شهدای ایران: علی تاجرنیا، از رجال جریان چپ و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، در اشاره به مجلس یازدهم گفته است:
"مجلس می تواند مهمترین عامل در مبارزه ریشه ای با فساد باشد. باید بدانیم فساد اقتصادی مثل موریانه ای ریشه افکار عمومی را خواهد خورد و اقتصاد را دچار بحران خواهد کرد اگر این مسئله حل نشود وقوع مجدد اتفاقاتی مثل آبان 98 دور از انتظار نیست. هر بار سعی کنیم با حرکتهای امنیتی عمل کنیم خواسته مردم مثل فنری که جمع می شود و هنگام باز شدن نیرویش بسیار بیشتر است، شدت بیشتری خواهد گرفت."
*باید دانست که رخداد تلخ آبان 98 و اغتشاشات پیرامون آن هرگز به بهانه فساد رخ نداد بلکه به بهانه گرانی بیقاعده و بدون پیوست بنزین رخ داد.
تاجرنیا همچنین دومین تجاهل خود در بحث فساد را نیز آنجا به خرج داده است که مجلس را مهمترین عامل مبارزه با فساد عنوان میکند!
این در حالی است که نه بودجهای در مجلس وجود دارد و نه قدرتی برای اجرا!
به دیگر سخن اینکه بازوی اصلی مبارزه با فساد، دولت و سپس قوه قضائیه هستند.
اولی به این دلیل که صاحباختیار بیش از 95 درصد از بودجه و اجرائیات کشور است و دومی از آنرو که محکمه نظام اسلامی است و باید مفسدین را به عامل عبرت جامعه تبدیل کند.
البته هیچکس منکر نقش مجلس در تقنین مناسب در جهت جمع کردن بسترهای فساد نیست اما این وظیفه از لحاظ عقلانیت حکومتی در ردهای پس از دولت و قوه قضائیه قرار میگیرد.
ما همچنین متوجه علاقه دوستان آقای تاجرنیا به تکرار آبان 98 هستیم و پیش از این در وبلاگ مشرق، توضیحات مبسوطی را هم پیرامون آن ارائه کردهایم...
معالوصف در بحث احتمال وقوع "فتنه اقتصادی" باید دانست که این خطر بر بستر مشکلات بزرگنمایی شده ابتنا یافته و خواص جامعه و آگاهان کشور بایستی ضمن مبارزه با بزرگنمایی؛ در جمع کردن بستر مشکلات نیز کوشا باشند.
مفهومی که مجلس باید در قبال آن به مواردی مثل لزوم بیان پیشرفتهای کشور، ارائه ساز و کار برای مبارزه با گرانی و ایجاد فرایندهایی برای تأمین معیشت طبقات ضعیف بپردازد.
این مسئله حتما بایستی مد نظر نمایندگان جدیدالورود باشد که "سنگ بزرگ علامت نزدن است"! ضمن اینکه تجربه مطلوب مجلس هفتم در تصویب طرح تثبیت قیمتها نیز در پیش روی ما قرار دارد.
به این معنی که آبشخورهای مشکلات مردم مشخص و ساز و کارهای رفع آنها نیز مشخص است و فقط نیاز به یک عزم جهادی و فهم صحیح مسئله داریم.
آشکار است که در این میانه؛ تقلای عدهای برای یافتن راه حل در دوردستها، بیان سخنان نسنجیده و عدم فهم دقیق مشکل مردم و سرمنشأ آن؛ ما را به "فتنه اقتصادی" نزدیکتر خواهد کرد.
"مجلس می تواند مهمترین عامل در مبارزه ریشه ای با فساد باشد. باید بدانیم فساد اقتصادی مثل موریانه ای ریشه افکار عمومی را خواهد خورد و اقتصاد را دچار بحران خواهد کرد اگر این مسئله حل نشود وقوع مجدد اتفاقاتی مثل آبان 98 دور از انتظار نیست. هر بار سعی کنیم با حرکتهای امنیتی عمل کنیم خواسته مردم مثل فنری که جمع می شود و هنگام باز شدن نیرویش بسیار بیشتر است، شدت بیشتری خواهد گرفت."
*باید دانست که رخداد تلخ آبان 98 و اغتشاشات پیرامون آن هرگز به بهانه فساد رخ نداد بلکه به بهانه گرانی بیقاعده و بدون پیوست بنزین رخ داد.
تاجرنیا همچنین دومین تجاهل خود در بحث فساد را نیز آنجا به خرج داده است که مجلس را مهمترین عامل مبارزه با فساد عنوان میکند!
این در حالی است که نه بودجهای در مجلس وجود دارد و نه قدرتی برای اجرا!
به دیگر سخن اینکه بازوی اصلی مبارزه با فساد، دولت و سپس قوه قضائیه هستند.
اولی به این دلیل که صاحباختیار بیش از 95 درصد از بودجه و اجرائیات کشور است و دومی از آنرو که محکمه نظام اسلامی است و باید مفسدین را به عامل عبرت جامعه تبدیل کند.
البته هیچکس منکر نقش مجلس در تقنین مناسب در جهت جمع کردن بسترهای فساد نیست اما این وظیفه از لحاظ عقلانیت حکومتی در ردهای پس از دولت و قوه قضائیه قرار میگیرد.
ما همچنین متوجه علاقه دوستان آقای تاجرنیا به تکرار آبان 98 هستیم و پیش از این در وبلاگ مشرق، توضیحات مبسوطی را هم پیرامون آن ارائه کردهایم...
معالوصف در بحث احتمال وقوع "فتنه اقتصادی" باید دانست که این خطر بر بستر مشکلات بزرگنمایی شده ابتنا یافته و خواص جامعه و آگاهان کشور بایستی ضمن مبارزه با بزرگنمایی؛ در جمع کردن بستر مشکلات نیز کوشا باشند.
مفهومی که مجلس باید در قبال آن به مواردی مثل لزوم بیان پیشرفتهای کشور، ارائه ساز و کار برای مبارزه با گرانی و ایجاد فرایندهایی برای تأمین معیشت طبقات ضعیف بپردازد.
این مسئله حتما بایستی مد نظر نمایندگان جدیدالورود باشد که "سنگ بزرگ علامت نزدن است"! ضمن اینکه تجربه مطلوب مجلس هفتم در تصویب طرح تثبیت قیمتها نیز در پیش روی ما قرار دارد.
به این معنی که آبشخورهای مشکلات مردم مشخص و ساز و کارهای رفع آنها نیز مشخص است و فقط نیاز به یک عزم جهادی و فهم صحیح مسئله داریم.
آشکار است که در این میانه؛ تقلای عدهای برای یافتن راه حل در دوردستها، بیان سخنان نسنجیده و عدم فهم دقیق مشکل مردم و سرمنشأ آن؛ ما را به "فتنه اقتصادی" نزدیکتر خواهد کرد.