حضرت امام خمینی(ره) به جناحهاى مختلف کشور توصیه میکنند که «هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهاى از سیاست «نه شرقى نه غربى، جمهورى اسلامى» عدول نشود.
به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ روزنامه کیهان امروز دوشنبه 15/07/92 در ستون پاورقی خود نوشت: معظّمله در این نامه خطاب به همه جریانها و گروههاى سیاسى امروز و فردا اصولى را بیان فرمودند که هرگز نباید از آنها تخطى شود. ایشان همچنین در این نامه درباره نفوذ برخى عناصر در جهت القاى بدبینى به جناح مقابل تذکر جدّى داده و مرقوم داشتند:
«در حکومت اسلامى همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضاء مىکند که نظرات اجتهادى ـ فقهى در زمینههاى مختلف، ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسى توان و حقّ جلوگیرى از آن را ندارند. ولى مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که براساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامهریزى کند که وحدت رویه و عمل ضرورى است و همین جاست که اجتهاد مصطلح در حوزهها کافى نمىباشد. بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزهها هم باشد، ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد، و به طور کلى در زمینه اجتماعى و سیاسى فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیمگیرى باشد، این فرد در مسایل اجتماعى و حکومتى مجتهد نیست و نمىتواند زمام جامعه را به دست گیرد . . . امّا شما باید توجه داشته باشید تا زمانى که اختلاف و موضعگیریها در حریم مسایل مذکور است، تهدیدى متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایى و اصولى شد، موجب سستى نظام مىشود و این مسأله روشن است ولو این که شکل عقیدتى به آن داده شود. چرا که همه در اصول باهم مشترکاند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید مىنمایم ... موضعگیریها باید به گونهاى باشد که در عین حفظ اصول اسلام براى همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابى خود و مردم علیه سرمایهدارى غرب و در رأس آن آمریکاى جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بینالملل و در رأس آن شوروى متجاوز باشند»60
حضرت امام(ره) در ادامه به جناحهاى مختلف کشور توصیه کردند:
«هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهاى از سیاست «نه شرقى نه غربى، جمهورى اسلامى» عدول نشود، که اگر ذرهاى از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامى راست کنند . . . خداوندا تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم. حال خود دانند . . . البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد که همه باید از شرّ آن به خدا پناه ببریم، که آن حبّ نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمىشناسد . . . هیچ کس نباید خود را مطلق و مبراى از انتقاد ببیند، البته انتقاد غیر از برخورد خطى و جریانى است. اگر در این نظام کسى یا گروهى خداى ناکرده بىجهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آن که به رقیب یا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است.
در هر حال، یکى از کارهایى که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است. تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطههایى که فقط کارشان القاى بدبینى نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود ... من باز سفارش مىکنم کشور ما در مرحله بازسازى و سازندگى به تفکر و به وحدت و برادرى نیاز دارد».61
حضرت امام خمینى(ره) در پیام سالگرد حج خونین در سال 1367 مىنویسند:
«همچنین کسانى دیگر که بدون استثنا به هرچه روحانى و عالم است، حمله مىکنند و اسلام آنها را اسلام آمریکایى معرفى مىنمایند، راهى بس خطرناک را مىپویند که خداى ناکرده به شکست اسلام ناب محمّدى منتهى مىشود».62
ایشان در پیام معروف به منشور روحانیت نیز خطاب به علما و روحانیون مىفرمایند:
«علماى اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایهداران و پولپرستان و خوانین نرفتهاند و همواره این شرافت را براى خود حفظ کردهاند و این ظلم فاحشى است که کسى بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمّدى با سرمایهداران در یک کاسه است و خداوند کسانى را که اینگونه تبلیغ کرده یا چنین فکرى مىکنند، نمىبخشد».63
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
60- صحیفه امام(ره)، ج 21، ص 176.
61- صحیفه امام(ره)، ج 21، ص 178.
62- همان، ص 87.
63- صحیفه امام(ره)، ج 21، ص 276.
«در حکومت اسلامى همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضاء مىکند که نظرات اجتهادى ـ فقهى در زمینههاى مختلف، ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسى توان و حقّ جلوگیرى از آن را ندارند. ولى مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که براساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامهریزى کند که وحدت رویه و عمل ضرورى است و همین جاست که اجتهاد مصطلح در حوزهها کافى نمىباشد. بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزهها هم باشد، ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد، و به طور کلى در زمینه اجتماعى و سیاسى فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیمگیرى باشد، این فرد در مسایل اجتماعى و حکومتى مجتهد نیست و نمىتواند زمام جامعه را به دست گیرد . . . امّا شما باید توجه داشته باشید تا زمانى که اختلاف و موضعگیریها در حریم مسایل مذکور است، تهدیدى متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایى و اصولى شد، موجب سستى نظام مىشود و این مسأله روشن است ولو این که شکل عقیدتى به آن داده شود. چرا که همه در اصول باهم مشترکاند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید مىنمایم ... موضعگیریها باید به گونهاى باشد که در عین حفظ اصول اسلام براى همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابى خود و مردم علیه سرمایهدارى غرب و در رأس آن آمریکاى جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بینالملل و در رأس آن شوروى متجاوز باشند»60
حضرت امام(ره) در ادامه به جناحهاى مختلف کشور توصیه کردند:
«هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهاى از سیاست «نه شرقى نه غربى، جمهورى اسلامى» عدول نشود، که اگر ذرهاى از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامى راست کنند . . . خداوندا تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم. حال خود دانند . . . البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد که همه باید از شرّ آن به خدا پناه ببریم، که آن حبّ نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمىشناسد . . . هیچ کس نباید خود را مطلق و مبراى از انتقاد ببیند، البته انتقاد غیر از برخورد خطى و جریانى است. اگر در این نظام کسى یا گروهى خداى ناکرده بىجهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آن که به رقیب یا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است.
در هر حال، یکى از کارهایى که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است. تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطههایى که فقط کارشان القاى بدبینى نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود ... من باز سفارش مىکنم کشور ما در مرحله بازسازى و سازندگى به تفکر و به وحدت و برادرى نیاز دارد».61
حضرت امام خمینى(ره) در پیام سالگرد حج خونین در سال 1367 مىنویسند:
«همچنین کسانى دیگر که بدون استثنا به هرچه روحانى و عالم است، حمله مىکنند و اسلام آنها را اسلام آمریکایى معرفى مىنمایند، راهى بس خطرناک را مىپویند که خداى ناکرده به شکست اسلام ناب محمّدى منتهى مىشود».62
ایشان در پیام معروف به منشور روحانیت نیز خطاب به علما و روحانیون مىفرمایند:
«علماى اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایهداران و پولپرستان و خوانین نرفتهاند و همواره این شرافت را براى خود حفظ کردهاند و این ظلم فاحشى است که کسى بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمّدى با سرمایهداران در یک کاسه است و خداوند کسانى را که اینگونه تبلیغ کرده یا چنین فکرى مىکنند، نمىبخشد».63
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
60- صحیفه امام(ره)، ج 21، ص 176.
61- صحیفه امام(ره)، ج 21، ص 178.
62- همان، ص 87.
63- صحیفه امام(ره)، ج 21، ص 276.