شهدای ایران shohadayeiran.com

علت نمایش فیلم زندگی«فرخ غفاری» مدیر جشن های پرحاشیه هنر شیراز در کانون فیلم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی چیست؟
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ بر اساس پیامکی که این روزها در بین علاقمندان سینمای مستند منتشر شده است کانون فیلم سینما حقیقت وابسته به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در ادامه  برنامه های خود در هفته جاری، مستندی با عنوان«روزگار فرخ» را به نمایش در خواهد آورد که به پرتره فرخ غفاری فیلمساز قدیمی کشورمان و در عین حال مدیر جشن هنر شیراز در سالهای قبل از انقلاب اختصاص دارد. برگزاری جشن های مذکور در زمان خود اعتراض بسیاری از مردم و علما را به جهت هزینه های سنگین و ترویج مسائل ضد دینی و ضد اخلاقی در آثار ارائه شده هنری به همراه داشت.

مستند زندگی یک مدیر سینمایی در جشن هنر شیراز!


مستند زندگی یک مدیر سینمایی در جشن هنر شیراز!

بنا بر اطلاعات حاصله این فیلم مستند ساخته سعید نوری بوده و پس از نمایش در سالن سینما حقیقت مرکز گسترش توسط یاشار نورایی و مازیار فکری ارشاد از منتقدان حوزه سینما مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.

مستند زندگی یک مدیر سینمایی در جشن هنر شیراز!
این گزارش حاکیست اگرچه خبر رسمی این نشست هنوز در اختیار رسانه ها قرار نگرفته است لیکن پرداختن به زندگی فیلمسازی که فارغ از داشتن مسئولیت حساسی چون معاونت فرهنگی سازمان ملی رادیو و تلویزیون ایران در دوران پهلوی، مدیریت برگزاری جشن های پرحاشیه و پرهزینه هنر شیراز را زیر نظر مستقیم فرح دیبا به عنوان سردمدار جریان راه اندازی هنر به اصطلاح مدرن و شبه روشنفکرانه در کشور بر عهده داشته است از جمله ابهاماتی است که مسئولان سینمایی دولت یازدهم در مهمترین مرکز تولید مستند کشور می بایست پاسخگو بوده و اساسأ علت گنجاندن چنین مستندی در برنامه کانون سینما حقیقت را برای افکار عمومی تشریح نمایند.
مستند زندگی یک مدیر سینمایی در جشن هنر شیراز!

محمد ابراهیم فرخ غفاری فرزند وزیر مختار ایران در بلژیک که بخش عمده ای از عمر خود در نوجوانی، میانسالی و حتی اواخر عمرش را در کشورهای اروپایی گذراند و با فیلم «شب قوزی» در سال ۱۳۴۳ توانست حضور خود را در سینما با تحسین منتقدان همفکر خود در نشریات داخلی و خارجی در همان مقطع تاریخی به اثبات برساند از معدود فیلمسازانی بود که در شکل گیری جریان شبه روشنفکری در سینمای ایران نقش تأثیرگذاری داشت و از ارتباط بسیار نزدیکی با بنیاد فرح پهلوی و دربار برخوردار بود.

مستند زندگی یک مدیر سینمایی در جشن هنر شیراز!

در عین حال از وی که در سال ۱۳۸۵ در پاریس درگذشت و در گورستان مون پارناس به خاک سپرده شد به عنوان یکی از متولیان راه اندازی کانون فیلم ایران و جشنواره بین المللی فیلم تهران نام برده می شود.



درباره جشن‌های هنر شیراز بیشتر بدانیم

یكي از اقداماتي كه رژيم در جهت براندازي فرهنگ ديني و نابودي ارزش‌هاي اسلامي انجام داد، جشن هنر شيراز بود اين جشن كه به اصطلاح با پويش ايجاد نزديكي و مبادله­ی فرهنگي بين ايران و ساير كشورها پي‌ريزي شده بود در واقع درصدد استحاله­ی فرهنگ ايران اسلامي و بازگشت به ارتجاع جاهلي مدرن غرب بود. كاري كه رضاخان با زور اسلحه درصدد انجام آن بود اينها با بازي فرهنگي درصدد انجام آن بودند. به­طور كلي قريب به اتفاق امور جشن هنر شيراز با نظر و تصويب شخص فرح به منصه­ی ظهور مي‌رسيد كه از سال 1346 تا 1356 در اول شهريورماه هر سال با مخارج هنگفت و مشغول كردن بخش عظيمي از دستگاه اجرايي حكومت و حاكم بودن بي‌برنامگي در آنها تشكيل مي‌شد. دين­ستيزي و ترويج فرهنگ غربي اين جشن موجب اعتراض روحانيون و مردم منجر به اين شد كه جشن سال 1356 آخرين جشن هنر شيراز باشد.


زمينه‌هاي شكل‌گيري جشن هنر شيراز


فريده ديبا (مادر فرح) مدعي است زماني با حلقه­ی دوستانش كه بالغ بر پنجاه، شصت نفر مي‌شدند براي تفريح به شيراز رفتند. يك شب در رستوران گل سرخ در جاده­ی فرودگاه متوجه يك ويلون زن دوره‌گردي كه پسركي با نواختن دُنبك او را همراهي مي‌كرد و يك دخترك رقاص شدند. آن‌ها را به محوطه­ی چمن فرودگاه مي‌برند و آنها چند آهنگ و ترانه­ی محلي را نواختند بعد هم فريده با همراهان تحت تأثير قرار گرفته و همگي در حالي­كه خوش­گذراني‌هاي نيمه شب متوجه آنها شده بود، به رقص و پايكوبي پرداختند. فريده ديبا مدعي است كه اين حادثه فكر آغازين جشن هنر شيراز را در مخيله‌اش انداخته است. وي بعد از بازگشت به تهران موضوع را با فرح در ميان گذاشت و فرح با مشاوران هنري و فرهنگي خود صحبت كرد. فرخ غفاري كه در فرانسه تحصيل و زندگي كرده و از فيلم‌سازان و هنرمندان مورد توجه فرح بود ضمن استقبال از اين تصميم، پيشنهاد كرد دايره­ی كار قدري گسترده‌تر شود و براي آن‌­كه بتوانيم از سراسر دنيا علاقه‌مندان هنر را به شيراز بياوريم خوب است جشنواره به موسيقي ملل اختصاص يابد و نمايندگان هنري كشورهاي مختلف به ايران بيايند.[1] يكي از عوامل انتخاب شيراز اين بود كه خاستگاه آئين بهايي‌گري بود و دربار مي‌كوشيد شيراز را در جهان مطرح نمايد.[2]
اولين ليست هيأت امناي اين جشن در سال 1346 عبارت بودند از:
1- شهرام پهلوي‌نيا (پسر اشرف).
2- هويدا (نخست­وزير).
3- وزير دربار (اسدالله اعلم).
4- وزير امورخارجه (اردشير زاهدي).
5- وزير فرهنگ و هنر(مهرداد پهلبد).
6- وزير اطلاعات (هوشنگ انصاري).
7- وزير اقتصاد (دكتر عاليخاني).
8- رئيس هيئت مديره و مدیر عامل شركت ملي نفت (منوچهر اقبال).
9- مدير سازمان برنامه و بودجه (مهندس اصفيا).
10- رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور.
11- استاندار فارس.
12- سرپرست سازمان جلب سياحان.
13- رئيس دانشگاه پهلوی شیراز.
14- رئيس كتابخانه­ی پهلوي.
15- فرمانده ارتش سوم.
16- دبيركل انجمن‌ روابط فرهنگي بين­المللي.
17- سرپرست تلويزيون ملي ايران.
18- رئيس دانشگاه هنرهاي زيباي كشور.
19- دكتر مهدي بوشهري.
20- آقاي معينيان.
21- دكتر فريدون هويدا.
22- آقاي فؤاد روحاني (وزير آب و برق).
23- خانم منير وكيلي.
24- پرفسور پوپ) ايران­شناس عضو سازمان سيا).
25- خانم خجسته­نيا.
26- آقاي فرخ غفاري.
27- خانم علم.
28- سيدمحمدتقي مصطفوي.
29- بيژن صفاري.
30- حسين دهنوي.
31- مهندس رضا قطبي.[3]

فرح طي سخناني كه در اختتاميه­ی اولين جشن سال 1346 ايراد نمود هدف از برگزاري جشن هنر شيراز را اين‌گونه ترسيم كرد: «جشن بزرگداشت هنر و هنرمند ايراني و شناساندن هنر قديم و جديد ايران به ايرانيان و خارجيان و همچنين بزرگداشت هنرمندان خارجي و شناساندن شيوه­ی كار آنان به ايرانيان بود... آرزو دارم كه جشن هنر شيراز در سال آينده و سال­هاي بعدي با موفقيت بسيار روبرو شود و به هدف عالي خود نائل آيد.»[4]
هرچند كه هدف برگزاري جشن هنر شيراز، ايجاد ارتباط فرهنگي ميان مردم كشور ايران با ساير كشورها بوده، اما اين منظور هرگز حاصل نگرديد، چون قشرهاي جامعه نمي‌توانستند در آن شركت كنند.[5]

اساسنامه ­ی جشن هنر شيراز


نظر به توجه و علاقه‌مندي خاص عليا حضرت شهبانو فرح به گسترش هنر و بزرگداشت هنرهاي اصيل ملي و به­منظور بالا بردن سطح هنر در ايران و بزرگداشت هنر هنرمندان ايران و شناساندن هنر و هنرمندان خارجي در ايران و آشنايي هرچه بيشتر علاقه‌مندان و هنردوستان به نمودهاي هنري جهان، سازماني به نام سازمان جشن هنر شيراز به رياست عليا حضرت شهبانو فرح تشكيل مي‌گردد.
موضوع سازمان:
1. تهيه و تدارك برنامه‌هاي فستيوال‌هاي هنرهاي نمايشي و موسيقي جشن هنر شيراز.
2. انجام ساير فعاليت‌هاي هنري براي عرضه نمودن هنر در جنب جشن هنر شيراز.
3. برقراري رابطه و همكاري با سازمان‌هاي هنري بين­المللي و تبادل برنامه‌هاي هنري براي جشن هنر شيراز (ماده­ی1).
اركان سازمان شامل:
1. هيأت امناء.
2. هيأت مديره و مدير عامل .
3. بازرس.
هيأت امناء به رياست عليا حضرت فرح و انتخاب 31 نفر براي مدت 2 سال تشكيل مي‌شود (ماده­ی 4). و يك نفر از طرف عليا حضرت فرح به رياست هيأت امناء انتخاب مي‌شود (ماده­ی 5).
وظايف هيأت امناء:
1- تصويب بودجه و ترازنامه.
2- پيشنهاد انتخاب اعضاء هيأت مديره­ی سازمان.
3- انتخاب بازرس.
4- پيشنهاد تغيير مواد اساسنامه و يا انحلال سازمان.
5- رسيدگي به گزارش سالانه­ی هيأت مديره و بازرسي سازمان.
هيأت مديره از 5 نفر بعد از معرفي از طرف هيأت امناء و انتخاب از طرف عليا حضرت فرح براي مدت 2 سال انتخاب مي‌شوند (ماده­ی 7). وظايفشان، 1- تصويب خط مشي سازمان، 2- تهيه­ی بودجه، 3- تصويب تشكيلات اداري و برنامه‌ريزي سازمان، 4- تصویب و مراقبت در اجرای آئین­نامه­های داخلی، 5- تصویب طرح و برنامه­ریزی که از طرف مدير عامل و هيأت مديره پيشنهاد شده است. 6- اقدام به كليه­ی اموري كه براي انجام موضوع و هدف سازمان باشد (ماده­ی 10).
درآمد سازمان از كمك‌هاي مرحمتي شهبانو و شخصيت‌هاي حقوقي و حقيقي و درآمدهاي حاصله از فعاليت سازمان تأمين مي‌گردد و سازمان داراي شخصيت حقوقي غير انتفاعي است و به پيشنهاد هيأت امناء و موافقت فرح منحل خواهد شد و در صورت انحلال دارائي سازمان به يكي از مؤسسات هنري به تشخيص رياست عاليه­ی سازمان تعلق خواهد گرفت.[6]

ابتذال‌هاي جشن هنر شيراز و اعتراضات به آن
هر سال كه از جشن هنر شيراز مي‌گذشت به ابتذال آن افزوده مي‌شد[7] و اهداف ضد اسلامي آن آشكارتر مي‌شد و در قبال آن مردم و روحانيون روز به روز به مخالفت بيشتر با آن مي‌پرداختند. علت اصلي مخالفت مردم و طيف مذهبي و به­ويژه روحانيت با جشن هنر شيراز، مسأله­ی مبارزه­ی اين برنامه با دين و اعتقادات مردم بود و قشر مذهبي كه اكثريت جامعه را تشكيل مي‌داد بر اين باور بود كه اجراي اين­گونه جشن‌ها و تداوم آن موجبات كم‌رنگ شدن و ضربه­پذيري فرهنگ ديني را به دنبال خواهد داشت، لذا ساكت ننشسته و لب به اعتراض گشودند.[8]
اوج ابتذال جشن هنر شيراز در سال 1355 (دهمين دوره­ی جشن) و سال 1356 (يازدهمين دوره­ی جشن) صورت گرفت. در سال 1355 برنامه‌هايي از جمله فيلم "هزار و يك شب" در سينما آريانا كه روابط جنسي بين زنان و مردان را به نحو كاملا عريان نشان مي‌داد، "كشتي جنون" در سراي مشير كه طي آن زني كاملا لخت روي صحنه ظاهر و توجه تماشاگران را از ساير صحنه‌هاي نمايش سلب و به خود معطوف نموده بود و برنامه­ی ديگري در باغ جهان‌نما كه ظاهرا آن­هم پيرامون مسائل جنسي دور مي‌زد، در اين سال نشان داده شد.[9]
در يازدهمين دوره­ی جشن هنر شيراز در سال 1356، ابتذالش از همه­ی دوره‌هاي پيش بيشتر بود. در جشن هنر اين سال رژيم ماهيت ضد ديني خود را به عينه آشكار كرد و در پي اعطاي آزادي از نوع كارتري، اجازه­ی اجراي نمايشي را دادند كه سفير وقت انگليس (آنتوني پارسونز) در خاطراتش در كتاب "غرور و سقوط"، آن­را به­عنوان يكي از نخستين جرقه‌هاي انقلاب ايران توصيف كرد. اين نمايش، "خوك، بچه، آتش" نام داشت.[10] آنتوني پارسونز (سفير انگليس) شرح ماجراي نمايش فوق را اين‌گونه بيان مي‌دارد:
«در جشن هنر سال 1356 شيراز، از نظر كثرت صحنه‌هاي اهانت­آميز به ارزش‌هاي اخلاقي ايرانيان از جشن‌هاي پيشين فراتر رفته بود. به­عنوان مثال براي اجراء صحنه‌هايي از نمايش را كه ترتيب داده بودند، يك باب مغازه در يكي از خيابان‌هاي پر رفت و آمد شيراز اجاره كرده و ظاهرا مي‌خواستند، برنامه­ی خود را كاملا طبيعي در كنار خيابان اجرا كنند، صحنه­ی نمايش نيمي از داخل مغازه و نيمي در پياده‌رو مقابل اجرا مي‌شد. يكي از صحنه‌هايي كه در پياده‌رو اجرا مي‌شد، تجاوز به عنف بود كه به طور كامل، و نه به­طور نمايشي‌ و وانمودسازي، به­وسيله­ی يك مرد ( كاملا عريان يا بدون شلوار درست به خاطر ندارم) با يك زن كه پيراهنش به­وسيله­ی مرد متجاوز چاك داده مي‌شد در مقابل چشم همه صورت مي‌گرفت. صحنه­ی مسخره­ی ديگر پايان نمايش هم اين بود كه يكي از هنرپيشگان اصلي نمايش باز هم در پياده‌رو شلوار خود را كنده، هفت‌تيري در پشت خود مي‌گذاشت و به اين ترتيب تظاهر به انتحار مي‌كرد. من به خاطر اعتراضات به اين نمايش موضوع را با شاه در ميان گذاشتم و به او گفتم اگر چنين نمايشي به‌طور مثال در شهر منچستر انگليس اجرا مي‌شد، كارگران و هنرپيشگان آن جان سالم بدر نمي‌بردند، شاه مدتي خنديد و چيزي نگفت.».[11]
شاه حتي اين اقدامات را بعد از سقوط خود مي‌ستايد و مي‌گويد: «ما روحا حالت ضد ارتجاعي داشتيم و شهبانو نيروي محركه هنر مدرن و جشنواره‌هاي تئاتري بود كه جسورترين و پيشروترين هنرمندان را گرد هم مي‌آورد.»[12]
عمدي بودن اين نمايشات از دفاعيات فرح‌ نيز مشاهده مي‌شود. وي بعدها در تبعيد، از جشن هنر شيراز دفاع كرد و اظهار داشت: «اين جشن، هنر اصيل و سنتي تمام نقاط جهان را به ايران آورده است.»[13]
اولين اعتراض جدي توسط روحانيون مبارز شيراز از جمله آيت­الله دستغيب و شيخ بهاءالدين محلاتي صورت گرفت كه طي سخناني جشن هنر شيراز را محكوم و نسبت به اهانت مقدسات ديني شديدا اعتراض نمودند.[14]
آيت­الله محلاتي در مسجد مولا در اول رمضان 1356 در پايان سخنراني گفت: «من دعا مي‌كنم شماها بگوييد آمين... خدا لعنت كند مسببين جشن هنر شيراز را، خداوند لعنت نمايد برگزاركنندگان جشن هنر را، خدا لعنت كند شركت‌ كنندگان در جشن هنر را.» و همه با صداي بلند آمين گفتند.[15]
آيت­الله دستغيب نيز در سوم ماه مبارك رمضان در مسجد جامع منبر رفت و از جشن هنر به شدت انتقاد كرد و گفت: «خداوند لعنت كند كساني را كه در اين جشن شركت مي‌نمايند، خداوند لعنت نمايد افتتاح­كنندگان جشن هنر را.».[16] روز نهم ماه رمضان عده‌اي از روحانيون و طبقات مختلف بازاري به منزل آيت­الله محلاتي رفته و در مورد نمايش "خوك، بچه، آتش" به بحث نشستند و تصميم گرفتند كه روحانيون روز شنبه يازدهم رمضان اعتصاب كنند و به مساجد نروند. ساواك از اين موضوع مطلع مي‌شود و سرهنگ سلطاني رئيس اطلاعات شهرباني و چند مقام ديگر به منزل آيت­الله محلاتي مي‌روند و طي مذاكراتي و دادن قول‌هايي اعتصاب تمام مي‌شود.[17]
با انتشار خبر برگزاري نمايش مذكور و رسيدن آن به نجف اشرف، امام خميني(ره) به­ شدت برآشفتند و موضع‌گيري بسيار تند و شديدالحني را نسبت به رژيم پهلوي اتخاذ كردند. ايشان طي سخنراني در مسجد شيخ انصاري نجف در 6/7/1356 ضمن بر شمردن فجايع آن، سكوت همه­ی اقشار مردم را مورد انتقاد قرار دادند و فرمودند: «شما نمي‌دانيد كه اخيرا چه فحشايي در ايران شروع شده است... در شيراز عمل شده و در تهران مي‌گويند بناست عمل شود و كسي حرف نمي‌زند، آقايان ايران حرف نمي‌زنند، من نمي‌دانم چرا حرف نمي‌زنند، اين همه فحشا دارد مي‌شود... در بين تمام مردم نشان دادند اعمال جنسي را، و آقايان نفسشان در نيامد... خود آنها اين كار را مي‌كنند بعد روزنامه­نويس را وادار مي‌كنند كه انتقاد كند كه كار قبيحي بود... كه مردم يك خورده آرام بشوند... اگر ملت همه با هم، مطلبي را اعتراض كنند و احكام اسلام را بگويند امكان ندارد كه همچون قضايايي واقع بشود...»[18]
اعتراض عليه جشن شيراز بعد از پيام امام خميني روز به روز افزايش يافت و اين همزمان با اوج­گيري اعتراضات عمومي مردم مسلمان عليه رژيم بود. كه اين جشن هم يكي از سوژه‌هاي پررنگ اعتراضات بود و به همين جهت رژيم تصميم گرفت كه سال بعد (1357) جشن هنر شيراز را براي هميشه تعطيل كند.[19]

[1] . ديبا، فريده؛ دخترم فرح، ترجمه­ی الهه رئيس فيروز، تهران، به آذين، 1382، چاپ اول، صص 101- 96.
[2] . حسينيان، روح­الله؛ چهارده سال رقابت ايدئولوژيك شيعه در ايران، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1383، چاپ اول، ص 10.
[3] . مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، جشن هنر شيراز به روايت اسناد ساواك، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1381، چاپ اول، ص 10.
[4] . همان، ص 29.
[5] . حسينيان، روح­الله؛ پيشين، ص 427.
[6] . مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، پيشين، صص 9- 4.
[7] . مسعود انصاري، احمدعلي؛ پس از سقوط، سرگذشت خاندان پهلوي در دوران آوارگي، تهران، موسسه­ی مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي، 1385، چاپ اول، ص 82.
[8] . مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، پييشين، ص 8.
[9] . حسينيان، روح­الله؛ پيشين، ص 424.
[10] . مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، پيشين، ص 8.
[11] . پارسونز، آنتوني؛ و سوليوان، ويليام؛ خاطرات دو سفير، ترجمه­ی محمود طلوعي، تهران، علم، 1375، چاپ سوم، ص 327.
[12] . پهلوي، محمدرضا؛ پاسخ به تاريخ، ترجمه­ی حسين ابوترابيان، تهران، سيمرغ، 1371، چاپ ششم، ص 225.
[13] . شوكراس، ويليام؛ آخرين سفر شاه، ترجمه­ی عبدالرضا هوشنگ مهدوي، تهران، البرز، 1369، چاپ دوم، ص115.
[14] . مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، پيشين، ص 9.
[15] . همان، ص 383.
[16] . همان­جا.
[17] . همان، ص 388.
[18] . خميني، روح­الله؛ صحيفه­ی امام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1379، چاپ سوم، ج3، ص 230.
[19] . حسينيان، روح­الله؛ پيشين، ص 587.
ماخذ:سایت پژوهشکده باقرالعلوم




نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار