«امام(ره) بنیانگذار نبردی بیامان با کفر و الحاد جهانی و استبداد داخلی در عصر ماست و به ملتها آموخت دو دست خود را گره بزنند و یک مشت به استبداد داخلی و یک مشت به استکبار جهانی بکوبند و شرط رهایی و رسیدن به آزادی و کرامت انسانی، همین مسیر الهی است.»
به گزارش شهدای ایران، روزنامه رسالت با مرور مبانی سیاست خارجی امام خمینی(ره) نوشت: امام آشتیناپذیری خود را با استبداد جهانی به ویژه آمریکای جهانخوار و زاده نامشروع آن یعنی رژیم صهیونیستی و نیز دیکتاتورهای وابسته او در منطقه بارها اعلام کرد. امام(ره) تا آخرین لحظات عمر خود اجازه نداد کسانی که میخواستند برای برقراری روابط با آمریکا دلالی کنند، جایی در کشور داشته باشند. او هدایای رئیسجمهور آمریکا را در حقهبازی که قرار بود مک فارلین عملی کند پس زد و با مواضع صریح خود تقریبا کنار آمدن ملت و دولت با آمریکاییها را تعلیق به محال کرد. هم او بود که فرمود: «ما این حقیقت را در سیاست خارجی و بینالملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند، از آن باکی نداریم.»
و نیز فرمود: «ما درصدد خشکاندن ریشههای فاسد صهیونیسم، سرمایهداری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتیم نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم و نظام اسلام و رسولالله(ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم.»
هم او بود که صریحا فرمود: «ما با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران آمریکایی حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد جلوگیری میکنیم و نخواهیم گذاشت از کعبه و حج... صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
محمدکاظم انبارلویی در این یادداشت خاطرنشان میکند: امام هوشمندانه کارگزاران سیاست خارجی نظام را نصیحت کرده و یک معیار عقلایی برای دشمنشناسی در این باره داده که واقعا شنیدنی است؛ «نکته مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهیمان نمیشناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم آمریکا و صهیونیستها و... در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی ما را لکهدار کنند.»
امام در تبری از قدرتهای سلطهجو و مستکبر طی نیم قرن مبارزه با کفر و الحاد جهانی چیزی کم نگذاشته است: «ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیبناپذیر، نیاز سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.»
سردبیر رسالت با تصریح بر اینکه رهبر معظم انقلاب پس از حضرت امام، همین اصول را در سیاست خارجی پی گرفته است، خطاب به برخی عناصر خوشباور مینویسد: اگر سیاست خارجی امام(ره) را خوب درک کنیم، حاضر نخواهیم شد کوچکترین لبخندی بر چهرهها در مذاکرات بنشیند. ما باید خشم و کینه انقلابی خود را حداقل به اندازهای که دشمن در روند مذاکرات علیه ما اعمال میکند، در واکنش به بدعهدیها نشان دهیم. خودشگفتی و خودرایی در این کار بزرگ، سم است. تدبیر دولت باید با اعتنای جدی به منتقدین سیاست خارجی شکل گیرد. منتقدین چیزی جز رعایت خطوط قرمز امام(ره) و رهبری در سیاست خارجی نمیخواهند.
و نیز فرمود: «ما درصدد خشکاندن ریشههای فاسد صهیونیسم، سرمایهداری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتیم نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم و نظام اسلام و رسولالله(ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم.»
هم او بود که صریحا فرمود: «ما با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران آمریکایی حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد جلوگیری میکنیم و نخواهیم گذاشت از کعبه و حج... صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
محمدکاظم انبارلویی در این یادداشت خاطرنشان میکند: امام هوشمندانه کارگزاران سیاست خارجی نظام را نصیحت کرده و یک معیار عقلایی برای دشمنشناسی در این باره داده که واقعا شنیدنی است؛ «نکته مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهیمان نمیشناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم آمریکا و صهیونیستها و... در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی ما را لکهدار کنند.»
امام در تبری از قدرتهای سلطهجو و مستکبر طی نیم قرن مبارزه با کفر و الحاد جهانی چیزی کم نگذاشته است: «ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیبناپذیر، نیاز سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.»
سردبیر رسالت با تصریح بر اینکه رهبر معظم انقلاب پس از حضرت امام، همین اصول را در سیاست خارجی پی گرفته است، خطاب به برخی عناصر خوشباور مینویسد: اگر سیاست خارجی امام(ره) را خوب درک کنیم، حاضر نخواهیم شد کوچکترین لبخندی بر چهرهها در مذاکرات بنشیند. ما باید خشم و کینه انقلابی خود را حداقل به اندازهای که دشمن در روند مذاکرات علیه ما اعمال میکند، در واکنش به بدعهدیها نشان دهیم. خودشگفتی و خودرایی در این کار بزرگ، سم است. تدبیر دولت باید با اعتنای جدی به منتقدین سیاست خارجی شکل گیرد. منتقدین چیزی جز رعایت خطوط قرمز امام(ره) و رهبری در سیاست خارجی نمیخواهند.