بعضی از افراد، اطاعت و امتثال امر دارند؛ اما خشوع قلب ندارند. «خشوع قلبی» حقیقت دیگری است.
شهدای ایران: دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِینَ وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِینَ بِأَمَانِکَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِین
خدایا، روزی کن مرا در آن فرمانبرداری فروتنان و بگشا سینهام را در آن، به بازگشت دلدادگان، به امان دادنت ای امان دهنده ترسناکان.
معنای روزی:
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِینَ
«روزی» معنی زیادی دارد و روزیهای معنوی را نیز شامل میشود، البته روزی اصلی، همین روزی معنوی است، که در ادعیه حضرات معصومین (ع)، تعبیر «رزق» در مورد روزیهای معنوی، بسیار به کار رفته است، مثلا در مورد حج میگوئیم: اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام.
در مورد توفیق اطاعت و دوری از معصیت آمده است: «اللهم ارزقنی توفیق الطاعة و بعد المعصیة ...» در دعاهای روزه ماه رمضان میخوانیم «اللهم ارزقنی فیه طاعة الخاشعین» خدایا، در این ماه به من روزی کن اطاعت کنم، اطاعت کسانی که خاشعند.
این هم از مواهب معنوی و روزیهای الهی است؛ بعضی از افراد، اطاعت و امتثال امر دارند؛ اما خشوع قلب ندارند. «خشوع قلبی» حقیقت دیگری است یعنی انسان باید امتثال امر الهی کند در حالی که با خشوع قلبی همراه است، خشوع" به معنای تاثیر خاصی است که به افراد مقهور دست میدهد، افرادی که در برابر سلطانی قاهر قرار گرفتهاند، به طوری که تمام توجه آنان معطوف او گشته و از جای دیگر قطع میشود و ظاهراً این حالت درونی است که با نوعی عنایت، به اعضاء و جوارح نیز نسبت داده میشود، مانند کلام رسول خدا (ص) که درباره شخصی که در نمازش با ریش خود بازی میکرد فرمود:" اگر دلش دارای خشوع میبود جوارحش نیز خاشع میشد" [مجمع البیان، ج 7، ص 99] خدایا تو خود آن خشوع را نصیب من کن.
قرآن و اسباب فزونی روزی:
قرآن چند امر را معرفی کرده که خود درسی سازنده برای تربیت انسان است، در یک جا می گوید: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ" هرگاه شکر نعمتها را به جا آورید (و آن را در مصرف واقعی صرف کنید) نعمت را بر شما افزون میکنم" (ابراهیم- 7).
در جای دیگر مردم را به تلاش دعوت کرده، می گوید؛ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَناکِبِها وَ کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ" او کسی است که زمین را تسلیم و خاضع در برابر شما قرار داد تا بر پشت آن راه روید و از رزق آن استفاده کنید" (ملک- 15).
در جای دیگر تقوی و درستکاری را معیار گشایش روزی قرار داده و میفرماید: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ " هر گاه مردم روی زمین ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را به روی آنها میگشائیم" (اعراف- 96).
وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِینَ
خدایا، به من شرح صدر بده همراه با کسانی که اهل خضوع و خشوع هستند ؛ کسانی که اهل خضوع و خشوع هستند اگر اشتباهی کردند دوباره باز میگردند و سرانجام ملکات سالم اثر خودش را میکند و اگر هم انحرافی یافت، باعث نمی شود که اصل ذاتش عوض شود؛ مادامی که زیاد عادت به خلاف نکرده است .
بِأَمَانِکَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِین
خدایا، به مقام امان تو متوسل میشم؛ اگر تو امانم دهی از این مشکلات در امانم، ای کسی که امان همه خائفان هستی.
این نشان از این است که اگر خضوع و خشوع نداشته باشیم، گرفتار اموری میشویم که خلاف امنیت است؛ اگر از طریق انابه و بازگشت به سوی خدا شرح صدر نداشته باشیم، خلاف امنیت است؛ در این صورت نه امنیت دنیوی و نه امنیت اخروی داریم که از آن تعبیر به «فزع اکبر» میکنند در دنیا فزع از رسوایی و بلایا و گرفتاریهاست، اما در قیامت بسیار سختتر است.
خدایا، روزی کن مرا در آن فرمانبرداری فروتنان و بگشا سینهام را در آن، به بازگشت دلدادگان، به امان دادنت ای امان دهنده ترسناکان.
معنای روزی:
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِینَ
«روزی» معنی زیادی دارد و روزیهای معنوی را نیز شامل میشود، البته روزی اصلی، همین روزی معنوی است، که در ادعیه حضرات معصومین (ع)، تعبیر «رزق» در مورد روزیهای معنوی، بسیار به کار رفته است، مثلا در مورد حج میگوئیم: اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام.
در مورد توفیق اطاعت و دوری از معصیت آمده است: «اللهم ارزقنی توفیق الطاعة و بعد المعصیة ...» در دعاهای روزه ماه رمضان میخوانیم «اللهم ارزقنی فیه طاعة الخاشعین» خدایا، در این ماه به من روزی کن اطاعت کنم، اطاعت کسانی که خاشعند.
این هم از مواهب معنوی و روزیهای الهی است؛ بعضی از افراد، اطاعت و امتثال امر دارند؛ اما خشوع قلب ندارند. «خشوع قلبی» حقیقت دیگری است یعنی انسان باید امتثال امر الهی کند در حالی که با خشوع قلبی همراه است، خشوع" به معنای تاثیر خاصی است که به افراد مقهور دست میدهد، افرادی که در برابر سلطانی قاهر قرار گرفتهاند، به طوری که تمام توجه آنان معطوف او گشته و از جای دیگر قطع میشود و ظاهراً این حالت درونی است که با نوعی عنایت، به اعضاء و جوارح نیز نسبت داده میشود، مانند کلام رسول خدا (ص) که درباره شخصی که در نمازش با ریش خود بازی میکرد فرمود:" اگر دلش دارای خشوع میبود جوارحش نیز خاشع میشد" [مجمع البیان، ج 7، ص 99] خدایا تو خود آن خشوع را نصیب من کن.
قرآن و اسباب فزونی روزی:
قرآن چند امر را معرفی کرده که خود درسی سازنده برای تربیت انسان است، در یک جا می گوید: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ" هرگاه شکر نعمتها را به جا آورید (و آن را در مصرف واقعی صرف کنید) نعمت را بر شما افزون میکنم" (ابراهیم- 7).
در جای دیگر مردم را به تلاش دعوت کرده، می گوید؛ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَناکِبِها وَ کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ" او کسی است که زمین را تسلیم و خاضع در برابر شما قرار داد تا بر پشت آن راه روید و از رزق آن استفاده کنید" (ملک- 15).
در جای دیگر تقوی و درستکاری را معیار گشایش روزی قرار داده و میفرماید: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ " هر گاه مردم روی زمین ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را به روی آنها میگشائیم" (اعراف- 96).
وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِینَ
خدایا، به من شرح صدر بده همراه با کسانی که اهل خضوع و خشوع هستند ؛ کسانی که اهل خضوع و خشوع هستند اگر اشتباهی کردند دوباره باز میگردند و سرانجام ملکات سالم اثر خودش را میکند و اگر هم انحرافی یافت، باعث نمی شود که اصل ذاتش عوض شود؛ مادامی که زیاد عادت به خلاف نکرده است .
بِأَمَانِکَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِین
خدایا، به مقام امان تو متوسل میشم؛ اگر تو امانم دهی از این مشکلات در امانم، ای کسی که امان همه خائفان هستی.
این نشان از این است که اگر خضوع و خشوع نداشته باشیم، گرفتار اموری میشویم که خلاف امنیت است؛ اگر از طریق انابه و بازگشت به سوی خدا شرح صدر نداشته باشیم، خلاف امنیت است؛ در این صورت نه امنیت دنیوی و نه امنیت اخروی داریم که از آن تعبیر به «فزع اکبر» میکنند در دنیا فزع از رسوایی و بلایا و گرفتاریهاست، اما در قیامت بسیار سختتر است.