صادق زیباکلام همچنان با نبوغ تمام به سیاست استتار به سبک کبک در نوشتههایش ادامه میدهد. او در نوشتهای مدعی شده نمایندگان اصولگرا چگونه میخواهند پاسخگوی وضعیت اقتصادی باشند؟(!)
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژه های خود نوشت:
وی ضمن یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: تردیدی نمیتوان داشت که مجلس یازدهم قریب به ۳ ماه دیگر با یک هجمه سنگین علیه دولت و شخص آقای روحانی کار خود را آغاز خواهد کرد. در واقع از هم اکنون قابل پیشبینی است که بسیاری از چهرههای اصلی تندرو که وارد مجلس یازدهم شدهاند و حتی چهرههای معتدل همچون آقای قالیباف فرصت را از دست نداده و هر جا که تریبونی پیدا کنند به دولت روحانی انتقاد کرده است. آنها این سیاست را بعد از تشکیل مجلس هم ادامه خواهند داد و جدا از زیر فشار قرار دادن وزرای کابینه و شخص رئیسجمهور ممکن است که حتی درصدد استیضاح وی برآیند.
آنها تلاش خواهند کرد که شماری از وزرا و ایضا شماری از استانداران، مسئولان و مدیران شرکتهای بزرگ دولتی را تغییر دهند. اما سؤال اینجاست که به هر حال این سیاست را نمیتوان تا آخر دنیا ادامه داد. مجلس دهم در خردادماه آینده به پایان میرسد و دولت روحانی نیز در سال ۹۹ به پایان خود نزدیک میشود. باید از تندروها پرسید که پس از آقای روحانی چه میخواهند بکنند؟ بالاخره طی یک سال و نیم دیگر مجلس دهم و رئیسجمهوری به نام حسن روحانی وجود نخواهد داشت. پس از اینها تندروها با بحران عمیق اقتصادی که کشور را در خود فرو برده چه میخواهند کنند؟ با رشد منفی ۹ که در پایان سال ۹۸ به آن خواهیم رسید؛ با تورم بالای ۴۰ درصد با یکی از بزرگترین آمار بیکاری و بالاخره با بودجهای که قریب به یک سوم آن از همین حالا معلوم نیست از کجا باید تأمین شود، تندروها در ۹۹ و نهایتاً ۱۴۰۰ چه کاری میخواهند، انجام دهند.
شش ماه، یک سال، دو سال ۳ سال میتوان به این سیاست ادامه داد اما بالاخره پس از آقای روحانی و مجلس دهم میخواهند مشکلات را بر گردن کدام چهره، شخصیت و نهاد بیندازند؟
هنر آقای زیباکلام معمولاً این است که خود را پشت این یا آن چهره سیاسی (هاشمی، خاتمی یا روحانی) پنهان کند. و حال آن که او باید حساب چکهای برگشتی خود در بزک شیطان بزرگ و اعتماد به آن را که در قالب خسارتهای بزرگ اقتصادی نمود پیدا کرده، پس بدهد. در همین حال دولت و آقای روحانی پس از ۶ سال، طبعاً محل نقد و مطالبه هستند و نمیتوان از نمایندگان منتخب جدید انتظار داشت که مانند ۴ سال گذشته به جای نمایندگی مردم، تبدیل به وکیلالدوله شوند. یعنی آقای زیباکلام موضوع به این بداهت را در دموکراسی و تفکیک قوا نمیفهمد؟! طبیعی است که نمایندگان مجلس از مدیران دولتی حساب بکشند، به مسیر قانون و برنامه برگردانند و بازخواست کنند؟ یعنی به فهم آقای زیباکلام نباید مدیران اقتصادی دولت را درباره تورم ۵۲ درصد، گرانی ۱۲۷ درصدی مسکن فقط در یک سال، ۴ برابر شدن قیمت خودرو و مسکن در ۶ سال (بهویژه پس از برجام)، تشدید شکاف طبقاتی و... مورد سوال قرار داد؟
تازه آقای زیباکلام از کی این قدر زیرک شده که رشد منفی اقتصادی و تورم بالای ۴۰ درصد را به جای پرسش از دولتی که برایش گفتمانسازی انحرافی کرده، به مجلس که هنوز سرکار نیامده نسبت میدهد؟!
اما آنچه او متوجه نیست یا عمدا کتمان میکند این است که بسیاری از این مشکلات اقتصادی ناشی از سوءمدیریت و کمکاری یا سیاستزدگی برخی مدیران دولتی آلوده به غربگرایی و اشرافیگری است و با تغییر روندها و برنامهها و گماشتن مدیران متناسب، تدریجا چارهجویی کرد، طبعا میان مدیریتی که دو میلیون مسکن مهر میسازد و ۱۰ میلیون نفر را صاحب خانه میکند با مدیر چند هزار میلیاردی که با وقاحت میگوید در پنج سال مدیریتش حتی یک خانه هم نساخته، تفاوت از زمین تا آسمان است. ایضا میان نمایندگانی که چنان وزیر بیکفایت و پرخسارتی را پس از استیضاح با رای بالاتر به وزارتخانه بدرقه کردند، با نمایندگانی که هم پرسشگر و مطالبهگرند و هم به تدوین برنامههای عملیاتی و کاربردی در حوزههای مختلف اقتصادی (از جمله بخش مالیات و مسکن و مبارزه با قاچاق و...) اهتمام دارند. بله اگر بنا بر وابستگی ماندگار به نفت باشد، باید برای بودجه عزا گرفت اما اگر ظرفیتهای بزرگ انسانی و سرمایهای کشور به خدمت گرفته شود و چرخ امید و همت به حرکت درآید، بسیاری از مشکلات اقتصادی قابل حل است.