یک روزنامه اصلاحطلب تصریح کرد شکست و ناکامی این طیف در انتخابات، فراتر از موضوع رد صلاحیت نامزدها و مربوط به عملکرد خود اصلاحطلبان است.
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
روزنامه شرق نوشت: با انتشار اسامی منتخبان حوزه انتخابیه تهران و حضور نداشتن اسامی نزدیک به اصلاحطلبان و معتدلین در میان منتخبان، اصلاحطلبان اعلام کردند رد صلاحیتهای شورای نگهبان مانع آن شد که در شهری مانند تهران به جمعبندی نهایی و انتشار لیست حداکثری از نیروها برسند؛ اما به نظر میرسد، ابعاد حقوق ماجرا یعنی نحوه بررسی صلاحیتها، تأثیر کمی داشته و موضوع را باید جای دیگری دنبال کرد. رئیس دولت اصلاحات مدتی قبل در گلایه از عملکرد اصلاحطلبان و قهر مردم با این طیف از نیروهای اجتماعی، گفت دیگر تشویق و «تکرار میکنم» کارآمد نخواهد بود.
اکنون چهرههایی مانند مجید انصاری با همه سوابق و نزدیکی به رئیسدولت اصلاحات و دولت اعتدال، علیرضا محجوب، عضو خانه کارگر، یکی از بزرگترین تشکلهای کارگری به همراه سهیلا جلودارزاده یا مصطفی کواکبیان که در ادوار گذشته همیشه شانس داشتند، در انتخابات دوم اسفند در بین ۳۰ نفر اولیه جا نگرفتند. وضعیت جامعه و عملکرد همه بخشها به دلخوری بخش بزرگی از جامعه شهری در حوزههای انتخابیه بزرگ انجامید.
در اوایل دهه ۸۰ پازلهای اصلاحطلبی یکبهیک از انتخابات دوم شورای شهر تهران شروع به ریزش کرد. میدانیم شورای شهر و انتخابات آن ربطی به شورای نگهبان ندارد و صلاحیت کاندیداهای شورای شهر را مجلس تأیید میکند. اولین شورای شهر در دولت اصلاحات با اجرائیشدن اصل ۱۰۰ قانون اساسی توسط دولت اصلاحات پا به عرصه سیاسی کشور گذاشت. نخستین نمایندگان شورای شهر را اشخاص با نفوذی تشکیل میدادند، شیخ عبدالله نوری، سعید حجاریان، جمیله کدیور، ابراهیم اصغرزاده، محمد عطریانفر و تعدادی دیگر از نیروهای پرجنبوجوش اصلاحطلب؛ اما شورای دوم که نیازی به تأیید صلاحیت توسط شورای نگهبان و نظارت استصوابی نداشت، دربست در اختیار جناح مقابل قرار گرفت. این تغییر ۱۸۰ درجهای برمیگشت به عملکرد اعضای شورای اول.
در شورای دوم مصطفی تاجزاده شناختهشدهترین چهره اصلاحطلب در همه دورهها و سرلیست اصلاحطلبان، بهعنوان اولین عضو علیالبدل از صندوقهای رأی مردم تهران بیرون آمد؛ اما اعضای اصلی شورای دوم در تمام مدت چهار سال برخلاف اعضای شورای اول که چند نفر از آنان از صحن شورا به مقصد وزارت و نمایندگی مجلس خارج شدند، نمایندگان شورای دوم در تمام مدت صندلیهای نمایندگی خود را حفظ کردند. شورای اول نتوانست دوره چهارساله را با آرامش تمام کند، دو شهردار اصلاحطلب یکی مرتضی الویری و دیگری ملکمدنی به اجبار ساختمان شهرداری را ترک کردند تا سوت فتحالفتوح جناح مقابل با ورود محمود احمدینژاد به ساختمان شهرداری تهران به صدا درآید.
این اصلاحطلبان بودند که با روش نادرست انتخاباتی خود و آسیب به آیتالله هاشمیرفسنجانی، بستر انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ را مهیای پیروزی دیگران کردند.
مسائل حقوقی انتخابات و نحوه بررسی صلاحیتها، حتما در کاهش مشارکت اثرگذار بوده؛ اما باید مسئله را در اهمیت اثبات کارآمدی یک جریان سیاسی به مردم دنبال کرد. باید این بعد را حل کرد و بعد حتما در مسائل حقوقی را پی گرفت.