عبدالله ناصری گفت: «من منظور آقای آشنا را بهطور دقیق متوجه نشدم و هنوز روشن نیست منظور ایشان آن است که رئیسجمهور فرمان را به سمت راست بگیرند یا به سمت چپ!»
به گزارش شهدای ایران؛ عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات درباره اظهارات حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور مبنیبر اینکه اگر روحانی بخواهد با همین فرمان ادامه دهد، میراث قابلتوجهی از خود به جای نخواهد گذاشت، گفت: «من منظور آقای آشنا را بهطور دقیق متوجه نشدم و هنوز روشن نیست منظور ایشان آن است که رئیسجمهور فرمان را به سمت راست بگیرند یا به سمت چپ!»
وی افزود: «با توجه به خاستگاه سیاسی نسبتا مشخص آقای آشنا که بیشتر سمت و سوی اصولگرایی دارد تا اصلاحطلبی، باید از ایشان سوال شود اگر فرمان را به راست بگیرند، میراث برای آقای روحانی باقی میماند یا به چپ بگیرند.»
ناصری ادامه داد: «من معتقدم چون آقای روحانی بهرغم تمام مشکلات و موانعی که داشته، خیلی وقتها از جاده گفتمانی و گفتمان انتخاباتی خود خارج شده است، شرایط سختتری را پیدا خواهد کرد، این در حالی است که اگر رئیسجمهور فرمان را در مسیر گفتمان انتخاباتی خود ثابت نگه میداشت و در این پنج سال از آن عدول نمیکرد و سه سال آینده هم همان فرمان را ادامه میداد، حتما میراث خوبی را میتوانست برجای بگذارد.»
عضو سابق شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در پاسخ به این سوال که آیا هماینک آقای روحانی در مسیر گفتمان انتخابات خود قرار دارد یا خیر، تصریح کرد: «اگر مبنا را گفتمان انتخاباتی ایشان بگذاریم، آقای روحانی در برخی موارد از گفتمان خود عدول کرده است و نمود این موضوع در انتصابات و تشکیل کابینه و مدیریتهای ارشد دولت و نیز برخی سوگیریهای گفتمانی دولت قابلمشاهده است.»
وی با اشاره به کمرنگ شدن نقش حامیان اصلاحطلب رئیسجمهور در دولت و محدودیتهای اعمالشده برای جهانگیری درباره اظهارات آشنا مبنیبر رد این گزاره و برساخته فضای سیاسی و رسانهای بودن آن تصریح کرد: «آقای جهانگیری در دولت اول شرایط بهتری برای همراهی و کمک رساندن به آقای روحانی داشت، اما در دولت دوم آقای روحانی محدودیتهای ایشان بسیار بسیار بیشتر شده است.»
ناصری ادامه داد: «آقای روحانی در سال 92 با انتخاب یک چهره شاخص اصلاحطلب بهعنوان معاون اول و نفر دوم قوه مجریه انتظارات را در این زمینه بالا برد و اینگونه وانمود کرد که قصد دارد در چارچوب گفتمان انتخاباتی خود حرکت کند، اما در ادامه چه در ترکیب کابینه و چه در مدیریتهای استانی بسیاری از مهرههای انتخابشده مورد نظر و رضایت آقای جهانگیری نبودند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به گفتههای آشنا مبنیبر اینکه اگر جهانگیری اختیار تغییر یک منشی را هم ندارد، پس چرا معاون اول مانده، تاکید کرد: «آقای آشنا یا از واقعیات خبر ندارد یا خود را به بیاطلاعی میزند. آقای جهانگیری چند بار تصمیم به رفتن از کابینه گرفت، ولی به خاطر اصرار آقای روحانی و دیگران در بیرون دولت بود که ایشان ادامه دادند، چراکه به هر ترتیب حضور ایشان در کابینه را بهتر از نبودنشان میدانستند.»
عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات درباره ماجرای دلار 4200 تومانی و فراز و فرودهای آن از جمله ابلاغ از سوی جهانگیری، بزرگترین رانت تاریخ قلمداد شدنش از سوی حزب کارگزاران، نسبت دادن این تصمیم به شخص رئیسجمهور و حالا اعلام اینکه مسئولیت آن به کلی با جهانگیری است، گفت: «اعلام این موضوع از سوی معاون اول یکی از جلوههای همراهی، انصاف و جوانمردی آقای جهانگیری بود که البته بسیار هم پرماجرا و دنبالهدار بود. در واقع او هزینه این مساله را به نام خود تمام کرد و فارغ از اینکه این کار خوب بوده یا بد، بهعنوان یک مدیر متعهد برای پیشبرد مقاصد دولت و رفع مشکلات مردم تن به آن داد.» وی افزود: «هرچه هست، تصمیم دلار 4200 تومانی متعلق به کل دولت است و چه آقای روحانی و چه آقای جهانگیری و چه اعضای کابینه باید بابت آن پاسخگو باشند.»
ناصری ادامه داد: «باید بپذیریم که دولتمردان در یک شرایط خاص و ویژه چنین تصمیمی گرفتند و اگر به درستی تصمیم گرفته میشد یا مطالعه بیشتری میشد، نرخ دیگری را اعلام میکردند، ولی به هر ترتیب جمعبندی دولت این بود و با توجه به اینکه آقای جهانگیری رئیس قرارگاه اقتصاد مقاومتی هم هست و بسیاری از کمیسیونها و نهادهای اقتصادی دولت زیر نظر معاون اول رئیسجمهور بوده است، آن را اعلام کرد.»
عضو سابق شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به گفتههای اخیر حجاریان نیز گریزی زد و خاطرنشان کرد: «ما در سال 92 هیچگونه ائتلافی با روحانی نکردیم و ایشان اساسا نامزد ائتلافی اصلاحطلبان نبود. اما این جریان با بررسی شرایط درنهایت به این جمعبندی رسیدند که نامزد تشکیلاتی خود را کنار بگذارند و از نامزد با شرایط بهتری که بتواند رایآوری داشته باشد، حمایت کنند.»
وی درباره کشمکشهای موجود میان دو حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه و انتقادات گاه و بیگاه این دو، که نمود آن در بیانیه شدیداللحن کارگزاران و موضعگیریهای متقابل سخنگوی دولت و رئیس دفتر رئیسجمهور و... مشاهده شد نیز گفت: «میان اصلاحطلبان و آقای روحانی مناقشهای وجود ندارد. در حقیقت یک نامهنگاری میان کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه شکل گرفت که اقدام درستی نبود و بعد دوستان در حزب کارگزاران هم به این جمعبندی رسیدند که آن یک کنش مناسب در شرایط کنونی نبود.»
ناصری ادامه داد: «به هر روی اصلاحطلبان از روز اول بعد از انتخابات 92 راهبرد حمایت و انتقاد را در مواجهه با دولت در پیش گرفتند و تا 1400 هم به آن ادامه خواهند داد.»
وی افزود: «با توجه به خاستگاه سیاسی نسبتا مشخص آقای آشنا که بیشتر سمت و سوی اصولگرایی دارد تا اصلاحطلبی، باید از ایشان سوال شود اگر فرمان را به راست بگیرند، میراث برای آقای روحانی باقی میماند یا به چپ بگیرند.»
ناصری ادامه داد: «من معتقدم چون آقای روحانی بهرغم تمام مشکلات و موانعی که داشته، خیلی وقتها از جاده گفتمانی و گفتمان انتخاباتی خود خارج شده است، شرایط سختتری را پیدا خواهد کرد، این در حالی است که اگر رئیسجمهور فرمان را در مسیر گفتمان انتخاباتی خود ثابت نگه میداشت و در این پنج سال از آن عدول نمیکرد و سه سال آینده هم همان فرمان را ادامه میداد، حتما میراث خوبی را میتوانست برجای بگذارد.»
عضو سابق شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در پاسخ به این سوال که آیا هماینک آقای روحانی در مسیر گفتمان انتخابات خود قرار دارد یا خیر، تصریح کرد: «اگر مبنا را گفتمان انتخاباتی ایشان بگذاریم، آقای روحانی در برخی موارد از گفتمان خود عدول کرده است و نمود این موضوع در انتصابات و تشکیل کابینه و مدیریتهای ارشد دولت و نیز برخی سوگیریهای گفتمانی دولت قابلمشاهده است.»
وی با اشاره به کمرنگ شدن نقش حامیان اصلاحطلب رئیسجمهور در دولت و محدودیتهای اعمالشده برای جهانگیری درباره اظهارات آشنا مبنیبر رد این گزاره و برساخته فضای سیاسی و رسانهای بودن آن تصریح کرد: «آقای جهانگیری در دولت اول شرایط بهتری برای همراهی و کمک رساندن به آقای روحانی داشت، اما در دولت دوم آقای روحانی محدودیتهای ایشان بسیار بسیار بیشتر شده است.»
ناصری ادامه داد: «آقای روحانی در سال 92 با انتخاب یک چهره شاخص اصلاحطلب بهعنوان معاون اول و نفر دوم قوه مجریه انتظارات را در این زمینه بالا برد و اینگونه وانمود کرد که قصد دارد در چارچوب گفتمان انتخاباتی خود حرکت کند، اما در ادامه چه در ترکیب کابینه و چه در مدیریتهای استانی بسیاری از مهرههای انتخابشده مورد نظر و رضایت آقای جهانگیری نبودند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به گفتههای آشنا مبنیبر اینکه اگر جهانگیری اختیار تغییر یک منشی را هم ندارد، پس چرا معاون اول مانده، تاکید کرد: «آقای آشنا یا از واقعیات خبر ندارد یا خود را به بیاطلاعی میزند. آقای جهانگیری چند بار تصمیم به رفتن از کابینه گرفت، ولی به خاطر اصرار آقای روحانی و دیگران در بیرون دولت بود که ایشان ادامه دادند، چراکه به هر ترتیب حضور ایشان در کابینه را بهتر از نبودنشان میدانستند.»
عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات درباره ماجرای دلار 4200 تومانی و فراز و فرودهای آن از جمله ابلاغ از سوی جهانگیری، بزرگترین رانت تاریخ قلمداد شدنش از سوی حزب کارگزاران، نسبت دادن این تصمیم به شخص رئیسجمهور و حالا اعلام اینکه مسئولیت آن به کلی با جهانگیری است، گفت: «اعلام این موضوع از سوی معاون اول یکی از جلوههای همراهی، انصاف و جوانمردی آقای جهانگیری بود که البته بسیار هم پرماجرا و دنبالهدار بود. در واقع او هزینه این مساله را به نام خود تمام کرد و فارغ از اینکه این کار خوب بوده یا بد، بهعنوان یک مدیر متعهد برای پیشبرد مقاصد دولت و رفع مشکلات مردم تن به آن داد.» وی افزود: «هرچه هست، تصمیم دلار 4200 تومانی متعلق به کل دولت است و چه آقای روحانی و چه آقای جهانگیری و چه اعضای کابینه باید بابت آن پاسخگو باشند.»
ناصری ادامه داد: «باید بپذیریم که دولتمردان در یک شرایط خاص و ویژه چنین تصمیمی گرفتند و اگر به درستی تصمیم گرفته میشد یا مطالعه بیشتری میشد، نرخ دیگری را اعلام میکردند، ولی به هر ترتیب جمعبندی دولت این بود و با توجه به اینکه آقای جهانگیری رئیس قرارگاه اقتصاد مقاومتی هم هست و بسیاری از کمیسیونها و نهادهای اقتصادی دولت زیر نظر معاون اول رئیسجمهور بوده است، آن را اعلام کرد.»
عضو سابق شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به گفتههای اخیر حجاریان نیز گریزی زد و خاطرنشان کرد: «ما در سال 92 هیچگونه ائتلافی با روحانی نکردیم و ایشان اساسا نامزد ائتلافی اصلاحطلبان نبود. اما این جریان با بررسی شرایط درنهایت به این جمعبندی رسیدند که نامزد تشکیلاتی خود را کنار بگذارند و از نامزد با شرایط بهتری که بتواند رایآوری داشته باشد، حمایت کنند.»
وی درباره کشمکشهای موجود میان دو حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه و انتقادات گاه و بیگاه این دو، که نمود آن در بیانیه شدیداللحن کارگزاران و موضعگیریهای متقابل سخنگوی دولت و رئیس دفتر رئیسجمهور و... مشاهده شد نیز گفت: «میان اصلاحطلبان و آقای روحانی مناقشهای وجود ندارد. در حقیقت یک نامهنگاری میان کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه شکل گرفت که اقدام درستی نبود و بعد دوستان در حزب کارگزاران هم به این جمعبندی رسیدند که آن یک کنش مناسب در شرایط کنونی نبود.»
ناصری ادامه داد: «به هر روی اصلاحطلبان از روز اول بعد از انتخابات 92 راهبرد حمایت و انتقاد را در مواجهه با دولت در پیش گرفتند و تا 1400 هم به آن ادامه خواهند داد.»
ملت هستی و حیثیت خودش را با تصویب FATF و CFT بدهد با این خیال بیدلیل که 20 درصد ارزانتر مصرف کند آن هم با این فرض خندهدار که برجام باعث ارزانی شده است؟! دولت اگر مرد تدبیر و امید است با قطع نگاه به کدخدا، به داخل توجه کند به جای 20 درصد 60-70 درصد مشکلات حل و اجناس ارزانتر خواهد شد! خواهش میکنم سکوت کنند و با این حرفها اعصاب مردم را به هم نریزند.
آقای رئیس جمهور گفتهاند با امضای FATFبیست درصد ارزانی خواهد شد در گذشته در مورد امضای برجام نیز همین را گفتند دیدیم که با امضاء برجام برعکس قیمتها چند برابر گران شد. تعجب میکنیم که چرا ایشان مرتب هزینه نظام را افزایش میدهد.
آقای رئیس جمهور از گذشته درس عبرت نگرفته مجددا ارزان شدن اجناس و خدمات را به امضایFATF گره زده است! چرا لجبازیهای پرهزینه ایشان تمامی ندارد و به خاطر آنها ما مردم مرتب باید خسارت بدهیم؟
رئیس جمهور اعلام میکند کسانی که به برجام و عدم تصویب FATF بدبین هستند بیایند خسارتهای عدم اجرای اینها را هم بگویند! اولا این شما هستید که باید خسارت بپردازید چون برجام را به ملت تحمیل کردید و به قول وزیر خارجه از خط قرمزها هم عبور کردید برجام را به هر قیمت تصویب و قبل از اقدام طرف مقابل کامل اجرا و هستهای کشور را بتنریزی کردید و هیچ نگرفتید. حال به جای پاسخگویی، فرار به جلو در پیش گرفته و به جای پاسخگویی در جایگاه مدعی نشستهاید؟! مردم خوب میفهمند و به موقع پاسخ این بدعهدیها را خواهند داد!
اگر آقای روحانی مدعیاند برجام موجب ارزانی شده است رو در رو با مردم صحبت کنند و به سوالات مردم پاسخ دهند.
برجامی که هنوز طرف مقابل به تعهداتش عمل نکرده است چگونه ارزانی و رونق آورده است که مردم فقیرتر شدهاند؟ آمارها از خط فقری میگویند که نسبت به گذشته افراد بیشتری از جامعه مشمول آن شدهاند.
الحمدالله همانطور که آقای روحانی نوید داده بود تمام مشکلات حتی آب خوردن ما با برجام حل شد دیگر چه نیازی به تصویب و اجرای FATF و CFT و.... هست که رئیس جمهور اصرار بر تصویب آن دارد؟! مگر مشکلی هم باقی مانده است؟!
این گروکشی خندهدار اروپا از دولت منفعل کنونی که تو FATF وCFT را تصویب کن تا ما آش را با جاش بخوریم و فقط شاید یک کانال مالی برایت درست کنیم تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟!
جناب رئیس جمهور بدون اقامه دلیل خاصی میگوید قراردادهایی که با اجانب میبندیم قبول کنید و الا گرانی را باید تحمل کنید! ملت با همین قراردادهای زوری هیچ شدن دستاوردهای خود را پذیرفت ولی قیمت ارز و سکه 4 برابر شد! گرانی و تورم تک رقمی به 50 درصد رسید!!!
غربیها آنقدر احمق نیستند که با برنامههایی مثل برجام و FATF بخواهند فشار از روی ایران را بردارند. چهقدر کمدانشی و سادهاندیشی میخواهد که کسی تصور کند آمریکا از طریق مذاکره به دنبال حل مشکلات ما بوده است!
رئیسجمهور محترم! ما تا کی باید بوی تعفن برجام شما را تحمل کنیم؟! مگر نه اینکه به اقرار همکارانتان دستاوردهایی چون «تقریبا هیچ» و «نزدیک صفر» داشته است؟!
قیمت آجیل که اکثر اجزای آن داخلی است متاسفانه با 4-5 برابر شدن دلار به همان میزان افزایش یافت ولی با فروکش کردن التهابات ارز و سکه هیچگونه کاهش قیمتی در آن مشاهده نمیشود. چرا؟! بعد هم با کمال بیانصافی اعلام میکنند همه چیز هست و چیزی فعلا گران نمیشود! خواهش میکنم چند درصدی گران کنید پسته 50 هزاری را به 200 هزار تومان رساندید. فعلا گران نمیشود؟!
با توجه به باز کردن در خزانه بر روی سلطانهای سکه امثال سیف و دیگر افراد دخیل در آن و بر باد دادن اموال مردم لازم است دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و قضایی با هوشیاری مانع پیوستن آنها به خاوریها باشند.
بعد از رای دادن به آقای روحانی و با فروکش کردن شعارهای انتخاباتی ایشان متوجه شدم دغدغه این دولت فقط طبقه اقلیت اشراف کشور است و ما اقشار ضعیف جامعه از نظر ایشان شهروند درجه 2 و 3 هستیم.
اکثر سلبریتیهای مسئلهدار که کارشان به انواع فساد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشیده شده ابتدا توسط رسانه ملی تبلیغ شدهاند. رسانه ملی در این زمینه نیازمند یک تجدیدنظر جدی است.
آقای روحانی! مردم دیگر از بیتدبیری دولت شما خسته شدهاند زیرا در هر لحظه قیمتها در حال تغییر است و قدرت خرید مردم حتی برای یک غذای بسیار ساده هم کاهش یافته است. شما باید پاسخگو باشید نه مدعی.
اطلاعات بسیار ناقص و گاه کاملا غلط رئيسجمهور در مورد ارزانی دوران پسا برجام یک شوخی نیست بلکه اهانت به 80 میلیون ایرانی است. آقای روحانی موظفند از مردم عذرخواهی کنند.
مردم تا چه زمانی باید شاهد گرانی و بیمسئولیتی دولتمردان بیخیال باشند. روزی نزدیک به 100 هزار تومان هزینه زندگی بنده میشود. یک بازنشسته چه خاکی باید بر سر بکند؟ خدا به کسانی که برای منافع حزبی و جناحی خود مردم را گروگان گرفتهاند عاطفه و انصاف عطا کند.
معاون زراعت جهاد کشاورزی گفت، کشاورزان از قیمت 1600 تومان گندم راضیاند! عرض میکنم نمک روی زخم کشاورزان نریزید! سیاستهای غلط جهاد کشاورزی، کشور را هر روز به واردات مواد غذایی بیشتر وابسته میکند. اگر این وزارت به وظایف اصلی خود پایبند بود امروز نمیبایست گوشت قرمز، سویا، ذرت، شکر، روغن، جو، برنج، حبوبات، تخم آفتابگردان و صدها قلم ماده غذایی ما وارداتی باشد! به راستی مافیای پسته در دست کیست که از کیلویی 50 هزار به 250 هزار تومان رسید؟
چندی قبل خودروام در مرکز شهر اصفهان خراب شد امداد خودرو آمد مشکل را حل کرد. قبل از شروع به کار قیمت جنس را با تلفن چک کرد با اجرت میشد 200 هزار تومان و بعد از رفع مشکل مجددا چک کرد با 60 هزار تومان افزایش روبرو شد وقتی بازار اینچنین بیثبات است و قیمتها لحظهای بالا میرود، چطور رئیسجمهور از 6-7 درصد گرانی سخن میگوید؟ چرا تورم تکرقمی به 50 درصد رسید؟! با مردم صادقانه برخورد کنید. مردم دستشان در بازار و قیمتهاست!
آقای علی مطهری باز افاضاتی کردهاند که مردم درک گران شدن بنزین را دارند! آقای نایبرئیس! این هزینه (گران شدن بنزین) را مردم باید بپردازند. شما که با وسیله نقلیه دولتی و با حقوق نجومی به امرار معاش میپردازید و مشکلی ندارید! لطفا یک روز به میان مردم تشریف بیاورید تا پاسخ شما را بدهند!
مادرم که دچار شکستگی استخوان شده بود بعد از دو روز بستری شدن در بیمارستان واقع در میدان نوبنیاد عمل جراحی روی ایشان انجام گرفت ولی وقتی از اتاق عمل بیرون آمد پشت او سوخته بود. مدیریت بیمارستان مدعی است زخم بستر بوده به همین دلیل زیر بار مسئولیت نمیروند. امکان ندارد کسی با دو روز بستری شدن زخم بستر بگیرد. در حال حاضر 35 روز است که این زخم خوب نشده و متحمل هزینه سنگین شدهایم. آیا جایی برای دادخواهی نیست؟