به گزارش شهدای ایران،
بدون شک بهترین فرد برای پیگیری سرنوشت خودروی معروف راننده آن است. محسن
رفیق دوست که رانندگی آن بلیزر بر عهده او بود بعدها در کتاب خاطراتش با
عنوان « برای تاریخ می گویم» به سرنوشت این خودرو هم اشاره می کند.
« بلیزر مال یکی از رفقا به نام علی مجمعالصنایع از بچههای خوب حزبالهی
بود. شهید بروجردی مرا با ایشان آشنا کرد. ایشان در سال 1378 به رحمت خدا
رفت؛ فردی بیسروصدا و متدین و مقلد امام بود و ما با اینکه او را
میشناختیم، بعد از اینکه از دنیا رفت بیشتر شناختیمیش.
در سال 1388 یعنی 10 سال بعد از فوت آقای مجمعالصنایع، در یکی از دانشگاههای تهران برای ایشان مراسم بزرگداشتی گرفتند و مرا هم دعوت کردند. چند نفر از کسانی که در آن دانشگاه به مدارج دکتری و مهندسی رسیده بودند، میگفتند اگر ایشان وسیله تحصیل ما را فراهم نمیکرد، ما امروز دکتر و مهندس نبودیم. او کارخانهای کوچک به نام جی.ام.پارت داشت که قطعات کاسهنمد ماشین را میساخت. یک طبقهاش را خودش مینشست و در طبقات دیگر همیشه یکی از بچههای انقلاب سکونت داشت. بعدها وزارت صنایع سنگین به ایشان بیمهری کرد و مشکلات مالی پیدا کرد و حتی بلیزر را به خاطر نیاز مالی فروخت. ایشان مخارج ضد گلوله کردن ماشین را هم خودش داده بود؛ به تمام معنا مخلص بود.
ماشین را مرتضی حسینی، که همراه من بود، به مدرسه رفاه منتقل کرد. یک ماهی
دست خود من بود. دو ـ سه ماهی هم آن را به یک روحانی به نام حمیدزاده دادم و
زیر پای او بود. تا اینکه ماشین را گرفتم و تحویل خود آقای مجمعالصنایع
دادم. بعد مطلع شدم که ایشان این ماشین را فروخته است.
بعد از رحلت حضرت امام که مؤسسه حفظ آثار امام تأسیس شد، هرچه دنبال آن بلیزر گشتیم پیدایش نکردیم. بعد از آقای مجمعالصنایع دو دست خرید و فروش شده بود، ولی خریدار سوم را پیدا نکردیم و نیروی انتظامی و راهنمایی رانندگی به جایی نرسیدند. البته، الان بلیزری را در مجموعه مرقد مطهر نگهداری میکنند که خیلی شبیه همان بلیزر است، ولی آن ماشین نیست.»
*جام جم