در اردوگاه اصلاحات چه خبر است؟
*همانطور که بارها و بارها اشاره کردهایم؛ یکی از معضلات جدی در اردوگاه اصلاحات، بیمطالعگی رجال این جریان خاص سیاسی است.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ محمدتقی فاضل میبدی، فعال اصلاحطلب و عضو مجمع موسوم به محققین و مدرسین حوزه علمیه، طی یادداشتی در سالنامه نوروزی روزنامه شرق که با عنوان "چرا اینهمه جنگ و نفرت؟ " منتشر شد، ضمن ادعای اینکه بدترین جنگهایی که بشر شاهد بوده بر سر اعتقاد و دین و تعصب عقیدتی بوده است! نوشت:
"برخی بر این باورند اینکه اسلام در اقصی نقاط عالم نفوذ کرده باعث افتخار است. باید پرسید این تعداد مسلمان چقدر در رفاه و آسایش زندگی میکنند و علمای اسلام تا چه حد توانستهاند این خصومتهای دینی (اشاره به جنگهای ادعا شده در بالا) را به رواداری و تسامح تبدیل کنند؟ دولتهای اسلامی تا چه میزان توانستهاند در کنار هم، بی هیچ خصومت، سیاستورزی کنند؟ "
*همانطور که بارها و بارها اشاره کردهایم؛ یکی از معضلات جدی در اردوگاه اصلاحات، بیمطالعگی رجال این جریان خاص سیاسی است.
رجالی که همچنان با معلومات دهه شصتی خود سخن میگویند، با واقعیات جهان بیگانهاند و البته دچار اختلاط مزاج با «فتنه اقتصادی» و تقلا برای سوق دادن جامعه به سمت انقلاب نیز شدهاند!
بدیهیست که در چنین حالتی، مشتی اطلاعات غلط و مغالطات با محتوای سیاهنمایی از اوضاع کشور و دستاوردهای انقلابی اسلامی مطرح میشود که تماماً قرار است مثل هیزم برای آتش نارضایتی مردم استفاده شود.
بایستی به مخاطبان محترم و خاصّه جوانان و نوجوانان عزیز با سند و استدلال تأکید کرد که خانمانسوزترین جنگهای تاریخ بشر در قرون اخیر؛ نه جنگهای عقیدتی یا نبردهای مسلمانان که جنگهای جهانی اول و دوم بوده است که تماماً با ایفای نقش "مسیحیان" و صرفا با انگیزههای ارضی و سیاسی و نه انگیزه دینی بوده است.
رخدادهای مربوط به خصومتهای کشورهای مسلمان و نیز ماجراهای محدودی مثل فتنه داعش و غیره (به نسبت دامنگیری دو جنگ جهانی) نیز هیچیک ربطی به "اسلام شیعی" ندارد و اتفاقا نگاهی به حاقّ تمام این رخدادها نشان میدهد که اولا حامیان این جنگها (مثل آمریکا) انگیزه اقتصادی دارند نه عقیدتی و ثانیا اسلام شیعی تلاش کرده است تا از عمق خصومتها بکاهد، امنیتبخشی کند و بر مدار صلح حرکت داشته باشد.
ما از آقای فاضلمیبدی میپرسیم که جنگهایی که در دهههای اخیر در بوسنی، در افغانستان، در لبنان، در عراق و در سوریه رخ داد؛ آیا با ورود نگرش اسلام ناب و رویکرد امنیتبخش آن تعیین تکلیف نشد و به امنیت نگرایید؟
در بحث ترویج اسلام و نفحات تفکر اسلامی برای گروندگان به آن نیز میلیونها سند و گفتگو وجود دارد که نشان میدهد متمایلشدگان به سمت رویکردهای اسلامی مثل آقای میبدی فکر نمیکنند و مزاج امنیتآور، سالم، شخصیتبخش، مخالف ظلم، ضد پوچگرایی و پوینده اسلام؛ همواره و حتی در پرمشقّتترین شرایط نیز برای انسانها در اقصینقاط جهان جذاب است.
ما همچنین این خبر تلخ را به اطلاع آقای میبدی و دوستان ایشان که داروی شفابخش مشکلات را به جای اسلام ناب در لیبرالیسم میجویند! میرسانیم که طبق تمام آمارهای پیمایشی در جهان، رویکرد ناب اسلامی همچنان پرترویجترین مکتب در جهان است و کارنامه مشحون از دستاورد نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان امالقرای جهان اسلام نیز بر حلاوت این ترویج افزوده است.
گفتنیست، پیش از این یکی دیگر معممین اصلاحطلب نیز در اظهاراتی اینطور گفته بود که بسیاری از حوزویان به حکومت بدون ولایت فقیه فکر میکنند!
"برخی بر این باورند اینکه اسلام در اقصی نقاط عالم نفوذ کرده باعث افتخار است. باید پرسید این تعداد مسلمان چقدر در رفاه و آسایش زندگی میکنند و علمای اسلام تا چه حد توانستهاند این خصومتهای دینی (اشاره به جنگهای ادعا شده در بالا) را به رواداری و تسامح تبدیل کنند؟ دولتهای اسلامی تا چه میزان توانستهاند در کنار هم، بی هیچ خصومت، سیاستورزی کنند؟ "
*همانطور که بارها و بارها اشاره کردهایم؛ یکی از معضلات جدی در اردوگاه اصلاحات، بیمطالعگی رجال این جریان خاص سیاسی است.
رجالی که همچنان با معلومات دهه شصتی خود سخن میگویند، با واقعیات جهان بیگانهاند و البته دچار اختلاط مزاج با «فتنه اقتصادی» و تقلا برای سوق دادن جامعه به سمت انقلاب نیز شدهاند!
بدیهیست که در چنین حالتی، مشتی اطلاعات غلط و مغالطات با محتوای سیاهنمایی از اوضاع کشور و دستاوردهای انقلابی اسلامی مطرح میشود که تماماً قرار است مثل هیزم برای آتش نارضایتی مردم استفاده شود.
بایستی به مخاطبان محترم و خاصّه جوانان و نوجوانان عزیز با سند و استدلال تأکید کرد که خانمانسوزترین جنگهای تاریخ بشر در قرون اخیر؛ نه جنگهای عقیدتی یا نبردهای مسلمانان که جنگهای جهانی اول و دوم بوده است که تماماً با ایفای نقش "مسیحیان" و صرفا با انگیزههای ارضی و سیاسی و نه انگیزه دینی بوده است.
رخدادهای مربوط به خصومتهای کشورهای مسلمان و نیز ماجراهای محدودی مثل فتنه داعش و غیره (به نسبت دامنگیری دو جنگ جهانی) نیز هیچیک ربطی به "اسلام شیعی" ندارد و اتفاقا نگاهی به حاقّ تمام این رخدادها نشان میدهد که اولا حامیان این جنگها (مثل آمریکا) انگیزه اقتصادی دارند نه عقیدتی و ثانیا اسلام شیعی تلاش کرده است تا از عمق خصومتها بکاهد، امنیتبخشی کند و بر مدار صلح حرکت داشته باشد.
ما از آقای فاضلمیبدی میپرسیم که جنگهایی که در دهههای اخیر در بوسنی، در افغانستان، در لبنان، در عراق و در سوریه رخ داد؛ آیا با ورود نگرش اسلام ناب و رویکرد امنیتبخش آن تعیین تکلیف نشد و به امنیت نگرایید؟
در بحث ترویج اسلام و نفحات تفکر اسلامی برای گروندگان به آن نیز میلیونها سند و گفتگو وجود دارد که نشان میدهد متمایلشدگان به سمت رویکردهای اسلامی مثل آقای میبدی فکر نمیکنند و مزاج امنیتآور، سالم، شخصیتبخش، مخالف ظلم، ضد پوچگرایی و پوینده اسلام؛ همواره و حتی در پرمشقّتترین شرایط نیز برای انسانها در اقصینقاط جهان جذاب است.
ما همچنین این خبر تلخ را به اطلاع آقای میبدی و دوستان ایشان که داروی شفابخش مشکلات را به جای اسلام ناب در لیبرالیسم میجویند! میرسانیم که طبق تمام آمارهای پیمایشی در جهان، رویکرد ناب اسلامی همچنان پرترویجترین مکتب در جهان است و کارنامه مشحون از دستاورد نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان امالقرای جهان اسلام نیز بر حلاوت این ترویج افزوده است.
گفتنیست، پیش از این یکی دیگر معممین اصلاحطلب نیز در اظهاراتی اینطور گفته بود که بسیاری از حوزویان به حکومت بدون ولایت فقیه فکر میکنند!