نگاهی به بحران کارائیب
به گزارش شهدای ایران: سعید شهرابی فراهانی، تحلیل گر ارشد سیاسی، امنیتی و بین الملل؛ درگیری پنهان یا آشکار میان واشنگتن و کاراکاس در ماههای اخیر از جنس منازعهٔ کلاسیک نیست؛ بلکه ترکیبی از رقابت ژئوفیزیکی - انرژی، جنگ ادراکات و عملیاتهای برونمرزی تحت عنوان «مبارزه با قاچاق» است. سیاستهای اخیر واشنگتن در دریای کارائیب و اقیانوس آرام، شکافهای قانونی، واکنشهای منطقهای و تقویت روابط راهبردی ونزوئلا با بازیگران شرقی (بهویژه روسیه و شرکای منطقهای) را برجسته کرده است. رصدِ رویدادهای اخیر نشان میدهد واشنگتن رویکردی تهاجمیتر در خصوص بهکارگیری قوای دریایی و هوایی برای مقابله با «مسائل ترانزیتیِ مواد مخدر» اتخاذ کرده است (بهانهای جهت تجاوز)؛ حملاتی که طبق گزارشها در برخی موارد در آبهای بینالمللی و در حوالی حوزهٔ نفوذ ونزوئلا اجرا شدهاند و باعث افزایش چشمگیر تنشها گردیده است. در مقابل، کاراکاس با بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماتیک و امنیتی، مدارهای حمایتی خود را در شرق تقویت کرده است؛ اقدامی که بهروشنی از نگرانی واشنگتن دربارهٔ نفوذ رقبای راهبردی حکایت دارد. 
شکست خفت بار آمریکا در جنگ احتمالی با ونزوئلا
ماهیت بحران:
سهگانهٔ رقابت-انرژی-روایت
این بحران را میتوان در یک مثلث تحلیل کرد:
رقابت ژئوپلیتیک: نفوذ روسیه/ایران در آمریکای لاتین و تلاش آمریکا برای بازپسگیری هژمونی منطقهای.
اقتصاد و انرژی: ونزوئلا همچنان دارای ذخایر نفتی قابلتوجه است - اختلال در صادرات آن پیامدهای فرامنطقهای خواهد داشت.
مبارزهٔ روایتها: واشینگتن «مبارزه با قاچاق» را برجسته میسازد، کاراکاس آن را «نقض حاکمیت» توصیف میکند و هر طرف سعی میکند مشروعیت اخلاقی-قانونی اقدامات خود را تأمین کند.
ابعاد نظامی و امنیتی
اگرچه فاصلهٔ قدرت نظامی میدانی میان دو طرف زیاد است، اما تمرکز واقعی بر بازدارندگی و عملیاتهای نامتقارن است: حملات محدود دریایی/هوایی، عملیاتهای سایبری، تلاش برای تأمین کانالهای اطلاعاتی و اقدامات نیابتی در سطح منطقه. ریسک سوءمحاسبه بالا است - عملیاتی که با توجیه «ضدقاچاق» انجام میشود میتواند به درگیریهای ناخواسته منجر شود. گزارشهای میدانی اخیر دربارهٔ حملات به شناورهای مشکوک و واکنشهای دیپلماتیک بینالمللی این خطر را عیان ساختهاند.
ابعاد دیپلماتیک و حقوقی
اقدامات نظامیِ برونمرزی، اعم از عملیات مخفی یا آشکار، با سوالات جدی حقوق بینالملل مواجه است. کارشناسان مستقل سازمان ملل و نهادهای حقوقی دربارهٔ برخی از حملات اخیر اظهار نگرانی کرده و آنها را «نقض» قلمداد نمودهاند؛ این موضوع فشار دیپلماتیک بر واشینگتن را افزایش میدهد و از طرف دیگر، به ونزوئلا امکان میدهد تا پروندهٔ حقوقی و تبلیغاتی علیه ایالاتمتحده تشکیل دهد.
ابعاد اقتصادی و انرژی
هر گونه اختلال مکرر در صادرات نفت ونزوئلا یا اعمال تحریمهای تازه میتواند به بازتعریف مسیرهای انرژی بینالمللی منجر شود؛ مسیری که هماکنون بهسوی شرکای شرقی، چون روسیه و چین گرایش یافته است. نوسانات قیمتی و بیثباتی بازار، بهویژه در کوتاهمدت، سناریوهای بدبینانهای برای اقتصاد جهانی ایجاد خواهد کرد - و این موضوع اهمیت اقتصادی بحران را فراتر از مرزهای منطقهای میسازد.
ابعاد انسانی و مهاجرتی
تشدید تنشها میتواند موج جدیدی از مهاجرت را به کشورهای همسایه تحمیل کند. امکانات پذیرش، فشار بر زیرساختهای بهداشتی و اجتماعی و هزینههای بلندمدت بازسازی انسانی-اجتماعی، باری بزرگ بر منطقه خواهد نهاد؛ لذا هر برنامهٔ سیاستی باید از هماکنون سازوکارهای بشردوستانه و پذیرش پناهجویان را تقویت کند.
جنگ رسانهای و شناختی
میادین نبرد امروزی صرفاً فیزیکی نیستند؛ شبکههای اجتماعی، رسانههای سنتی و دستگاههای خبری دولتی نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به روایتها دارند.
واشنگتن بر داستان «مبارزه با مواد مخدر» تأکید میکند و کاراکاس بر «دفاع از حاکمیت»؛ مدیریت این روایتها برای کسب مشروعیت داخلی و بینالمللی حیاتی است.
بازیگران مؤثر و محاسبات هژمونیک
آمریکا بهدنبال مهار نفوذروسیه و چین در نیمکرهٔ غربی است؛ روسیه و متحدانش با حمایت اطلاعاتی -نظامی از ونزوئلا بهدنبال ایجاد بازدارندگی متقابلاند؛ بازیگران منطقهای (کلمبیا، برزیل، اعضای کارائیب) نگران پیامدهای انسانی و امنیتیاند و در عین حال میانهروها خواهان کاستن از تنش هستند. تحلیل تعادل نیروها و انگیزههای هر بازیگر برایغ طراحی سناریوهای منطقی و قابلاجرا لازم است.
مسیرهای کاهش تنش
شفافسازی اطلاعات عملیاتی - انتشار دادههای متقن دربارهٔ اهداف و نتایج عملیاتها جهت کاهش ابهامات حقوقی و سیاسی.
پذیرش ناظران بینالمللی - اعزام ناظران سازمان ملل یا هیأتهای منطقهای برای ممیزی میدانی و جلوگیری از سؤتفاهمهای فاجعهبار.
تحریمهای هدفمند اقتصادی بهجای حملهٔ نظامی - استفاده از ابزارهای محدودکننده علیه نهادهای مشخص بهجای عملیات نظامی فرامرزی.
فعالسازی سازوکارهای چندجانبه منطقهای (OAS، CELAC و سازوکارهای بشردوستانه) برای ایجاد پلتفرم گفتوگو.
تقویت کانالهای ارتباطی نظامی و دیپلماتیک میان واشینگتن و کاراکاس برای کاهش خطر برخورد ناخواسته.
جمعبندی کلان:
جمعبندی این است که این بحران، فعلاً در سطحِ بازدارندگی، فشار سیاسی و جنگ روایتها باقی خواهد ماند - نه آستانهٔ جنگ تمامعیار - مشروط بر آنکه سه متغیر کلیدی کنترل شوند:
۱) خودداری واشنگتن از اتخاذ اقدام نظامی گسترده
۲) هوشمندی دیپلماسی منطقهای
۳) حفظ کانالهای ارتباطی میان قدرتها.
عدالتطلبی و مقاومت ملتها، همراه با یاری الهی و حمایت راهبردی متحدان منطقهای فرامنطقهای کشور ونزوئلا، میتواند زمینهساز شکست تهاجمات برونمرزی و افول آمریکا به رهبری ترامپ جنگ طلب، روانی، آدمکش باشد و شاهد شروع دورهای نو در عالم (عصرظهور) باشیم.



