عبد العظیم حسنى روایتی از امام هادی علیهالسلام درباره عاقبت ابلیس در عصر ظهور نقل میکند.
شهدای ایران: مسئله مهدویت و ظهور در اندیشه اسلامی اصلیترین معارف شیعه است چرا که بهاعتقاد مسلمانان آن کس که پرده از اسرار حقایق برمیدارد و آموزههای دین را احیاء و بر پهنه عالم مستقر میکند، وجود مقدس امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف است.
اهمیت مهدویت و امر ظهو به قدری است که از رایجترین مباحث عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهلبیت علیهمالسلام محسوب میشد. صدور احادیث فراوانی از رسول گرامی اسلام و سایر اهلبیت درباره کیفیت ولادت امام عصر (عج)، وقایع عصر غیبت، فتنههای آخرالزمان و معرفی کیفیت عصر ظهور، حجم زیادی از معارف مهدوی را بین مردم رواج داده بود تا حدی که موضوع مهدویت و ظهور نقل مجالس آن زمان بود.
در روایتی عبد العظیم حسنى میگوید از امام هادی علیهالسلام شنیدم که مىفرمود «مَعْنَى الرَّجِیمِ أَنَّهُ مَرْجُومٌ بِاللَّعْنِ مَطْرُودٌ مِنْ مَوَاضِعِ الْخَیْرِ لَا یَذْکُرُهُ مُؤْمِنٌ إِلَّا لَعَنَهُ وَ إِنَّ فِی عِلْمِ اللَّهِ السَّابِقِ أَنَّهُ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ ع لَا یَبْقَى مُؤْمِنٌ فِی زَمَانِهِ إِلَّا رَجَمَهُ بِالْحِجَارَةِ کَمَا کَانَ قَبْلَ ذَلِکَ مَرْجُوماً بِاللَّعْنِ؛ رجیم یعنى رجمشده با لعن و رانده شده از هر جای نیکی. مؤمن او را یاد نکند جز بر او لعنت فرستد. به راستى در علم خدا گذشته است: وقتى قائم خروج کند، در زمان او مؤمنى نماند مگر اینکه شیطان را رجم و با سنگ او را از خود دور کند، چنانچه پیش از آن هم آماج لعن آنان بود.»
آموزه ظریفی که در این فراز از روایت وجود دارد، آن است که انسان مؤمن با هر لعن بر ابلیس، یاد مقطعی از عصر ظهور میافتد که در آن، ابلیس را مورد هدف قرار میدهد. همچنان که مؤمنان در رَمی جمرات که جزئی از آداب حج شمرده میشود، این تمرین را در قبال نماد ابلیس انجام میدهند.
اهمیت مهدویت و امر ظهو به قدری است که از رایجترین مباحث عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهلبیت علیهمالسلام محسوب میشد. صدور احادیث فراوانی از رسول گرامی اسلام و سایر اهلبیت درباره کیفیت ولادت امام عصر (عج)، وقایع عصر غیبت، فتنههای آخرالزمان و معرفی کیفیت عصر ظهور، حجم زیادی از معارف مهدوی را بین مردم رواج داده بود تا حدی که موضوع مهدویت و ظهور نقل مجالس آن زمان بود.
در روایتی عبد العظیم حسنى میگوید از امام هادی علیهالسلام شنیدم که مىفرمود «مَعْنَى الرَّجِیمِ أَنَّهُ مَرْجُومٌ بِاللَّعْنِ مَطْرُودٌ مِنْ مَوَاضِعِ الْخَیْرِ لَا یَذْکُرُهُ مُؤْمِنٌ إِلَّا لَعَنَهُ وَ إِنَّ فِی عِلْمِ اللَّهِ السَّابِقِ أَنَّهُ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ ع لَا یَبْقَى مُؤْمِنٌ فِی زَمَانِهِ إِلَّا رَجَمَهُ بِالْحِجَارَةِ کَمَا کَانَ قَبْلَ ذَلِکَ مَرْجُوماً بِاللَّعْنِ؛ رجیم یعنى رجمشده با لعن و رانده شده از هر جای نیکی. مؤمن او را یاد نکند جز بر او لعنت فرستد. به راستى در علم خدا گذشته است: وقتى قائم خروج کند، در زمان او مؤمنى نماند مگر اینکه شیطان را رجم و با سنگ او را از خود دور کند، چنانچه پیش از آن هم آماج لعن آنان بود.»
آموزه ظریفی که در این فراز از روایت وجود دارد، آن است که انسان مؤمن با هر لعن بر ابلیس، یاد مقطعی از عصر ظهور میافتد که در آن، ابلیس را مورد هدف قرار میدهد. همچنان که مؤمنان در رَمی جمرات که جزئی از آداب حج شمرده میشود، این تمرین را در قبال نماد ابلیس انجام میدهند.