سال ۱۳۸۹ محمدحسین جعفریان، شاعر و مستندساز کشورمان شعری با عنوان «عاشقانههای یک کلمن» برای جانبازان خواند که بهشدت تلخ و گزنده بود؛ با این حال مورد استقبال رهبری قرار گرفت.
شهدای ایران: دیدار سالانه شعرا با رهبر انقلاب یکی از هیجانات ویژه برای اهل فرهنگ در ماه رمضان است؛ حتی غیرشعرا هم دوست دارند برای یکبار هم که شده در این دیدار حضور داشته باشند و شاید یکی از آرزوهای اهالی فرهنگ این است که چنین دیداری را به صورت ثابت و سالانه در تقویم فرهنگی صنفشان داشته باشند. در این دیدار هر ساله اتفاقاتی جالب و توجه رخ میدهد. از ظهور یک شاعر جدید با شعری تکاندهنده یا یک حاشیه و نکتهای که از سوی رهبری خطاب به شاعر یا مسوولی گفته میشود. در این گزارش علاوه بر اینها به ذکر خیری از شعرایی میپردازیم که روزی در این محفل حضور داشتند و این روزها دستشان از دنیا کوتاه است. قبل از شروع گزارش در جریان باشید امسال به دلیل شیوع کرونا این دیدار برگزار نخواهد شد.
وقتی مجری مراسم بعد از یک دهه عوض شد
قبل از سال ۱۳۸۸ ساعد باقری، مجری و مدیر مراسم دیدار شعرا با رهبری بود. بعد از وقایع سال ۸۸ علیرضا قزوه جای او را گرفت و تقریبا به مدت یک دهه عهدهدار مدیریت این جلسات بود. قزوه به دلیل آشنایی با شعرای قدیم و جدید و نیز حضور در حوزه هنری تسلط خوبی برای جلسه داشت و بهخوبی هم آن را مدیریت میکرد؛ با این حال در چند سال اخیر زمزمه برخی اعتراضات از مدل اداره جلسه از سوی شعرا بلند شد که در نهایت این اتفاق باعث شد از سال گذشته مدیریت این مراسم از علیرضا قزوه به سمت مرتضی امیریاسفندقه بچرخد که او هرچند مثل قزوه نمیتواند در مقابل شعرا بایستد اما به دلیل محبوبیت ذاتی میان شعرا فعلا مقبول آنها قرار گرفته است.
ظهور یک شاعر خوشذوق و حیدری
سال ۱۳۹۳ بود که داعش در یک اقدام غافلگیرکننده بخشهایی از شمال عراق را تصرف کرد و هر آن بیم رسیدن به اماکن مذهبی مقدس کربلا و نجف بود. در این شرایط احمدبابایی جوان که آن روزها فقط در میان شعرا شناخته میشد، شعری طوفانی درباره این مساله خواند و هشدار داد که شیعه تحمل نمیکند داعش به این منطقه برسد. او در شعرش گفت: «تا «بهار عربی» روی علف باز کند/ جبهه در شام و عراق از سه طرف باز کند/ وای اگر دست کجی پا به «نجف» باز کند/ عاشق شیر خدا، وارث شمشیر خداست/ سینه «سنی و شیعه» سپر شیر خداست» او در آخر هم اینچنین هشدار داد: «پایتان گر طرف کربوبلا باز شود/ آخرین جنگ جهانی حق آغاز شود». این شعر با استقبال ویژه رهبری مواجه و بارها در بخشهای مختلف خبری روزهای بعد هم پخش شد. پخش کامل این شعرخوانی بارها مورد اقبال مخاطب قرار گرفت و احمد بابایی را به یکی از پرطرفدارترین شعرای مذهبی تبدیل کرد. او آخرین بار در شهادت سردار سلیمانی هم شعری طوفانی خواند و بهشدت مورد اقبال قرار گرفت.
اعتراض جعفریان و دلجویی رهبری از وی
سال ۱۳۸۹ محمدحسین جعفریان، شاعر و مستندساز کشورمان شعری با عنوان «عاشقانههای یک کلمن» برای جانبازان خواند که بهشدت تلخ و گزنده بود؛ با این حال مورد استقبال رهبری قرار گرفت، به نحوی که فرمودند «بدهید این شعر را خوشنویسی کنند و بدهید به بنیاد جانبازان و ایثارگران، آنجا آویزان کنند.» جعفریان بعدا از دیدار گفت که متولیان برنامه به او توصیه کرده بودند این شعر را نخواند. با این حال یکسال بعد جعفریان دوباره خبرساز شد.
بعد از اتمام دیدار، جعفریان از اینکه اجازه ندادند شعری که میخواسته در محضر رهبری بخواند، به رسانهها گلایه کرد. او در اینباره گفت: «پس از جلسه مرا صدا کردند و رفتم نزد آقا. آقا پرسیدند: چه شده آقای جعفریان؟ گفتم: حضرت آقا، ما سالهای پیش شعرهایی که حتی در روزنامهها نتوانستیم منتشر کنیم، اینجا توانستیم بخوانیم. آقا فرمودند: همینطور است و من گفتم: خب امسال دوستان جای شما تصمیم گرفتند که چه چیز صلاح است و چه چیز نه. شعرها را گزینش کردند. این خوب نیست. ما که شهره به شاعر انقلابیم و به قول مرتضی سرهنگی در سیراب شیردان نظام بزرگ شدیم، اگر صلاح ندانیم که میداند؟» جعفریان میگوید: «اینجا آقا مرا در آغوش گرفتند و سرم را بوسیدند که هم خودم و هم اطرافیان بهشدت متأثر شدیم. آقا دست بر سر و شانههایم کشیدند و گفتند: شما صبور باش آقای جعفریان. من در جریان انتخاب و شکل برگزاری جلسه نبودم. چند بار گفتند: صبور باش.»
راهی که همچنان باز است
سال ۱۳۸۹ و یکسال بعد از فتنه سال ۸۸ حواشیای در میان شعرا و اهل فرهنگ هم رخ داده و تبعات آن عدم حضور یکی دو شاعر سرشناس در این دیدار بود؛ با این حال حضور افشین علا که در آن سالها از جمله حامیان نخستوزیر سابق محسوب میشد، در دیدار شعرا حواشی جالبی داشت. از قضا علا که کمی هم دیر به جلسه رسید، وقتی نوبت شعرخوانیاش شد، خطاب به رهبری گفت: «با وجود اینکه برخی علاقه دارند دوری از شما و نیامدن به این جلسه را به نوعی دوری از نظام عنوان کنند اما اینطور نیست و بسیاری از شاعران بزرگ کشور هر جا که باشند، رابطه و علاقه خود را با شما حفظ کرده و میکنند.» رهبر انقلاب با تایید سخنان این شاعر و خواندن این مصرع که «از این طرف که منم راه کاروان باز است»، گفتند: دقیقا همینطور است.» افشین علا تاکنون بارها بابت مواضع دقیق و اصولی خود در مسائل مختلف که از طریق زبان شعر بیان شده، مورد تقدیر رهبری قرار گرفته است.
کاری که رهبری برای پدر شاعر انجام داد
سال ۱۳۹۸ هادی فردوسی، شاعر جوان قبل از شروع دیدار، کتابهایش را به همراه نامه پدرش به رهبر انقلاب میدهد. محمدرضا وحیدزاده که حاشیه دیدار سال قبل را نوشته، این لحظه را چنین روایت کرده است: «وی به رهبر میگوید: پدرم گفت سلامم را به آقا برسانید و این مطلب را برای شما نوشتند» و اشاره میکند به یادداشتی دستنویس که در داخل کتاب نوشته شده. آقا میگوید: «این را که شما نوشتهاید!» فردوسی: «بله از طرف پدرم نوشتهام، ایشان سواد ندارند.» آقا میگویند: «خیلی خب، حالا امشب باید کاری کنیم که ایشان بشنوند.» و خب این اتفاق در آخر جلسه میافتد و خود رهبر انقلاب از هادی فردوسی دعوت میکند چند بیتی بخواند؛ اتفاقی که باعث میشود شعرهای هادی فردوسی جوان را هم پدرش بشنود، آن هم از طریق رسانه ملی.
در این جلسات پیشکسوتانی بودند که به رحمت خدا رفتند. اکثر آنها از نامداران شعر معاصر ایران بودند که عموما هم در این جلسات حضور پیدا میکردند.
طنازیهای نصرآباد
ابوالفضل زوریینصرآباد یکی از افرادی است که در جلسات شعر رهبری حضور داشته و اتفاقا شعر طنز هم خوانده که مورد اقبال رهبری هم قرار گرفته است. او در دهه ۸۰ شعر طنز معروف خود را با عنوان «قربون اون دلای تکسرنشین» در مقابل رهبری خواند که با اقبال و همراهی ایشان مواجه شد. زرویینصرآباد ۱۰ آذر ۱۳۹۷ در احمدآباد مستوفی در خانه خویش درگذشت.
آخرین شعرخوانی برای انقلاب
حمید سبزواری سال ۱۳۹۴ آخرین بار در دیدار شعرا با رهبری انقلاب حضور پیدا کردند. وی در آن سال مریضاحوال بود، با این حال همچنان در این دیدار حضور پیدا کرد. در گزارش آن دیدار نوشتهاند: «همین موقعها سبزواری آمد. به اقتضای پیشکسوتی و احوالش شعرا راه باز کردند تا او جلو برود. آقا خوشحال شدند و برای بوسیدنش گردن کشیدند.» آخرین شعرخوانی وی هم همین امسال بود که شعری با قوت بالا در دفاع از انقلاب خواند: «خوشنشینان ساحل بدانند/ موج این بحر را رامشی نیست/ دل به امید رامش نبندند/ بحر را ذوق آسایشی نیست» این شعر بهشدت مورد استقبال رهبری قرار گرفت و فرمودند «طیبالله انفاسکم آقای حمید. خیلی شعر خوبی بود، شعر جوانانهای بود. معلوم میشود آدم در ۹۰سالگی هم میتواند شعر جوانانه بگوید. خدا دلتان را جوان بدارد و جسمتان را سالم».
آرزوهایی که خاک شد
قیصر امینپور از امیدهای شعر انقلاب بود که در سال ۱۳۸۶ به رحمت خدا رفت و رهبر انقلاب در پیام تسلیت خود درگذشت وی را خاککردن آرزوها توصیف کردند. فیلمی از شعرخوانی قیصر امینپور در جلسه دیدار شعرا با رهبر انقلاب موجود است که احتمالا به اوایل دهه ۸۰ برمیگردد. رهبری سال ۱۳۸۷ در جلسه دیدار شاعران به یاد قیصر اینچنین میگوید: «یاد مرحوم قیصر امینپور را که حقیقتاً درگذشت او ما را داغدار کرد، گرامی میداریم. واقعاً به معنای حقیقی کلمه بعد از مرحوم حسینی، ما دلمان به امینپور خوش بود که متاسفانه رفت؛ حالا باید قدر شماها را بدانیم که خدای نکرده شماها ما را تنها نگذارید». قیصر در دیدار رهبری این شعر را خواند: «میخواهمت چنانکه شب خسته خواب را/ میجویمت چنانکه لب تشنه آب را/ محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح/ یا شبنم سپیدهدمان آفتاب را/ بیتابم آنچنانکه درختان برای باد/ یا کودکان خفته به گهواره تاب را/ بایستهای چنان که تپیدن برای دل/ یا آنچنان که بالِ پریدن عقاب را/ حتی اگر نباشی، میآفرینمت/ چونان که التهاب بیابان سراب را/ ای خواهشی که خواستنیتر ز پاسخی/ با چون تو پُرسشی چه نیازی جواب را»
وقتی مجری مراسم بعد از یک دهه عوض شد
قبل از سال ۱۳۸۸ ساعد باقری، مجری و مدیر مراسم دیدار شعرا با رهبری بود. بعد از وقایع سال ۸۸ علیرضا قزوه جای او را گرفت و تقریبا به مدت یک دهه عهدهدار مدیریت این جلسات بود. قزوه به دلیل آشنایی با شعرای قدیم و جدید و نیز حضور در حوزه هنری تسلط خوبی برای جلسه داشت و بهخوبی هم آن را مدیریت میکرد؛ با این حال در چند سال اخیر زمزمه برخی اعتراضات از مدل اداره جلسه از سوی شعرا بلند شد که در نهایت این اتفاق باعث شد از سال گذشته مدیریت این مراسم از علیرضا قزوه به سمت مرتضی امیریاسفندقه بچرخد که او هرچند مثل قزوه نمیتواند در مقابل شعرا بایستد اما به دلیل محبوبیت ذاتی میان شعرا فعلا مقبول آنها قرار گرفته است.
ظهور یک شاعر خوشذوق و حیدری
سال ۱۳۹۳ بود که داعش در یک اقدام غافلگیرکننده بخشهایی از شمال عراق را تصرف کرد و هر آن بیم رسیدن به اماکن مذهبی مقدس کربلا و نجف بود. در این شرایط احمدبابایی جوان که آن روزها فقط در میان شعرا شناخته میشد، شعری طوفانی درباره این مساله خواند و هشدار داد که شیعه تحمل نمیکند داعش به این منطقه برسد. او در شعرش گفت: «تا «بهار عربی» روی علف باز کند/ جبهه در شام و عراق از سه طرف باز کند/ وای اگر دست کجی پا به «نجف» باز کند/ عاشق شیر خدا، وارث شمشیر خداست/ سینه «سنی و شیعه» سپر شیر خداست» او در آخر هم اینچنین هشدار داد: «پایتان گر طرف کربوبلا باز شود/ آخرین جنگ جهانی حق آغاز شود». این شعر با استقبال ویژه رهبری مواجه و بارها در بخشهای مختلف خبری روزهای بعد هم پخش شد. پخش کامل این شعرخوانی بارها مورد اقبال مخاطب قرار گرفت و احمد بابایی را به یکی از پرطرفدارترین شعرای مذهبی تبدیل کرد. او آخرین بار در شهادت سردار سلیمانی هم شعری طوفانی خواند و بهشدت مورد اقبال قرار گرفت.
اعتراض جعفریان و دلجویی رهبری از وی
سال ۱۳۸۹ محمدحسین جعفریان، شاعر و مستندساز کشورمان شعری با عنوان «عاشقانههای یک کلمن» برای جانبازان خواند که بهشدت تلخ و گزنده بود؛ با این حال مورد استقبال رهبری قرار گرفت، به نحوی که فرمودند «بدهید این شعر را خوشنویسی کنند و بدهید به بنیاد جانبازان و ایثارگران، آنجا آویزان کنند.» جعفریان بعدا از دیدار گفت که متولیان برنامه به او توصیه کرده بودند این شعر را نخواند. با این حال یکسال بعد جعفریان دوباره خبرساز شد.
بعد از اتمام دیدار، جعفریان از اینکه اجازه ندادند شعری که میخواسته در محضر رهبری بخواند، به رسانهها گلایه کرد. او در اینباره گفت: «پس از جلسه مرا صدا کردند و رفتم نزد آقا. آقا پرسیدند: چه شده آقای جعفریان؟ گفتم: حضرت آقا، ما سالهای پیش شعرهایی که حتی در روزنامهها نتوانستیم منتشر کنیم، اینجا توانستیم بخوانیم. آقا فرمودند: همینطور است و من گفتم: خب امسال دوستان جای شما تصمیم گرفتند که چه چیز صلاح است و چه چیز نه. شعرها را گزینش کردند. این خوب نیست. ما که شهره به شاعر انقلابیم و به قول مرتضی سرهنگی در سیراب شیردان نظام بزرگ شدیم، اگر صلاح ندانیم که میداند؟» جعفریان میگوید: «اینجا آقا مرا در آغوش گرفتند و سرم را بوسیدند که هم خودم و هم اطرافیان بهشدت متأثر شدیم. آقا دست بر سر و شانههایم کشیدند و گفتند: شما صبور باش آقای جعفریان. من در جریان انتخاب و شکل برگزاری جلسه نبودم. چند بار گفتند: صبور باش.»
راهی که همچنان باز است
سال ۱۳۸۹ و یکسال بعد از فتنه سال ۸۸ حواشیای در میان شعرا و اهل فرهنگ هم رخ داده و تبعات آن عدم حضور یکی دو شاعر سرشناس در این دیدار بود؛ با این حال حضور افشین علا که در آن سالها از جمله حامیان نخستوزیر سابق محسوب میشد، در دیدار شعرا حواشی جالبی داشت. از قضا علا که کمی هم دیر به جلسه رسید، وقتی نوبت شعرخوانیاش شد، خطاب به رهبری گفت: «با وجود اینکه برخی علاقه دارند دوری از شما و نیامدن به این جلسه را به نوعی دوری از نظام عنوان کنند اما اینطور نیست و بسیاری از شاعران بزرگ کشور هر جا که باشند، رابطه و علاقه خود را با شما حفظ کرده و میکنند.» رهبر انقلاب با تایید سخنان این شاعر و خواندن این مصرع که «از این طرف که منم راه کاروان باز است»، گفتند: دقیقا همینطور است.» افشین علا تاکنون بارها بابت مواضع دقیق و اصولی خود در مسائل مختلف که از طریق زبان شعر بیان شده، مورد تقدیر رهبری قرار گرفته است.
کاری که رهبری برای پدر شاعر انجام داد
سال ۱۳۹۸ هادی فردوسی، شاعر جوان قبل از شروع دیدار، کتابهایش را به همراه نامه پدرش به رهبر انقلاب میدهد. محمدرضا وحیدزاده که حاشیه دیدار سال قبل را نوشته، این لحظه را چنین روایت کرده است: «وی به رهبر میگوید: پدرم گفت سلامم را به آقا برسانید و این مطلب را برای شما نوشتند» و اشاره میکند به یادداشتی دستنویس که در داخل کتاب نوشته شده. آقا میگوید: «این را که شما نوشتهاید!» فردوسی: «بله از طرف پدرم نوشتهام، ایشان سواد ندارند.» آقا میگویند: «خیلی خب، حالا امشب باید کاری کنیم که ایشان بشنوند.» و خب این اتفاق در آخر جلسه میافتد و خود رهبر انقلاب از هادی فردوسی دعوت میکند چند بیتی بخواند؛ اتفاقی که باعث میشود شعرهای هادی فردوسی جوان را هم پدرش بشنود، آن هم از طریق رسانه ملی.
در این جلسات پیشکسوتانی بودند که به رحمت خدا رفتند. اکثر آنها از نامداران شعر معاصر ایران بودند که عموما هم در این جلسات حضور پیدا میکردند.
طنازیهای نصرآباد
ابوالفضل زوریینصرآباد یکی از افرادی است که در جلسات شعر رهبری حضور داشته و اتفاقا شعر طنز هم خوانده که مورد اقبال رهبری هم قرار گرفته است. او در دهه ۸۰ شعر طنز معروف خود را با عنوان «قربون اون دلای تکسرنشین» در مقابل رهبری خواند که با اقبال و همراهی ایشان مواجه شد. زرویینصرآباد ۱۰ آذر ۱۳۹۷ در احمدآباد مستوفی در خانه خویش درگذشت.
آخرین شعرخوانی برای انقلاب
حمید سبزواری سال ۱۳۹۴ آخرین بار در دیدار شعرا با رهبری انقلاب حضور پیدا کردند. وی در آن سال مریضاحوال بود، با این حال همچنان در این دیدار حضور پیدا کرد. در گزارش آن دیدار نوشتهاند: «همین موقعها سبزواری آمد. به اقتضای پیشکسوتی و احوالش شعرا راه باز کردند تا او جلو برود. آقا خوشحال شدند و برای بوسیدنش گردن کشیدند.» آخرین شعرخوانی وی هم همین امسال بود که شعری با قوت بالا در دفاع از انقلاب خواند: «خوشنشینان ساحل بدانند/ موج این بحر را رامشی نیست/ دل به امید رامش نبندند/ بحر را ذوق آسایشی نیست» این شعر بهشدت مورد استقبال رهبری قرار گرفت و فرمودند «طیبالله انفاسکم آقای حمید. خیلی شعر خوبی بود، شعر جوانانهای بود. معلوم میشود آدم در ۹۰سالگی هم میتواند شعر جوانانه بگوید. خدا دلتان را جوان بدارد و جسمتان را سالم».
آرزوهایی که خاک شد
قیصر امینپور از امیدهای شعر انقلاب بود که در سال ۱۳۸۶ به رحمت خدا رفت و رهبر انقلاب در پیام تسلیت خود درگذشت وی را خاککردن آرزوها توصیف کردند. فیلمی از شعرخوانی قیصر امینپور در جلسه دیدار شعرا با رهبر انقلاب موجود است که احتمالا به اوایل دهه ۸۰ برمیگردد. رهبری سال ۱۳۸۷ در جلسه دیدار شاعران به یاد قیصر اینچنین میگوید: «یاد مرحوم قیصر امینپور را که حقیقتاً درگذشت او ما را داغدار کرد، گرامی میداریم. واقعاً به معنای حقیقی کلمه بعد از مرحوم حسینی، ما دلمان به امینپور خوش بود که متاسفانه رفت؛ حالا باید قدر شماها را بدانیم که خدای نکرده شماها ما را تنها نگذارید». قیصر در دیدار رهبری این شعر را خواند: «میخواهمت چنانکه شب خسته خواب را/ میجویمت چنانکه لب تشنه آب را/ محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح/ یا شبنم سپیدهدمان آفتاب را/ بیتابم آنچنانکه درختان برای باد/ یا کودکان خفته به گهواره تاب را/ بایستهای چنان که تپیدن برای دل/ یا آنچنان که بالِ پریدن عقاب را/ حتی اگر نباشی، میآفرینمت/ چونان که التهاب بیابان سراب را/ ای خواهشی که خواستنیتر ز پاسخی/ با چون تو پُرسشی چه نیازی جواب را»