نمیشد و در شش ماه منتهی به شروع جنگ تحمیلی، بنیصدر از برگزاری جلسه شورای عالی دفاع امتناع کرد. با شروع رسمی جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، نقاط ضعف بنیصدر به عنوان فرمانده کل قوا، بیشتر خود را نشان داد. وی اعتقادی به حضور مردمی در جبههها نداشت و به پاسدارهای جوان و تلاشهایشان در جبهههای جنگ وقعی نمینهاد. تز اصلی او حمایت از ارتش و انجام طرحها و تاکتیکهای کلاسیک نظامی در جبههها بود و غیر از این استراتژی، به سایر طرحهای نظامی ارائه شده توجهی نمیکرد.
اگر بخواهیم تنها یک مورد از سوءمدیریتهای بنیصدر به عنوان فرمانده کل قوا را برشمریم، تغییر چهار فرمانده سپاه در عرض کمتر از یک سال، یکی از مواردی است که نشان میدهد مدیریت بنیصدر تا چه میزان به نهاد تازهتأسیس سپاه لطمه وارد کرد. وی همچنین با ارتشیهایی که با او همعقیده نبودند نیز برخورد سخت داشت و بر همین اساس، در یک مقطع شهید صیاد شیرازی را توبیخ کرد.
در میدان جنگ نیز طرحها و عملیات بنیصدر با شکست مواجه شد. تنها در دو مورد؛ عملیات نصر و عملیات فتح که به فاصله پنج روز از هم انجام گرفت، هر دوی این عملیات با شکست روبهرو شد و تعداد قابل توجهی از تانکها و ادوات نظامی کشورمان آن هم در زمان تحریم و کمبود تسلیحات نظامی، از بین رفت. پس از این دو عملیات بود که قوای زرهی کشورمان تا مدتها از انجام عملیات آفندی علیه دشمن ناتوان بودند.
کارشکنیهای بنیصدر در جبهههای جنگ تا به آنجا پیش رفت که پس از حدود ۹ ماه از شروع جنگ، تغییر چندانی در معادلات جبههها رخ نداد و در پایان سال ۱۳۵۹، رکود آزاردهندهای در جبههها حاکم شد که تا اواسط همین سال و عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا ادامه پیدا کرد.
در بیستم خرداد ۱۳۶۰، بنی صدر پس ازحدود یکسال و چهار ماه، توسط حضرت امام از فرماندهی کل قوا عزل شد. در این زمان طرح عملیات محدودی در جبهه دارخوین که میبایست توسط ارتش و سپاه انجام میگرفت، ریخته شده بود. با انتشار خبر عزل بنیصدر که از رادیو اعلام شد، فرماندهان عملیات مذکور به سرعت نام آن را به «فرمانده کل قوا خمینی روح خدا» تغییر دادند و این عملیات در نخستین ساعات بامداد ۲۱ خرداد ۱۳۶۰ انجام گرفت. رزمندگان ارتشی، سپاهی و بسیجی که از شنیدن خبر عزل بنیصدر روحیه دوبارهای گرفته بودند، اولین عملیات خود پس از این اتفاق را با موفقیت انجام دادند. آزادسازی ۳ کیلومتر مربع از خاک کشورمان و عقب راندن دشمن به غرب کارون، مهمترین دستاورد این عملیات بود. همچنین با کشته و زخمی شدن یک هزار و ۲۵۰ نفر از نیروهای دشمن و به اسارت گرفتن ۲۴۶ نفر از آنها، سپاه که اجرای بخش عمدهای از عملیات را برعهده داشت نشان داد آن طور که بنیصدر میگوید، فرماندهان جوانش از شعور نظامی خالی نیستند و در تداوم جنگ تحمیلی، حرفهای بسیاری برای گفتن دارند.