ساخت سریالهای جذاب و سالم توسط هنرمندان خوشذوق و مردمی در شبکه نمایش خانگی میتواند عرصه را برای مفسدان اقتصادی و ترویج سبک زندگی لاکچری و غربی تنگ کند.
شهدای ایران: شبکه نمایش خانگی میدانی است بکر و تازه برای ورود تفکرات با سلایق مختلف و جذاب و سرمایههایی بزرگ . البته سرنوشت شبکه نمایش خانگی در این چندسال گذشه نشان داد که بیشتر جولانگاه ورود کاسبان و زر اندوزانی است که با «سرمایه» قشر زحمتکش و مظلوم جامعه آجرهای طلا روی هم میگذارند.
همین کافی است که شایعاتی درباره ساخت سریالی با هزینه بسیار هنگفت چندین میلیاردی گفته شده است. سریالهایی عموماً بسیار ضعیف از نظر جذب مخاطب و داستان و فیلمنامه. آنقدر خستهکننده وکسالت بار که بازی خوب بازیگران درجه یک هم در آن تبدیل به بازیهای آماتوری میشود. سریالهایی که حتی میتوان آنها را در یک فیلم 2 ساعته جا داد و یا حتی میتوان آنها را به صورت شنیداری و در قالب نمایش رادیویی شنید بدون اینکه چیزی از دست بدهیم.
وضعیت هنری شبکه نمایش خانگی در کنار اوضاع مالی و اقتصادی آن خصوصاً در کنار نبود بخش مجزایی برای آن در سازمان سینمایی نشان میدهد که این نهال نورس نیامده میخواهد به اندازه یک درخت کهن سال برای خودش امپراطوری درست کند و مستقلانه در بازار هرج و مرج سینما فعالیت کند. بدون شک عدم نظارت قضایی و فرهنگی درست و مناسب در این حوزه در روزهای بعد نتایج فاجعهبار دیگری نیز رقم خواهد زد.
حتی یکی از نهادهای هنری نزدیک به اتهام در همکاری مالی و سرمایهگذاری شد که منجر به واکنشهایی در راستای شفافیت خود شد.
تنها ماجرای محمد امامی و سیدهادی رضوی برای اثبات ضرورت ورود جدی دستگاه نظارتی و قضایی به حوزه فرهنگی و شبکه نمایش خانگی کفایت میکند. این مسیر تازه که هر از چندگاهی با فراز و نشیب تازهای روبرو میشود مدتی است که با پدیده سینمای آنلاین نیز روبرو است و باید تبعات فرهنگی و اقتصادی آن را بعدتر بررسی کرد.
این دو زاویه دید اقتصادی و فرهنگی نشان میدهد که فکر و سرمایه در شبکه نمایش خانگی هر دود مسموم است. نه مردم در آن مهم اند و نه فرهنگ و نه هنر.روزهای کرونایی نیز در توقف روند ساخت فیلم و سریال بیتأثیر نبود و بسیاری از پروژههای سینمایی و شبکه نمایش خانگی متوقف شد. اما بعد از تمهیدات جدید سازمان سینمایی قرار شد تا آن دسته از پروژههایی که 70درصد آنان تولید شده است ادامه فیلمبردای خود را از سر بگیرند. دو پروژه مطرح این حوزه یعنی «قورباغه» و «آقازاده» به تهیه کنندگی عنقا به عنوان کارهای جدی معرفی شدند و باقی کار خود را از سر گرفتند.
حامد عنقا سریالهای زیادی در کارنامه خود دارد، پدر، انقلاب زیبا، تنهایی لیلا و قلب یخی که حضور او را در شبکه نمایش خانگی در سالهای دهه 80 نشان میدهد. تم عمده آثار عنقا مانند پدر و تنهایی لیلا معرفتی و اخلاقی به زندگی انسان در جامعه امروزی ایران است. او تلاش دارد تا بندگی و زندگی را در کنار هم برای مخاطب تعریف تازه کند. دین و دینداری، در روابط اجتماعی و فردی همراه با گره حساس تغییر سرنوشت مضمون مورد علاقه وی است که از قضا برای ایرانیان نیز جذابیت خاصی دارد و قبلتر نیز این ایده در دیگر آثار هنری و نمایشی توانسته است آنان را جذب کند.
عنقا که قبلتر نیز با فضای رسانه، مطبوعات و روزنامهنگاری به عنوان رکن سیاسی-فرهنگی آشنا بود، در سریالی با فرمی تازه و جوانپسند «انقلاب زیبا» را ساخت. «انقلاب زیبا» زود طرفداران خود را پیدا کرد و یکی از محبوبترین سریالهای شبکه اول سیمای رسانه ملی شد. در بطن انقلاب زیبا مانند «پدر» عنقا جوانان، دانشگاه، جنس روابط اجتماعی-سیاسی با مسائل و چاشنیهای خانوادگی و محیطی نقش آفرین بود.
همین کافی است که شایعاتی درباره ساخت سریالی با هزینه بسیار هنگفت چندین میلیاردی گفته شده است. سریالهایی عموماً بسیار ضعیف از نظر جذب مخاطب و داستان و فیلمنامه. آنقدر خستهکننده وکسالت بار که بازی خوب بازیگران درجه یک هم در آن تبدیل به بازیهای آماتوری میشود. سریالهایی که حتی میتوان آنها را در یک فیلم 2 ساعته جا داد و یا حتی میتوان آنها را به صورت شنیداری و در قالب نمایش رادیویی شنید بدون اینکه چیزی از دست بدهیم.
وضعیت هنری شبکه نمایش خانگی در کنار اوضاع مالی و اقتصادی آن خصوصاً در کنار نبود بخش مجزایی برای آن در سازمان سینمایی نشان میدهد که این نهال نورس نیامده میخواهد به اندازه یک درخت کهن سال برای خودش امپراطوری درست کند و مستقلانه در بازار هرج و مرج سینما فعالیت کند. بدون شک عدم نظارت قضایی و فرهنگی درست و مناسب در این حوزه در روزهای بعد نتایج فاجعهبار دیگری نیز رقم خواهد زد.
حتی یکی از نهادهای هنری نزدیک به اتهام در همکاری مالی و سرمایهگذاری شد که منجر به واکنشهایی در راستای شفافیت خود شد.
تنها ماجرای محمد امامی و سیدهادی رضوی برای اثبات ضرورت ورود جدی دستگاه نظارتی و قضایی به حوزه فرهنگی و شبکه نمایش خانگی کفایت میکند. این مسیر تازه که هر از چندگاهی با فراز و نشیب تازهای روبرو میشود مدتی است که با پدیده سینمای آنلاین نیز روبرو است و باید تبعات فرهنگی و اقتصادی آن را بعدتر بررسی کرد.
این دو زاویه دید اقتصادی و فرهنگی نشان میدهد که فکر و سرمایه در شبکه نمایش خانگی هر دود مسموم است. نه مردم در آن مهم اند و نه فرهنگ و نه هنر.روزهای کرونایی نیز در توقف روند ساخت فیلم و سریال بیتأثیر نبود و بسیاری از پروژههای سینمایی و شبکه نمایش خانگی متوقف شد. اما بعد از تمهیدات جدید سازمان سینمایی قرار شد تا آن دسته از پروژههایی که 70درصد آنان تولید شده است ادامه فیلمبردای خود را از سر بگیرند. دو پروژه مطرح این حوزه یعنی «قورباغه» و «آقازاده» به تهیه کنندگی عنقا به عنوان کارهای جدی معرفی شدند و باقی کار خود را از سر گرفتند.
حامد عنقا سریالهای زیادی در کارنامه خود دارد، پدر، انقلاب زیبا، تنهایی لیلا و قلب یخی که حضور او را در شبکه نمایش خانگی در سالهای دهه 80 نشان میدهد. تم عمده آثار عنقا مانند پدر و تنهایی لیلا معرفتی و اخلاقی به زندگی انسان در جامعه امروزی ایران است. او تلاش دارد تا بندگی و زندگی را در کنار هم برای مخاطب تعریف تازه کند. دین و دینداری، در روابط اجتماعی و فردی همراه با گره حساس تغییر سرنوشت مضمون مورد علاقه وی است که از قضا برای ایرانیان نیز جذابیت خاصی دارد و قبلتر نیز این ایده در دیگر آثار هنری و نمایشی توانسته است آنان را جذب کند.
عنقا که قبلتر نیز با فضای رسانه، مطبوعات و روزنامهنگاری به عنوان رکن سیاسی-فرهنگی آشنا بود، در سریالی با فرمی تازه و جوانپسند «انقلاب زیبا» را ساخت. «انقلاب زیبا» زود طرفداران خود را پیدا کرد و یکی از محبوبترین سریالهای شبکه اول سیمای رسانه ملی شد. در بطن انقلاب زیبا مانند «پدر» عنقا جوانان، دانشگاه، جنس روابط اجتماعی-سیاسی با مسائل و چاشنیهای خانوادگی و محیطی نقش آفرین بود.
این سریال در سال 1394 منجر به واکنش شبکه من و تو شد و عنقا در مصاحبهای علیه آنان موضع خود را روشن بیان کرد: «اتفاقاً من خوشحال میشوم شبکههایی مانند «من و تو» حدود 10 دقیقه علیه سریال «تنهایی لیلا» و نوع روابط ارائهشده در آن برنامه میگذارند! من سال پیش هم بهطور مستقیم در سریال «انقلاب زیبا» داشتم آنها را میزدم و حالا دردشان گرفته و شکلی از زندگی را هدف گرفتهاند که من در این سریال نشان میدهم.»