شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۱۷۰۲۹
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۵
تروریست های گروه موسوم به "جیش الاسلام " همچنان در حال حمله به اهالی حلب هستند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از العالم عناصر اين گروه تروریستی در این حملات از موشک های دست ساز(فیل) استفاده می کنند و آنها را روی سر مردم شهر حلب فرو می ریزند.

تروریست‌ها در حال بارگذاری موشک‌‌ دست‌ساز+عکس

تروریست ها تا کنون شمار زیادی از شهروندان سوری در حلب اعم از زنان و کودکان را به شهادت رسانده اند و حملات ضد بشری آنان به مناطق مسکونی حلب همچنان ادامه دارد.

تروریست‌ها در حال بارگذاری موشک‌‌ دست‌ساز+عکستروریست‌ها در حال بارگذاری موشک‌‌ دست‌ساز+عکس
انتشار یافته: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
0
0
سازمان جاسوسی آمریکا: ما داعش را نابود میکنیم

تروریسم جنایتکارشماره یک ضد تروریست جنایتکاردرجه یک.
جنایتکارشماره یک ضد جنایتکاردرجه یک
سازمان جاوسی آمریکا وداعش برای یکی هستند وهم سگ های شکارچی کنگره آمریکا جنایتکارشماره یک هستند.
غده سرطانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
0
0
گزارش ویژه؛
چرا رژیم اسرائیل «غده سرطانی» لقب گرفته است + تصاویر
خاستگاه صهیونیسم کجا و روند تکامل آن چگونه بوده است؟ چگونه طی یک قرن صهیونیست‌ها نفوذی غیرقابل وصف در جهان پیدا کرده اند؟ چرا صهیونیسم خطری برای تمام بشریت است؟ از حوزه‌های مختلف فعالیت‌های ضد بشری صهیونیست‌ها چقدر اطلاع دارید؟
تاریخ: ۱۹ تير ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۸
صهیونیسم و رژیم جعلی برآمده از این ایده شوم، نه تنها دشمن شماره یک مردم فلسطین و مسلمانان جهان بوده است، بلکه اقدامات ضد بشری صهیونیست‌ها در سراسر جهان، خطری برای کل بشریت به شمار می‌رود و به درستی «غده سرطانی» نام گرفته است؛ چه اینکه، همانند بیماری مهلک سرطان که سلول‌های سرطانی تمام اعضای بدن را آلوده کرده و در نهایت مرگ انسان را رقم می‌زند، در هر حوزه‌ای از نظام بین‌الملل که می‌نگریم، اثری از غده چرکین اسرائیل و جنایت‌ها و شومی آن به چشم می‌خورد. از فلسطین تا قلب اروپا و آمریکا و آفریقا و ... ردپای این جغد شوم به چشم می‌خورد. تهدیدی که امروز خطر آن حتی بنیانگذاران و طراحان اولیه ایده صهیونیسم را تهدید می‌کند و به دردسری خودساخته برای آن‌ها تبدیل شده است:
«در اینجا مایلم پندى خیرخواهانه به سیاستمداران آمریکائى که تاکنون همواره به عنوان مدافع و پشتیبان رژیم صهیونیستى در صحنه حاضر شده‌اند، بدهم: این رژیم تاکنون براى شما دردسرهاى بیشمار داشته است؛ چهره‌ى شما را در میان ملتهاى منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شریک جنایات صهیونیستهاى غاصب معرفى کرده است؛ هزینه‌هاى مادى و معنوى که در طول سالهاى متمادى از این رهگذر به دولت و ملت آمریکا تحمیل شده است، سرسام‌آور است؛ و احتمالاً در آینده اگر همین روش ادامه یابد، هزینه‌هاى شما سنگین‌تر هم خواهد شد. بیائید به پیشنهاد جمهورى اسلامى درباره‌ى همه‌پرسى بیندیشید و با تصمیمى شجاعانه، خود را از گره ناگشودنى کنونى نجات دهید. بى‌شک مردم منطقه و همه‌ى آزاداندیشان گیتى از این اقدام استقبال خواهند کرد.» (رهبر معظم انقلاب)

پس از گذشت بیش از یک قرن از ظهور صهیونیسم، جنایات صهیونیست‌ها دیگر محدود به کشتار مردم بی دفاع و اشغال سرزمین آنها نیست. عرصه فرهنگ، اقتصاد، اجتماع، رسانه نیز امروز با نفوذ قدرت و ثروت معدود صهیونیست‌ها اکنون به ابزاری برای پیشبرد اهداف صهیونیست‌ها و شکل‌دهی به جهان امروز براساس نظریات برآمده از صهیونیسم است.
نظریه صهیونیسم را اولین بار تئودور هرتزل روزنامه‌نگار یهودی اتریشی الاصل، با پشتیبانی پنهان مایر روچیلد، مطرح ساخت و آن حمایت از تشکیل یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین بود. وی با نگارش کتابی به نام "دولت یهود" با سرمایه‌گذاری روچیلد، نظریه جمع شدن یهودیان جهان تحت حاکمیت یک دولت را مطرح کرد.

هرتزل با استفاده از نام یکی از بلندی های بیت المقدس به نام "صهیون"، ایده خود را صهیونیسم نام گذارد.
یکی از ابهامات اصلی طرح نظریه سرزمین مقدس یهود، آتئیست بودن هرتزل و تضاد آشکار اعتقادی و نظری است. پس از انتشار این کتاب، اولین کنگره آژانس یهود در سال 1897 در شهر بال سوئیس برگزار می‌شود. هرتزل در همین سال‌ها پیش‌بینی می‌کند که 50 سال دیگر دولت یهودی تأسیس شود! و تقریبا 50 سال پس از کنفرانس بال، پیش‌بینی بی‌نظیر تاریخی! هرتزل روزنامه‌نگار به واقعیت تبدیل می‌شود و اعلامیه تشکیل اسرائیل در 14 مه 1948 توسط بن گورین رئیس آژانس یهود خوانده می‌شود.
شایعه خرید زمین از فلسطینیان
پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی و تجزیه آن، بخش‌هایی از سرزمین فلسطین تحت کنترل نیروهای انگلستان که متشکل از برخی ساختمان‌های اداری بنا شده بود، به صهیونیست‌ها واگذار شد. سرمایه‌داران صهیونیست با خرید این زمین‌ها و نقل مکان به فلسطین، برای فریب زمین‌داران بزرگ عرب دست به کار شدند که در همین زمان مجمع علمای فلسطین فتوای حرام بودن فروش زمین به یهودیان را صادر کرد.


سیر اشغال سرزمین فلسطین از سال 1946 تا 2011
مجموع زمین‌های واگذار شده از سوی انگلستان به یهودیان 5 تا 7 درصد سرزمین فلسطین بود که در اختیار یهودیان قرار گرفت. اما در سال های پس از آن، با پیشروی و غصب زمین های اطراف با حمایت انگلستان، روند اشغال تدریجی فلسطین آغاز شد.
صهیونیسم؛ یک قرن جنگ افروزی، اشغال و کشتار


استفاده اسرائیل از بمب‌های حاوی فسفر سفید در حمله به غزه
جنایات صهیونیست‌ها و کشتارهای انجام شده در راه رسیدن به دولت یهودی حتی بر سرسخت‌ترین حامیان صهیونیسم نیز پوشیده نیست. از زمان ورود یهودیان به سرزمین فلسطین، روند تدریجی اشغال آغاز شد. در ابتدا شکل اشغال بگونه‌ای دیگر بود. مهاجران اولیه به سرزمین‌های تحت کنترل انگلستان تلاش کردند زمین‌های اطراف خود را با پیشنهاد قیمت‌های گزاف خریداری کنند. اما با مخالفت و فتوای علمای فلسطینی این توطئه چندان توفیقی نداشت. پس از آن، با حمایت نیروی نظامی انگلستان، اشغال زمین‌ها و بیرون راندن صاحبان آن با توسل به زور، آغاز شد و رفته رفته شکل سازمان‌یافته‌تر و آشکارتری به خود گرفت.

رژیم صهیونیستی از زمان شکل گیری تا به امروز 14 جنگ بزرگ با همسایگان و با ساکنان سرزمین اشغال شده فلسطین به راه انداخته است. علاوه بر این 14 جنگ که از جنگ 1948 اعراب و اسرائیل تا جنگ 33 روزه و 22 و هشت روزه و 51 روزه را شامل می‌شود، اسرائیل جنگی دائمی را علیه فلسطینیان آغاز کرده که تا به امروز ادامه داشته است. ده‌ها هزار کشته و صدها هزار مجروح و آواره حاصل 67 سال اشغال و تجاوز این رژیم بوده است.
اقتصادی جهانی در سیطره صهیونیسم
از آنجا که ایده صهیونیسم، حمایت از یهودیان برای تشکیل دولتی مستقل است، صهیونیست‌ها با عملکردی هوشمندانه، طی یک قرن گذشته، جایگاه خود را در مراکز ثروت و قدرت جهانی تثبیت کرده‌اند و از این طریق سعی دارند ضمانتی برای بقای دولت صهیونیستی باشند.
بدون شک بزرگترین سرمایه داران جهان صهیونیست‌ها هستند. نام مایر روچیلد به عنوان اولین سرمایه‌دار یهودی قرن 18 به چشم می‌خورد. خاندان روچیلد، خانواده‌ای اصالتا یهودی و از حامیان اصلی تشکیل دولت اسرائیل بوده اند و سیطره آن ها بر سیستم اقتصادی جهان تا امروز ادامه داشته است. بسیاری از بانک ها معتبر اروپایی و آمریکایی، در گروه بانک های خاندان روچیلد قرار دارند که همگی در نهایت با تعهد به حمایت از صهیونیسم و دولت برآمده از آن در حال فعالیت هستند و از جمله تامین کنندگان مالی این رژیم از ابتدا تا کنون بوده اند. بانک‌های گروه روچیلد در کشورهای مختلف اما با هدفی مشترک در حال فعالیت هستند.


مایر روچیلد بنیانگذار نظام بانکداری روچیلد
براساس گزارش های منتشر شده، خانواده روچیلد بطور مستقیم و غیر مستقیم، نیمی از سیستم مالی بین المللی را در اختیار دارند و یا به بیان ساده تر، نیمی از ثروت جهانی متعلق به این خاندان است اما هیچگاه نامی از هیچ یک از روچیلدها به عنوان ثروتمندترین افراد جهان برده نشده است.
به جز خانواده روچیلد، افراد سرشناس صهیونیست دیگری نیز در رأس مراکز مهم تصمیم گیری و اقتصادی آمریکا و جهان قرار دارند. نام و سمت برخی از سرشناس ترین این صهیونیست ها در ادامه ذکر شده است:
پل وولفویتز: رئیس بانک جهانی
از پل وولفویتز با عنوان "معمار جنگ عراق" یاد می شود. او پیش از حملات 11 سپتامبر و در دولت بوش به سمت معاونت وزارت دفاع منصوب شد و یکی از طراحان اصلی حمله آمریکا به عراق بود.
خانواده وولفویتز از یهودیان مهاجر لهستانی الاصل بودند که پس از جنگ جهانی اول از لهستان گریخته و به آمریکا مهاجرت کرده بودند. پدر پل وولفویتز، جاکوب (یعقوب) وولفویتز، مدعی است که بقیه اعضای خانواده وی در هولوکاست یهودیان در جنگ جهانی دوم کشته شده اند.


پل وولفویتز معمار جنگ عراق
وولفویتز در سال 1986 به سمت سفیر ایالات متحده در اندونزی منصوب شد. در آن زمان بدلیل انتصاب یک سفیر یهودی در بزرگترین کشور اسلامی، بسیاری وی را نماینده یهودیان در بزرگترین کشور اسلامی نامیدند. وی در سال 2002 در جمع صهیونیست ها در گردهمایی "همبستگی ملی برای اسرائیل" در واشنگتن به نمایندگی از جورج بوش سخنرانی کرده و به آن ها اطمینان داد آمریکا در هر شرایطی و حتی به تنهایی در کنار اسرائیل خواهد بود.



پل ولفویتز در دوران بازنشستگی به حمایت از اسرائیل و کمک مالی به این رژیم پرداخت
بن شالوم برنانکی: رئیس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا)
بن برنانکی در خانواده ای یهودی متولد شد و در رشته اقتصاد دانشگاه هاروارد تحصیل کرده است. خانواده برنانکی پیش از ورود فرزندشان به دانشگاه هاروارد نسبت به اینکه او هویت یهودی خود و آرمان های یهودیان را فراموش کند بسیار نگران بودند.

برنانکی در زمان بوش جانشین "آلن گرین اسپن" صهیونیست کهنه کار و رئیس پیشین بانک مرکزی آمریکا شد
گرین اسپن از سال 1987 تا 2006 رئیس بانک مرکزی آمریکا بود
فدرال رزرو همان بانک مرکزی آمریکاست که تمام سیاست های پولی و اقتصادی این کشور را تدوین و کنترل می کند. در حقیقت شاهرگ نظام بانکی و اقتصاد آمریکا در دست یک یهودی صهیونیست قرار دارد.
لری میشل – رئیس موسسه سیاست های اقتصادی آمریکا – معاون: راس آیزنبری
یکی از موسسه های مهم و تاثیرگذار و تصمیم ساز در جهت دهی به نظام بانکی و اقتصاد آمریکا که به همراه بانک مرکزی، اقتصاد آمریکا را هدایت می کنند.
ریچارد دنزیگ: مرکز ارزیابی های راهبردی و بودجه، مرکز امنیت نوین آمریکا


ریچارد دنزیگ مدیر چند اندیشکده تصمیم ساز اقتصادی و امنیتی
دنزیگ در دولت کلینتون به عنوان هفتاد و یکمین وزیر نیروی دریایی این کشور منصوب شد. در دولت اوباما نیز ریاست مرکز امنیت نوین آمریکا نیز به دنزیگ سپرده شد.
رام اسرائیل امانوئل - رئیس کارکنان کاخ سفید (2010-2008): امانوئل یهودی الاصل مقیم آمریکا از جمله مقامات آمریکایی دارای تابعیت دوگانه آمریکایی - اسرائیلی است. در زمان جنگ اول خلیج فارس وی از خدمت در ارتش آمریکا سر باز زد و در جایگاه یک نظامی ارتش اسرائیل خدمت کرد.

رام اسرائیل امانوئل از اعضای "آیپک" لابی صهیونیست ها در آمریکاست
پدر وی بنجامین امانوئل از جمله صهیونیست هایی بود که در بیت المقدس اشغالی علیه فلسطینیان عملیات تروریستی اجرا می کردند. وی و گروه تروریستی موسوم به "ایرگون" یکی از عوامل اصلی در پاکسازی نژادی مناطق فلسطینی نشین در سرزمین های اشغالی بودند.
"رام" یکی از اعضای لابی صهیونیست ها - آیپک - در آمریکاست.
برای مشاهده لیست کامل این افراد به لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.veteranstoday.com/2011/06/07/zionist-washington-ensuring-the-end-of-america

بانک صهیونیستی گلدمن ساکس و نفوذ در دولت اوباما
پیتر شوایزر رئیس موسسه "مسئولیت های دولت" و ویلیام جی کیسی از پژوهشگران دانشگاه استنفورد و اندیشکده هوور در ارتباط با فساد مالی وال استریت که عمدتا متشکل از بانک ها و موسسات مالی وابسته به صهیونیست هاست معتقدند این بانک ها با پرداخت میلیون ها دلار کمک بلا عوض به دولت اوباما، مصونیت قضایی را برای خود خریده اند.

گری کوهن مدیر اجرایی و لوید بلنکفین رئیس هیئت مدیره گلدمن ساکس
بطور مثال، بانک گلدمن ساکس، از بزرگترین بانک های آمریکایی، تا کنون از پیگیری ها و رسیدگی به اتهام فساد مالی و تشدید بحران اقتصادی در امان مانده است. در حالی که آمریکا شدیدترین بحران اقتصادی تاریخ خود را تجربه کرده و می کند، تا کنون هیچ یک از موسسات مالی، بانک ها و مراکز بزرگ اقتصادی این کشور در ارتباط با این بحران مورد تحقیق قرار نگرفته اند.
در سال 2008 مقامات ارشد گلدمن ساکس از مهمترین هواداران اوباما برای پیروزی در رقابت های انتخاباتی بودند و بیش از یک میلیون دلار به مبارزات انتخاباتی اوباما کمک مالی کردند.
در سال 2011 کمیته تحقیق سنای آمریکا در گزارشی از فعالیت های مشکوک گلدمن ساکس و تاثیر آن بر بحران اقتصادی پرده برداشت. با انتشار این گزارش، مدیران این بانک دست به کار شده و میلیون ها دلار به کمپین انتخاباتی 2012 اوباما کمک کردند.
پس از آن وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد تحقیق و پیگری پرونده گلدمن ساکس را متوقف کرده است.
کارشناسان اقتصادی و رسانه های آمریکا معتقدند گلدمن ساکس با هزینه کردن میلیون ها دلار در دولت اوباما، ریاست جمهوری اوباما و اختیارات وی را خریداری کرده است!

بانک گلدمن ساکس را دو یهودی آلمانی الاصل به نام های مارکوس گلدمن و دامادش ساموئل ساکس در سال 1869 در نیویورک تشکیل دادند و در همان سال وارد بازار بورس نیویورک شدند.



ساموئل ساکس و مارکوس گلدمن بنیانگذاران بانک گلدمن ساکس

امروزه رسانه‌های آمریکایی در مورد نفوذ گلدمن ساکس در اقتصاد آمریکا، به طور کنایه آمیزی وزارت خزانه داری ایالات متحده را "وزارت خزانه‌داری گلدمن ساکس" می نامند.
صهیونیسم؛ فحشاء و قاچاق انسان
براساس گزارش های منتشر شده از سوی سازمان ملل، اسرائیل یکی از اصلی ترین و بزرگترین مراکز قاچاق انسان و برده گی جنسی زنان است. صهیونیست ها در قاچاق زنان جویای کار به اسرائیل رکورد دار هستند و سالانه تا 5 هزار زن در دام آگهی های استخدام و کار صهیونیست ها افتاده و قربانی تجارت فحشاء می شوند. فاحشگی در سرزمین های اشغالی مورد حمایت قانون است.
زنان از کشورهای چین، رومانی، ترکیه، اوکراین، کشورهای آفریقایی و شرق آسیا معمولا با مشاهده تبلیغات ادامه تحصیل و کار و به امید شرایط بهتر زندگی، گرفتار باندهای صهیونیستی قاچاق انسان می شوند.


دهها هزار زن هم اکنون در سرزمین های اشغالی قربانی برده گی جنسی صهیونیست ها هستند
پاسپورت این زنان به محض ورود گرفته شده و دیگر اجازه بازگشت به کشورشان را ندارند

صهیونیسم در آفریقا؛ جنگ داخلی و تجزیه کشورها
در مورد نفوذ صهیونیسم در آفریقا و بویژه سودان و اتیوپی ذکر جمله ای از "آوی دیچر" وزیر پیشین امنیت داخلی این رژیم رمزگشای بسیاری از تحرکات اسرائیل در آفریقاست.
دیچر در سخنرانی خود در موسسه امنیت ملی اسرائیل گفت: "از زمان استقلال سودان در اواسط دهه 50 میلادی، بسیاری از کارشناسان اسرائیلی این بحث را مطرح کردند که نباید به سودان اجازه داد تا به دشمن جدید اسرائیل در جهان عرب تبدیل شود."
مثلث اریتره، اتیوپی و سودان از جمله کشورهایی هستند که همواره چشم طمع اسرائیل به منابع آن ها بوده است. نفوذ اسرائیل در سودان جنوبی و در میان سران قبایل عمدتا لائیک و مسیحی آن و دامن زدن به اختلافات و جنگ داخلی از طریق تحریک و تجهیز شورشیان، در نهایت به تجزیه سودان انجامید. اسرائیل و آمریکا جزء اولین کشورهایی بودند که اعلام استقلال سودان جنوبی را به رسمیت شناخته و از آن حمایت کردند.
براساس آمارهای رسمی ارائه شده از سوی سازمان ملل، در جریان جنگ های داخلی سودان نزدیک به یک میلیون نفر کشته و بیش از چهار میلیون نفر نیز آواره شدند.

مهاجران اتیوپیایی در جستجوی کار وارد اسرائیل شده و قربانی تبعیض نژادی شده اند
در حال حاضر ده ها هزار تبعه سودان و اتیوپی در اسرائیل و در شرایط بد اقتصادی - اجتماعی روزگار می گذرانند. سیاهپوستان این کشورها با مهاجرت به اسرائیل برای کار، اکنون قربانی بدترین تبعیض های نژادی در سرزمین های اشغالی هستند و پس از یهودیان اشکنازی و سفاردی، به عنوان شهروند درجه سه با آنان رفتار می شود.

سیلواکر میاردیت رئیس جمهور سودان جنوبی پس از به نتیجه رسیدن پروژه صهیونیستی تجزیه سودان به دیدار از اسرائیل شتافت
از سوی دیگر اسرائیل چشم به منابع و ثروت های این دو کشور آفریقایی دوخته است. بسیاری از بخش های کشاورزی، آبیاری و صنعت و معدن این دو کشور توسط پیمانکاران اسرائیلی اداره می شود و سهم مردم عمدتا فقیر این دو کشور از ثروت های ملی خود تا کنون به دست صهیونیست ها به یغما رفته و می رود.
پس از تشکیل سودان جنوبی "الون لئیل" از مقامات پیشین وزارت خارجه اسرائیل هدف از تلاش صهیونیست ها برای تجزیه سودان را اینگونه بیان کرد: "کشور سودان دشمن ما بود و در این راستا با حمایت از سودان جنوبی به تجزیه آن کمک کردیم و امروز نتیجه آن را با حمایت کشور جدید التاسیس از خود می بینیم. هدف اسرائیل نفوذ در قاره سیاه و استفاده از این برگ برنده در روابط با مصر بود که رود نیل را به عنوان موضوعی استراتژیک برای خود تصور می کرد."

آفریقا همواره یکی از قطب های ثابت حمایت از ملت فلسطین بوده که همواره در محکومیت جنایات و تجاوز اسرائیل پیشگام بوده و خاری در چشم اسرائیل شده بود. اما با تجزیه سودان در سکوت دیگر کشورهای عربی - اسلامی این منطقه، پرده هایی از نقشه شوم اسرائیل برای کشورهای این قاره نمایان شد. توطئه ای که پیش از این در مورد کشور اریتره نیز به اجرا در آمد و اتیوپی نیز هم اکنون به زمین بازی صهیونیست ها تبدیل شده است.

در سال 1965 موشه دایان با سفر به سودان و اریتره، به توافق اولیه برای ایجاد پایگاه نظامی در مرز این دو کشور دست یافت. یکی از دلایل عمده نفوذ اسرائیل در مثلث اریتره، اتیوپی و سودان، گرفتن اهمیت استراتژیک نیل از مصر و ایجاد عمق استراتژیک و حیاط خلوت در قاره آفریقا و استفاده از ظرفیتهای این قاره در پیش برد اهداف شوم جهانی خود است.


جنایت‌های سران رژیم صهیونیستی
آریل شارون معدوم، بطور رسمی قتل و کشتار را از 13 سالگی آغاز کرد! در همان زمان عضویت در هاگانا شارون فلسطینیان بسیاری را در جریان تصرف زمین هایشان به قتل رساند.
منفجر کردن 41 خانه به همراه ساکنان آن در روستای القبیه و قتل عام 70 فلسطینی – عمدتا زن و کودک – از اولین قتل عام های شارون محسوب می شود.


اما این ننگ بشریت در ادامه حیات سیاسی خود در سمت های وزیر شهرک سازی و وزیر جنگ و در نهایت نخست وزیری، جنایتی را در تاریخ ثبت کرد که دیگر کشتارهای وی در زمان عضویت در ارتش و فرماندهی های متعدد نظامی اش چندان به چشم نمی آید.

کشتار دیر یاسین؛ جنایتی دیگر از شارون و هاگانا
دیر یاسین نام دهی کوچک در نزدیکی بیت المقدس می‌باشد. تعداد ساکنان این ده در سال 1948 نزدیک به 700 نفر بود. در روز 10 آوریل این سال، این ده شاهد هجوم 3 گروه مسلح به نام ارگون به سرکردگی مناخیم بگین، گروه شتیرن به سرکردگی اسحاق شامیر و گروه هاگانا به سرکردگی دیوید بن گوریون بود. در این یورش که با مقاومت ساکنان ده همراه بود 250 نفر که بیشتر آنها را زنان، کودکان و سالمندان تشکیل می‌داد کشته شدند. همچنین در این حمله فجایع دیگری از جمله تجاوز جنسی، مثله کردن، پاره کردن شکم زنان باردار و منفجر کردن منازل نیز رخ داد .

شارون در سال 1956 فرمانده تیپ زرهی ارتش اسرائیل شد و به درجه ژنرالی ارتقاء یافت. پس از جنگ شش روزه، با پیوستن به حزب لیکود، وارد عرصه سیاست شد و به عضویت کنیست – پارلمان – این رژیم در آمد. در زمان نخست وزیری اسحاق رابین، شارون به لطف سابقه درخشان کشتار و اشغال، مشاور نظامی وی شد.
کشتار صبرا و شتیلا ننگی ابدی برای اسرائیل
حادثه هولناک کشتار صبرا و شتیلا که عنوان "قصاب صبرا و شتیلا" را نیز برای شارون به همراه داشت، از تکان دهنده ترین جنایات وی است.

زنان و کودکان عمده ترین قربانیان نسل کشی صبرا و شتیلا بودند

پس از ناکامی تلاش صهیونیست ها برای واداشتن لبنان به صلح و خروج اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین، اسرائیل بیروت را به خاک و خون کشید و بشیر جمایل، رهبر فالانژیست ها – مسیحیان مارونی لبنان- را به عنوان رئیس جمهور لبنان منصوب کردند. اما کمتر از 3 هفته، در انفجار دفتر حزب فالانژ، وی و بسیاری از مقامات این حزب کشته شدند.
پس از این انفجار، نیروهای رژیم صهیونیستی اردوگاه آورگان فلسطینی در جنوب بیروت که بیش از 30 هزار فلسطینی و لبنانی در آن سکونت داشتند، به محاصره خود در آورند.
نظامیان صهیونیست به فرماندهی آریل شارون به همراه شبه نظامیان مسیحی فالانژ، با محاصره این اردوگاه، سعی داشتند نیروهای سازمان آزادی بخش فلسطین را که دستاوردهای بسیاری را کسب کرده و تهدیدی برای اسرائیل بودند متلاشی کنند و لبنان را به منطقه امن اسرائیل تبدیل کنند.

حمله به اردوگاه روز 16 سپتامبر 1982 – 25 شهریور 1361 – آغاز شد. حمله ای که ظرف 38 ساعت فاجعه ای باور نکردنی رقم زد. 3300 آواره فلسطینی و لبنانی به وحشیانه ترین شکل ممکن به قتل رسیدند.
آغاز عملیات با ورود شبه نظامیان فالانژ به اردوگاه و حمایت نظامیان صهیونیست کلید خورد. سپس با ورود صهیونیست ها کشتارها به اوج خود رسید.
گفته های بازماندگان فاجعه صبرا و شتیلا بیانگر اوج خوی درندگی صهیونیست هاست.

به گفته برخی از این بازماندگان، ابتدا کشتارها با سلاح های سرد نظیر چاقو و تبر به فجیع ترین شکل ممکن آغاز شد. صهیونیست ها و فالانژیست ها با ورود به خانه های آورگان، به طرزی وحشیانه با بریدن سر و اعضای بدن فلسطینیان آن ها را به قتل می رساندند. به زنان و دختران پیش از کشتن آن ها بارها تجاوز می کردند و سپس آن ها را به قتل می رساندند.
کشتن زنان باردار و دریدن شکم های آن ها، زنده زنده سوزاندن کودکان و ذبح آن ها از جمله خاطرات تلخ بازماندگان این واقعه است.
دیوید هرست، نویسنده کتاب " تفنگ و شاخه زیتون؛ ریشه های ناآرامی ها در خاورمیانه" که به عنوان خبرنگار در زمان نسل کشی صبرا و شتیلا در بیروت حضور داشت، مشاهداتش را اینگونه در کتاب خود آورده است:


کتاب تفنگ و شاخه زیتون نوشته دیوید هرست
اولین واحد شامل 150 شبه نظامی فالانژیست از در اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند. قتل عام به مدت 38 ساعت شروع شد و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائیلی ها ادامه داشت: آنها به زور وارد خانه های مردم شده و فلسطینی های در خواب را به رگبار مسلسل بستند. فالانژ ها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه می دادند چشم هایشان را درمی آوردند، زنده زنده پوستشان را می کندند، شکم ها را می دریدند، به زنان و دختران گاه بیش از 6 بار تجاوز می کردند و بعد سینه هایشان را می بریدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمی آوردند. بچه ها را از وسط دو شقه می کردند و مغزشان را به دیوار می کوبیدند. در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را بر روی تخت خود کشتند. دست بعضی را به ماشین می بستند و در خیابان ها می کشیدند، دست های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد. اجساد مردم تا چند روز بر زمین مانده بود و گربه ها از گوشت آنها می خوردند و آنقدر وحشی شده بودند که به مردم زنده نیز حمله می کردند زیرا به خوردن گوشت انسان عادت کرده بودند.

مقامات ارتش اسرائیل، از جمله ژنرال آموس یارون فرمانده این نیروها در لبنان، بر بالای بام ساختمانی 7 طبقه در 200 متری اردوگاه مستقر شده بودند و از نزدیک بر این فاجعه نظارت می کردند. با وجود اعلام خبر قتل عامل به ژنرال رافائل ایتان رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، وی دستور داد کشتار تا ساعت 8 صبح روز بعد نیز ادامه پیدا کند.
پس از ورود نظامیان به اردوگاه، تانکها و بلدوزرها نیز وارد اردوگاه شده و مناطقی را که نظامیان ترک کرده بودند به گلوله بسته و سپس با بولدوزر صاف می کردند. با نزدیک شدن به ساعات پایانی عملیات، بولدوزرها با حفر گورهای دسته جمعی، بسیاری از قربانیان را به همراه بسیاری دیگر که هنوز زنده بودند دفن کردند. به همین دلیل نمیتوان تعداد دقیق کشته ها را تخمین زد.

پس از حضور صلیب سرخ در اردوگاه، هیچ یک از کشته ها به عنوان اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین شناسایی نشدند و همگی غیرنظامیان و آوارگانی بودند که در آنجا پناه گرفته بودند.
شارون پس از این نسل کشی، به عنوان مسئول غیر مستقیم در کشتار معرفی شد و مدتی بعد از وزارت جنگ اسرائیل استعفا داد.
وی سپس با رسیدن به پست نخست وزیری، به جنایات خود علیه فلسطینیان ادامه داد.
شارون پس از رسیدن به نخست وزیری، با رفتن به مسجد الاقصی و تحریک فلسطینیان، درگیری های خونینی را میان نظامیان اسرائیلی و فلسطینیان باعث شد که بعدها سرآغاز انتفاضه مسجد الاقصی شد.
کشتار پناهندگان در روستای قانا
روستای قانا در جنوب لبنان در سال 1996 و در جریان جنگ لبنان مقر نیروهای سازمان ملل بود. با حمله جنگنده های اسرائیلی به جنوب لبنان، بسیاری از زنان و کودکان برای در امان ماندن از این حملات به مقر نیروهای سازمان ملل در این روستا پناه بردند. اما نیروهای رژیم صهیونیستی با زیرپا گذاشتن تمام مقررات و حقوق بین المللی و انسانی، این منطقه و ساختمان مورد نظر را زیر آتش سنگین توپخانه ویران کردند. در جریان این عملیات که موسوم به "خوشه های خشم" بود، بیش از 100 نفر که 33 نفر از آن ها کودکان زیر ده سال بودند، به شهادت رسیدند.


قتل مستقیم دو کودک فلسطینی
"جرج اسلویتزر" کارگردان هلندی درباره جنایت صبرا و شتیلا گفته است هنگام حمله نظامی اسرائیل به بیروت، پایتخت لبنان در سال 1982، شارون را مشاهده کرده که با کلت کمری خود دو کودک فلسطینی را در اردوگاه صبرا و شتیلا به قتل رسانده است .
اسلویتزر در مصاحبه با روزنامه فولکس کرانت چاپ هلند گفت: در حالی که کنار وزیر جنگ وقت اسرائیل ایستاده بود مشاهده کرد که وی با کلت کمری خود دو کودک فلسطینی را در فاصله تقریبا 10 متری در بخش ورودی اردوگاه صبرا و شتیلا به قتل رساند.
قتل عام اسرای مصری
در جریان بحران کانال سوئز در سال 1956، نیروهای تحت امر شارون، نزدیک به 300 زندانی غیر مسلح مصری را قتل عام کرده و در گورهای دسته جمعی دفن کردند. روزنامه دیلی تلگراف انگلیس پس از 40 سال از این جنایت شاورن و نیروهای تحت امرش پرده برداشت که در آن زمان تنش های بسیاری در روابط مصر و اسرائیل ایجاد کرد.
ترور رهبران فلسطینی
در زمان نخست وزیری شارون تروریسم دولتی اسرائیل پر رنگ تر شد و ترور رهبران فلسطینی جدی تر در دستور کار این رژیم قرار گرفت.
وی با راه اندازی جوخه های مرگ، سیاست حذف رهبران مقاومت را کلید زد. شارون پس از کناره گیری از پست نخست وزیری نیز فعالیت در این جوخه ها را ادامه داد.


شهیدان شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز الرنتیسی از رهبران مقاومت فلسطین
ترور شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز رنتیسی از رهبران مقاومت اسلامی فلسطین، از جمله بارزترین عملیات ترور در زمان نخست وزیری شارون بوده است.
شارون که مدتها به عنون نماد توسعه طلبی در اسرائیل و اسطوره یهودیان نامیده می شد، به دلیل جنگ لبنان و سیاست های غلط بعدی در زمان وزارت شهرک سازی و وزارت جنگ، اکنون به یکی از متهمان اصلی در تضعیف اسرائیل و قدرت گرفتن حزب الله در لبنان تبدیل شده است.
وی در زمان پیوستن به حزب لیکود و برای جلب آرا در راه رسیدن به مقام نخست وزیری قول داده بود که در صورت انتخاب شدن به عنوان نخست وزیر، ظرف 100 روز کار فلسطین و فلسطینیان را یکسره کند و موقعیت اسرائیل را تثبیت نماید.
جنایات اسرائیل در دوره مسؤولیت باراک
یکی از برجسته‌ترین جنایات صورت گرفته در زمان مسؤولیت ایهود باراک در وزارت جنگ اسرائیل، جنگ سال 2008 غزه موسوم به جنگ 22 روزه یا عملیات «سرب گداخته» بود که نیروهای ارتش اسرائیل دیوانه‌وار از هیچ جنایتی طی این 22 روز فروگذار نکردند و در نهایت پس از 22 روز بدون رسیدن به هدف اصلی خود که نابودی توان موشکی مقاومت و نابودی حماس بود، مجبور به آتش بس شدند.
بدلیل ممانعت اسرائیل از ورود خبرنگاران و ناظران بین‌المللی به غزه، آمار دقیقی از کشته شدگان حملات اسرائیل وجود ندارد اما آمار غیر رسمی از کشته شدن حدود 1500 نفر در این مدت خبر می‌دهند.

برخلاف ادعای اسرائیل، بیشتر کشته شدگان جنگ غزه زنان و کودکان بوده‌اند که در پناهگاه‌ها هدف قرار گرفته‌اند
گزارش سازمان ملل حاکی از آن است که اسرائیل در طول جنگ غزه در سال 2008، از قوانین بین‌المللی تخطی کرده است. در این گزارش تصدیق شده است که اسرائیل با استفاده از بمب‌های فسفری تأسیسات مربوط به نیروهای امدادی سازمان ملل را هدف و بیمارستان‌های القدس و الوفا را مورد حمله هوایی قرار داده است.
کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل به ریاست ریچارد گلدستون در گزارش خود که به گزارش گلدستون مشهور است اسرائیل را به ارتکاب جنایت جنگی در غزه متهم کرده است.
گلدستون در گزارش خود این گونه نتیجه‌گیری می‌کند که اسرائیل با استفاده از نیروی نامتعارف، هدف قرار دادن غیرنظامیان به عمد، استفاده از فلسطینیان به عنوان سپر انسانی و از بین بردن زیرساخت‌های غیرنظامی در طول جنگ غزه مرتکب اعمالی در حد جنایات جنگی و احتمالاً جنایت علیه بشریت شده است.
روز پنجشنبه، 15 ژانویه 2009 گزارش شد که ریچارد فالک، گزارشگر ویژه سازمان ملل در سرزمین‌های اشغالی، بار دیگر شرایط انسانی در غزه را غیر قابل قبول دانسته و اسرائیل را به خاطر "محبوس کردن غیرنظامیان در غزه" و جلوگیری از خروج آنان از صحنه عملیات به عنوان آواره جنگی، به "قساوت" متهم کرده است.

حمله اسرائیل به یک پناهگاه آورگان فلسطینی تحت نظارت سازمان ملل در بیت لاهیا
جان هولمز، مسؤول امور کمک های بشر دوستانه سازمان ملل نیز درباره جنایات اسرائیل در غزه اظهار داشته است که با وجود اینکه اسرائیل بارها بر عزم خود در جلوگیری از آسیب دیدن غیرنظامیان در غزه تاکید کرده، اما شواهد نشان می‌دهد که در این مورد چندان موفق نبوده است.
پیشتر، تشکیلات درمانی حماس در غزه اعلام کرده بود که شمار کشته شدگان تا روز نوزدهم عملیات اسرائیل به بیش از 1000 نفر رسیده که بسیاری از آنان غیر نظامی بوده اند.
به گفته این منابع، بیش از چهارصد زن و کودک نیز در میان کشته شدگان بوده اند و آمار زخمی ها را هم به بیش از 3هزار نفر رسیده است.

خطرات مهمات حاوی اورانیوم ضعیف‌شده
اورانیوم ضعیف‌شده، ماده‌ای است بسیار سنگین. وزن مخصوص آن 1/7 برابر وزن مخصوص سرب است. از آن در گلوله‌های نفوذگر و بدنه‌ی خودروهای زرهی استفاده می‌کنند. گلوله‌های حاوی اورانیوم ضعیف‌شده در شکافتن بدنه‌ی تانکها تواناتر از گلوله‌های ضدتانک معمولی هستند. مهمات آغشته به اورانیوم محیط را آلوده به تشعشات رادیوآکتیو می‌کنند. خطر اصلی ناشی از اورانیوم ضعیف‌شده، مسمومیتی است که ایجاد می‌کند. سم اکسید اورانیوم در هوا پراکنده می‌شود و محیط زیست را آلوده می‌کند. جذب آن بویژه باعث آسیب‌دیدگی کلیه می‌شود.
سازمان "دیده‌بان حقوق بشر" اسرائیل را متهم به استفاده از بمب‌های فسفر سفید در غزه می‌کند. این در حالی‌ست که تراکم جمعیت در نوار غزه در سطح جهان مقام اول را دارد و بنابراین خطر استفاده از این نوع بمب در این منطقه، بسیار قابل ملاحظه است. بمب‌های فسفری شدیدترین سوختگی‌ها را ایجاد کرده و اغلب موجب مرگ عذاب‌آوری می‌شوند. پزشکان غزه می‌گویند که زخمی‌هایی با این نوع سوختگی‌ها به بیمارستا‌ن‌ها مراجعه کرده‌اند.


دیده‌بان حقوق بشر نیز استفاده اسرائیل از بمب‌های حاوی فسفر سفید را تایید کرده است.
ناآرامی‌های اجتماعی و موج خودسوزی‌ها در سرزمین‌های اشغالی
اما موج بی‌سابقه‌ای که طی چند سال گذشته سرزمین‌های اشغالی را فرا گرفت، موج اعتراضات اجتماعی و خودسوزی‌ها در مناطق صهیونیست‌نشین بود که مشکل ناآرامی اجتماعی و بی‌ثباتی داخلی را نیز به معضلات دیگر این رژیم جعلی افزود.
اعتراضات به وضعیت اقتصادی و معیشتی ساکنان سرزمین‌های اشغالی طی چند سال گذشته کابینه اسرائیل را از تهدید‌های بیرونی به تهدیدی در درون خود معطوف کرد که پایه‌های سست این رژیم را به لرزه در آورد. تظاهرات ساکنان مهاجرت داده شده به اسرائیل در اعتراض به نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی باعث شد تا بارها خیابان‌های تل‌آویو و بیت‌المقدس شاهد تظاهرات ده‌ها هزار صهیونیست باشد. اعتراضاتی که هربار با سرکوب شدید پلیس این رژیم روبرو شد تا جایی که صدای سازمان عفو بین الملل نیز از این برخوردهای شدید در آمد.

بحران بی‌سابقه اقتصادی و بیکاری فراگیر در اسرائیل از زمان نخست‌وزیری نتانیاهو روندی صعودی در پیش گرفت و منتقدان سیاست‌های بی‌بی، وی را به بی اعتنایی به مشکلات داخلی و پرداختن به توهمات بین‌المللی خود در برخورد با ایران و دیگر دشمنان اسرائیل متهم می‌کنند.

نرخ بیکاری در اسرائیل در دوره نتانیاهو به بیش از 25 درصد افزایش یافت
این اعتراضات تا جایی ادامه پیدا کرد که معترضان خواستار کناره‌گیری نتانیاهو از قدرت شدند و سریال خودسوزی‌های پیاپی آغاز شد. این خودسوزی یکسال پس از شکل‌گیری اعتراضات اجتماعی و در واکنش به عدم توجه به خواسته‌های معترضان آغاز شد و 12 نفر خود را در خیابان‌های تل‌آویو و دیگر مناطق اشغالی به آتش کشیدند. اقدامی که در نوع خود از زمان شکل‌گیری رژیم جعلی اسرائیل بی‌سابقه بود و فروپاشی این رژیم از درون را کلید زد.



سالگرد جنگ 51 روزه غزه

جنگ غزه بعد از 51 روز تجاوز وحشیانه رژیم اسرائیل به نوار غزه به پایان رسید؛ در این مدت ماشین جنگی اسرائیل از زمین و آسمان و دریا بخش‌های مختلف غزه را موشک‌باران کرد و هزاران نفر را شهید و زخمی کرد. صدها خانه در این حملات منهدم شده و رژیم اسرائیل برج‌های مسکونی را هدف قرار داده و آنها را با خاک یکسان کرد.

اما بالاخره جنگ به پایان رسید و توپخانه‌ها ساکت شدند و هواپیماها نیز از آسمان غزه رفتند، تانک‌ها و نظامیانی که هر از چند گاهی با تهدید به حمله زمینی در اطراف این منطقه خیمه زده بودند، عقب‌نشینی کردند، حمله آنها طعم تلخ شکست را کشیدند و سختی آن را درک کردند و مطمئن شدند که نمی‌توانند در این منطقه پیروزی به دست آورند.


پایگاه خبری الشرق الجدید در مقاله‌ای تاکید کرد که با تمام اطمینان و یقین می گوید که دشمن نتوانست در تجاوز اخیر خود که آن را صخره سخت نامیده بود، پیروزی را به دست آورد و به اهداف خود دست پیدا کند، این در حالی بود که این همه کشتار و ویرانی در غزه به جای گذاشت، اما حتی نتوانست یکی از اهداف خود را محقق کند.

تنها تحرک کشورهای کم تحرک عربی
در جریان جنگ غزه - و سایر جنایات اسرائیل - کشورهای عربی مدعی جهان اسلام و جهان عرب،‌ سکوتی مرگبار را در پیش گرفتند و از هرگونه اظهار محکومیت تجاوز آشکار اسرائیل خودداری کردند. تنها تحرک اتحادیه منفعل عرب، شکایت به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بدلیل استفاده اسرائیل از اورانیوم ضعیف شده در جریان حمله به غزه بود. این شکایت بدون هیچ نتیجه و بررسی بیشتر به تاریخ پیوست.
شکایت‌نامه‌ کشورهای عربی را عربستان سعودی تهیه کرده بود. ملیسا فلمینگ، سخنگوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته است نامه‌ کشورهای عربی در اختیار کشورهای عضو آژانس قرار خواهد گرفت و موضوع در چارچوب اختیارات آژانس بررسی خواهد شد

اهداف دشمن صهیونیستی از جنگ غزه

اهداف دشمن واضح در عین حال متعدد بود. کابینه ارتش رژیم صهیونستی اعلام کرده بود که این تجاوز را برای انتقام از نیروهای مقاومت انجام می دهد که به ادعای آنها سه شهرک نشین اسرائیلی را ربوده بودند. آنها با این حمله می‌خواستند مقاومت را خلع سلاح کنند تا به این ترتیب بتوانند امنیت را به شهرک‌نشینان اسرائیل و شهرهای اطراف غزه برده و مقاومت را از پرتاب موشک به این شهرها بازدارند.

صهیونیست‌ها همچنین می‌خواستند تونل هایی که مقاومت از طریق آنها می‌تواند به سرزمین‌های اشغالی نفوذ کند و در آن سوی مرزها عملیات کند را از بین ببرد، چرا که این تونل‌ها خسارت‌های زیادی برای هیبت نظامی اسرائیل دارد و روحیه نظامیان و شهرک نشینان را به شدت پایین می آورد.


دشمن اسرائیلی همچنین برای ترور فرماندهان مقاومت برنامه ریزی کرده بود، آنها می‌خواستند مقامات نظامی و سیاسی حماس را هدف قرار دهند و تمامی آنها را اهدافی مشروع برای خود قلمداد می‌کردند. آنها اعلام کرده بودند که این افراد را تحت تعقیب قرار خواهند داد و هر جا که آنها را یافتند، خواهند کشت. برخی از آنها زندگی مقامات نظامی و سیاسی مقاومت را به زندگی نظامیان اسرائیل گره زده بودند و مدعی بودند که به موازات کشته و زخمی شدن نظامیان اسرائیلی مقامات مقاومت فلسطین باید هزینه گزافی را بپردازند.

دشمن اسرائیلی به ایجاد اختلاف بین ملت فلسطین و مقاومت نیز چشم دوخته بود. آن‌ها می‌خواهند همبستگی زیادی که بین این دو وجود داشت را از بین ببرند و مردم را به کودتا علیه نیروهای مقاومت وادار کنند. به این ترتیب امکان انزوای نیروهای مقاومت مهیا می‌شد و آن ها مجبور به تسلیم و پذیرش مطالبات اسرائیل می شدند.


دشمن اسرائیلی نتوانست به هیچ از اهداف خود دست پیدا کند، نه سلاحی از دست مقاومت خارج شد و نه موشکی در مسیر فرود به سرزمین‌های اشغالی متوقف شد، هیچ تونلی تخریب نشد و هیچ یک از رهبران مقاومت ترور نشدند. گروه‌های مقاومت نیز دچار اختلاف نشدند و ارتش اسرائیل نیز نتوانست هیبت از دست رفته خود را بازیابد.

درست است که در اثر این تجاوز هزاران نفر از شهروندان فلسطینی شهید و زخمی شدند که صدها زن و کودک و افراد سالخورده در میان آنها بود، اما هیچ یک از اینها شاخصی برای پیروزی به شمار نمی‌رود و در موازنه‌های جنگی ارزشی نخواهد داشت. چرا که پیروزی در جنگ‌ها در واقع با نتیجه سیاسی آن حاصل می‌شود و نتیجه آن باید بعد از جنگ بر روی زمین ملموس باشد. این در حالی است که در این عرصه چیزی عاید اسرائیل نشده است، بنابراین می‌توان گفت قطعا دشمن اسرائیلی بر مقاومت پیروز نشده است.

دستاوردهای مقاومت در جنگ غزه

در مقابل مقاومت فلسطین موفق شد در برابر ارتش دشمن بایستد و مانع ماشین جنگی این رژیم شود و تمامی اهداف آنها را به شکست بکشاند. علاوه بر اینها مقاومت موفق شد وحدت فلسطینی که در شرایط قبل از جنگ رسیدن به آن بسیار مشکل بود را محقق کند و در نبرد زمینی با یگان‌های صهیونیست موفق بود و هماهنگی‌های میدانی را به خوبی به اجرا گذاشت.

مقاومت فلسطین موفق شد تفرقه ملت فلسطین را جمع کند و صفوف آنها را مستحکم نماید. به این ترتیب جبهه فلسطین فردا قوی‌تر از امروز خواهد بود. این همبستگی تنها منحصر به غزه هم نیست و کرانه باختری و تمام فلسطینی‌ها در گوشه و کنار دنیا را شامل می‌شود.

مقاومت همچنین موفق شد کارآمدی گزینه خود را ثابت کند و نشان دهد که بهترین گزینه برای رسیدن به اهداف مورد نظر است. مقاومت ثابت کرده ملت فلسطین می‌تواند وارد جنگ شود و پیروز از آن خارج شود. مقاومت نشان داد که قوی و مستحکم است و می تواند مأموریت ها و اهدافش را محقق کند. گروه‌های فلسطینی ثابت کردند که دشمن اسرائیلی شکست خورده و ضعیف است و نمی‌تواند اهداف خود را محقق کند.


مقاومت به ملتش اعتماد به نفس را بازگردانده و در عین حال اعتماد به نفس صهیونیست‌ها را از آنها گرفته و آنها دیگر به کابینه و ارتش خود اعتمادی ندارند. آنها دیگر اعتباری برای مقامات سیاسی و نظامی خود قائل نیستند و سعی می‌کنند اخبار و واقعیت‌ها را از منابع مقاومت فلسطین دریافت کنند که دروغ و فریبی در آنها وجود ندارد.

این اختلافات تنها منحصر به دیدگاه شهرک نشینان در مورد کابینه نیست، بلکه ممکن است بین مقامات دولتی و ارتش نیز ایجاد شود، چرا که هر کدام از آنها دیگری را متهم می‌کند و مدعی است که طرف مقابل عامل شکست و ناتوانی در این جنگ بوده است. اختلافات میان آنها همچنان بیشتر می‌شود و قطعا روزهای آینده حامل اخباری از تحقیقات و محاکمه‌ها و مواخذه مقامات صهیونیستی خواهیم بود. شاید هم این صندوق‌های رأی باشند که محاکمه مقامات اسرائیلی را در دستور کار قرار دهند.

مقاومت در نهایت موفق شد صهیونیست‌ها را به پای میز مذاکره بکشاند و بیشتر شرطهای خود را از جمله رفع محاصره غزه و بازگشایی گذرگاه‌ها و تسهیل در رفت و آمد اموال و کمک های مالی را به آنها تحمیل کند.


شاید اگر تنها بگوییم دشمن در این جنگ پیروز نشد اشتباه کرده ایم، چرا که دلایل واضع و قطعی نشان می‌دهد نه تنها پیروز نشدند، بلکه شکست خورده و عقب نشینی کردند. آنها مجبور شدند امتیازهای زیادی را در سیاست های خود واگذار کنند. بنابراین درباره مقاومت نیز تنها نمی‌توان گفت شکست نخوردند، بلکه آنها پیروز این عرصه بودند و بسیاری از مطالبات خود را محقق کردند. آنها حتی شرایط لازم برای پیروزی های دیگر در فلسطین یا هر سرزمین عربی دیگری را دارند.

رادیو رژیم صهیونیستی به نقل از یک مقام عالیرتبه نظامی این رژیم اعلام کرد جنگ اخیر غزه (8 ژوئیه 2014) نشان داد که جنگ علیه این منطقه باید کوتاه و سریع باشد.

این مقام نظامی افزود یگان‌های نظامی ویژه در حال حاضر طرحی را آماده کرده‌اند و به مقامات سیاسی تحویل داده‌اند.

بر اساس این گزارش، مقام نظامی مذکور افزود: رهبران جبهه جنوبی ارتش اسرائیل در این روزها در آستانه اتمام کار نصب سامانه کشف تونل‌های مقاومت در مرزهای با غزه‌اند و این سامانه در مرحله آزمایشی است. ارتش به دنبال راهکارها و تسلیح بیشتر برای مقابله با تونل‌هاست.

از سوی دیگر یک افسر شعبه اطلاعات رژیم صهیونیستی اعلام کرد که احتمال یک جنگ دیگر در نوار غزه در برهه کنونی ضعیف است. وی گفت که حماس در خلال ماه‌های اخیر موفق شده توان خود را بازگرداند اما معتقد است که برای یک مقابله دیگر با اسرائیل نیاز به زمان و آمادگی بیشتری دارد.

امروز (چهارشنبه) سالروز جنگ 51 روزه رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه است، جنگی که در آن بیش از 2250 فلسطینی شهید و نزدیک به 11 هزار نفر زخمی شدند.

اعتراف صهیونیست‌ها به فروپاشی اسرائیل
گلد ادامه می دهد:مقامات اسرائیلی اکنون به مثابه فردی که در حال غرق شدن در باتلاق هستند، تلاش می کنند با چنگ اندازی به هرچه که دستشان می رسد خود را نجات دهند. با وجود تمام معضلات داخلی که گریبان اسرائیل را فشرده است، مقامات آن ایران و لبنان و حتی حماس را به جنگی جدید تهدید می کنند. اما به اذعان افسران اطلاعاتی این رژیم، هرگونه تهاجم جدید به لبنان و یا ایران، نتیجه ای جز نابودی این رژیم نخواهد داشت.


اما صحبت از فروپاشی اسرائیل تنها محدود به مخالفان با این رژیم نیست. بسیاری از یهودیان و صهیونیست های آمریکایی و اسرائیلی معترف به زوال اسرائیل و نزدیک شدن این رژیم به سقوط و نابودی این رژیم هستند.
متیو گلد (Matthew Steven Gould) سفیر انگلیس در فلسطین اشغالی اذعان می کند که تل آویو سعی می کند همه چیز را در داخل اسرائیل خوب نشان دهد، اما نظام اسرائیل در حال فروپاشی است.



متیو گلد سفیر صهیونیست انگلیس در اسرائیل

سفیر انگلیس در اسرائیل: جایگاه اسرائیل روز به روز در حال ضعیف شدن است
گلد که خود یکی از صهیونیست های افراطی است معتقد است: "اسرائیل سرمایه گذاری بسیاری در رسانه ها می کند اما مردم اعتنا و اعتمادی به آن ها ندارند و رسانه های اسرائیلی جایگاه و اهمیتی برای مردم ندارند. مردم به راحتی خوب را از بد تشخیص می دهند و تبلیغات اسرائیل را باور نمی کنند. آن ها شاهد شهرک سازی های غیرقانونی هستند و وقایع غزه را می بینند. کسانی که نگران جایگاه اسرائیل هستند باید بدانند که جایگاه آن روز به روز در حال ضعیف شدند است و لحظه به لحظه از تایید آن نزد جهانیان کاسته می شود. روند ضعف اسرائیل سرعت بیشتری به خود گرفته است. نمایندگان پارلمان و شخیصت های مهم جهانی یک به یک از تایید اسرائیل منصرف می شوند."
صبر جهانیان از رفتارهای اسرائیل به سر آمده است

اسرائیل با تلاش های بسیاری پس از سال ها توانست مواضع جهانیان را نسبت به خود تغییر دهد اما اکنون شاهد است که صبر جهانیان از رفتارهای او به سر آمده است.

وی به عنوان نمونه می گوید: شبکه تلویزیونی بی بی سی برای هر کشوری که در بازی های المپیک لندن شرکت کرده است صفحه جدیدی در وبسایت خود باز کرده و ضمن نام بردن از پایتخت آن کشور توضیحاتی درباره آن نوشته است، اما درباره اسرائیل هیچ تصویر و توضیحی داده نشده است و تنها عکسی منتشر شده است که در آن یک سرباز اسرائیلی با یک جوان فلسطینی درگیر می شود.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار