به گزارش شهدای ایران، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا عصر سهشنبه چهار روز پیش در جریان سخنرانی که 11 دقیقه طول کشید، اعلام کرد آمریکا از توافق هستهای سال 2015 میلادی خارج میشود و تحریمهایی که در چهارچوب این توافق لغو شده بودند را بار دیگر علیه تهران به اجرا میگذارد.
او همچنین افزود که آمریکا قصد دارد علاوه بر این تحریمها، مجازاتهای اقتصادی سنگینی را علیه ایران وضع کند و چنانچه شرکتهای بینالمللی این تحریمها را نقض کنند با تنبیهات سخت آمریکا مواجه خواهند شد.
این لغو قرارداد بینالمللی با مخالفت همه کشورها به جز جند کشور محدود مواجه شد اما با نگاهی به تاریخ روابط آمریکا با کشورها از جمله ایران پی میبرید این عدم تعهد امریکا امر تازهای نیست و پیشینه دارد به همین دلیل با خسرو معتضد به گفتوگو نشستیم که در ذیل میآید.
فارس: روابط ایران با آمریکا از چه زمانی آغاز شد؟
- آمریکا بعد از استقلال از انگلستان سعی داشت کشور آزادیخواه باشد اولین روابط تاریخی بین ایران و آمریکا در زمان امیرکبیر امضا شد ایران قرارداد کشتیرانی،مودت و دوستی را با آمریکا در زمان امیرکبیر امضا کرد و در کتاب «امیرکبیر و ایران» فریدون آدمیت به این قرارداد اشاره شده است.
امیرکبیر معتقد بود روسیه و انگلیس خطرناک هستند، فرانسه فضول است و آلمان و اتریش علاقهای برای ورود به ایران ندارند. به همین دلیل امیرکبیر سعی کرد آلمان و اتریش را وارد ایران کند و آلمان آرامآرام با ایران همکاری کرد، ناصرالدین شاه به امپراتور آلمان نامه نوشت و در کتاب «خاطرات و خطرات» مهدی قلی هدایت به این نامه ناصرالدین شاه اشاره داشت. ناصرالدین شاه از آلمان نیز کشتی خرید.
امیرکبیر معتقد بود آمریکا با انگلیس در افتاده است و حدود 80-70 سال قبل از انگلیس جدا شده است در ایران نیز خوشنام بود. امیرکبیر به کاردار سفارت استانبول دستور داد که قرارداد تهیه کرده و با آمریکا رابطه برقرار کند. ایرانیان همیشه به قدرت ثالث اعتقاد داشتند چون روس و انگلستان دشمن ایران بودند.
فارس: این روابط فقط اقتصادی بود آمریکا قدرت تاثیر گذار که در ایران نبود؟
- انگلیس و روسیه نمیگذاشتند کشور ثالثی روابط گسترده با ایران داشته باشد آمریکا آن زمان یکسری واردات به ایران داشت و مبلغ مسیحی به ایران فرستاد که بینتیجه بود بعد از 50 سال سفیر آمریکا گفته است فرستادن مبلغان مسیحی کار احمقانهای بود.
فارس: چه دورهای آمریکا در ایران تاثیرگذار شد؟
- ناصرالدین شاه بسیار سعی کرد آمریکا در ایران سرمایهگذاری کند از آمریکاییان درخواست کرد چاه آرتزین در ایران حفر کنند حتی سفیر به واشنگتن فرستادند که آمریکا پاسخ نداد. آمریکا یک قانونی داشت به نام مونروئه که براساس این قانون آمریکا نباید در کشورهای نیم کره شرقی دخالت کند و آمریکا مدتها پایبند این قانون بود.
در دوران ناصرالدین شاه حاجی صدرالسلطنه سفیر ایران در آمریکا شد آمریکا فردی به نام بنجامین به ایران فرستاد، بزرگترین صادرات امریکا در آن زمان پشم، گوشت خوک و مشروب بود که در ایران بازاری نداشت.
بنجامین نوشته است که ایران سرزمین سردی نیست که به پوست چرم نیاز داشته باشد اما زمانی که اتومبیل اختراع شد آمریکا دارای علاقه تجاری برای ورود به ایران شد و اواخر قرن نوزدهم امریکا وارد تجارت نفت با ایران هم شد. چاههای نفت که در آمریکا کشف شد به ایران نیز نفت صادر کرد. اما مقدار نفتی که آمریکا به ایران صادر میکرد در مقابل نفتی که روسها به ایران صادر میکردند کم بود. وقتی چاههای نفت در ایران فوران کرد نفت آمریکا در ایران خریدار نداشت.
آمریکا از سال 1300 هجری شمسی علاقه پیدا کرد وارد بازار نفت ایران شود کمپانی بزرگ مانند استاندارد اویل آمرکایی شریک شرکت نفت انگلستان بود و کمپانیهای کوچک نیز علاقه داشتند وارد نفت ایران شوند. از دیگر عواملی که باعث شد آمریکا در آن زمان در ایران خوشنام شود خدمات فردی به نام مورگان شوستر بود.
دولت ایران مورگان شوستر را بعد از مشروطه در ایران استخدام کرد که امور مالی را در ایران سرو سامان دهد، این فرد خیلی از ایران حمایت کرد و در مقابل زیادهخواهیهای روس و انگلیس مقاومت کرد. آنزمان هر کس میخواست مالیات ندهد خود را تبعه روس معرفی میکرد، مثل شاهالسلطنه پسر مظفرالدین شاه اما مورگان شوستر به زور از او مالیات گرفت مورگان شوستر 9 ماه بیشتر در ایران بیشتر نماند روسیه به مجلس ایران التیماتوم داد که ایران فشار آورد که مورگان شوستر را اخراج کند. مردم از اقدامات مورگان شوستر حمایت کردند و در تظاهرات که مردم و حتی زنهای چادری شرکت داشتند به مجلس رفتند از نمایندگان خواستند تسلیم فشار روس ها نشوند زنان با اسلحه نمایندگان را تهدید کردند اما ایران تسلیم فشار روس شد و مورگان شوستر را از ایران اخراج کرد.
انگلیسها معتقد بودند مورگان شوستر ایرانیها را پررو میکند وقتی شوستر از ایران رفت کتابی به نام «اختناق ایران» نوشت و جنایتهای روس و انگلیسی را افشا کرد. عارف قزوینی هم شعری در مورد مورگان گفته است با این مطلع
ننگ آن خانه که مهمان ز سر خوان برود
جان نثارش کن و مگذار که مهمان برود
گر رود شوستر از ایران، رود ایران بر باد
ای جوانان مگذارید که ایران برود
یک کار مثبت دیگری که آمریکایی در ایران در آن زمان کردند کالدول سفیر ایالات متحده آمریکا در تهران اعلام کرد که ما طرفدار قرارداد 1919 که ایران تحتالحمایه انگلیس شود نیستیم. چون انگلیسیها اعلام کردند آمریکاییها موافق قرارداد 1919 هستند.
در زمان رضا شاه آمریکا و ایران روابط آنچنانی نداشتند آمریکا در آن زمان به ایران خودرو صادر میکرد چون ماشین آمریکایی با کیفیت بود. در سال 1914 میلادی سفیر ایران در امریکا فردی به نام جلال مختار بود که یک زن انگلیسی داشت در آمریکا در حال تردد با ماشین بود که پلیس آمریکا ماشینش را متوقف کرد و به او هشدار داد که سرعت اش بیش از اندازه است. اما زن انگلیسی او که خدمتکار بود و سفیر عاشقش شد و با او ازدواج کرد سگش را به جان پلیس انداخت و پلیس هم سفیر را دستگیر کرد و عکس سفیر دستگیر شده فردا در روزنامههای آمریکا چاپ شد و رضاخان عصبانی شد و رابطه ایران و آمریکا را قطع کرد و از سال1314 تا 1318 رابطه ایران و امریکا قطع شد.
آقای امیرقلی مجد کتابی به نام «شهریور 20 و سقوط رضاشاه» نوشته است که در آن از زبان انگرت کاردار امریکا در ایران روایت شده است که بسیار از رضاخان بد گفته است. از اوضاع ایران ظلم و ستم حکومت و فساد دوران رضاخان بدگویی کرده است.
من باور نمیکردم آمریکا آن اندازه از ایران اطلاعات داشته باشد همه گزارشات مالی انگرت نشان از ورشکستگی ایران دارد. اینکه در ایران همه چیز دولتی شد بخش خصوصی در حال از بین رفتن است.
آمریکا در اوضاع ایران علاقهای به دخالت نداشت و رضاشاه زمانی که متفقین به ایران حمله میکنند نامهای به روزولت رئیس جمهور آمریکا مینویسد و در آن نامه ذکر میکند که ما رابطه خوبی با آمریکا داریم دولت ایران تقاضای همکاری از آمریکا دارد تا انگلیس و روسیه ایران را بمباران نکند چون متفقین معتقد بودند ایران تحت سیطره نفوذ آلمانیها است البته بیشتر جنگ روانی متفقین بود. چون اصلا آلمان در آن مقطع جنگی در فکر ایران نبود و جبهههای جنگ زیادی را گشوده بودند.
روزولت جواب بدی به رضاخان میدهد و میگوید هیتلر آدمی خطرناکی است و دنیا را گرفته است و ما ناچاریم این کار را بکنیم ، اصلا حمایت نمیکند. آمریکا در ایران صاحب منافع نبود و هر چه انگلیس به آمریکا میگفت گوش میکرد مدتی بعد سران متفقین به ایران می آیند. روزولت،استالین و چرچیل وارد تهران میشوند و روزولت در محل سفارت شوروی که استالین در آن اقامت داشت با شاه دیدار میکند چون معتقد بود تنها جای امن سفارت است و بقیه جاها تحت سیطره و نفوذ نازیهاست و ممکن است او را ترور کنند. شاه صحبت خیلی معمولی با روزولت میکند و درخواست شاه این بود که محل تبعید رضاشاه را عوض کنند و به آمریکا و کانادا منتقل کنند که روزولت جوابی نمیدهد.
در حالی که شوروی در اوج قدرت بود در سال 1324 هجری ـ شمسی جیمز برنز معاون وزیر خارجه آمریکا اولین کسی بود که طرح تقسیم ایران را مطرح میکند. روزولت تازه مرده بود آمریکا معتقد بود ایران نباید علت جنگ شوروی و آمریکا شود ما به اندازه کافی با ایتالیا و ژاپن جنگ کردیم و ایران کشور با اهمیتی نیست و باید به هفت کشور تقسیم شود.
در سال 1924 نامه برنز معروف است. وقتی روزنامه داریا مضمون نامه را افشا کرد دکتر مصدق در مجلس گریه کرده بود و آبروی دولت حکیم الملک را برد که چرا نامهای را پذیرفتید که استقلال ایران را زیر سوال میبرد.
شوروی نیز در آن زمان به این دلیل که خیال میکرد کردستان و آذربایجان از ایران جدا میشود و بیشتر قسمتهای ایران تحت سیطره کمونیست است از این حرف آمریکاییان استقبال نکرد و همچنین مطبوعات و دکتر مصدق با افشاگری خود این موضوع را منتفی کردند.
دو سال بعد سیاست آمریکا در آسیا عوض شد وقتی 7 کشور آسیایی کمونیستی شدند سیاست آمریکا عوض شد و ترومن رئیسجمهور وقت آمریکا شخصی به نام جورج آلن را به ایران فرستاد که از عقابهای ضدکمونیست آمریکا بود آمریکا و ترومن در جریان آذربایجان از ایران حمایت میکند و تعدادی هواپیما و تانک و اسلحه و پول به ایران میدهند که ایران میتواند پیشهوری و دارو دستهاش را بیرون کند و قوام وقتی به شوروی میرود با بیاعتنایی استالین روبرو میشود و با ترفندی توانست نظر استالین را جلب کند. شوروی نیروهای خود را از آذربایجان تخلیه کند.