شهدای ایران: غلامرضا ظریفیان، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در اشاره به شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و حواشی آن گفته است: مشکل شوراهای سیاستگذاری این است که احزاب حرفهای قوی نداریم که نقش اصلی را ایفا کنند. بنابر این نیازمند این هستیم که به سراغ شوراهای سیاستگذاری برویم. از طرف دیگر تکثر احزاب در شوراهای سیاستگذاری موجب میشود که این مجموعه نتواند کارکرد مناسب خود را داشته باشد و به ضعفها کمک کند. بنابراین بهنظر میرسد راهی نداریم جز اینکه در ضعف احزاب به این سازوکارها توجه کنیم. از سویی این سازوکارها به دلیل مشکلاتی که دارند در عین مفید بودن در هر مقطعی با شکل جدیدی بروز و ظهور میکنند ولی وقتی فضای سیاسی کشور به پایان میرسد یا دورهاش تمام میشود خیلی وقتها حداقل دوره این شکل از شورای سیاستگذاری هم به پایان میرسد.
او میافزاید: لذا به نظرم کاری که آقای موسوی لاری انجام داد کار درستی است. ضمن اینکه باید گفت این سازوکارها مفید است و در جای خود میتواند خلأهایی را پر کند. بهنظر میرسد کارکرد این شورا در شرایط کنونی به پایان رسیده و سیاستورزان اصلی اصلاحطلب باید بنشینند و سازوکار دیگری را طراحی کنند.
*آنچه که مردم و مخاطبان محترم بایستی درباره شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بدانند اینست که این شورا نه یک ساز و کار بایسته سیاسی بلکه مولود ریشسفیدی برای تعارض حل ناشدنی میان ستادیهای جریان اصلاحات و عوامل صف آن بود.
به این معنی که از آنجا که تمام این افراد (صف و ستاد) خود را در جبهه اصلاحات تعریف میکردند اما بنا بر این بود که صرفاً فرامین ستاد جریان اصلاحات اجرا شود؛ لذا ساز و کاری تعبیه شد که اصطلاحاً سایر آقایان هم بازی داده شوند اما دست آخر این حرف ستادیها یا به قول حجاریان "هسته سخت اصلاحات" باشد که اجرا میشود.
کما اینکه مثلاً در جریان انتخابات اخیر هم دیدیم که علیرغم میل رئیس شورا (عارف) به حضور در انتخابات اما فرمان حجاریان مبنی بر "تحریم خاموش انتخابات" یا همان مشارکت مشروط بود که اجرایی شد و شعسا هم به همین فرمان تن داد و انتخابات را تحریم کرد.
تعارض اشاره شده را در آنجا نیز میتوان یافت که به قول عبدا... ناصری از مشاوران خاتمی؛ در شورایی که یک سر آن شکوریراد باشد و سر دیگر کواکبیان؛ نمیتوان هیچ کاری را پیش برد.
انتقادات اصلاحطلبان ستادی به عارف و یا رفتار براندازانه اصلاحطلبان در فتنه سال 88 که مخالفینی جدی در شورای سیاستگذاری داشت نیز از دیگر مثالهایی است که نشان میدهد شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان یک سرپوش برای دهها تعارض است.
در بحث استعفای موسوی لاری از قائممقامی این شورا نیز نظر به آنچه که اشاره کردیم؛ اتفاق مهمی رخ نداده است. (زیرا عملا آنچه که در اردوگاه چپها پژواک دارد صدای هسته سخت اصلاحات است نه صدای شعسا) اگرچه آقای لاری عنوان داشته که به دلیل بیماری مجبور به این استعفا شده است.
او میافزاید: لذا به نظرم کاری که آقای موسوی لاری انجام داد کار درستی است. ضمن اینکه باید گفت این سازوکارها مفید است و در جای خود میتواند خلأهایی را پر کند. بهنظر میرسد کارکرد این شورا در شرایط کنونی به پایان رسیده و سیاستورزان اصلی اصلاحطلب باید بنشینند و سازوکار دیگری را طراحی کنند.
*آنچه که مردم و مخاطبان محترم بایستی درباره شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بدانند اینست که این شورا نه یک ساز و کار بایسته سیاسی بلکه مولود ریشسفیدی برای تعارض حل ناشدنی میان ستادیهای جریان اصلاحات و عوامل صف آن بود.
به این معنی که از آنجا که تمام این افراد (صف و ستاد) خود را در جبهه اصلاحات تعریف میکردند اما بنا بر این بود که صرفاً فرامین ستاد جریان اصلاحات اجرا شود؛ لذا ساز و کاری تعبیه شد که اصطلاحاً سایر آقایان هم بازی داده شوند اما دست آخر این حرف ستادیها یا به قول حجاریان "هسته سخت اصلاحات" باشد که اجرا میشود.
کما اینکه مثلاً در جریان انتخابات اخیر هم دیدیم که علیرغم میل رئیس شورا (عارف) به حضور در انتخابات اما فرمان حجاریان مبنی بر "تحریم خاموش انتخابات" یا همان مشارکت مشروط بود که اجرایی شد و شعسا هم به همین فرمان تن داد و انتخابات را تحریم کرد.
تعارض اشاره شده را در آنجا نیز میتوان یافت که به قول عبدا... ناصری از مشاوران خاتمی؛ در شورایی که یک سر آن شکوریراد باشد و سر دیگر کواکبیان؛ نمیتوان هیچ کاری را پیش برد.
انتقادات اصلاحطلبان ستادی به عارف و یا رفتار براندازانه اصلاحطلبان در فتنه سال 88 که مخالفینی جدی در شورای سیاستگذاری داشت نیز از دیگر مثالهایی است که نشان میدهد شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان یک سرپوش برای دهها تعارض است.
در بحث استعفای موسوی لاری از قائممقامی این شورا نیز نظر به آنچه که اشاره کردیم؛ اتفاق مهمی رخ نداده است. (زیرا عملا آنچه که در اردوگاه چپها پژواک دارد صدای هسته سخت اصلاحات است نه صدای شعسا) اگرچه آقای لاری عنوان داشته که به دلیل بیماری مجبور به این استعفا شده است.