رسانه روسی روسیا الیوم در مطلبی به بررسی چرایی مطرح کردن طرح تجزیه سوریه توسط وزیر خارجه آمریکا در سنای این کشور پرداخت.
به گزارش شهدای ایران به نقل از مهر، شبکه روسیا الیوم با انتشار گزارشی به سخنان و اظهارات مقامات آمریکایی، معارضان سوری و متحدانشان در خصوص تجزیه سوریه و مطرح کردن این موضوع به عنوان راهکار حل بحران این کشور طی دو سال اخیر پرداخته است.
بر اساس این گزارش اظهارات چند روز پیش جان کری وزیر خارجه آمریکا در نشست با کمیسیون روابط خارجی سنای این کشور در خصوص تجزیه سوریه، خوراک را برای رسانه ها به ویژه از سوی آنان که معتقد به وجود نقشه های منطقه ای و جهانی برای تقسیم سوریه هستند، فراهم کرد.
در حقیقت مقصود جان کری از این اظهارات بدین معناست که در صورت طولانی تر شدن جنگ در سوریه، هر یک از مناطق این کشور در کنترل گروهی قرار خواهد گرفت؛ برای نمونه: شمال غربی و شمال شرقی سوریه در اختیار کردها، مناطق اطراف ساحل و دمشق در اختیار دولت، ادلب و مناطق دیگر نیز در اختیار معارضان و در نهایت دیرالزور و الرقه در اختیار گروه تروریستی داعش قرار گیرد.
از سوی دیگر این تقسیم بندی مناطق به دلیل شرایط جنگی پیش آمده است و اینکه آن را ناشی از فرقه گرایی و اختلافات مذهبی عنوان کنیم، با واقعیات و ارزیابی های نظامی سازگار نیست و اشتباه است. بنابراین نمی توان گفت که در صورت نابودی دولت سوریه، حکومت هایی با مبنای فرقه گرایی، قومیت گرایی و یا مذهبی گرایی در این مناطق تشکیل گردد و علت های این تحلیل نیز بدین شرح است:
۱- زیرا در سوریه منطقه ای با یک گرایش و فرقه وجود ندارد و فرقه های گوناگون به صورت مسالمت آمیز کنار یکدیگر زندگی می کنند. از جمله اینکه در سواحل این کشور مسلمانان و مسیحیان با هم زندگی می کنند. همچنین در شمال سوریه نیز علی رغم شمار زیاد کردها به دلیل نوع بافت جمعی امکان تسلط صرفا کردها و یا صرفا اعراب وجود ندارد.
۲-با وجود بحرانی که میان برخی گروه ها در سوریه شکل گرفته است و موجب سلب اعتماد پس از ۵ سال جنگ شده است اما جامعه سوریه به دو بخش سکولار و سنتی تقسیم می گردد و شرایط آن مشابه عراق نیست. نشانه این ادعا نیز این است که تاکنون جنگ داخلی در این کشور به جنگ فرقه ای مبدل نگشته است.
۳- تفکر تجزیه در سطح منطقه پذیرفته شده نیست؛ زیرا در صورت تجزیه سوریه، منطقه منفجر خواهد شد. به دلیل اینکه ترکیه وجود دو اقلیم کردنشین که یکی از آنها در عراق است و دیگری نیز در سوریه شکل بگیرد را تحمل نخواهد کرد. همچنین لبنان حضور دولتی فرقه گرا در مرزهای شمالی و شرقی خود را تاب نمی آورد.از سوی دیگر عراق نیز وجود یک اقلیم کردنشین را در امتداد کردهای عراق نمی پذیرد. به علاوه اینکه اردن نیز برپایی دولت های متعدد در اطراف مرزهای خود را نمی پسندد و در همین راستا عبدالله ثانی پادشاه اردن بارها در خصوص تفکر تجزیه سوریه هشدار داده است.
۴- بر همین اساس و به دلیل نگرانی از اینکه امکان دارد گروه های اقلیت دیگر نیز درخواست خودمختاری کنند، اطلاعات به دست آمده از واشنگتن نشان می دهد که کاخ سفید از آغاز بحران سوریه کناره گیری دولت بشار اسد از طریق نظامی را نمی پذیرفت. زیرا نگران بود که این موضوع منجر به فروپاشی دولت و شکل گیری جنگ داخلی و در نهایت نابودی کشور سوریه گردد.
بر اساس این گزارش اظهارات چند روز پیش جان کری وزیر خارجه آمریکا در نشست با کمیسیون روابط خارجی سنای این کشور در خصوص تجزیه سوریه، خوراک را برای رسانه ها به ویژه از سوی آنان که معتقد به وجود نقشه های منطقه ای و جهانی برای تقسیم سوریه هستند، فراهم کرد.
در حقیقت مقصود جان کری از این اظهارات بدین معناست که در صورت طولانی تر شدن جنگ در سوریه، هر یک از مناطق این کشور در کنترل گروهی قرار خواهد گرفت؛ برای نمونه: شمال غربی و شمال شرقی سوریه در اختیار کردها، مناطق اطراف ساحل و دمشق در اختیار دولت، ادلب و مناطق دیگر نیز در اختیار معارضان و در نهایت دیرالزور و الرقه در اختیار گروه تروریستی داعش قرار گیرد.
از سوی دیگر این تقسیم بندی مناطق به دلیل شرایط جنگی پیش آمده است و اینکه آن را ناشی از فرقه گرایی و اختلافات مذهبی عنوان کنیم، با واقعیات و ارزیابی های نظامی سازگار نیست و اشتباه است. بنابراین نمی توان گفت که در صورت نابودی دولت سوریه، حکومت هایی با مبنای فرقه گرایی، قومیت گرایی و یا مذهبی گرایی در این مناطق تشکیل گردد و علت های این تحلیل نیز بدین شرح است:
۱- زیرا در سوریه منطقه ای با یک گرایش و فرقه وجود ندارد و فرقه های گوناگون به صورت مسالمت آمیز کنار یکدیگر زندگی می کنند. از جمله اینکه در سواحل این کشور مسلمانان و مسیحیان با هم زندگی می کنند. همچنین در شمال سوریه نیز علی رغم شمار زیاد کردها به دلیل نوع بافت جمعی امکان تسلط صرفا کردها و یا صرفا اعراب وجود ندارد.
۲-با وجود بحرانی که میان برخی گروه ها در سوریه شکل گرفته است و موجب سلب اعتماد پس از ۵ سال جنگ شده است اما جامعه سوریه به دو بخش سکولار و سنتی تقسیم می گردد و شرایط آن مشابه عراق نیست. نشانه این ادعا نیز این است که تاکنون جنگ داخلی در این کشور به جنگ فرقه ای مبدل نگشته است.
۳- تفکر تجزیه در سطح منطقه پذیرفته شده نیست؛ زیرا در صورت تجزیه سوریه، منطقه منفجر خواهد شد. به دلیل اینکه ترکیه وجود دو اقلیم کردنشین که یکی از آنها در عراق است و دیگری نیز در سوریه شکل بگیرد را تحمل نخواهد کرد. همچنین لبنان حضور دولتی فرقه گرا در مرزهای شمالی و شرقی خود را تاب نمی آورد.از سوی دیگر عراق نیز وجود یک اقلیم کردنشین را در امتداد کردهای عراق نمی پذیرد. به علاوه اینکه اردن نیز برپایی دولت های متعدد در اطراف مرزهای خود را نمی پسندد و در همین راستا عبدالله ثانی پادشاه اردن بارها در خصوص تفکر تجزیه سوریه هشدار داده است.
۴- بر همین اساس و به دلیل نگرانی از اینکه امکان دارد گروه های اقلیت دیگر نیز درخواست خودمختاری کنند، اطلاعات به دست آمده از واشنگتن نشان می دهد که کاخ سفید از آغاز بحران سوریه کناره گیری دولت بشار اسد از طریق نظامی را نمی پذیرفت. زیرا نگران بود که این موضوع منجر به فروپاشی دولت و شکل گیری جنگ داخلی و در نهایت نابودی کشور سوریه گردد.