کارگردان مستند «آقای نخست وزیر» با اشاره به اینکه مستند تاریخی در واقع مستند عبرت پژوهی تاریخی است گفت: احساس می کردم دیدن این فیلم برای آقای ظریف خیلی خوب است، بخاطر شباهت های زیادی که بین ایشان و دکتر مصدق وجود داشت اما متاسفانه ایشان درخواست ما را نپذیرفتند.
شهدای ایران: دوران مبارزات ملیشدن صنعت نفت تا کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از پرتلاطم ترین دورههای تاریخ معاصر ایران است. محمدرضا امامقلی کارگردان جوانی است که در فیلم مستند «آقای نخستوزیر» به این دوران پرداخته و سعی کرده روایتی بیطرفانه از نخستوزیری دکتر محمد مصدق ارائه دهد؛ روایتی که به گفته خود وی برای وضعیت امروز جامعه ایران درسآموز است.
تولید مستند جذاب بویژه وقتی قرار است بخشی از تاریخ مبهم سالهای پیش را روایت کند، کاری است بسیار دشوار و طاقتفرسا. از پژوهش و رسیدن به یک متن جذاب و مخاطبپسند تا پیدا کردن آرشیو فیلم آن سالها باعث میشود که این مسیر برای سازندگان مستند ناهموار شود.
با این حال امروز شاهد تولید مستند موفق «آقای نخستوزیر» هستیم؛ مستندی که توانسته تمجیدهای فراوانی را از جانب چهرههای مختلف فرهنگی و سیاسی جلب کند و بابت روایت بیطرفانه و عبرتآمیزش از روزهای زندگی دکتر محمد مصدق مورد تقدیر قرار گیرد. به بهانه اکران این فیلم در بخش هنر و تجربه با محمدرضا امامقلی، کارگردان این اثر، صحبت کردهایم.
چه شد که دوران نخستوزیری دکتر مصدق را برای ساخت این مستند انتخاب نمودید و چه کردید که این روایت با نمونههایی از این دست که پیش از این شنیده یا دیده بودیم، متفاوت باشد؟
مستند «آقای نخستوزیر» مسألهمحور است و ما از ابتدا این مأموریت را برای خودمان تعریف کردیم که در این کار در رابطه با تاریخ معاصر مخصوصاً دورهای که کمتر درباره آن صحبت شده است، حرف بزنیم.
امروزه دیگر برای همه ما مسجل شده که بازخوانی تاریخ اهمیت ویژهای دارد و کارکرد فیلم مستند تاریخی نیز همین است. در واقع این نوع مستند عبرتپژوهی تاریخی است و در اصل بازخوانی بخشی از تاریخ است که به درد این روزهای جامعه بخورد. چون به نظرم شباهتهای زیادی بین فضای تاریخی آن دوران و شرایط امروزمان وجود دارد. بخشی که برای بهتصویرکشیدنش در این مستند انتخاب شد، نهضت صنعت نفت و شخص دکتر مصدق نخستوزیر آن برهه بود.
طبعاً این قضیه به اندازه کافی مهم است که برای یک مستندساز دغدغه درست کند که بخواهد در فیلمش از چنین چیزی صحبت نماید و مخاطبانش آن را مرور کنند؛ هرچند شاید بشود چراغ کوچکی را برای گرفتن تصمیمات مهم در آینده روشن کند.
از چه مستندات و منابع تحقیقاتی برای نوشتن فیلمنامه و ساخت این فیلم استفاده کردید؟
ما سعی کردیم که برای پژوهش کار تمام آرا و نظرات از قبیل کتابها و یادداشتها را جمعآوری کنیم. البته صحبتکردن با کسانی که تا به آن زمان در این زمینه فعالیت کرده بودند هم جزو کار ما بود. در تمام طول کار سعی ما این بود که پژوهشمان سوگیری نداشته باشد یعنی در کار پژوهشیمان صرفاً به یک سری منابع خاص که متعلق به یک جریان یا جناح خاص باشد، مراجعه نکنیم. بنابراین سعی شد تا از تمام منابع از حیث دیدگاههای مختلف استفاده شود.
بخش عمده فیلم از آرشیو و مصاحبهها تشکیل میشود آنچه از آرشیوها استفاده شده هم بخشی از آنها تا به حال منتشر نشده و یک سری هم که منتشر شده با این طبقهبندی و تنظیم نبوده است. حتی از آثاری که در خارج از کشور معرفی شده بود مثل نشریه «تایمز» هم استفاده کردیم تا روایتمان یک نقد بیطرفانه باشد.
هر چند امروزه و در بحث رسانه قطعاً بیطرفی محض وجود ندارد اما تلاش داشتیم بیان و نقد ما منصفانه باشد. طبیعتاً هم نظراتمان در این فیلم متجلی است. در هر حال نظرمان این بوده که این سوگیری جانبدارانه و اینکه باعث سود بردن جریان خاصی باشد را نداشته باشیم.
شاهد این ادعا نیز آن است که ما در این فیلم از هیچ تحلیلگر سیاسی استفاده نکردهایم و صرفاً با کسانی صحبت شده که خودشان در جریان این اتفاقات بودهاند.
فیلم شما کار خلاقانه و بدیعی است. کمی درباره شیوه روایی آن بگویید.
این مستند در گونه مستندات توصیفی طبقهبندی میشود. در «آقای نخستوزیر» سعی شده که بخش مذاکرات نفت؛ فراز و فرودهای حضور هیأتهای آمریکایی و انگلیسی؛ تحریمهایی که علیه ایران شد؛ سیاست اقتصاد ملی که در آن برهه اتخاذ شد؛ فرایندی که به کودتای ۲۸ مرداد و ورود افراد ذی نفوذ آمریکاییها تا طرحریزی عملیات کودتا و اجرای آن منجر شد و... برجسته شود. آن چیزی که در این مستند از اهمیت زیادی برخوردار است، پرداختن به اتفاقاتی میباشد که قبل از کودتا رخ داده و منجر به آن شده است.
در این مستند به جریانساز بودن رسانهها چندان توجهی نشده است. چرا؟
بله، قبول دارم که آنطور که باید، به نقش رسانهها بخصوص رسانههای خارجی در آن زمان خیلی پرداخته نشده است. ولی به هر جهت یکی از منابع تصویری که در این کار از آن استفاده کردهایم، آرشیو روزنامههاست.
ظاهراً از آقای ظریف برای تماشای فیلمتان دعوت کرده بودید!
بله، من احساس کردم که دیدن این فیلم برای آقای ظریف خیلی خوب است به این دلیل که خیلی از رسانهها و افرادی که اظهار نظر کردند، حتی خودشان، شباهتهای زیادی را بین ایشان و دکتر مصدق میدیدند. البته نه به لحاظ جهتگیری کلی بلکه در برخی از منشها و سیاستها خودشان را شبیه دکتر مصدق میدانستند. ما فکر کردیم که بد نیست ایشان این فیلم را ببینند و تاریخ را بار دیگر بازخوانی کنند که متأسفانه ایشان پاسخی به درخواست ما ندادند. البته فیلم برای ایشان ساخته نشده و برای عموم مردم ساخته شده است ولی یک سیاستمدار مردمی بد نیست که در کنار مردم فیلمی را تماشا کنند که به حیطه کاریاش مربوط میشود.
این فیلم برای چه قشری از مخاطبان ساخته شده است؟
قشر نخبه و دانشگاهی در رأس هرم ما قرار دارند ولی سایر اقشار هم میتوانند بیننده این فیلم باشند چون موضوع فیلم خیلی خاص نیست.
*قدس آنلاین
تولید مستند جذاب بویژه وقتی قرار است بخشی از تاریخ مبهم سالهای پیش را روایت کند، کاری است بسیار دشوار و طاقتفرسا. از پژوهش و رسیدن به یک متن جذاب و مخاطبپسند تا پیدا کردن آرشیو فیلم آن سالها باعث میشود که این مسیر برای سازندگان مستند ناهموار شود.
با این حال امروز شاهد تولید مستند موفق «آقای نخستوزیر» هستیم؛ مستندی که توانسته تمجیدهای فراوانی را از جانب چهرههای مختلف فرهنگی و سیاسی جلب کند و بابت روایت بیطرفانه و عبرتآمیزش از روزهای زندگی دکتر محمد مصدق مورد تقدیر قرار گیرد. به بهانه اکران این فیلم در بخش هنر و تجربه با محمدرضا امامقلی، کارگردان این اثر، صحبت کردهایم.
چه شد که دوران نخستوزیری دکتر مصدق را برای ساخت این مستند انتخاب نمودید و چه کردید که این روایت با نمونههایی از این دست که پیش از این شنیده یا دیده بودیم، متفاوت باشد؟
مستند «آقای نخستوزیر» مسألهمحور است و ما از ابتدا این مأموریت را برای خودمان تعریف کردیم که در این کار در رابطه با تاریخ معاصر مخصوصاً دورهای که کمتر درباره آن صحبت شده است، حرف بزنیم.
امروزه دیگر برای همه ما مسجل شده که بازخوانی تاریخ اهمیت ویژهای دارد و کارکرد فیلم مستند تاریخی نیز همین است. در واقع این نوع مستند عبرتپژوهی تاریخی است و در اصل بازخوانی بخشی از تاریخ است که به درد این روزهای جامعه بخورد. چون به نظرم شباهتهای زیادی بین فضای تاریخی آن دوران و شرایط امروزمان وجود دارد. بخشی که برای بهتصویرکشیدنش در این مستند انتخاب شد، نهضت صنعت نفت و شخص دکتر مصدق نخستوزیر آن برهه بود.
طبعاً این قضیه به اندازه کافی مهم است که برای یک مستندساز دغدغه درست کند که بخواهد در فیلمش از چنین چیزی صحبت نماید و مخاطبانش آن را مرور کنند؛ هرچند شاید بشود چراغ کوچکی را برای گرفتن تصمیمات مهم در آینده روشن کند.
از چه مستندات و منابع تحقیقاتی برای نوشتن فیلمنامه و ساخت این فیلم استفاده کردید؟
ما سعی کردیم که برای پژوهش کار تمام آرا و نظرات از قبیل کتابها و یادداشتها را جمعآوری کنیم. البته صحبتکردن با کسانی که تا به آن زمان در این زمینه فعالیت کرده بودند هم جزو کار ما بود. در تمام طول کار سعی ما این بود که پژوهشمان سوگیری نداشته باشد یعنی در کار پژوهشیمان صرفاً به یک سری منابع خاص که متعلق به یک جریان یا جناح خاص باشد، مراجعه نکنیم. بنابراین سعی شد تا از تمام منابع از حیث دیدگاههای مختلف استفاده شود.
بخش عمده فیلم از آرشیو و مصاحبهها تشکیل میشود آنچه از آرشیوها استفاده شده هم بخشی از آنها تا به حال منتشر نشده و یک سری هم که منتشر شده با این طبقهبندی و تنظیم نبوده است. حتی از آثاری که در خارج از کشور معرفی شده بود مثل نشریه «تایمز» هم استفاده کردیم تا روایتمان یک نقد بیطرفانه باشد.
هر چند امروزه و در بحث رسانه قطعاً بیطرفی محض وجود ندارد اما تلاش داشتیم بیان و نقد ما منصفانه باشد. طبیعتاً هم نظراتمان در این فیلم متجلی است. در هر حال نظرمان این بوده که این سوگیری جانبدارانه و اینکه باعث سود بردن جریان خاصی باشد را نداشته باشیم.
شاهد این ادعا نیز آن است که ما در این فیلم از هیچ تحلیلگر سیاسی استفاده نکردهایم و صرفاً با کسانی صحبت شده که خودشان در جریان این اتفاقات بودهاند.
فیلم شما کار خلاقانه و بدیعی است. کمی درباره شیوه روایی آن بگویید.
این مستند در گونه مستندات توصیفی طبقهبندی میشود. در «آقای نخستوزیر» سعی شده که بخش مذاکرات نفت؛ فراز و فرودهای حضور هیأتهای آمریکایی و انگلیسی؛ تحریمهایی که علیه ایران شد؛ سیاست اقتصاد ملی که در آن برهه اتخاذ شد؛ فرایندی که به کودتای ۲۸ مرداد و ورود افراد ذی نفوذ آمریکاییها تا طرحریزی عملیات کودتا و اجرای آن منجر شد و... برجسته شود. آن چیزی که در این مستند از اهمیت زیادی برخوردار است، پرداختن به اتفاقاتی میباشد که قبل از کودتا رخ داده و منجر به آن شده است.
در این مستند به جریانساز بودن رسانهها چندان توجهی نشده است. چرا؟
بله، قبول دارم که آنطور که باید، به نقش رسانهها بخصوص رسانههای خارجی در آن زمان خیلی پرداخته نشده است. ولی به هر جهت یکی از منابع تصویری که در این کار از آن استفاده کردهایم، آرشیو روزنامههاست.
ظاهراً از آقای ظریف برای تماشای فیلمتان دعوت کرده بودید!
بله، من احساس کردم که دیدن این فیلم برای آقای ظریف خیلی خوب است به این دلیل که خیلی از رسانهها و افرادی که اظهار نظر کردند، حتی خودشان، شباهتهای زیادی را بین ایشان و دکتر مصدق میدیدند. البته نه به لحاظ جهتگیری کلی بلکه در برخی از منشها و سیاستها خودشان را شبیه دکتر مصدق میدانستند. ما فکر کردیم که بد نیست ایشان این فیلم را ببینند و تاریخ را بار دیگر بازخوانی کنند که متأسفانه ایشان پاسخی به درخواست ما ندادند. البته فیلم برای ایشان ساخته نشده و برای عموم مردم ساخته شده است ولی یک سیاستمدار مردمی بد نیست که در کنار مردم فیلمی را تماشا کنند که به حیطه کاریاش مربوط میشود.
این فیلم برای چه قشری از مخاطبان ساخته شده است؟
قشر نخبه و دانشگاهی در رأس هرم ما قرار دارند ولی سایر اقشار هم میتوانند بیننده این فیلم باشند چون موضوع فیلم خیلی خاص نیست.
*قدس آنلاین