سایت اصلاحطلب «انتخاب» دیروز در گزارشی انتقادی نسبت به عملکرد پدرخواندههای اصلاحاتی اعتراض کرد و خطاب به رئیسدولت اصلاحات نوشت: «اندکی صداقت با مردم بد نیست»
به گزارش شهدای ایران، سایت اصلاحطلب «انتخاب» دیروز در گزارشی انتقادی نسبت به عملکرد پدرخواندههای اصلاحاتی اعتراض کرد و خطاب به رئیسدولت اصلاحات نوشت: «اندکی صداقت با مردم بد نیست»
این روزها رسانههای مختلفی از طیف موسوم به اصلاحطلب به نقد عملکرد جریان خود پرداختهاند. سایت اصلاحطلب «انتخاب» نیز در همین راستا دیروز گزارشی انتقادی را در مورد نحوه عملکرد سران اصلاحطلب و نمایندگان این جریان در مجلس و شورای شهر بر روی خروجی خود قرار داد که در میان چند تیتر آن این سطر دیده میشود که خطاب به برادران خاتمی نوشته است: «نمیشود... هم منتقد حاکمیت باشید، هم نقش اولِ بستن لیستهای انتخاباتی، انتخاب شهردار و حذف چهرههای مردمی [باشید] که حاضر به امتیازدهی به پدرخواندگان خودخوانده اصلاحطلب نیستند/ اندکی صداقت با مردم، بد نیست...»
متن منتشر شده در سایت انتخاب به این شرح است: «برخی تصمیمات و رفتارهای سید محمد خاتمی و نیز اظهارات اخیر محمدرضا خاتمی تاثیراتی بر جریان اصلاحات گذاشته که نمیتوان آن را از اوضاع کنونی این جریان و عدم توفیق این جریان در عمل به وعدههای خود به مردم جدا دانست.
به گزارش «انتخاب»، عملکرد اصلاحطلبان در طول ۵ سال اخیر که با گرفتن با رای مردم بار دیگر به صحنه قدرت بازگشتهاند، چندان تعریفی ندارد و چه بسا با ادامه این وضعیت بار دیگر شاهد رویگردانی مردم از اصلاحطلبان و قهر با دعوت آنها به حضور در پای صندوق های رای باشیم.
مسئولیت اصلاحطلبان
در ایجاد وضعیت فعلی
دولت حسن روحانی و سهم زیادی از عملکرد آن در نتیجه انتخابات سال ۹۲، قطعا به پای اصلاحطلبان نوشته خواهد شد؛ حتی اگر اصلاحطلبان موضوع عدم حضور با کاندیدای اختصاصی خود و نیز در اختیار نداشتن پستهای کلیدی کابینه را پیش بکشند، افکار عمومی رای خود را به خاطر دعوت این جریان سیاسی دانسته و طبیعتا از آنها انتظار پاسخگویی دارد. اما فارغ از دولت روحانی، اصلاحطلبان در دو انتخابات بعدی در سالهای ۹۴ و ۹۶، درصد بسیار بالایی از کرسیهای مجلس و شوراهای شهر در کلانشهرها از جمله مهمترین و نماد شوراهای شهر در کشور یعنی تهران را از آن خود کردند. با این وجود نتیجه عملکرد مجلس و شورای شهر چندان مطلوب نیست.
مسامحه مجلس و بطور مشخص درصد زیادی از نمایندگان اصلاحطلب با مسئولان دولتی با وجود عملکرد ضعیف آنها، عدم استفاده صحیح از ابزارهای نظارتی از جمله استیضاح، و برخی رای اعتمادهای عجیب به اعضای کابینه نمونههایی از کارنامه فراکسیون امید است. کافی است به همین نمونه آخر توجه کنیم.
واهمه از ورود یک اصولگرا؛
در شورایشهر چه خبر است؟!
محمد شریعتمداری، وزیر پیشین صنعت که استیضاح او ۵۰ امضا داشت، از رفتن به جلسه بررسی استیضاح خود در کمیسیون انصراف داد و پس از استعفا، برای یک وزارتخانه عریض و طویل تر یعنی وزارت کار از همان مجلسی که در پی استیضاحش بود رای اعتماد گرفت؛ قابل تامل اینکه فراکسیون امید از او حمایت کرده بود.
در شورای شهر هم وضعیت به همین صورت است؛ سومین شهردار تهران در حالی انتخاب شده که ممکن است در روزهای آتی با عدم تایید او، این قصه همچنان ادامه داشته باشد. در این بین، سهم خواهی غیرقابل تصور برخی احزاب اصلاحطلب دارای نماینده در شورا، بیتردیدی یکی از عوامل اصلی این اتفاق است. این سهم خواهی و لجبازی، باعث شده تا آنها حاضر نشوند حتی برای رفع مشکل شهردار، بپذیرند که یکی از اعضای شورا از آن خارج شده و به عنوان شهردار انتخاب شود؛ بهانه آنها در به هم خوردن یکدستی ترکیب شورا و ورود یک اصولگرا به جمع یک شورای ۲۱ نفره، ناگفته غیرمنطقی و بیشتر شبیه یک لجبازی است تا دلیل.
نتیجه این عملکرد آن شده که هر روز نگرانی از تکرار سرنوشت شورای شهر اول بیشتر و بیشتر شود؛ شورایی که با مشکلاتی کم و بیش مشابه روبرو شد و در نهایت به تعطیلی کشیده شد تا مردم در انتخابات دور بعد، بر خلاف تصور اصلاحطلبان با صندوق رای قهر کرده و یک شورای یکدست اصولگرا را تشکیل دهند.
تردیدی نیست که [در] همه این مشکلات نقش تصمیم گیران اصلی جریان اصلاحطلب غیرقابل انکار است. اما آنها به نظر میرسد تمایل چندانی به پذیرش مسئولیت ندارند...
انتخابات 92و96: خط بطلانی بر کجاندیشی
اظهارات محمدرضا خاتمی آن هم ۵ سال پس از انتخاب گزینه مورد حمایت اصلاحطلبان در ریاست جمهوری و نیز پس از به دست گرفتن تمام کرسیهای شورای شهر تهران و درصد زیادی از کرسیهای مجلس، به راحتی میتواند به شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت تعبیر شود. افکار عمومی حق دارد این پرسش را مطرح کند که اگر فکر میکردید معرفی کاندیدا و شرکت در انتخابات، نتیجه مطلوبی ندارد، چرا اکنون و در روزهایی که مردم به دعوت شما به کاندیداهایتان رای دادهاند و باید پاسخگو باشید، به چنین نتیجهای
رسیده اید؟
جالب اینجاست که اظهارات رضا خاتمی در سال ۹۱ درست عکس اظهارات فعلی اوست. او در سال ۹۱ و کمی قبل از انتخابات سال ۹۲ در توضیح لزوم شرکت اصلاحطلبان در انتخابات حتی از کاندیداهای اصلی و حداکثری هم صرفنظر کرده و گفته بود: «وقتی ما این را میگوییم برخیاشتباه میکنند. فکر میکنند که ما میگوییم مثلا بنده رضا خاتمی را بیایید اجازه دهید نماینده مجلس شود. من که این را نمیگویم. ما میآییم تضمین میکنیم که مثلا اگر نسبت به این پانصد نفر، هزار نفر حساسیت وجود دارد ما قول میدهیم اینها در انتخابات شرکت نکنند. اما بقیه را بگذارید بیایند، یک انتخابات آزاد برگزار شود و هر کسی که از صندوق بیاید بیرون این امنیت ملی را تضمین
میکند.»
کارنامه عملکرد اصلاحطلبان بدون تردید با تصمیمات و نوع عملکرد سیدمحمد خاتمی نیز بستگی مستقیم دارد. خاتمی به عنوان محور فعالیتهای اصلاحطلبان در انتخابات ۹۲ و ۹۴ به همراه آیتالله هاشمی و در انتخابات ۹۶ به تنهایی، نقش اصلی و تعیین کننده در رای آوری این جریان سیاسی داشته و طبیعتا مسئولیت آن را نیز براساس مشی و رفتار سیاسی که از او سراغ داریم بر عهده خواهد گرفت.
مخالفت خاتمی
با شهردار شدن محسن هاشمی!
در این بین، عملکرد فراکسیون امید در مجلس و نیز اعضای شورای شهر، خواهناخواه به او نسبت داده میشود و حتی بسیاری از اعضای این دو نهاد، تصمیمات خود را با نظر خاتمی منطبق میکنند. در این میان اعضای شورای شهر، تصمیمات و انتخاب های خود در مسائل حیاتی از جمله انتخاب شهردار را به شخص خاتمی نسبت داده و میدهند. اینکه گفته میشود خاتمی با شهردار شدن یکی از اعضای شورا مخالفت کرده و یا در انتصابهای شهرداری نظرات خاصی دارد، همگی موضوعاتی است که نیاز به روشن شدن و تعیین تکلیف دارد. اگر چنین باشد، نمیتواند انتظار داشت هم ژست اپوزیسیونی خود را حفظ کنیم و هم به صورت مستقیم در روند سیاسی از جمله شورای شهر و انتخاب شهردار دخالت داشته باشیم.سکوت در برابر امتیازدهی به پدرخواندگان خودخوانده اصلاحطلب موضوعی نیست که براحتی برای افکار عمومی قابل توجیه باشد. اگر چنین شبههای وجود دارد، بیتردید، راهکار آن عمل به یکی از شعارهای اصلاحطلبان اندکی یعنی «پاسخگویی» و شفافیت است.
«تَکرار» بیصداقتی آفت است
برادران عزيز خاتمي باید بدانند نمیتوان هم ژست اپوزوسيون گرفت، هم لذت پوزوسيون را چشید! نمیشود هم منتقد حاكميت بود، هم نقش اولِ بستن ليست هاي انتخاباتي، انتخاب شهرداربود و بر حذف چهره هاي مردمي كه حاضر به امتيازدهي به پدرخواندگان خودخوانده اصلاحطلب نيستند اصرار ورزید! اندكي صداقت با مردم، بد نيست؛ «توصيه به راستگويي» تنها براي استفاده در سخنراني هاي زيبا نيست. بیشک «تَكرار» بيصداقتي، آفتيست كه گريبان همه را مي گيرد.
به نظر میرسد شفافیت و صداقت با مردم و رفع هرگونه شبهه، مهمترین کاری است که سران جریان اصلاحطلب باید به آن همت گمارند و طبیعتا در این راه، شخص خاتمی میتواند پیش قدم شده و چنین روندی را در میان اصلاحطلبان جا بیندازد؛ در غیر این صورت با عملکرد فعلی اصلاحطلبان، بعید نیست مردم دیگر در سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ و حتی بعد از آن، قید پای صندوق آمدن با یک «تکرار» را بزنند.»
*کیهان