جت الاسلام والمسلمین خسروپناه به شبهه اخیر عبدالکریم سروش درباره گریه بر امام حسین(ع) را پاسخ داده است.
به گزارش شهدای ایران، عبدالکریم سروش در یکی از سخنرانی های خود دینداری شیعیان را دینداری غمگینی معرفی می کند در حالی که دینداری مولوی اینگونه نیست شیعیان هر چیزی را بهانه می گیرند برای غصه و غمناکی ساختن از حوادث تاریخی مگر عمر و عثمان کشته نشدند، چرا اهل سنت اشک نمی ریزند اشک نزد مولوی قیمتی است نباید همه جا هزینه اش کرد.
جواب استاد خسروپناه:
اولا این شبهه را برخی از اهل سنت در گذشته گرفته اند و علامه امینی در آغاز کتاب سیرتنا و سنتنا به این شبهه جواب تفصیلی داده و گزارش تاریخی از گریه های پیامبر ارایه کرده است.
ثانیا دین شناسی جناب سروش توام با مغالطه جزء و کل است و تاکید بر جزء و آن را کل گرفتن است. آیا عزا بر سالار شهيدان امام حسین علیه السلام دینداری شیعیان را غمناکی و غصه دار می سازد؟ آیا عزاداری، خنده و شادی را از شیعیان گرفته است؟ شیعیان در ولادت اهل بیت(علیهم السلام) و مناسبت هایی مانند عید غدیر و عید نوروز شادی می کنند و جشن می گیرند چرا سروش اینگونه مراسم شادی را نمی بیند. دینداری جامع نگر عبارت از دینداری غمناکی از مصایب اهل بیت علیهم السلام و معاصی مسلمین است.
ثالثا گریه بر حسین علیه السلام بهانه برای غصه ساختن نیست
بهانه ای برای تقرب به خداوند از طریق ولایت مداری است. خداوند متعال به همین جهت شیطان را از خود راند که حاضر نشد بر انسان کامل خشوع کند. دستور حق تعالی نشان داد که سالها خشوع در برابر خداوند برای تقرب کافی نیست و باید از طریق انسان کامل به خدای سبحان تقرب جست. گریه بر امام حسین علیه السلام برای غصه ساختن نیست بلکه برای تقویت ولایت مداری در مسیر تقرب الهی است آیا چنان گریستنی برای چنین تقربی ارزش ندارد؟
رابعا مجموعه و خانواده وسیعی از روایات پیشوایان اسلام بر گریستن برای مصایب اهل بیت علیهم السلام به ویژه امام حسین علیه السلام تاکید دارند آیا کنار زدن این همه روایات و تمسک به یک بیت مثنوی رواست؟ اگر کسی بر این همه روایات خدشه وارد کند به همان شبهه روش شناختی بر انتساب ابیات مولوی هم باید خدشه وارد سازد.
خامسا اهل سنت هم از مجموعه روایت معتبر خود پذیرفته اند که گریه بر مصایب امام حسین علیه السلام منزلت والایی دارد و لذا کتاب های فراوان در این باب نوشته اند یک نمونه اش آثار خسرو قاسم در هندوستان است و اهل سنت در طریقت های مختلف در عاشورا عزا می گیرند نوحه سرایی می کنند و برای رفع مشکلات خود نذر می کنند و حاجت می گیرند.
*حوزه
جواب استاد خسروپناه:
اولا این شبهه را برخی از اهل سنت در گذشته گرفته اند و علامه امینی در آغاز کتاب سیرتنا و سنتنا به این شبهه جواب تفصیلی داده و گزارش تاریخی از گریه های پیامبر ارایه کرده است.
ثانیا دین شناسی جناب سروش توام با مغالطه جزء و کل است و تاکید بر جزء و آن را کل گرفتن است. آیا عزا بر سالار شهيدان امام حسین علیه السلام دینداری شیعیان را غمناکی و غصه دار می سازد؟ آیا عزاداری، خنده و شادی را از شیعیان گرفته است؟ شیعیان در ولادت اهل بیت(علیهم السلام) و مناسبت هایی مانند عید غدیر و عید نوروز شادی می کنند و جشن می گیرند چرا سروش اینگونه مراسم شادی را نمی بیند. دینداری جامع نگر عبارت از دینداری غمناکی از مصایب اهل بیت علیهم السلام و معاصی مسلمین است.
ثالثا گریه بر حسین علیه السلام بهانه برای غصه ساختن نیست
بهانه ای برای تقرب به خداوند از طریق ولایت مداری است. خداوند متعال به همین جهت شیطان را از خود راند که حاضر نشد بر انسان کامل خشوع کند. دستور حق تعالی نشان داد که سالها خشوع در برابر خداوند برای تقرب کافی نیست و باید از طریق انسان کامل به خدای سبحان تقرب جست. گریه بر امام حسین علیه السلام برای غصه ساختن نیست بلکه برای تقویت ولایت مداری در مسیر تقرب الهی است آیا چنان گریستنی برای چنین تقربی ارزش ندارد؟
رابعا مجموعه و خانواده وسیعی از روایات پیشوایان اسلام بر گریستن برای مصایب اهل بیت علیهم السلام به ویژه امام حسین علیه السلام تاکید دارند آیا کنار زدن این همه روایات و تمسک به یک بیت مثنوی رواست؟ اگر کسی بر این همه روایات خدشه وارد کند به همان شبهه روش شناختی بر انتساب ابیات مولوی هم باید خدشه وارد سازد.
خامسا اهل سنت هم از مجموعه روایت معتبر خود پذیرفته اند که گریه بر مصایب امام حسین علیه السلام منزلت والایی دارد و لذا کتاب های فراوان در این باب نوشته اند یک نمونه اش آثار خسرو قاسم در هندوستان است و اهل سنت در طریقت های مختلف در عاشورا عزا می گیرند نوحه سرایی می کنند و برای رفع مشکلات خود نذر می کنند و حاجت می گیرند.
*حوزه