امام راحل موسیق را مخدر اعلام کردند
شیخ در مورد چیزی که درست نمی داند بهتر است سکوت کند نه مصاحبه

موسیقی و کنسرت برای حامیان فتنه یک «بازی فرهنگی» است یا «بازوی فرهنگی»؟!

شجریان در عین خواندن آواز به بهترین شکل ممکن، «شعرشناس» بزرگی است. او می‌داند باید در هر دوره‌ای -بنا بر اقتضای جامعه- چه شعری را در چه دستگاهی بخواند.

اینها شد دلیل که در سیاست دخالت بی جا کند و از تریبون اجانب جبهه بگیرد علیه نظام؟؟؟؟؟

خوش صدا و شعر خوان بسیار بهتر از او هست و شما خبر ندارید

غیبگویی فرموده اند استاد!!!!

موسیقی هم زمانی در دربار عباسیان برای اهداف شهوانی یا مقابل جریانی که ائمه‌ی اطهار ترویج می‌کردند، استفاده می‌شد و به همین خاطر حرام اعلام شد؛ اما امروزه هنر و موسیقی یکی از نیازهای انسان است. در واقع بخشی از وجود انسان عاطفه‌ی انسان است که باید ارضا شود و غذای عاطفه موسیقی و ساز و به‌طور کلی هنر است. بنابراین نمی‌توان موسیقی را حرام دانست، مگر اینکه خلاف شئون انسانیت باشد که در این صورت هر چیز حرام می‌شود.»

زمان پیامبر و امام علی بنی العباس کجا بود مرد ناحسابی که آن بزرگواران مذمتش را گفته اند !؟!؟!؟

اصل کنسرت خلاف است
با پارتی و زیرمیزی هم جواز بگیرد میشود خلاف مضاعف
مشروع نبوده و نیست این داستان
وسلام

ستگین تر است اسم کامل تشکیلات را عوض کنند و بگذارند
مدرسین و محققین نشر آرای ضاله بهاء الله ملعون مستقر در حوزه علمیه قم

فاضل میبدی یا کاهل میبدی ؟!؟!؟!

کدام فضل !؟!؟!؟!

دادگاه ویژه روحانیت باید با عمامه به سرهای مروج عقاید انحرافی برخورد جدی کند .

کلید آشتی شجریان با مردم دست کیست؟

به نظر من کلید این آشتی باز هم به دست خود شجریان است نه دولتمردانی که برای دوام دو روز بیشتر در حوزه ی قدرت حاضرند از همه ی غیرت دینی خود بگذرند.

محمدرضاشجریان نامی آشنا برای همه ی کسانی است که با موسیقی ایرانی و سنتی علاقه دارند. متولد 1319 مشهد و در خانواده ای مذهبی. پدر دارای صوتی خوب و قاری قرآن؛ از این روی دوست داشت که فرزند خویش نیز که صدای خوشش را از پدر به ارث برده قاری قرآن گردد. محمدرضا قرآن را در کودکی می آموزد و از سن 6 سالگی تا 19 سالگی در جلسات قرآن شرکت می کند.

پس از ورودش به دانشسرای تربیت معلم با موسیقی و آواز نیز آشنا می شود. بعدها در کنار معلمی به فراگیری موسیقی نیز ادامه می دهد. سرانجام در سال 1346 به تهران منتقل می شود و با رادیو همکاری خود را شروع می کند. در سال 1356 در اعتراض به موسیقی، رادیو را ترک می کند. در آن زمان که در زمینه ی موسیقی سنتی با رادیو همکاری گسترده ای داشته به دلیل مخالفت پدرش که به شدت مذهبی بوده با نام سیاوش بیدکانی به فعالیت می پردازد.

در سال 1356 در مسابقه ی سراسری قرآن، رتبه نخست کشوری را از آن خود می کند. در سال 1357 چند سرود میهنی اجرا می کند که مورد استقبال مردم قرار می گیرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با نام محمدرضا شجریان دوباره همکاری خود را با رادیو و تلویزیون شروع می کند. با توجه به فضای ایجاد شده در پس از پیروزی انقلاب اسلامی که موسیقی های کوچه و بازاری و مبتذل جایگاه خود را از دست داده بود و این نوع خوانندگان یا به خارج فرار کرده بودند و یا عملا خانه نشین شده بودند فرصت بی نظیر و گرانبهایی برای شجریان ایجاد شد تا در عرصه ی موسیقی سنتی یکه تاز میدان شود و روز به روز مشهورتر و محبوب تر گردد. انتشار ده ها کاست و برگزاری انواع کنسرت ها در داخل و خارج همه مدیون فضای پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای شجریان بود. در این مدت گاه می شد که شجریان در اعتراض به پخش برخی موسیقی ها که به زعم وی با موسیقی اصیل ایرانی در تضاد بود و پخش آن ها به جایگاه موسیقی سنتی لطمه می زند با صدا وسیمای جمهوری اسلامی قهر کند ولی این قهر طولی نمی کشید که به آشتی تبدیل می شد.

به هر حال پس از سال ها که از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود و شجریان به اوج اشتهار و حتی ثروت رسیده بود و به اصطلاح شهره ی عام و خاص گردیده بود در سال 1388 علی رغم اینکه بارها خودش گفته بود که من به عنوان یک هنرمند در سیاست دخالتی نمی کنم به ناگاه وارد سیاست گردید و در دفاع از فتنه 88 سنگ تمام گذاشت و حتی در تظاهرات خیابانی نیز شرکت کرد و با سرودن برخی ترانه ها عملا ضدیت خود را با نظام جمهوری اسلامی به اثبات رساند. کمتر کسی تصور می کرد شجریان موسیقی دان که نزدیک به هفتاد سال از عمر خود را سپری کرده این چنین آلوده به سیاستی گردد که هدفش براندازی نظامی بود که او بخش اعظم شهرت و ثروتش را مدیون آن بود. شجریان حتی پا را فرا تر از این گذاشت و با حضور در رسانه های بیگانه و ضد ایرانی دست در دست با زنان فاسد و بی حجاب و خواننده های کثیفی مثل فائقه آتشین مشهور به گوگوش عکس یادگاری گرفت و با مصاحبه هایی که با این رسانه ها کرد اوج عداوت خود را نسبت به اسلام و جمهوری اسلامی نشان داد. آری شجریان نمک خورد و نمکدان را به زعم خویش شکست.

شجریان که بخش وسیعی از اشتهار و ثروتش مدیون فضای حاکم بعد از جمهوری اسلامی در حمایت از موسیقی سنتی بود با بی انصافی تمام در مصاحبه با رسانه دولتی استعمار انگلیس گفت: "وقتی مرور می کنم می بینم که حتی یک هفته در این 31 سال که من احساس خوشحالی بکنم که در چنین شرایطی زندگی می کنم. حتی یک روزش هم پیش نیامده، همیشه آن سایه ی تلخ من را آزار می دهد."

وی که تربیت یافته ی خانواده ای مذهبی بوده و از سن شش سالگی تا 19 سالگی در جلسات قرآن شرکت می کرده و حتی به یاد پدر که به خاطر علائق قرآنی همواره از او به نیکی یاد می کرده دو نوار کاست قرآن ضبط کرده و منتشر نموده و در سال 1356 در مسابقات سراسری قرآن مقام اول را کسب می کند، به ناگاه در جریان فتنه 88 موضعی بسیار تند در برابر دین اسلام می گیرد و اسلام را مخالف هنر قلمداد می کند و می گوید: "هرگز با هنر کنار نمی آیند همچنانکه با هنر ما کنار نیامدند و نخواهند آمد." وی در ادامه که نشان می دهد مصاحبه گر نیز با مهارت هر چه تمام تر از موقعیت ایجاد شده برای شجریان کاملا بهره می برد می گوید:"موسیقی ما از نظر پتانسیل و از نظر وزن مخصوصش خیلی بالاست ولی در طول این تاریخی که ما داشتیم در طول این 1300 تا 1400 سال به علت اینکه با ایرانیت ما و با هنرهای ما ضدیت می شده با موسیقی ما خیلی مبارزه شده که این نباید باشد." این در حالی است علی رغم اینکه مردم ایران، اسلام را پذیرفتند و به آن مقید شدند ولی هیچ وقت حکومت اسلامی برقرار نشده بوده که محدودیتی برای موسیقی ایجاد کند. در طول قرن ها که پادشاهان بر ایران حکومت می کردند نوازندگان و موسیقی دان ها و خوانندگان بدون هیچ محدودیتی به فعالیت می پرداختند. نمونه اش زمان طاغوت بوده که انواع و اقسام موسیقی در کشور ما ترویج و اجرا می شده است. اگر اسلام در باره ی موسیقی نظری دارد همان موسیقی مبتذل است که اتفاقا شجریان خود در اعتراض به پخش موسیقی مبتذل در زمان طاغوت از رادیو استعفا داد.

با این حساب اگر شجریان بخواهد اسلام را به خاطر مخالفتش با موسیقی مبتذل محکوم کند باید اول خود را محکوم کند که چرا با چنین موسیقی مخالفت کرده است. شجریان حتی پا را از این فراتر می گذارد و در نگاهی کاملا سکولاریستی ورود مذهب به سیاست را محکوم می کند و می گوید: "مذهب که در سیاست وارد شده نتیجه ی بسیار بدی داشته و همه به این باور رسیده اند که این مذهب باید از سیاست جدا شود". همه می دانیم که نگاه سکولاریستی به دین اسلام خطرناک ترین نوع نگاه به دین برای بیرون راندن آن از متن زندگی مردم به حاشیه و نهایتا بی محتوی و بی اثر کردن آن است. این در حالی است که بعد از قرن ها اگر مردم ایران دارای استقلال و آزادی واقعی هستند در پرتو حاکمیت دین است. حتی در پرتو همین حاکمیت بوده که موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی فاخر رشد قابل توجهی داشته و حضور و بروز صدها خواننده و اجرای هزاران کنسرت و تولید هزاران اثر موسیقایی همه و همه در این سی و اند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در پرتو حاکمیت مذهب انجام پذیرفته است. برگزاری جشنواره های مختلف موسیقی از جمله جشنواره بین المللی فجر نشان دهنده ی این است که در نظام جمهوری اسلامی یعنی نظامی که در پرتو مذهب شکل گرفته به هنر متعهد و هدفمند توجه جدی شده است. شجریان ضمن اینکه تلاش می کند با ژست آزاد اندیشی خود را از سیاست به دور نگه بدارد ولی به ناگه در باتلاق سیاستی فرو می رود که صحنه گردانان آن غرب سلطه گر و آمریکای جنایتکار و انگلیس روبه صفت است. او در باتلاق فتنه 88 فرو می رود و در پاسخ به سؤال رسانه ی انگلیس در باره ی اجرای سرود ی در دفاع از فتنه 88می گوید: " من خیلی روحیه ی سیاسی ندارم... سعی می کنم تا جایی که ممکن است خودم را کنار بکشم، یک هنرمند باشم، برای روحیه ی مردم سعی کنم هنر خود را نگه دارم، اما آن شرایط شرایطی بود که ایجاب می کرد. از من می خواستند که همراهشان باشم، من آن سرود را خواندم و البته پشیمان نیستم به هر حال شرایط آن موقع این بود و من آن را خواندم. بعد از انتخابات هم خواندم و دوباره خودم ساختم و خواندم."

شجریان با وقاحت تمام روحانیت متعهد را که در طول تاریخ پرچمدار مبارزه با ظلم و ستم و مدافع آزادی خواهی بوده و تقوی و دوری از قدرت طلبی شاخصه ی اصلی او بوده به بهانه ی اینکه با موسیقی مخالف بوده مورد تهمت قرار می دهد: و می گوید: " این مذهب بوده که در طول این 1400 سال موسیقی را نگذاشته خودش را را نشان بدهد. چون روحانیت فکر می کرده که این رقیب او را از صحنه بیرون می کند!" به راستی علت مخالفت روحانیت با موسیقی واقعا روحیه قدرت طلبی او بوده است. آیا واقعا روحانیت به موسیقی به عنوان یک رقیب نگاه می کرده است؟ به نظر می رسد قافیه چون تنگ آید شاعر به جفنگ آید. اصلا فتنه 88 به گونه ای حواس عده ای را پرت کرد که آن ها را وادار به مضحک ترین استدلال برای اثبات عملکرد نا به حق خود نمود. مثل استدلال خانم دکتر زهرا رهنورد برای اثبات تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دهم که او هم در مصاحبه با بی بی سی گفت میرحسین موسوی داماد لرستانی ها بوده و لرها به غیر از دامادشان به کسی رأی نمی دهند.

شجریان با این اقدام خود که یک رویارویی تمام قد در برابر نظام جمهوری اسلامی بود دست به یک خودکشی سیاسی زد و به محبوبیتی که در میان عام و خاص بدست آورده بود لطمه ی اساسی و غیر قابل برگشت زد. و اما اینکه چرا شجریان دست به این اقدام متهورانه زد که هم برای نظام جمهوری اسلامی هزینه ایجاد کرد هم به خودش لطمه وارد کرد که دیگر نتواند در جمهوری اسلامی به هنر نمایی بپردازد، به نظر می آید دو دلیل از همه مهم تر باشد یکی ویژگی های فردی و ظرفیت درونی انسان ها است که شرایط مختلف می تواند بر رفتار و اخلاق فرد مؤثر باشد. گاه سختی ها افراد را از کوره به در می کند و گاه یک موقعیت ممتاز مالی یا اجتماعی و شغلی. شجریان که از یک هنرمند گمنام کم طرفدار قبل از انقلاب به یک هنرمند محبوب پرآوازه ی بعد از انقلاب تبدیل شده بود نتوانست با این شرایط در درون خود کنار بیاید و لذا دچار غرور شد. او خود را یکه تاز عرصه ی موسیقی دید و از این جهت به عنوان یک مدعی و معترض عرض اندام کرد. اما دلیل دوم که به نظر من دلیل اصلی است و خطری است که بسیاری از نام آوران و صاحبان موقعیت های مهم اجتماعی اعم از هنری و سیاسی و حتی مذهبی را تهدید می کند موضوع نفوذ است. دشمن بر اساس تجربه دیرین خود که موفقیت های شگفت آوری در این زمینه داشته با هزاران ترفند می کوشد تا با ورود به حوزه ی خصوصی این افراد به شکلی کاملا ماهرانه افراد را به سوی تفکرات خود سوق دهد. به عقیده ی من یکی از کسانی که دشمن به طور ویژه تلاش کرد تا او را در دام نفوذ خود قرار دهد آقای شجریان بود. دشمن به خوبی به توانمندی های هنری شجریان در عرصه ی موسیقی و محبوبیت مردمی او پی برده بود و لذا با انواع ترفندها پروژه ی خود راعملی کرد و شوربختانه موفق هم شد.

دریافت جایزه پیکاسو و دیپلم افتخار از طرف سازمان یونسکو در پاریس در سال 1378 دریافت نشان موتزارت از سازمان یونسکو در سال 2006 نمونه هایی از تلاش غربی ها برای جذب شجریان است. شجریان 2 سال به خاطر آلبوم های فریاد و بی تو به سر نمی شود نامزد جایزه گرمی شد. جایزه گرمی معتبرترین جایزه موسیقی در آمریکا می باشد و او تنها خواننده ی ایران است که نامزد جایزه ی گرمی شده است. علاوه بر آن در جمعه 28 آبان ماه 1389مراسمی با نام سومین سال بزرگداشت ادب و هنر فارسی در دانشگاه استنفورد آمریکا برگزار شد که طی آن جایزه این بزرگداشت توسط بنیان گذار آن بیتا دریاباری که همسر سابق امید کردستانی یکی از مدیران ارشد شرکت گوگل است به محمدرضا شجریان تعلق گرفت. روشن است که تجلیل ها و اعطای جوایز از سوی سازمان های بین المللی و غربی با اهداف خاصی صورت می پذیرد. در اولین سال برگزاری این مراسم، سیمین بهبهانی شاعر ایرانی این جایزه را دریافت کرده بود. البته این بدان معنا نیست که هرکس جایزه ای از سوی نهادی بین المللی دریافت کرد حتما در مسیر آن ها گام خواهد برداشت ولی نمی توان به انگیزه ی این سازمان ها خوشبین بود. به هرحال باید گفت شجریان قربانی نفوذ گردید. تشویق ها و مصاحبه ها و ارتباطات گسترده رسانه های بیگانه و بسیاری از روش هایی که من و ما از آن اطلاعی نداریم کار خودش را کرد و شجریان را به تقابل با مردم متدین و انقلاب اسلامی کشاند. بدون تردید هیچ اقدامی هم نمی تواند این آب رفته از جوی را برگرداند چرا که مردم بر سر اعتقادات دینی و انقلابی خود با هیچ کس تعارف ندارند.

و اما نکته ی آخر در باره ی آن ها که تلاش می کنند دوباره برای شجریان آبرو داری کنند و او را به فضای فعالیت های هنری در ایران بکشانند. به نظر من این اقدامی عقیم خواهد بود و قطعا مردم اجازه نخواهند داد کسی که به اعتقادات دینی و انقلابی آن ها توهین روا داشته فعالیت هنری داشته باشد. آن ها که دست به چنین اقداماتی می زنند غیرت دینی و انقلابی ندارند.

دین و انقلاب اسلامی نه تنها ناموس ماست بلکه حفظ آن از ناموس ما هم بالاتر است. چگونه فردی می تواند ادعای دینداری و انقلابی گری کند و از کسی حمایت کند که با زشت ترین الفاظ این ناموس را مورد تعرض قرار داده است. امام حسین علیه السلام غیرت دینی داشت و در برابر تجاوز یزید به حریم دین جان خودش را فدا کرد. چگونه کسی می توند خود را پیرو مکتب امام حسین بداند و از متجاوز به ناموس خود یعنی اسلام و نظام جمهوری اسلامی در گذرد.

تعهد و تعصب آگاهانه نسبت به دین میراثی است که مردم مسلمان ایران از امام خمینی رضوان الله علیه فرا گرفته اند. هنر و هنرمند تا آنجا برای مردم قابل احترام است که در تقابل با دین و انقلاب و خدای آن قرار نگرفته باشد.

هرچند امروز شجریان در بستر بیماری افتاده است و بنا به عادت ما ایرانی ها که معمولا در چنین موقعیت هایی به طور ویژه مهربان می شویم و درشت گویی ها یا برخی رفتارهای چنین افرادی را نادیده می گیریم ولی باید گفت این سنت حسنه مربوط به مسائل شخصی است که اسلام نیز دستور به عفو و گذشت داده است، ولی مسلما آنجا که مربوط به اعتقادات و مبانی دینی است حفظ مواضع اصولی از ضروریات است که نباید از آن غافل شد. البته ناگفته نماند از دست دادن هر شخصیت علمی و هنری خسارت است و هیچ کس هم از اینکه امثال شجریان مسیر دیگری را در پیش گرفته خوشحال نیست ولی این بدان معنا نیست که مردم معتقد و متدین بر سر دین خود با کسی معامله کنند. به نظر من کلید این آشتی باز هم به دست خود شجریان است نه دولتمردانی که برای دوام دو روز بیشتر در حوزه ی قدرت حاضرند از همه ی غیرت دینی خود بگذرند.

نصرالله شفیعی - مدیر کل اسبق اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر

چشم بصیرتی اگر باشد خواننده ربنایی که در اوج فتنه هم صحبت بی بی سی و معاشر اسمعیل خویی و بهاییان شود با قاریان خوارج خیلی فرق ندارد

با حذف فرهنگ مداحی و جمع کردن هیات مذهبی و میدان دادن به مطرب های زن و مرد رسمن مملکت را دارند کاباره میکنند تا عوض نیروگاه هسته ای برسند به بهره برداری از دانسینگ و دیسکوها

کلید آشتی شجریان با مردم دست کیست؟

به نظر من کلید این آشتی باز هم به دست خود شجریان است نه دولتمردانی که برای دوام دو روز بیشتر در حوزه ی قدرت حاضرند از همه ی غیرت دینی خود بگذرند.

محمدرضاشجریان نامی آشنا برای همه ی کسانی است که با موسیقی ایرانی و سنتی علاقه دارند. متولد 1319 مشهد و در خانواده ای مذهبی. پدر دارای صوتی خوب و قاری قرآن؛ از این روی دوست داشت که فرزند خویش نیز که صدای خوشش را از پدر به ارث برده قاری قرآن گردد. محمدرضا قرآن را در کودکی می آموزد و از سن 6 سالگی تا 19 سالگی در جلسات قرآن شرکت می کند.

پس از ورودش به دانشسرای تربیت معلم با موسیقی و آواز نیز آشنا می شود. بعدها در کنار معلمی به فراگیری موسیقی نیز ادامه می دهد. سرانجام در سال 1346 به تهران منتقل می شود و با رادیو همکاری خود را شروع می کند. در سال 1356 در اعتراض به موسیقی، رادیو را ترک می کند. در آن زمان که در زمینه ی موسیقی سنتی با رادیو همکاری گسترده ای داشته به دلیل مخالفت پدرش که به شدت مذهبی بوده با نام سیاوش بیدکانی به فعالیت می پردازد.

در سال 1356 در مسابقه ی سراسری قرآن، رتبه نخست کشوری را از آن خود می کند. در سال 1357 چند سرود میهنی اجرا می کند که مورد استقبال مردم قرار می گیرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با نام محمدرضا شجریان دوباره همکاری خود را با رادیو و تلویزیون شروع می کند. با توجه به فضای ایجاد شده در پس از پیروزی انقلاب اسلامی که موسیقی های کوچه و بازاری و مبتذل جایگاه خود را از دست داده بود و این نوع خوانندگان یا به خارج فرار کرده بودند و یا عملا خانه نشین شده بودند فرصت بی نظیر و گرانبهایی برای شجریان ایجاد شد تا در عرصه ی موسیقی سنتی یکه تاز میدان شود و روز به روز مشهورتر و محبوب تر گردد. انتشار ده ها کاست و برگزاری انواع کنسرت ها در داخل و خارج همه مدیون فضای پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای شجریان بود. در این مدت گاه می شد که شجریان در اعتراض به پخش برخی موسیقی ها که به زعم وی با موسیقی اصیل ایرانی در تضاد بود و پخش آن ها به جایگاه موسیقی سنتی لطمه می زند با صدا وسیمای جمهوری اسلامی قهر کند ولی این قهر طولی نمی کشید که به آشتی تبدیل می شد.

به هر حال پس از سال ها که از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود و شجریان به اوج اشتهار و حتی ثروت رسیده بود و به اصطلاح شهره ی عام و خاص گردیده بود در سال 1388 علی رغم اینکه بارها خودش گفته بود که من به عنوان یک هنرمند در سیاست دخالتی نمی کنم به ناگاه وارد سیاست گردید و در دفاع از فتنه 88 سنگ تمام گذاشت و حتی در تظاهرات خیابانی نیز شرکت کرد و با سرودن برخی ترانه ها عملا ضدیت خود را با نظام جمهوری اسلامی به اثبات رساند. کمتر کسی تصور می کرد شجریان موسیقی دان که نزدیک به هفتاد سال از عمر خود را سپری کرده این چنین آلوده به سیاستی گردد که هدفش براندازی نظامی بود که او بخش اعظم شهرت و ثروتش را مدیون آن بود. شجریان حتی پا را فرا تر از این گذاشت و با حضور در رسانه های بیگانه و ضد ایرانی دست در دست با زنان فاسد و بی حجاب و خواننده های کثیفی مثل فائقه آتشین مشهور به گوگوش عکس یادگاری گرفت و با مصاحبه هایی که با این رسانه ها کرد اوج عداوت خود را نسبت به اسلام و جمهوری اسلامی نشان داد. آری شجریان نمک خورد و نمکدان را به زعم خویش شکست.

شجریان که بخش وسیعی از اشتهار و ثروتش مدیون فضای حاکم بعد از جمهوری اسلامی در حمایت از موسیقی سنتی بود با بی انصافی تمام در مصاحبه با رسانه دولتی استعمار انگلیس گفت: "وقتی مرور می کنم می بینم که حتی یک هفته در این 31 سال که من احساس خوشحالی بکنم که در چنین شرایطی زندگی می کنم. حتی یک روزش هم پیش نیامده، همیشه آن سایه ی تلخ من را آزار می دهد."

وی که تربیت یافته ی خانواده ای مذهبی بوده و از سن شش سالگی تا 19 سالگی در جلسات قرآن شرکت می کرده و حتی به یاد پدر که به خاطر علائق قرآنی همواره از او به نیکی یاد می کرده دو نوار کاست قرآن ضبط کرده و منتشر نموده و در سال 1356 در مسابقات سراسری قرآن مقام اول را کسب می کند، به ناگاه در جریان فتنه 88 موضعی بسیار تند در برابر دین اسلام می گیرد و اسلام را مخالف هنر قلمداد می کند و می گوید: "هرگز با هنر کنار نمی آیند همچنانکه با هنر ما کنار نیامدند و نخواهند آمد." وی در ادامه که نشان می دهد مصاحبه گر نیز با مهارت هر چه تمام تر از موقعیت ایجاد شده برای شجریان کاملا بهره می برد می گوید:"موسیقی ما از نظر پتانسیل و از نظر وزن مخصوصش خیلی بالاست ولی در طول این تاریخی که ما داشتیم در طول این 1300 تا 1400 سال به علت اینکه با ایرانیت ما و با هنرهای ما ضدیت می شده با موسیقی ما خیلی مبارزه شده که این نباید باشد." این در حالی است علی رغم اینکه مردم ایران، اسلام را پذیرفتند و به آن مقید شدند ولی هیچ وقت حکومت اسلامی برقرار نشده بوده که محدودیتی برای موسیقی ایجاد کند. در طول قرن ها که پادشاهان بر ایران حکومت می کردند نوازندگان و موسیقی دان ها و خوانندگان بدون هیچ محدودیتی به فعالیت می پرداختند. نمونه اش زمان طاغوت بوده که انواع و اقسام موسیقی در کشور ما ترویج و اجرا می شده است. اگر اسلام در باره ی موسیقی نظری دارد همان موسیقی مبتذل است که اتفاقا شجریان خود در اعتراض به پخش موسیقی مبتذل در زمان طاغوت از رادیو استعفا داد.

با این حساب اگر شجریان بخواهد اسلام را به خاطر مخالفتش با موسیقی مبتذل محکوم کند باید اول خود را محکوم کند که چرا با چنین موسیقی مخالفت کرده است. شجریان حتی پا را از این فراتر می گذارد و در نگاهی کاملا سکولاریستی ورود مذهب به سیاست را محکوم می کند و می گوید: "مذهب که در سیاست وارد شده نتیجه ی بسیار بدی داشته و همه به این باور رسیده اند که این مذهب باید از سیاست جدا شود". همه می دانیم که نگاه سکولاریستی به دین اسلام خطرناک ترین نوع نگاه به دین برای بیرون راندن آن از متن زندگی مردم به حاشیه و نهایتا بی محتوی و بی اثر کردن آن است. این در حالی است که بعد از قرن ها اگر مردم ایران دارای استقلال و آزادی واقعی هستند در پرتو حاکمیت دین است. حتی در پرتو همین حاکمیت بوده که موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی فاخر رشد قابل توجهی داشته و حضور و بروز صدها خواننده و اجرای هزاران کنسرت و تولید هزاران اثر موسیقایی همه و همه در این سی و اند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در پرتو حاکمیت مذهب انجام پذیرفته است. برگزاری جشنواره های مختلف موسیقی از جمله جشنواره بین المللی فجر نشان دهنده ی این است که در نظام جمهوری اسلامی یعنی نظامی که در پرتو مذهب شکل گرفته به هنر متعهد و هدفمند توجه جدی شده است. شجریان ضمن اینکه تلاش می کند با ژست آزاد اندیشی خود را از سیاست به دور نگه بدارد ولی به ناگه در باتلاق سیاستی فرو می رود که صحنه گردانان آن غرب سلطه گر و آمریکای جنایتکار و انگلیس روبه صفت است. او در باتلاق فتنه 88 فرو می رود و در پاسخ به سؤال رسانه ی انگلیس در باره ی اجرای سرود ی در دفاع از فتنه 88می گوید: " من خیلی روحیه ی سیاسی ندارم... سعی می کنم تا جایی که ممکن است خودم را کنار بکشم، یک هنرمند باشم، برای روحیه ی مردم سعی کنم هنر خود را نگه دارم، اما آن شرایط شرایطی بود که ایجاب می کرد. از من می خواستند که همراهشان باشم، من آن سرود را خواندم و البته پشیمان نیستم به هر حال شرایط آن موقع این بود و من آن را خواندم. بعد از انتخابات هم خواندم و دوباره خودم ساختم و خواندم."

شجریان با وقاحت تمام روحانیت متعهد را که در طول تاریخ پرچمدار مبارزه با ظلم و ستم و مدافع آزادی خواهی بوده و تقوی و دوری از قدرت طلبی شاخصه ی اصلی او بوده به بهانه ی اینکه با موسیقی مخالف بوده مورد تهمت قرار می دهد: و می گوید: " این مذهب بوده که در طول این 1400 سال موسیقی را نگذاشته خودش را را نشان بدهد. چون روحانیت فکر می کرده که این رقیب او را از صحنه بیرون می کند!" به راستی علت مخالفت روحانیت با موسیقی واقعا روحیه قدرت طلبی او بوده است. آیا واقعا روحانیت به موسیقی به عنوان یک رقیب نگاه می کرده است؟ به نظر می رسد قافیه چون تنگ آید شاعر به جفنگ آید. اصلا فتنه 88 به گونه ای حواس عده ای را پرت کرد که آن ها را وادار به مضحک ترین استدلال برای اثبات عملکرد نا به حق خود نمود. مثل استدلال خانم دکتر زهرا رهنورد برای اثبات تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دهم که او هم در مصاحبه با بی بی سی گفت میرحسین موسوی داماد لرستانی ها بوده و لرها به غیر از دامادشان به کسی رأی نمی دهند.

شجریان با این اقدام خود که یک رویارویی تمام قد در برابر نظام جمهوری اسلامی بود دست به یک خودکشی سیاسی زد و به محبوبیتی که در میان عام و خاص بدست آورده بود لطمه ی اساسی و غیر قابل برگشت زد. و اما اینکه چرا شجریان دست به این اقدام متهورانه زد که هم برای نظام جمهوری اسلامی هزینه ایجاد کرد هم به خودش لطمه وارد کرد که دیگر نتواند در جمهوری اسلامی به هنر نمایی بپردازد، به نظر می آید دو دلیل از همه مهم تر باشد یکی ویژگی های فردی و ظرفیت درونی انسان ها است که شرایط مختلف می تواند بر رفتار و اخلاق فرد مؤثر باشد. گاه سختی ها افراد را از کوره به در می کند و گاه یک موقعیت ممتاز مالی یا اجتماعی و شغلی. شجریان که از یک هنرمند گمنام کم طرفدار قبل از انقلاب به یک هنرمند محبوب پرآوازه ی بعد از انقلاب تبدیل شده بود نتوانست با این شرایط در درون خود کنار بیاید و لذا دچار غرور شد. او خود را یکه تاز عرصه ی موسیقی دید و از این جهت به عنوان یک مدعی و معترض عرض اندام کرد. اما دلیل دوم که به نظر من دلیل اصلی است و خطری است که بسیاری از نام آوران و صاحبان موقعیت های مهم اجتماعی اعم از هنری و سیاسی و حتی مذهبی را تهدید می کند موضوع نفوذ است. دشمن بر اساس تجربه دیرین خود که موفقیت های شگفت آوری در این زمینه داشته با هزاران ترفند می کوشد تا با ورود به حوزه ی خصوصی این افراد به شکلی کاملا ماهرانه افراد را به سوی تفکرات خود سوق دهد. به عقیده ی من یکی از کسانی که دشمن به طور ویژه تلاش کرد تا او را در دام نفوذ خود قرار دهد آقای شجریان بود. دشمن به خوبی به توانمندی های هنری شجریان در عرصه ی موسیقی و محبوبیت مردمی او پی برده بود و لذا با انواع ترفندها پروژه ی خود راعملی کرد و شوربختانه موفق هم شد.

دریافت جایزه پیکاسو و دیپلم افتخار از طرف سازمان یونسکو در پاریس در سال 1378 دریافت نشان موتزارت از سازمان یونسکو در سال 2006 نمونه هایی از تلاش غربی ها برای جذب شجریان است. شجریان 2 سال به خاطر آلبوم های فریاد و بی تو به سر نمی شود نامزد جایزه گرمی شد. جایزه گرمی معتبرترین جایزه موسیقی در آمریکا می باشد و او تنها خواننده ی ایران است که نامزد جایزه ی گرمی شده است. علاوه بر آن در جمعه 28 آبان ماه 1389مراسمی با نام سومین سال بزرگداشت ادب و هنر فارسی در دانشگاه استنفورد آمریکا برگزار شد که طی آن جایزه این بزرگداشت توسط بنیان گذار آن بیتا دریاباری که همسر سابق امید کردستانی یکی از مدیران ارشد شرکت گوگل است به محمدرضا شجریان تعلق گرفت. روشن است که تجلیل ها و اعطای جوایز از سوی سازمان های بین المللی و غربی با اهداف خاصی صورت می پذیرد. در اولین سال برگزاری این مراسم، سیمین بهبهانی شاعر ایرانی این جایزه را دریافت کرده بود. البته این بدان معنا نیست که هرکس جایزه ای از سوی نهادی بین المللی دریافت کرد حتما در مسیر آن ها گام خواهد برداشت ولی نمی توان به انگیزه ی این سازمان ها خوشبین بود. به هرحال باید گفت شجریان قربانی نفوذ گردید. تشویق ها و مصاحبه ها و ارتباطات گسترده رسانه های بیگانه و بسیاری از روش هایی که من و ما از آن اطلاعی نداریم کار خودش را کرد و شجریان را به تقابل با مردم متدین و انقلاب اسلامی کشاند. بدون تردید هیچ اقدامی هم نمی تواند این آب رفته از جوی را برگرداند چرا که مردم بر سر اعتقادات دینی و انقلابی خود با هیچ کس تعارف ندارند.

و اما نکته ی آخر در باره ی آن ها که تلاش می کنند دوباره برای شجریان آبرو داری کنند و او را به فضای فعالیت های هنری در ایران بکشانند. به نظر من این اقدامی عقیم خواهد بود و قطعا مردم اجازه نخواهند داد کسی که به اعتقادات دینی و انقلابی آن ها توهین روا داشته فعالیت هنری داشته باشد. آن ها که دست به چنین اقداماتی می زنند غیرت دینی و انقلابی ندارند.

دین و انقلاب اسلامی نه تنها ناموس ماست بلکه حفظ آن از ناموس ما هم بالاتر است. چگونه فردی می تواند ادعای دینداری و انقلابی گری کند و از کسی حمایت کند که با زشت ترین الفاظ این ناموس را مورد تعرض قرار داده است. امام حسین علیه السلام غیرت دینی داشت و در برابر تجاوز یزید به حریم دین جان خودش را فدا کرد. چگونه کسی می توند خود را پیرو مکتب امام حسین بداند و از متجاوز به ناموس خود یعنی اسلام و نظام جمهوری اسلامی در گذرد.

تعهد و تعصب آگاهانه نسبت به دین میراثی است که مردم مسلمان ایران از امام خمینی رضوان الله علیه فرا گرفته اند. هنر و هنرمند تا آنجا برای مردم قابل احترام است که در تقابل با دین و انقلاب و خدای آن قرار نگرفته باشد.

هرچند امروز شجریان در بستر بیماری افتاده است و بنا به عادت ما ایرانی ها که معمولا در چنین موقعیت هایی به طور ویژه مهربان می شویم و درشت گویی ها یا برخی رفتارهای چنین افرادی را نادیده می گیریم ولی باید گفت این سنت حسنه مربوط به مسائل شخصی است که اسلام نیز دستور به عفو و گذشت داده است، ولی مسلما آنجا که مربوط به اعتقادات و مبانی دینی است حفظ مواضع اصولی از ضروریات است که نباید از آن غافل شد. البته ناگفته نماند از دست دادن هر شخصیت علمی و هنری خسارت است و هیچ کس هم از اینکه امثال شجریان مسیر دیگری را در پیش گرفته خوشحال نیست ولی این بدان معنا نیست که مردم معتقد و متدین بر سر دین خود با کسی معامله کنند. به نظر من کلید این آشتی باز هم به دست خود شجریان است نه دولتمردانی که برای دوام دو روز بیشتر در حوزه ی قدرت حاضرند از همه ی غیرت دینی خود بگذرند.

نصرالله شفیعی - مدیر کل اسبق اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر

رسول خدا ص برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شد ولی این قبیل شیخ های نادان و شهوت پرست با شخم زدن مبانی فرهنگ اسلامی به خدا و پیامبر خیانت کردند

با حذف فرهنگ مداحی و جمع کردن هیات مذهبی و میدان دادن به مطرب های زن و مرد رسمن مملکت را دارند کاباره میکنند تا عوض نیروگاه هسته ای برسند به بهره برداری از دانسینگ و دیسکوها

آن از ظهار نظرهای خیلی بودار حسین دهباشی و این هم از افاضات آقای مدیر کل ارشاد . البته در سیاست ورزی به شیوه معاویه و عمروعاص و مزور بودن و فرصت طلبی و نان به نرخ روزخوری تربیت شدگان مکتب جک استراو ذره ای شک نیست ولی ممنوعیت کار آقای محمد رضا شجریان مرهون حمایت نابخردانه اش از دشمنان ملت و هم قصه شدن او در ایام فتنه با بی بی سی فارسی و موضع گرفتن او علیه نظام اسلامی ماست که با بیماری و مظلوم نمایی رفع شدنی نیست . این مرد از جلسات تلاوت قرآن پدر شروع کرد و قاری ممتاز بود ولی همنشینی با از خدا بی خبران و عمله طرب کارش را به جایی رساند که در میانسالی و کهنسالی به زنان تعلیم آواز دهد و در مصاحبه های داخلی و خارجی بدون توجه به شرعیات خواهان رفع موانع قانونی تکخوانی زنان شود . معصومه مهر علی و مهدیه محمد خانی و سحر محمدی و نغمه غلامی و خیلی دیگر از خواننده های مسئله دار زن فعلی دست پرورده همین کلاس های منکراتی شجریان هستند که معضل بزرگ فرهنگی روز شده اند . قاری قرآن دیروز و خواننده و استاد آواز و ربنای معروفی که فعلا حتی از انتشار تصویر همسر بی حجابش ابا ندارد در نظام جمهوری اسلامی نمی تواند جایگاه هنری موجهی داشته باشد و تا اعلام برائت و ندامت از گذشته پر اشتباهش هم چنان مغضوب خواهد ماند .

این نسخه را از قرآن استخراج کرده یا سیره اهل بیت !؟!؟

دعبل که مورد حمایت ائمه و تشویق آنها بود کدام فسق و فجور را داشت !؟!؟!

تولی و تبری قصه و سرگرمی است یا از فروع دین و لازم الاتباع !!؟!؟!؟

آه از اهل جمل که با خیانت و نادانی و خباثت خون به دل امیر مومنان کردند . مملکت شیعه را با دست مقامات ناصالح دارند مثل ترکیه به سمت حکومت لاییک و آدم های غافل و سکولار میبرند .

کبوتر با کبوتر باز با باز کند هم جنس با هم جنس پرواز

ابوبصیر از اصحاب امام‌صادق(ع) نقل کرده است که من خدمت امام‌صادق(ع) بودم.

مردی آمد و گفت: یابن رسول‌الله! در همسایگی من کسانی هستند که مطرب و آوازه‌خوان می‌آورند،
من گاهی به دستشویی‌ای که پشت دیوار همسایه قرار گرفته، می‌روم. صدای آوازه‌خوان را می‌شنوم و بیش از مقدار لازم آنجا توقف می‌کنم و از شنیدن آن صدا لذت می‌برم، آیا این کار من ناپسند است؟

امام صادق(ع) فرمود: این کار را مکن.

مرد گفت: آقا من که نه خودم به مجلس آنها می‌روم و نه آنها را به خانه خود می‌آورم، تنها صدای آنها را در دستشویی خانه‌ام می‌شنوم.

امام فرمود: آیا این آیه از قرآن را نخوانده‌ای: «ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا» (اسراء - 36)
همانا گوش و چشم و دل همگی ( در برابر خدا) مسئولند.

مرد گفت: یابن رسول‌الله! این آیه را تا به حال نشنیده بودم، اینک در محضر شما از این گناه استغفار می‌کنم و تصمیم می‌گیرم که دیگر این گناه را مرتکب نشوم.

امام فرمود: برو غسل توبه کن و چند رکعت نماز بخوان بعد از نماز استغفار کن و از خدا بخواه که تو را بیامرزد و اگر با آن حال می‌مردی چه گرفتاری‌ها که داشتی.

با وجود تساهل و تسامح غیرحوزوی ایشان اگر میشود به اسم تار و دمبک زدن آلبوم موسیقی داد و کنسرت گذاشت چرا رقص و آواز زنان همراهش نباشد که پول بیشتری بشود به جیب زد ؟؟؟؟

از کرامات سنگ پای قزوین آن که مطربان شبکه من و تو و بی بی سی فارسی هم به حذف نوکران انگلیس از سیما معترضند

www.pikore.com/m/1213652624588139807_1379379858

و از عجایب روزگار که همین عناصر نامطلوب و ضدفرهنگی 5 اردیبهشت در تالار شهید آوینی بندرعباس کنسرت دارند!!!!

www.pikore.com/m/1226735053280374565_1379379858

قبح شکنی بزن و برقص در مجالس مطربی از بیرون مرزها شروع شد و وقتی دیدند کسب پرمنفعتی است با رابطه و کانال در ارشاد و ناجا وارداتش را هم شروع کردند که این سیل ویران گر به حوزه هم سرایت کرده حالا

حوزه مردانگی کند و غیرت دینی به خرج دهد و رسمی بگوید پدیده وارداتی کنسرت جز منکر نبوده و نیست و انواع مختلفش فقط برای قرتی بازی شاخ شده علیه نظام . کجای دین توصیه شده زن یا مرد به اسم هنر خود را به معرض تماشا بگذارد !؟!؟!؟!؟!

زرششششششششششششششک ............

قحطی عالم دینی است و هنر با تعهد که این تحفه برای شجریان مرثیه خوانده !؟!؟!؟!!!

حاج آقا این راه گم کرده ها هم به حمایت شما نیازمند هستند :

کشف حجاب مطربان عیاش

فیلم افشاگری جریانات = http://cdn.persiangig.com/download/Fgc8JQH36B/%D9%85%D8%B7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%20%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D8%B4%20%D9%88%20%DA%A9%D8%B4%D9%81%20%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8.flv/dl

www.instagram.com/halehseyfizadeh/

کنسرت مسکو - علی غمصری، هاله سیفی‌زاده

www.youtube.com/watch?v=nE6eQUBGbIU


ضدیت با نظام و ولایت در فتنه 88

www.youtube.com/watch?v=GEDZlXFAolA


آن که مست آمد - علی غمصری

www.youtube.com/watch?v=NL4JyZos-xw

نیست علمای قم و مشهد و نجف سخت گیر هستند ایشان مبلغ نظرات حوزه علمیه آنکارا و ریاض و ابوظبی و لندن و واشنگتن هستند !!!!

رد پای کثیف و بوی تعفن شیعه انگلیسی..........

همین یک قلم آخوند جیر خوار فتنه کم بود که وارد بازار شد !

در میدان فرهنگ و هنر حریم و حرمتی نمانده که هتک نشده باشد و علنی شده جنگل بی قانون !!!!

1 - بعد از مجوز کنسرت مهمانی کوچک در تالار وحدت با علی غمصری و تکخوانی و کشف حجاب در مسکو , هاله سیفی زاده با آزاد میرزاپور و حمایت شرکت هزار اواز میرود که دور اروپا بزند و برقصد و بخواند .

2 - مژده بهرامی بعد از کنسرت سخنی نیست مجوز دار ارشاد در تهران و شهرستان ها با گروه حصار تازه از آلمان برگشت و انجا با علی غمصری زد و خواند .

3- مهدیه محمد خانی بعد از همکاری مکرر با بی بی سی فارسی و من و تو و انتشار چندین البوم تک خوانی غیر مجاز با حمید متبسم و گروه دستان در ماه محرم و صفر آمریکا و کانادا را با ساز و آواز گشت .

4- سحرمحمدی که بعد از کشف حجاب معروفش در لندن و امارات و دور اروپا و همدستی با شبکه من و تو و ضبط برنامه برای بی بی سی فارسی هر هفته آوازهای تک خوانی خلاف قانون و زیرزمینی در فضای مجازی پخش میکند و مدیر انتشار البوم زنانه 34 صدایی زنان خواننده گذشته تا حال در فرانسه بوده عازم کنسرت مراکش است تا ماموریت غیر اخلاقی و ضد فرهنگی اشاعه فحشا را ادامه دهد و در ادامه در زوریخ از همان آخوری که عهدیه زن خواننده فاسد و بهایی برنامه دارد به بهانه کنسرتی دیگر خواهد خورد .

5 - بهرخ شورورزی چپ و راست در فیلمها و سریالها و تاترها میخواند و آواز اینترنتی منتشر میکند .

باز هم هست از این دسته گلهای بیشمار و کثافت کاریهای آقایان و خانمها .

گرگ‌های درنده متولی و مجری و همراه این طرح‌های شوم و شیطانی از مجید درخشانی و حمید متبسم و علی غمصری و سعید فرج پوری و آزاد میرزاپور و فرج علی پور و دو پسرش مسلم و میلاد علی پور و شاهو عندلیبی گرفته تا گروه برادران کامکارها و مزدا انصاری و پژمان حدادی و زکریا یوسفی و پویان بیگلر و مصباح غمصری و سیاوش روشن و حسین رضایی‌نیا و همایون نصیری و محمد معتمدی و احسان عبدی و کیوان کیانیان و شایان ریاحی و سینا بیجاری و سهیل صادقی و سهیل رزاقی و سورنا صفاتی و غلامرضا رضایی و کیارش روزبهانی و پوریا پورناظری و پیمان خازنی و امثالهم با غفلت دستگاههای امنیتی و حراستی در کمال وقاحت در پوستین میش‌های مظلوم و با مجوز رسمی ارشاد هر روز آلبوم ضبط و پخش میکنند و کنسرت میدهند و هم زمان از پشت به نظام و بازماندگان شهدا و ایثارگران خنجر میزنند و از زنان بی بند و بار و بی عفت تحت پوشش هنر معروفه تحویل میدهند !

آقای آملی لاریجانی , سردار اشتری , آقای علوی , آقای علی جنتی بیایند در باره کم فروشی‌های دستگاه‌های زیر نظرشان توضیح دهند و بگویند اقدام و عمل مورد فرمایش حضرت آقا این است !؟!؟!؟! کجاست نظارت و کو التزام عملی به شعائر اسلامی و نظام مقدسی که با خون شهدا و آرمان‌های امام راحل به ثمر رسید !؟!؟!؟!؟!

خائن نیست هر کس با وجود این همه مستندات به جای اشد مجازات خاطیان بیناموس و عاملان اعمال منافی عفت عمومی را حمایت می‌کند ؟!؟!؟!؟!

از کدام تریبون این افاضات را پخش کرده !؟

تا ارشاد دست نا اهلان و نا محرمان است سال جدید و معضلات فرهنگی جدید داریم و برجام فرهنگی در کار نیست .

درباره وضع معروف و منکر در آخر الزمان آمده است؛ اینکه فاسق به گناه افتخار می‌کند، می‌خندد و انتظار ستایش دارد، و کسی به او اعتراض نمی‌کند! یا اینکه فاسق در کارهایی که خداوند دوست ندارد، تحسین می‌شود. یا اگر کسی سخن حق بر زبان براند و امر به معروف و نهی از منکر نماید، دیگران از روی نصیحت و خیر خواهی به او می‌گویند: «وظیفه نداری این‌ها را بگویی!

دولت کلید ساز و سیمان کار و حامیان فتنه اگر کور نکنند شفا در کارش نیست آقا جان . برنامه های مخرب فرهنگی تدارک دیده شده کابینه تدبیر و امید جز تقویت بی عفتی و ساز و آواز و کنسرت تکخوانی زنان و برنامه گسترش بدحجابی و وقاحت نیست

امام خامنه ای: در روش «نفوذ جریانی و شبکه ای» ، دشمن عمدتاً با دو وسیله ی «پول و جاذبه های جنسی»، در درون ملّت و در داخل کشور شبکه سازی می کند تا آرمانها، باورها، و در نتیجه سبک زندگی را تغییر دهد.

در نفوذ بسیار خطرناک جریانی، مجموعه ای از افراد با هدفی دروغین، با روشهای متفاوت با هم مرتبط می شوند تا نگاه آنها به مسائل مختلف به تدریج تغییر کند و شبیه نگاه دشمن شود.

این تغییر نگاه زمینه ساز تغییر آرمانها، باورها و ارزشهاست و به این ترتیب بیگانگان، بدون شناخته شدن و به خطر افتادن، اهداف خود را محقق می کنند.

حکمت لقمان در کلام وحی ؛ «وَ اقْصِدْ فى مَشیِک وَ اغْضض مِن صوْتِک إِنَّ أَنکرَ الاَصوَتِ لَصوْت الحمیر» ؛ در راه رفتن اعتدال را رعایت کن ، از صداى خود بکاه که زشت ترین صداها صداى خران است.

ظاهرا «محمد تقی فاضل میبدی» طبق مانیفست انجمن حجتیه دارد کمک میکند زمین پر از گناه شود تا زمینه ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف زودتر فراهم شود!!!!

هزار مدل کمپین بی خاصیت راه اندازی میشود ولی دریغ از یک کمپین حزب الهی و بسیجی امر به معروف و نهی از منکر بزرگ کشوری برای تعطیلی فساد در فضای مجازی و صفحات تلگرامی و اینستاگرامی زنان آوازه خوان زیر زمینی که علنی و با وقاحت تمام مبلغ تباهی و منکرات هستند

@mahdieh_mohammadkhani و #mahdieh_mohammadkhani
@saharmohammadi88 و #sahar_mohammadi
@behrokh.shoorvarzi و #behrokh_shoorvarzi
@halehseyfizadeh و #haleh_seyfizadeh

درباره اقدامات و سناریوهای عجیب فرقه ضاله بهاییت در یوتوب و فیس بوک و فضاهای مجازی چیزهایی هست که باید جدی گرفته شود.

آنها در حال اجرای سناریوی تبلیغی خیلی بزرگ در مقیاس جهانی هستند. در ایران به علت فشار تقیه می‌کنند و خیلی عجیب در حال جا انداختن اصول خود در سطح جهانی هستند و صدها هزار ایمیل و نوشته که به طور مرموزانه دستکاری شده و قوانین ذهنی در آن رعابت شده پخش می‌شود. حتی چندین شبکه ماهواره ایی فارسی زبان برای بهایی هاست. آنها رسالت خود را جهانی می‌دانند

یعنی تنها یک متخصص بهایی شناس می‌تواند ردپای آنها را پیدا کند کارهایی زیادی می‌کنند. موسیقی و کلیپ‌های زیادی در یوتوب می‌گذارند و اصلا مستقیما اشاره به بهایی بودن خود نمی‌کنند ولی در لابلای آن بر پایه قوانین ذهن اهداف خود را در آن می‌گنجانند.

الگوی کاری اینها قره العین است که از رهبران بزرگ زن جنبش بهاییت بوده و طرفداری برابری حقوق زن و مرد و مخالفت با سنت و حجاب و چیزهای دیگر را باب کرد.

وصیت حضرت امام قدس سره الشریف را نصب العین داریم که پشتیبانی ولایت فقیه ضامن نظام از هر گونه گزندی خواهد بود . فتوای ولی امر عزیز و نورچشمانمان نیز در خصوص معاشرت و همکاری با بهاییان مرتد روشن و قاطع است .

حلقه‌های خرابکار و فعال ضدفرهنگی فرقه ضاله بهاییت بدانند هوشیاری حزب الله محال است بگذارد قره العین ملعونشان را به راحتی نبش قبر کنند تا برای بهره برداریهای پلید خود آن روح خبیث را در کالبد نادانانی چون مزگان شجریان و سحر محمدی بدمند و به جان نظام اسلامی بیندازند .

به نیابت از دستگاه ارشاد سابق و افساد امروزی , توپخانه جهنمی فرهنگی دروغ بافی و نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی خلافکاران رسانه ای و سابقه دارهای مطبوعاتی با تطهیر معروفه‌های بدنام و سعی در بازگرداندن آنها به صحنه‌ها علیه حزب الله فعال است .

به موازات اراجیف فوق درج مصاحبه شرق با مجید درخشانی فاسق و سحر محمدی فاسد در سالنامه این روزنامه عامل لیبرالسیم با وقاحت منکر انبوه مدارک صوتی و تصویری و فیلم هایی است که از نخلفات منکراتی و اباحه گرایانه این نوکران زشتخوی بی بی سی در دست است .

شجریان داشت مثل بچه آدم ماست و خیارش را می خورد تا آن مجید درخشانی از راه رسید و زنان نوازنده و خواننده را وارد گروهش کرد و از راه به درش کرد

هنر بخورد توی سر خودشان و هواداران عیاش آنها
قاری قران بشود خادم بهاییت ارج و قرب دارد؟؟؟؟؟

آقای طلبه اگر برای عبرت گرفتن از گذشته و مشی دشمنان با تاریخ شیعه درست آشنا باشند میدانند خوارج هم قرآن میخواندند و اهل نماز شب حتی بودند ولی به امام زمان خود خروج کردند و علی علیه السلام با آنها بنای فالوده خوردن که نگذاشت , با قاطعیت از دم تیغ گذراندشان !!!!!!

شجریان اگر راست میگوید که فرزند ایران است در صندلی بی بی سی فارسی صهیونیستی و صدای آمریکای جهانخوار چه غلطی میکرد ؟؟!!؟!؟!؟!

حامی فتنه وقتی به قول خودش آرامش را در آمریکا دارد همانجا بماند

الان هم مثل روزهای فتنه برود منزل اسمعیل خویی دل بدهد و قلوه بگیرد و دختر هرزه اش را بغل کند

التماس دعای عاقبت بخیری عجب لازم است وگرنه مستقیم می رویم پیش اصحاب جمل......

بفرمایید مژگان شجریان هم با سر لخت بیاید با پدرش بزند و بخاند

بد نیست نظر کارشناسی این علامه همه فن حریف حوزه در باره آواز و تک خوانی زنان و بد حجابی و آرایش زننده و کشف حجاب و حرمت شکنی اهل بیت و مهارتها و ماموریتهای خاص گروه ماه بانو را هم بشنویم و استفاده کنیم !!!

استاد شجریان کی و کجا از مواضع خود توبه کردند که ایشان در حال ماله کشی روی عملکرد گذشته اوست؟؟؟؟؟؟

چه شجریان و چه فاضل میبدی در مورد چیزی که دقیق نمی دانند بهتر است سکوت کنند نه غوغا و مصاحبه

هر موجودی ، موجودیتش در چیزی است که

برای عرضه کردن دارد.

خداوند میگوید که

جان و مال خودتان را به من عرضه کنید

وگرنه لاجرم به شیطان عرضه خواهید کرد.

خودت را به خدا بفروش

با صحنه گردانی پشت پرده عوامل و جاسوسان بهایی , با ادامه کار آزاد زنان اوازه خوان بی حیای مروج بدحجابی و بی عفتی و کنسرت‌های داخلی و خارجی انها کولاک مخرب فرهنگی دولت تدبیر و امید سابق و کلیدباز و سیمانکار امروز برای سال 95 در راه است

مانتوی سفید، یک روسری سبز و شال انگوری در مقابل یک حجم سیاه!

بدهید بخواند و از روح رسول الله با اظهارات سخیفش خجالت بکشد

-----

حمایت پرویز مشکاتیان از میر حسین

«پرویز مشکاتیان» موسیقیدان و آهنگساز برجسته موسیقی ایران نیز در نامه‌ای جداگانه حمایت خود را از نامزدی «میرحسین موسوی» اعلام کرد. لینکلن در نظریه دموکراسی می‌گوید: فرض بر این است که انسان حیوان ناطق (عاقل و متفکر) است ولی انسان حیوانی عاطفی است و فقط گهگاه عاقل و متفکر است. ما خیال کردیم قدرت در عدد است و گرفتار میان مایگی شده‌ایم. هرچه عده رای دهندگان بیشتر باشد، برگزیده آنها از حیث کیفیت و صفت، عادی‌تر و معمولی‌تر خواهد بود.

چون بیشتر مردم (عوام) از بزرگان خود بزرگی و دوراندیشی نمی‌خواهند، بلکه دهانی گشاد برای پرگویی و نانی بخور و نمیر می‌خواهند. در فضای کنونی میهنم معتقدم که یک سری هستند که به هر حال رای می‌دهند و جماعتی وجود دارد که به هر حال رای نمی‌دهند. روی سخن من با آن عده از مردم است که دل در گرو دموکراسی دارند و برای آبادی و آزادی دریافته‌اند بی‌دغدغه نیستند و به صرافت نیز دریافته‌‌اند که رهایی یک شب اگر هم به دست آید زود از دست خواهد رفت. البته نه به این کندی که گاه شگفتم می‌زند که ما چگونه از عصر حجر تاکنون به در آمده‌ایم. به گفته خودم در چکامه ققنوس از تک بوته‌های آزادی برای ققنوس آشیانه می‌سازند و اما آنچه‌هایی که آنها را از شور و شوق اندکی واپس می‌زند یکی همین نظارت استصوابی است که مانع از آن است که مقوله‌ای به نام شایسته‌سالاری یا فرهیخته‌انگاری به منصه ظهور بنشیند.

امیدمندیم در سال‌های نه چندان دور به این فضیلت برسیم که چیزی به نام منافع ملی می‌بایست ارجح و افضل تعلقات و خواسته‌های شخصی مدنظر قرار گیرد. واضح است که رئیس‌جمهور به عنوان راس قوه مجریه نگاهبان اجرای مفاد قانون اساسی کشور است. متاسفانه قانون اساسی اکنون خود مانعی است برای اجرای برنامه‌های کلان مدیریتی و منافع جمعی و ارتقا و اتصال به حلقه‌های پرش علمی و عملی و تکنولوژی جهانی؛ از این رو انتظار داریم رئیس‌جمهور در وقت مقتضی تقاضای بازنگری به قانون اساسی را از قوه مقننه داشته باشد. هوش زیادی نمی‌خواهد که یک ایرانی عاشق و فرهیخته تفاوت فاحش درایت و کفایت آقای موسوی را با دیگر نامزدهای ریاست جمهوری دریافته باشد. گرچه در زمینه و بدنه مدیریتی، آقای کروبی انتخابی قابل تامل دارد و در بدنه مشاورتی، آقای رضایی کفه اندیشه‌وری را پیشنهاد داده‌اند.

من آرزویم این است که اگر آقای موسوی (همکارم در دانشکده هنرهای زیبا) بر مسند سیاسی میهنم جای زد، از این دو نکته غافل نماند و نپندارد که اگر کسی در کمپ رقیب پا زد، فردا در پیکره نوین سیاسی جایی نمی‌تواند داشته باشد. نکته آخر اینکه دوست‌تر داشتم، خواهر عزیزم خانم رهنورد و بانوی نخست ایران با یک مانتوی سفید، یک روسری سبز و شال انگوری در صحنه آمد و شد با مردم حضور یابد. چون به گفته دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا یکی دو بار تصاویری از دیگر نامزدها با خانم‌هایشان در تلویزیون دیده‌اند که اگر در جای دیگری آنها را ببینند مطلقا نمی‌شناسند؛ چون به جز یک حجم سیاه چیز دیگری قابل رویت نبوده است.

چگونه در این کشور ایزدی
برومند گردد نهال بدیع
به مشت گران یابد از ما جواب
هر آن کس که خواهد این ملک خراب
چه خوش گفت استاد دانای توس
که در ملک شعر و ادب کوفت کوس
چو ایران نباشد تن من مباد
چنین دارم از موبد پاک یاد

دون نام:

عقل سلیم میگوید چه ساز و چه آواز - از مرد یا زن - اگر ابزار خودنمایی و تبرج شود آلتی شیطانی است که به شکل کنسرت و رسانه ای و تصویری و ابزار کسب وجه غالب امروزی آن همین شده و بی شک مذموم به شمار می‌آید مگر آن که تمام و کمال ابزار تبلیغ شعائر الهی و فرهنگ و معارف پیامبر عظیم الشان اسلام و ائمه هدی باشد و نگاه مادی مطلقا در آن نگنجد

به اهالی مسامحه کار شاغل در نیروی انتظامی و قضات بی اطلاع و کاهل و نابخردان سیاه دل ارشاد و حوزویون خواب زده امید عمل نیست
امام عصری باید و عصای حضرت موسی که به امر خداوند اژدها را به میدان اندازد تا طلسم این مارهای زاده جادو را باطل کند

نه پلیس هشیار نداریم
نه قاضی دلسوز
حوزه سرگرم ضرب زید عمر است
بسیج و سپاه در دفاع از حرم
خانه نا امن شده حالا

توبه کند و اصلاح شود روی چشم و سر امت مسلمان ایران جا دارد

امام علی وقتی ولید غافل شرابخوار را دید که علنی به گناه مینازد او را حد زد

حکم این نوکران رنگ شده اجنبی قصه همان خائنانی است که دروازه کرمان محاصره شده را به روی سپاه خواجه تاجدار باز کردند تا مردم را قتل عام کنند

ان اکرمکم عند الله اتقیکم

از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلـَّم ) در حجة الوداع از علامات قیامت نقل كرده اند به آن خدائى كه جانم به دست او است اى سلمان در این زمان كنیزان [=دخترک های] آوازه خوان و نوازنده پیدا میشوند . در این هنگام است كه اقوامى قرآن را براى غیر خدا مى آموزند و آن را نوعى مِزمار (=ساز) و آلت موسیقى اتخاذ میكنند، با قرآن آوازه خوانى میكنند و بر سر دنیا سر و دست میشكنند.اى سلمان این وقتى است كه حرمتها و قرقها شكسته شود و مردم عالماً و عامداً در پى ارتكاب گناه باشند و اشرار بر اخیار مسلط شوند، دروغ فاش و بى پرده و لجاجتها ظاهر گردد و فقرا فقر خود را علنى كنند، مردم در لباس به یكدیگر مباهات كنند و باران در غیر فصل ببارد و مردم شطرنج و نرد و موسیقى را كارى پسندیده بشمارند و در مقابل، امر به معروف و نهى از منكر را عملى نكوهیده بدانند .

درباره وضع معروف و منکر در آخر الزمان آمده است؛ اینکه فاسق به گناه افتخار می‌کند، می‌خندد و انتظار ستایش دارد، و کسی به او اعتراض نمی‌کند! یا اینکه فاسق در کارهایی که خداوند دوست ندارد، تحسین می‌شود. یا اگر کسی سخن حق بر زبان براند و امر به معروف و نهی از منکر نماید، دیگران از روی نصیحت و خیر خواهی به او می‌گویند: «وظیفه نداری این‌ها را بگویی!

وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ و از گام هاى شيطان پيروى نكنيد، كه بى ترديد او براى شما دشمنى آشكار است.

پیامبر خدا محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:زمانی بر مردم بیاید که چهره هایشان چهره های آدمیان ولی دل هایشان دل های شیاطین باشد ، بسان گرگان درنده خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند ، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از آنها غایب باشی غیبتت کنند .شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند .از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود .بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها . از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که دینش را حفظ کند.در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد .در آخرالزمان دغلبازان و فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند، انچنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبدا به دام تزویر و فریب شان بیافتید .

در عرصه فرهنگي اگر ساز و کارها الهي نباشد و انسانها را به سمت عبوديت و بندگي خدا نکشاند و ذکر‌آفرين نباشد و فطرت انسانها را بيدار نکند، بلکه آثار و توليدات فرهنگي به گونه‌اي باشد که مدام غرايز حيواني و هواهاي نفساني انسانها را تحريک کند، در چنين جامعه‌اي آيا مي‌توان انتظار داشت که ولايت الهي به معناي حقيقي آن تحقق پيدا کند؟

یکی برای این به اصطلاح استاد کتاب داستان راستان شهید مطهری را بخرد یا بخواند تا الف بای شرعی یاد بگیرد .


خودسر کیست !!!؟!؟!؟! بخوانید تا تروریست های فرهنگی و داعشی های واقعی را بشناسید و فریب بازی با کلمات جمعی خودباخته و لامذهب را نخورید :

صدای ساز و آواز بلند بود. هركس كه از نزدیك آن خانه می گذشت، می توانست حدس بزند كه در درون خانه چه خبرهاست. بساط عشرت و می گساری پهن بود و جام می بود كه پیاپی نوشیده می شد. كنیزك خدمتكار درون خانه را جاروب زده و خاكروبه ها را در دست گرفته از خانه بیرون آمده بود تا آنها را در كناری بریزد. در همین لحظه مردی كه آثار عبادت زیاد از چهره اش نمایان بود و پیشانی اش از سجده های طولانی حكایت می كرد از آنجا می گذشت، از آن كنیزك پرسید:

صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟

- آزاد.

- معلوم است كه آزاد است. اگر بنده می بود پروای صاحب و مالك و خداوندگار خویش را می داشت و این بساط را پهن نمی كرد.

ردوبدل شدن این سخنان بین كنیزك و آن مرد موجب شد كه كنیزك مكث زیادتری در بیرون خانه بكند. هنگامی كه به خانه برگشت اربابش پرسید: چرا این قدر دیگر آمدی؟

كنیزك ماجرا را تعریف كرد و گفت: مردی با چنین وضع و هیئت می گذشت و چنان پرسشی كرد و من چنین پاسخی دادم.

شنیدن این ماجرا او را چند لحظه در اندیشه فرو برد. مخصوصا آن جمله (اگر بنده می بود از صاحب اختیار خود پروا می كرد) مثل تیر بر قلبش نشست. بی اختیار از جا جست و به خود مهلت كفش پوشیدن نداد. با پای برهنه به دنبال گوینده ی سخن رفت. دوید تا خود را به صاحب سخن كه جز امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نبود رساند. به دست آن حضرت به شرف توبه نائل شد، و دیگر به افتخار آن روز كه با پای برهنه به شرف توبه نائل آمده بود كفش به پا نكرد. او كه تا آن روز به «بشربن حارث بن عبد الرحمن مروزی» معروف بود، از آن به بعد لقب «الحافی» یعنی «پابرهنه» یافت و به «بشر حافی» معروف و مشهور گشت. تا زنده بود به پیمان خویش وفادار ماند، دیگر گرد گناه نگشت. تا آن روز در سلك اشراف زادگان و عیاشان بود، از آن به بعد در سلك مردان پرهیزكار و خداپرست درآمد.

بیانات امام خمینی در سال 67 ( منشور هنر انقلاب ): تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی، اسلام ائمه هدی، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه‌خوردگان تاریخ تلخ و شرم‌آور محرومیت‌ها باشد؛ هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.

مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ

در جایی که دنیا دچار بیداری اسلامی شده فعالیت گروهی کور دل برای خواب کردن مسلمانان و مخدوش نشان دادن چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی حاکی از ماموریت نفوذی آنها برای تخریب زیر ساخت های فرهنگی و ترویج اباحی گری است که متوقف ساختن این پروژه ها از اوجب واجبات است .

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله: «خمسه لا ینظر الله الیهم یوم القیمه - الی ان قال: والمغنی» (جامع احادیث، ج 22، ص 233)

خداوند در قیامت به پنج طایفه نظر (رحمت) نمی‌کند و یکی از آنان مغنی (آواز خوان) است.

امام خمینی ره : هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالو صفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا لذت می‌برند. (صحیفه نور، ج۲۱، ص۳۰)

رهبر فرزانه انقلاب : مسئولان، مدیران، نخبگان و افراد مؤثر در تصمیمات کلان هدفهای مشخص پروژه نفوذند و نباید با استناد به سوءاستفاده احتمالی و جناحی برخی اشخاص، اصل قضیه نفوذ و اهمیّت این مسئله را کمرنگ جلوه داد. «مسائل حاشیه ای» مکمل جریان نفوذند و در این قضیه، کسانی که بر ارزشها و اصالتها پای می فشرند به افراطی گری و تندروی متهم می شوند تا در سایه سکوت آنها و تضعیف تدریجی ارزشها و آرمانها، زمینه تحقق اهداف پروژه نفوذ فراهم شود. نمی گوییم این افراد و جریانها، این کار را آگاهانه انجام می دهند اما با این اتهامات، دانسته یا ندانسته، خاکریز مستحکمِ بسیج را تضعیف و پروژه خطرناک نفوذ دشمن را تکمیل می کنند.

عده‏ اى فکر مى‏کنند دین مزاحم آزادى است در حالى که از اهداف‏دین تبیین حدود آزادى است. آزادى بر دو قسم است، تکوینى وتشریعى. مرز آزادى تکوینى نظام على و معلولى و به تعبیر شهیدمطهرى انسان در نظام تکوین آزاد است، قرآن نیز در آیات متعددى‏آن رابیان داشته است.
(قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر) .
(و هدیناه النجدین) .
(لا اکراه فى الدین) .
حال این سوال مطرح مى‏شود که اگر انسان در نظام تکوین آزاداست، پس مجازات و مکافات چیست؟ چرا قرآن مى‏فرماید: (خذوه فغلوه ثم الجحیم صلوه) در پاسخ باید گفت که ریشه این‏سوال در خلط بین تکوین و تشریع است.
قرآن هیچ‏گاه از آزادى مطلق صحبت نفرموده است‏بلکه آزادى درنظام تکوین را بیان فرموده است، هم‏چنان که طبیب مى‏گوید بشر درنظام تکوین بین سم و شهد آزاد است اما اگر سم خورد مى‏میرد.
مرزها باید کاملا از هم‏دیگر تفکیک شوند. هیچ آیه‏اى نمى‏گویدبنده آزاد است. بنده، بنده است.
(قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر) اما اگرکافر شد.
(فخذوه فغلوه ثم الجحیم صلوه) در دنیا نیز گوشه‏اى از همان‏عذاب الهى جارى مى‏شود.
(انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فى الارض فساداان یقتلوا او یصلبوا او... .) پس معلوم مى‏شود نظام تکوین غیراز نظام تشریع است. و آزادى تکوینى، کمالى براى انسان است. وتکوین و تشریع دو مقوله جدا از یکدیگر هستند و نباید خلطشوند.
انسان موجودى محدود است، موجود محدود نمى‏تواند وصف بى‏کران‏داشته باشد. آزادى او به اندازه هستى اوست، و چون اصل حاکم برنظام هستى، قانون علیت است، آزادى تکوینى انسان در محدوده‏قانون علیت است، انسان اگر بخواهد خودش را هم بکشد باید ازراه علیت و معلولیت وارد شود.
آزادى تکوینى که آیات فراوانى ناظر به آن است، براى رد جبر وتفویض است.

آقای حجت‌الاسلام گفته کسانی که این محدودیت‌ها را به وجود آورده‌اند، باید در پیشگاه تاریخ پاسخگو باشند ولی مگفته بر پا کنندگان منکر برای خداوند چه پاسخی دارند !

چه شیخک باحالی !

گفته وقتی کنسرتی مجوز دارد، کجایش می‌تواند حرام باشد؟ فعل حرام زمانی است که شما عده‌ای را گسیل می‌دهید تا آن را به هم بزنند.

انگار نهی از منکر برای هویج است........

از دیگر جملات فضایی میبدی : موسیقی هم زمانی در دربار عباسیان برای اهداف شهوانی یا مقابل جریانی که ائمه‌ی اطهار ترویج می‌کردند، استفاده می‌شد و به همین خاطر حرام اعلام شد؛ اما امروزه هنر و موسیقی یکی از نیازهای انسان است!

یکی نپرسیده چرا تاریخ درست بلد نیستی حاجی و با وقاحت مغلطه فقهی میکنی..... پیامبر و امام علی علیهما السلام قبل از بن العباس موسیقی را مذمت کرده اند .

در شهر بی قانون قورباغه ابو عطا میخواند

به افتخار این مادر عروس یک شیشکی بلند باید بست!!!!!!!!

خواننده ربنایی که حجاب و عفاف را به چالش بکشد و همدم بهاییان ملحد شود نزد ملت مسلمان ایران جایی ندارد و جز عیاشان طرفدارش نیستند

با این تفاسیر مثل صدر اسلام مباهله ای در پیش است
هواداران شجریان و آقای فاضل میبدی زورشان را بزنند
آه و نفرین حامیان ولایت و دشمنان فتنه و مظلومان انقلاب هم به آسمان است
هر که از خداوند جواب گرفت موضعش حق است و برای طرف مقابل سیاه رویی خواهدماند و بس
خون شهدای ما بیهوده ریخته نشد و در راه خدا بود و باید به ارمانهای امام شهدا وفادار بمانیم

حق و حساب خودش برای این مزخرفات چقدر بوده؟!

شکر خدا به زودی زن سلیطه مطرب کشف حجاب کرده دیگری راهی دیار عدم است

www.pikore.com/nooshinpasdar.oud

در آلبوم عکسهای دسته جمعی مختلط با نامحرمان دختران مینی ژوپ پوش گروه ماه بانو ی مجید درخشانی شاخص هستند

از نشریه مغرضی که سخنان نادرست این آقا را چاپ کرده باید به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی شکایت کرد

"عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم" چه اسم بی مسمایی است . از درسهای شرم آور این آقا تابلوست که تحقیقاتش درباره راه های خیانت به دین رسول الله با لباس آن حضرت است !

طبق سنتی الهی آثار اصرار بر گناه در لوای هنر و حمایت از زنان آوازه خوان در زندگی و سلامت آنان که علم عصیان در برابر دین رسول الله و اوامر الهی بلند کرده اند دارد بیشتر نمایان میشود .

بعد از شجریان و حسین رضایی نیا و نوشین پاسدار , سید محمد معتمدی هم که در داخل کشور مشوق تک خوانی سحر محمدی در عصر عاشورا و هم آواز مهدیه محمدخانی در اپرای عاشورا در برج میلاد بود و به تازگی از آوازخوانی با زنان لخت و عور در امریکا برگشته بود به دلیل مشکل ریتم نامظنم قلب در بیمارستان بستری شد .

خدا کند قوم گمراه مطرب تا دیر نشده از این واقعه عبرت بگیرند و به صراط مستقیم و بندگی خدا بازگردند .

بروید سوابق ویولن زن دوره گرد و بهایی فراری بابک ثابتیان را در فیس بوک دربیاورید و ببینید با شجریان و در خانه او در آمریکا چه دلی می دهد و قلوه ای می گیرد

www.youtube.com/watch?v=7EpFGaQLBb8

www.youtube.com/watch?v=qmNq_e86lMg

بقیه فیلمهای یوتوبش اینجاست که نشان میدهد مطرب بهایی فوق الذکر در مجامع بهایی فعال است و فامیل زنش مهرناز ریاضتی از سران بهایی مقیم بیت العدل بهاییان در حیفا هستند . همچنین دیده میشود این ملحد خائن بارها در شبکه فارسی صدای آمریکا مصاحبه و اجرا داشته است .

www.youtube.com/results?search_query=%D8%A8%D8%A7%D8%A8%DA%A9+%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D9%86

متن کامل مصاحبه خواندنی است و بیماری های مصاحبه کننده و مصاحبه شونده را با آن میشود بهتر شناخت........

متن کامل مصاحبه خواندنی است و بیماری های مصاحبه کننده و مصاحبه شونده را با آن میشود بهتر شناخت........

به استاد فاضل میبدی جهت صدور فتاوی پشتیبانی معنوی و شرعی و حقوقی و غیره خبر داده شود که

دف نواز توانای کشورمان زکریا یوسفی قرار است با مجوز دولتی ارشاد
یکم اردیبهشت ماه 95 در شیراز و در روز سعدی به همراه
عليرضا قربانی و سامان صمیمی، اصغر عربشاهی و حمید خوانساری
اجرایی را با اشعار او در مقبره این شاعر برگزار ‌کند

www.pikore.com/m/1230280015618119452_1904827948

همین زکریا یوسفی دف زن برای 17 و 18 اردیبهشت 95 قرار است در مراکش
برای آواز تک خوانی و کنسرت سحر محمدی خواننده زن بدنام و بدسابقه گروه عفریته های ماه بانو
به همراه مهدی تیموری و میلاد محمدی در آن مراسم ساز بزند

http://fesfestival.com/2016/performer/sahar-mohammadi/

فقط فکر نکنید این شیطنت های مطربی و زیر سیبیلی درکردن های ارشاد و انتظامی و حراست های مربوطه مصداق از توبره و آخور خوردن است و دوباره ماجراهای کشف حجاب و منکرات دیگر در راه است

درباره جریان کارناوال رقص زنان در رشت هم ارشاد بفرمایید حاج آقا

شجریان 15 ساله که سرطان داره به تازگی هم شیمی درمانی کرده این یعنی عود بیماری و احتمال قوی مرگ .... پس ولش کنید دیگه بیمار و پیره بذارید راحت بخونه
من فقط ربنای او را دوست دارم
عشق من صدا و آهنگ های مختاباد

شجریان 15 ساله که سرطان داره به تازگی هم شیمی درمانی کرده این یعنی عود بیماری و احتمال قوی مرگ .... پس ولش کنید دیگه بیمار و پیره بذارید راحت بخونه
من فقط ربنای او را دوست دارم
عشق من صدا و آهنگ های مختاباد

برو ببین زن و دختر مختاباد چه وضع حجابی دارند بعد سنگش را به سینه بزن

از آقای میبدی بپرسید نظر تخصصی و شرعی شان در مورد بوسه سید محمد معتمدی به دست زن خواننده خارجی و در دست گرفتن دست او در قسمت پایانی این کنسرت چیست :

www.youtube.com/watch?v=NVnQUFLrpxE

جناب فاضل میبدی حتما در حوزه مقدس علمیه قم شنیده اند که روایت داریم :

از اولاد و ذریه شیطان "قفندر" است که هر کس در خانه اش به مدت چهل روز "طنبور" نوازد وی بر تمام اعضایش می نشیند و غیرت را از او زایل می کند .

و نیز آورده اند اگر در خانه ای ۴۰ روز موسیقی نواخته شود، مرد خانه طوری بی غیرت میشود که اگر به خانه بیاید و همسرش را با یک اجنبی ببیند، هیچ تفاوتی به حالش نخواهد کرد .

اکنون عوض تشویش اذهان عمومی با باقتن لاطائلات غیرفقهی و جعل تاریخی و تفسیر به رای آیات و روایات خوب است برای اثبات صحت موضوع فوق در فضای مجازی بگردیم و احوال چند موسیقی دان آشنا که از این هنر به ورطه مطربی و خلاف شرع کشف حجاب زن و دختر و آوازه خوانی ناموس شان در جمع نامحرم و بی غیرتی علنی لغزیده اند را به شکل مستند و مصور ببینیم. حائز توجه است معمولا این افراد در میان سالی همسر جوان دومی گرفته اند که کمالات اخیر را در مورد او به نمایش میگذارند !

1- حمید متبسم و همسرش مقابل دوربین یک هیپی بی سر و پا که کارش انتشار تصاویر زنان برهنه است و حضور در مجلس بزم و عیش با زنان نیمه برهنه دیده میشود !

2- حسین علیزاده و همسر آوازه خوان و کشف حجاب کرده اش را در کنسرت خارجی که اخیرا با محمد معتمدی و پوریا اخواص در کنسرت گروه هم آوایان در تالار وحدت هم آواز شد میبینیم !

3- محمد رضا شجریان و زن دومش که تقریبا عکس با حجاب ندارد و دخترش که از ساز به آوازه خوانی و کشف حجاب و همکاری با صدای آمریکا و شبکه علیرضا نوری زاده و سازگارا و جمشید چالنگی رسید دیده میشوند !

اگر اهل حال هستید استاد این مجموعه را هم تهیه کنید :

www.youtube.com/watch?v=R6IWI91mSFE

باید دید چند خواننده بی حیای زن از زیر دست شجریان تربیت شده و بیرون امده که امروز مثل افعی افتاده به جان فرهنگ و امنیت جامعه اسلامی تا بشود گفت ولش کنید دیگه بیمار و پیره بذارید راحت بخونه........

من گفتم فقط صدا و آهنگ های استاد مختاباد را قبول دارم . کاری به شخصیت و حجاب همسر و خواهرش ندارم
تمایلی به تحقیق در مورد این خانواده ندارم
جوابم به آقای ناشناس چند تا بالاتر بود . یا علی مدد

من گفتم فقط صدا و آهنگ های استاد مختاباد را دوست دارم . کاری به شخصیت خودش یا حجاب همسر و دخترش ندارم
تمایلی هم به تحقیق در مورد این خانواده ندارم
جوابم به آقای ناشناس چند تا بالاتر بود . یا علی مدد

کسی حکم به تحقیق و تجسس نکرد آقا جان
وضع بی حیایی به حدی علنی شده که در چشم است و کبک باید باشی تا نبینی
دوست داشتن ما هم ملاک نیست که حکم به و نا حق بدهیم
انکر الاصوات فقط به حمار بودن نیست که
صدای شیطان باشی باید بروی کنار
علی یارت