در ادامه رمّالبازیهای ورشکستگان سیاسی جبهه اصلاحات، یکی از افراطیون مجلس ششم مدعی شد: مباحث نازلی در مجلس یازدهم مطرح خواهد شد(!)
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
علی تاجرنیا به ایلنا گفته است: مشکل حال حاضر مجلس مشکل ریاست و بخشهای دیگر آن نیست بلکه مشکلش محدود شدن اختیارات پارلمان در کشور است و مشکل این است که مجلس به انحا مختلف محدود شده و از کارآمدی لازم برخوردار نیست.
وی با بیان اینکه مجلس به جای اینکه جای چهرههای قوی و عصاره فضائل ملت باشد، تبدیل به جایگاه افرادی شده که مورد تائید شورای نگهبان هستند و نه الزاما از افکار عمومی، ادامه داد: چنین مجلسی به جای اینکه قانونگذار و ناظر خوبی برای امور کشور باشد بیشتر در نقش مجموعههایی قرار میگیرد که به فکر امور اجرایی در محدوده حوزه انتخابی خودشان هستند.
تاجرنیا گفت: یک دست شدن مجلس نه تنها منازعات را کم نخواهد کرد بلکه آن را به سطح نازلتری تعمیم خواهد داد به طوری که اگر در مجلس ششم اختلافنظر در مورد مباحثی چون مسائل هستهای، قانون و آزادی مطبوعات و نیز اصلاح انتخابات مجلس بود در این مجلس مسائل کماهمیتتری محل منازعات خواهد شد.
این عضو نابغه حزب منحله مشارکت توضیح نداده که اولا اگر واقعا مجلس بیاختیار است، چرا در طول دو دهه اخیر برای آن سر و دست میشکستهاند و چرا از فهرست امید حمایت کردند؟ ثانیا در همین مجلس دهم، فراکسیون اصلاحطلبان کدام کار جدی و واقعی را برای خدمت به مردم و کشور خواست انجام دهد که اجازه پیدا نکرد؟ نه ده یا پنج مورد، فقط یک مورد را بیان کنند.
آیا برای اصلاح ساختار بودجه همت گماشتند؟ یا در مقابل تورم و گرانی افسارگسیخته چارهجویی کردند؟ یا معیشت مردم و کسب و کار و تولید و اشتغال را تسهیل کردند؟
ثالثا مجلس ششم و اکثریت آن، تابلوی تمامعیار ورشکستگی سیاسی است. نشان به آن نشان که وقتی قمپز استعفا و تحصن و نامه سرگشاده نوشتن را در کردند، با بیمحلی مطلق مردم روبهرو شدند. همان کسی هم که میگفت «اگر مرگ موش مجانی به مردم بدهید، برایش صف میکشند»، اکنون به همراه شماری دیگر متواری است.
به راستی، چیزی نازلتر از سیاسیکاری، حاشیهسازی، چشمپوشی بر مفاسد نفتی بزرگ و آلت دست برخی مدیران دولتی شدن هم داریم که در مجلس ششم اتفاق افتاد؟!
مجلس ششمیها میخواستند برنامه هستهای را به خواست دشمن تعطیل کنند که سرانجام به برجام ختم شد و امروز نتیجه رسوایی آن را بر سر سفره مردم میبینیم. درباره قانون مطبوعات و انتخابات هم دنبال این بودند که برای عناصر نفوذی و مفسدان اقتصادی و سیاسی در نشریات و سیاست حاشیه امن درست کنند و فرار بعدی و پناهندگی برخی نمایندگان و مدیران دوره اصلاحات، به روشنی ثابت میکند که اینها وطنفروش بودند.
و بالاخره باید ابراز تعجب کرد از جماعتی که هفت سال سوءمدیریت و ولنگاری در دولت و مجلس مرتکب شدهاند اما حال که باید پاسخگو و عذرخواه باشند، به خیال خود زرنگبازی درآورده و مجلسی را که هنوز منعقد نشده متهم میکنند. واقعا این مدل رمّالبازی نوبر است!
علی تاجرنیا به ایلنا گفته است: مشکل حال حاضر مجلس مشکل ریاست و بخشهای دیگر آن نیست بلکه مشکلش محدود شدن اختیارات پارلمان در کشور است و مشکل این است که مجلس به انحا مختلف محدود شده و از کارآمدی لازم برخوردار نیست.
وی با بیان اینکه مجلس به جای اینکه جای چهرههای قوی و عصاره فضائل ملت باشد، تبدیل به جایگاه افرادی شده که مورد تائید شورای نگهبان هستند و نه الزاما از افکار عمومی، ادامه داد: چنین مجلسی به جای اینکه قانونگذار و ناظر خوبی برای امور کشور باشد بیشتر در نقش مجموعههایی قرار میگیرد که به فکر امور اجرایی در محدوده حوزه انتخابی خودشان هستند.
تاجرنیا گفت: یک دست شدن مجلس نه تنها منازعات را کم نخواهد کرد بلکه آن را به سطح نازلتری تعمیم خواهد داد به طوری که اگر در مجلس ششم اختلافنظر در مورد مباحثی چون مسائل هستهای، قانون و آزادی مطبوعات و نیز اصلاح انتخابات مجلس بود در این مجلس مسائل کماهمیتتری محل منازعات خواهد شد.
این عضو نابغه حزب منحله مشارکت توضیح نداده که اولا اگر واقعا مجلس بیاختیار است، چرا در طول دو دهه اخیر برای آن سر و دست میشکستهاند و چرا از فهرست امید حمایت کردند؟ ثانیا در همین مجلس دهم، فراکسیون اصلاحطلبان کدام کار جدی و واقعی را برای خدمت به مردم و کشور خواست انجام دهد که اجازه پیدا نکرد؟ نه ده یا پنج مورد، فقط یک مورد را بیان کنند.
آیا برای اصلاح ساختار بودجه همت گماشتند؟ یا در مقابل تورم و گرانی افسارگسیخته چارهجویی کردند؟ یا معیشت مردم و کسب و کار و تولید و اشتغال را تسهیل کردند؟
ثالثا مجلس ششم و اکثریت آن، تابلوی تمامعیار ورشکستگی سیاسی است. نشان به آن نشان که وقتی قمپز استعفا و تحصن و نامه سرگشاده نوشتن را در کردند، با بیمحلی مطلق مردم روبهرو شدند. همان کسی هم که میگفت «اگر مرگ موش مجانی به مردم بدهید، برایش صف میکشند»، اکنون به همراه شماری دیگر متواری است.
به راستی، چیزی نازلتر از سیاسیکاری، حاشیهسازی، چشمپوشی بر مفاسد نفتی بزرگ و آلت دست برخی مدیران دولتی شدن هم داریم که در مجلس ششم اتفاق افتاد؟!
مجلس ششمیها میخواستند برنامه هستهای را به خواست دشمن تعطیل کنند که سرانجام به برجام ختم شد و امروز نتیجه رسوایی آن را بر سر سفره مردم میبینیم. درباره قانون مطبوعات و انتخابات هم دنبال این بودند که برای عناصر نفوذی و مفسدان اقتصادی و سیاسی در نشریات و سیاست حاشیه امن درست کنند و فرار بعدی و پناهندگی برخی نمایندگان و مدیران دوره اصلاحات، به روشنی ثابت میکند که اینها وطنفروش بودند.
و بالاخره باید ابراز تعجب کرد از جماعتی که هفت سال سوءمدیریت و ولنگاری در دولت و مجلس مرتکب شدهاند اما حال که باید پاسخگو و عذرخواه باشند، به خیال خود زرنگبازی درآورده و مجلسی را که هنوز منعقد نشده متهم میکنند. واقعا این مدل رمّالبازی نوبر است!