به گزارش شهدای ایرانحسن هانی زاده در گفتوگو با جام جم، در خصوص مواضع اخیر آیتالله سیستانی مرجع شیعی عراق پیرامون تحولات موجود در اقلیم کردستان، بیان کرد: این اظهارات بعنوان آخرین راه کار سیاسی برای حل مشکلات اقلیم با دولت مرکزی عراق تلقی میشود.
وی افزود: همانطور که این رهبر شیعی در مخالفت خود با استقلال اقلیم کردستان عراق عنوان کرده است، مراجعه به قانون اساسی و تشکیل یک کمیته نظارتی و حکمیت بین مسئولان کرد و دولت عراق با هدف بررسی همه پرسی میتواند راه کاری مناسب و کم هزینه برای اقلیم کردستان بشمار آید.
این کارشناس مسایل منطقه واکنش اکراد به فتوای صریح این مرجع عالی قدر را مثبت دانست و خاطر نشان کرد: استقبال از اظهارات آیت الله سیستانی مشروط بر این است که مسئولان اقلیم حسن نیت داشته و از قانون اساسی عراق که خود نیز به آن رای دادهاند تمکین کنند. چرا که مراجعه به قانون اساسی و تعیین تکلیف اقلیم کردستان در این چارچوب، منطقه را از یک جنگ داخلی خانمان سوز و ویرانگر رهایی می بخشد. لذا باید منتظر پاسخ عملی و متناسب کردها به میانجیگری مرجع شیعیان عراق بود.
هانی زاده در خصوص اینکه با توجه به نفوذ کلام آیت الله سیستانی نظیر آنچه در مورد فتوا برای مبارزه با داعش رخ داد، چرا ایشان قبل از اجرای همه پرسی به مسئولان کرد توصیهای نداشتند، تصریح کرد: در واقع ایشان همواره سعی دارند در بروز بحران ورود پیدا نکنند لیکن در لحظه حساس و در یک مقطع تاثیر گذار آخرین حرف خود را مطرح می کنند. اگر در همان اوایل امر این روحانی شیعه مواضع خود در مخالفت استقلال اقلیم را اعلام می کرد، بعد از برگزاری رفراندوم دیگر مخالفت وی اثرگذاری امروز را نداشت و مورد توجه خواص کرد قرار نمی گرفت.
اما هانی زاده در بخش دیگری از گفتگو پیرامون ورود مقامات عالی رتبه نظامی ترکیه به تهران و همچنین سفر رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه به ایران اظهار کرد: طبیعتا در دو حوزه سیاسی نظامی هماهنگی هایی درباره احتمال تجزیه کردستان از عراق صورت می گیرد.
وی افزود: به احتمال زیاد مقامات اقلیم کردستان راه کارهای سیاسی مناقشه با دولت مرکزی را نخواهند پذیرفت، لذا سفر رییس جمهور ترکیه بیشتر حول رایزنی و بحث و تبادل نظر در خصوص آینده سیاسی و همکاری های نظامی در این خصوص تحلیل می شود.
هانی زاده در خصوص احتمال حمله نظامی ترکیه و متحدان آن به اقلیم کردستان خاطر نشان کرد: در صورت عدم پیروی کردها از قانون اساسی و اصرار روی تجزیه طلبی، گزینه های مشترک نظامی و نحوه انجام عملیات مشترک بین تهران-آنکارا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
کارشناس مسایل منطقه تاکید کرد: برآیند گزارش ها نشان می دهد مسئولان اقلیم کردستان به سمت جدایی در حرکت هستند و این مهم از اظهارات مسعود بارزانی کاملا پیداست. البته جمهوری اسلامی ایران چندان مایل نیست مناقشه تجزیه طلبی عراق را با راه حل نظامی حل کند ولی چنانچه مذاکرات و نصایح همسایگان به روسای اقلیم پاسخ مثبت ندهد؛ متاسفانه بکار گیری اهرم نظامی آخرین راه حل خواهد بود.
هانی زاده در پایان افزود: به هر حال جدایی اقلیم کردستان از تمامیت ارضی عراق یک بحران امنیتی جدیدی در منطقه به همراه دارد و ترکیه و جمهوری اسلامی ایران برای حفظ امنیت ملی خود ناگزیر به دخالت نظامی هستند. هر چند تمایل به دخالت نظامی در بحث کردها در دولت ترکیه بیشتر است.
جعفر بلوری
29 شهريور 1396 ساعت 17:22
درست وقتی داعش نفسهای آخرش را در منطقه میکشد، ناگهان مسئله استقلال کردستان عراق به میان کشیده میشود! بارزانی به طرز مرموز و بیسابقهای تاکید میکند؛ اکنون وقت برگزاری همهپرسی استقلال کردستان است.
در بازی بسکتبال قاعدهای به نام «جامپ بال» (JumpBall) وجود دارد که جزو قواعد اصلی بازی محسوب میشود. بدینشکل که داور در ابتدا و همزمان با زدن سوت آغاز بازی، توپ را با زاویهای مناسب بین دو طرف بازی به هوا پرتاب میکند تا بازیکنان با گرفتن آن به سمت سبد حریف حمله کنند. هرکس بالاتر پرید و زودتر توپ را دریافت کرد، به سمت سبد حریف رفته و کار را تمام میکند. اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک نفوذ خارقالعاده ایران در منطقه را به بازی بسکتبال تشبیه کرده و نوشته، داور بازی توپ را برای شروع به هوا انداخته اما ایران و متحدانش بالاتر از آمریکا به هوا پریده، توپ را گرفته و میرود که گل پیروزی را به ثمر برساند.
شرایط منطقه به هیچ وجه قابل مقایسه با شرایط چهار پنج سال گذشته نیست. ایران و مقاومت شاید تاکنون، چنین شرایط ایدهآلی را در منطقه، تجربه نکرده باشند. اوضاع به برکت نبوغ سردار سلیمانیها و خون شهید حججیها، مقاومت مردم منطقه و پای کار بودن مرجعیت و... صددرصد به نفع مقاومت و به همین میزان علیه دشمنان مقاومت است. حدود چهار سال پیش وقتی قائله داعش را به راه انداختند، صحبت از سرنگونی بشار اسد و سقوط دمشق و بغداد ظرف چند هفته و چند ماه بود. پیشروی حرامیان داعش در عراق و سوریه نیز بسیار سریع و غافلگیرکننده بود. شاید چیزی حدود نیمی از این کشورها به سرعت سقوط کردند و صدها هزار نفر سلاخی شدند و جنایتهایی که همه با آنها آشنا هستیم اتفاق افتاد. تکفیریها حتی پشت مرزهای کشورمان هم رسیدند. صحبت از گرفتن امنیت ایران و تضعیف مقاومت با داعش بود که از قضا به طور مشکوکی موازی با مذاکرات هستهای پیش میرفت! هدف هم تامین امنیت اسرائیل بود. اکنون اما صحبت از سرنگونی داعش و گروههای تکفیری ظرف چند هفته و چند ماه است. صحبت از وحشت بیسابقه اسرائیل از به خطر افتادن آن اندک امنیت باقیماندهاش است. از هم اکنون میتوان، محور سخنرانی نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل را پیشبینی کرد و گفت وی از نفوذ ایران در منطقه گلایهها خواهد کرد. امروز دمشق و مسکو میگویند، 85 درصد خاک سوریه در تسلط نیروهای خودی است و جنگ داخلی عملا در سوریه تمام شده است؛ بغداد هم میگوید، همین روزها با آزادسازی دو شهر باقیمانده یعنی حویجه و قائم، کار داعش را که خلافتش همین چند هفته پیش هوا شد، یکبار برای همیشه یکسره میکند.
شکست پروژه عظیم «تروریستهای تکفیری» که به مدرنترین تجهیزات جنگی آمریکایی مجهز بوده و از سرتاسر جهان جمعآوری شده و دهها کشور مدرن و عقبمانده پشت آن قرار داشتند، شوخی نیست؛ شبیه به معجزه است. شکست تکفیریها یعنی تحقیر همزمان آمریکا، اروپا و سعودیها. این کشورها با سرمایهگذاری روی داعش قمار بزرگی کردند اما به قول نویسنده اندیشکده صهیونیستی بگین سادات، باختند چرا که ایران، اروپا و آمریکا را با هم، در خاک سوریه شکست داد.
جمهوری اسلامی ایران، به معجزه عادت دارد. نفس وقوع انقلاب اسلامی ایران، یک معجزه بود. رهبری این انقلاب بینظیر هم چیزی کم از معجزه الهی نداشت. برای این ادعا دلیل زیاد هست. نزدیک به 40 سال است که برای براندازی این نظام تلاش و هزینه میکنند اما به طور معجزهآسایی همه چیز دگرگون میشود. یک روز با تحمیل 8 سال جنگ نابرابر، یک روز با تحریمهای ظالمانه، یک روز با راهاندازی فتنه پیچیده سبز و قائله داعش و تکفیریها و این اواخر هم با تحریک قومیتها. همهپرسی کردستان عراق اما، تازهترین این توطئههاست.
درست وقتی داعش نفسهای آخرش را در منطقه میکشد، ناگهان مسئله استقلال کردستان عراق به میان کشیده میشود! بارزانی به طرز مرموز و بیسابقهای تاکید میکند، اکنون وقت برگزاری همهپرسی استقلال کردستان است. طرح چنین مسئلهای از سوی چنین شخصیتی شاید مسئله تازهای نباشد اما وقتی این درخواست با تهدید نظامی و اعلان جنگ مطرح میشود و رژیم صهیونیستی از آن علناً حمایت میکند، موضوع کمی فرق میکند.
تحولات به ما میگویند، منطقه آبستن توطئهای تازه است. قربانیان این توطئه نیز برادران کُرد هستند. مجری طرح در ظاهر مسعود بارزانی اما وی پیش از اینکه مجری باشد، یک قربانی است چرا که این پروژه سنگینتر از توان امثال بارزانی است. رژیم صهیونیستی و آلسعود، علناً و به کرات از تریبونهای رسمی از تجزیه کردستان عراق حمایت کردهاند. آمریکا و چند کشور نامآشنای غربی یعنی انگلیس و فرانسه هم تنها، با «زمان» برگزاری همه پرسی مخالفت کردهاند، نه «نفس» برگزاری همهپرسی! ترکیب کشورهای حامی تجزیه کردستان عراق هم بسیار آشناست! آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان و رژیم صهیونیستی یعنی همان کشورهایی که از«ایدئولوژی داعش» بگیر تا «پول و تجهیزات نظامی و درمانی» این گروه بدنام را تهیه میکردند، میخواهند پروژه «تجزیه کردستان» را جایگزین «پروژه داعش» کنند.
«محمدحاجی محمود» دبیر حزب سوسیال منطقه خودمختار کردستان عراق است. وی میگوید رهبران آمریکا، انگلیس و فرانسه به آنها گفتهاند، فقط 2 سال همهپرسی را به تعویق بیندازید تا ما از طریق سازمان ملل وارد عمل شویم! پروسهای شبیه به تاسیس رژیم نحس اسرائیل! اما گویا این پروسه، قرار است مثل داعش، محور مقاومت را سرگرم کند تا اسرائیل نفس راحتی بکشد.
اما دلایل زیادی وجود دارد که میگوید این پروژه هم به در بسته خواهد خورد. جدیت عراق، ترکیه و ایران در برخورد با چنین طرحی از یک طرف، موقعیت جغرافیایی خاص کردستان عراق از طرف دیگر در کنار مخالفت شدید غالب کردها و ساکنان غیر کُرد این مناطق با برگزاری همهپرسی، همه و همه عملی شدن این پروژه را بسیار سخت میکند. فرض بگیریم چنین کشوری تشکیل شد. این کردستان نه از زمین و نه از آسمان و نه از دریا به جهان خارج هیچ راهی نخواهد داشت و از سوی کشورهای دوست که حالا به دشمن تبدیل شدهاند، محاصره شده است.
«بارزانی» شاید نمیداند صاحبان داعش که از این قائله، طرفی نبستهاند، تصمیم دارند با سوءاستفاده از اکراد، این شکست را جبران کنند. برگزاری همهپرسی استقلال، کردستان را به سمت بحرانی تمامعیار خواهد برد، بحرانی که بارزانی این بار نخواهد توانست برای نجات از آن از سردار سلیمانی و ایران کمک بگیرد. این بحران، شرایط مساعدی هم که بسیاری از اکراد از آن بهره میبرند از آنها خواهد گرفت. شرایط کردستان چیزی شبیه به رژیم صهیونیستی خواهد شد، رژیمی که شاید پول، اسلحه و حمایتهای آمریکا را دارد اما امنیت ندارد:
«توافقات مرزی صرفاً با محوریت دولت مرکزی عراق پابرجا بوده و جدایی اقلیم کردستان از دولت مرکزی عراق به معنای مسدود شدن تمامی معابر و گذرگاههای مشترک مرزی خواهد بود....جدایی اقلیم کردستان از خاک عراق به مفهوم پایان یافتن تمامی توافقات نظامی خواهد بود.. پس از آن (جدایی احتمالی کردستان) ایران در چارچوب تامین امنیت مرزهای مشترک در رویکرد خود برای مقابله با حضور و فعالیت ضدانقلاب ایرانی که در مناطقی از کردستان عراق تردد دارند به صورت جدی تجدید نظر کرده و با شیوههای کاملا متفاوت نسبت به گذشته رفتار خواهد کرد»