هر ۲۸ ساعت یک سیاهپوست در آمریکا کشته می شود که اخبار بسیاری از آن ها در رسانه های این کشور منتشر نمی شود و این مسأله خشم سیاهان را در پی داشته است.
به گزارش شهدای ایران، در روزهای اخیر شاهد انتشار اخبار، گزارش ها و تصاویر متعددی از تظاهرات و کشتار سیاهپوستان در «بالتیمور» آمریکا هستیم.ناآرامی ها در شهر بالتیمور در ایالت مریلند آمریکا، جدیدترین نمونه از تنش های دیرینه بین آمریکایی های آفریقایی تبار و نیروهای پلیس است و یکی از مهم ترین مشکلات اجتماعی را در بسیاری از شهرهای آمریکا برجسته می سازد.
فردی گری (Freddie Gray) جوان 25 ساله آمریکایی آفریقایی تبار، اوایل این ماه به علت فرار از دست افسران پلیس بازداشت شد. نیروهای پلیس آمریکا گری را سوار یک دستگاه خودرو ون پلیس کردند و در طول مسیر، اتفاقاتی افتاد که باعث شد این افسران کمک پزشکی درخواست کنند. هنگام ورود به پاسگاه پلیس، گری دیگر نه می توانست نفس بکشد و نه حرف بزند. او یک هفته پس از بستری شدن در بیمارستان، درگذشت.
اعتراض ها اوایل این هفته پس از مراسم تدفین گری در شهر بالتیمور آغاز شد و از نیروهای گارد ملی برای تأمین نظم و امنیت درخواست کمک شد زیرا معترضان مبادرت به غارت فروشگاه ها، به آتش کشیدن ساختمان ها و درگیری با پلیس کردند. این اعتراض ها به دیگر شهرها نیز گسترش یافته است اما اکثر آن ها اعتراض هایی آرام بوده است.
خشونت ها در بالتیمور تأکیدی بر این مسأله است که اکثر آمریکایی های آفریقایی تبار معتقدند نژاد آن ها باعث شده است هدف پلیس قرار بگیرند. نگرانی از قربانی شدن به دست پلیس در اکثر جوامع آفریقایی در آمریکا در سراسر این کشور مشهود است و کارشناسان می گویند برخی سیاست های خاص باعث تشدید این نگرانی ها شده است.
به عنوان مثال سیاست «متوقف کردن و تفتیش»، به پلیس در برخی شهرها این حق را می دهد که هر فرد مظنون را در خیابان متوقف و او را تفتیش بدنی کند تا مشخص شود که اسلحه یا هرگونه وسیله غیرقانونی دیگر نداشته باشد. منتقدان می گویند چنین سیاست هایی در مورد سفیدپوستان به کار گرفته نمی شود و اغلب در مورد مناطق فقیرنشین که آمریکایی های آفریقایی تبار در آنجا ساکن هستند صورت می گیرد.
این اعتراضات درحالی است که هر 28 ساعت یک سیاهپوست در آمریکا کشته می شود که اخبار بسیاری از آن ها در رسانه های این کشور منتشر نمی شود و این مسأله خشم سیاهان را در پی داشته است.
این پرسش اساسی مطرح است که چرا پس از گذشت چند ماه از آغاز اعتراض های مردمی که سال گذشته در فرگوسن آمریکا شاهد بودیم، از یک سو اعتراضات متوقف نشده و از سوی دیگر قتل سیاه پوستان به دست پلیس سفیدپوست همچنان ادامه دارد؟ پاسخ به این پرسش را در ساختار حاکم بر آمریکا می توان مشاهده کرد. از قتل براون سیاه پوست به دست پلیس سفیدپوست تا به امروز سه اصل در ساختار آمریکا مشاهده می شود.
نخست آن که دستگاه قضایی آمریکا اقدامی برای مجازات قاتلان صورت نداده و بسیاری از پلیس های خاطی آزاد شده و در مکانی دیگر به کار گرفته شده اند.
دوم آن که دستگاه امنیتی آمریکا نیز اقدامی برای مقابله با پلیس های خاطی صورت نداده و همواره به حمایت از این افراد پرداخته است. این حمایت ها چنان بوده که پلیس های سفیدپوست قاتل، از اقدام خود ابراز پشیمانی نکرده و به خاطر کشتار سیاه پوستان به خود افتخار می کنند.
سوم آن که ساختار سیاسی آمریکا از کاخ سفید گرفته تا کنگره، هیچ کدام به مخالفت با رفتارهای غیرانسانی پلیس نپرداخته چنان که اوباما رئیس جمهور آمریکا اعلام می کند که مقابله مردم با پلیس اقدامی غیرقابل پذیرش است.
مجموع این رفتارها این امر را برای مردم آمریکا مسلم ساخته است که هیچ امیدی به ساختار درونی آمریکا نباید داشته باشند و خود باید حق خود را بگیرند. بر این اساس است که اعتراض های مردمی همچنان ادامه دارد و هر روز بر ابعاد آن افزوده می شود هرچند که محافل رسانه ای و سیاسی آمریکا با جهت دار ساختن آن به سیاه پوستان و کم رنگ ساختن نقش سایر اقشار جامعه آمریکا سعی در اهمیت زدایی از عدالت خواهی و مبارزه مردمی با ساختار حاکم بر آمریکا هستند.
هنوز میراثی از گذشته مبنی بر نگاه منفی به رنگین پوستان در جامعه آمریکا پابرجا است. براساس اطلاعات منتشرشده، درآمد متوسط خانوارهای سفیدپوست آمریکایی بیست برابر سیاهپوستان است که این موضوع نگرش تبعیض آمیز آمریکایی ها را تأیید می کند. این میراث مدت زمان زیادی است که در آمریکا وجود دارد.
آمریکا به عنوان کشوری که مدعی پیشبرد رعایت حقوق بشر است، هنوز به مهم ترین کنوانسیون های مرتبط با حقوق بشر ملحق نشده و به بهانه های واهی در برابر ملحق شدن به معاهدات حقوق بشر مقاومت می کند.
این در حالی است که آمریکا همچنان سعی دارد تا خود را کانون نجات بخش بشریت معرفی نماید که حقوق بشر برپایه آن استوار است. بر همین اساس نیز خود را محق به دخالت در امور همه کشورها می داند و بسیاری از کشورها را به بهانه حقوق بشر مجازات و حتی اقدام به گزینه نظامی می نماید.
از این رو رهبر معظم انقلاب در جمع فرماندهان نیروی انتظامی، درباره ظلم و خشونتی که در جامعه ایالات متحده وجود دارد و حقوق سیاه پوستان به صورت گسترده نقض می شود، این گونه روایت کردند: «...با مزه اینجا است که در آمریکا که به اصطلاح رئیس جمهور هم یک سیاه پوست است، درعین حال نسبت به سیاه پوستان این حالات و این کارها دارد انجام می گیرد امّا در همان حال، سیاه ها مورد ظلم قرار می گیرند، مورد بی اعتنایی قرار می گیرند، مورد تحقیر قرار می گیرند؛ بعد هم که جانشان در خطر است.»
مرگ یک جوان سیاه پوست و سه هفته تظاهرات گسترده مردم در اعتراض به نژادپرستی پلیس آمریکا، نهایتاً نتیجه ای جز چهار حکم «قتل نفس ناخواسته» برای چهار افسر پلیس نداشت؛ چه بسا همین احکام نیز بعداً در دادگاه تجدیدنظر، باطل اعلام شود.
فردی گری (Freddie Gray) جوان 25 ساله آمریکایی آفریقایی تبار، اوایل این ماه به علت فرار از دست افسران پلیس بازداشت شد. نیروهای پلیس آمریکا گری را سوار یک دستگاه خودرو ون پلیس کردند و در طول مسیر، اتفاقاتی افتاد که باعث شد این افسران کمک پزشکی درخواست کنند. هنگام ورود به پاسگاه پلیس، گری دیگر نه می توانست نفس بکشد و نه حرف بزند. او یک هفته پس از بستری شدن در بیمارستان، درگذشت.
اعتراض ها اوایل این هفته پس از مراسم تدفین گری در شهر بالتیمور آغاز شد و از نیروهای گارد ملی برای تأمین نظم و امنیت درخواست کمک شد زیرا معترضان مبادرت به غارت فروشگاه ها، به آتش کشیدن ساختمان ها و درگیری با پلیس کردند. این اعتراض ها به دیگر شهرها نیز گسترش یافته است اما اکثر آن ها اعتراض هایی آرام بوده است.
خشونت ها در بالتیمور تأکیدی بر این مسأله است که اکثر آمریکایی های آفریقایی تبار معتقدند نژاد آن ها باعث شده است هدف پلیس قرار بگیرند. نگرانی از قربانی شدن به دست پلیس در اکثر جوامع آفریقایی در آمریکا در سراسر این کشور مشهود است و کارشناسان می گویند برخی سیاست های خاص باعث تشدید این نگرانی ها شده است.
به عنوان مثال سیاست «متوقف کردن و تفتیش»، به پلیس در برخی شهرها این حق را می دهد که هر فرد مظنون را در خیابان متوقف و او را تفتیش بدنی کند تا مشخص شود که اسلحه یا هرگونه وسیله غیرقانونی دیگر نداشته باشد. منتقدان می گویند چنین سیاست هایی در مورد سفیدپوستان به کار گرفته نمی شود و اغلب در مورد مناطق فقیرنشین که آمریکایی های آفریقایی تبار در آنجا ساکن هستند صورت می گیرد.
این اعتراضات درحالی است که هر 28 ساعت یک سیاهپوست در آمریکا کشته می شود که اخبار بسیاری از آن ها در رسانه های این کشور منتشر نمی شود و این مسأله خشم سیاهان را در پی داشته است.
این پرسش اساسی مطرح است که چرا پس از گذشت چند ماه از آغاز اعتراض های مردمی که سال گذشته در فرگوسن آمریکا شاهد بودیم، از یک سو اعتراضات متوقف نشده و از سوی دیگر قتل سیاه پوستان به دست پلیس سفیدپوست همچنان ادامه دارد؟ پاسخ به این پرسش را در ساختار حاکم بر آمریکا می توان مشاهده کرد. از قتل براون سیاه پوست به دست پلیس سفیدپوست تا به امروز سه اصل در ساختار آمریکا مشاهده می شود.
نخست آن که دستگاه قضایی آمریکا اقدامی برای مجازات قاتلان صورت نداده و بسیاری از پلیس های خاطی آزاد شده و در مکانی دیگر به کار گرفته شده اند.
دوم آن که دستگاه امنیتی آمریکا نیز اقدامی برای مقابله با پلیس های خاطی صورت نداده و همواره به حمایت از این افراد پرداخته است. این حمایت ها چنان بوده که پلیس های سفیدپوست قاتل، از اقدام خود ابراز پشیمانی نکرده و به خاطر کشتار سیاه پوستان به خود افتخار می کنند.
سوم آن که ساختار سیاسی آمریکا از کاخ سفید گرفته تا کنگره، هیچ کدام به مخالفت با رفتارهای غیرانسانی پلیس نپرداخته چنان که اوباما رئیس جمهور آمریکا اعلام می کند که مقابله مردم با پلیس اقدامی غیرقابل پذیرش است.
مجموع این رفتارها این امر را برای مردم آمریکا مسلم ساخته است که هیچ امیدی به ساختار درونی آمریکا نباید داشته باشند و خود باید حق خود را بگیرند. بر این اساس است که اعتراض های مردمی همچنان ادامه دارد و هر روز بر ابعاد آن افزوده می شود هرچند که محافل رسانه ای و سیاسی آمریکا با جهت دار ساختن آن به سیاه پوستان و کم رنگ ساختن نقش سایر اقشار جامعه آمریکا سعی در اهمیت زدایی از عدالت خواهی و مبارزه مردمی با ساختار حاکم بر آمریکا هستند.
هنوز میراثی از گذشته مبنی بر نگاه منفی به رنگین پوستان در جامعه آمریکا پابرجا است. براساس اطلاعات منتشرشده، درآمد متوسط خانوارهای سفیدپوست آمریکایی بیست برابر سیاهپوستان است که این موضوع نگرش تبعیض آمیز آمریکایی ها را تأیید می کند. این میراث مدت زمان زیادی است که در آمریکا وجود دارد.
آمریکا به عنوان کشوری که مدعی پیشبرد رعایت حقوق بشر است، هنوز به مهم ترین کنوانسیون های مرتبط با حقوق بشر ملحق نشده و به بهانه های واهی در برابر ملحق شدن به معاهدات حقوق بشر مقاومت می کند.
این در حالی است که آمریکا همچنان سعی دارد تا خود را کانون نجات بخش بشریت معرفی نماید که حقوق بشر برپایه آن استوار است. بر همین اساس نیز خود را محق به دخالت در امور همه کشورها می داند و بسیاری از کشورها را به بهانه حقوق بشر مجازات و حتی اقدام به گزینه نظامی می نماید.
از این رو رهبر معظم انقلاب در جمع فرماندهان نیروی انتظامی، درباره ظلم و خشونتی که در جامعه ایالات متحده وجود دارد و حقوق سیاه پوستان به صورت گسترده نقض می شود، این گونه روایت کردند: «...با مزه اینجا است که در آمریکا که به اصطلاح رئیس جمهور هم یک سیاه پوست است، درعین حال نسبت به سیاه پوستان این حالات و این کارها دارد انجام می گیرد امّا در همان حال، سیاه ها مورد ظلم قرار می گیرند، مورد بی اعتنایی قرار می گیرند، مورد تحقیر قرار می گیرند؛ بعد هم که جانشان در خطر است.»
مرگ یک جوان سیاه پوست و سه هفته تظاهرات گسترده مردم در اعتراض به نژادپرستی پلیس آمریکا، نهایتاً نتیجه ای جز چهار حکم «قتل نفس ناخواسته» برای چهار افسر پلیس نداشت؛ چه بسا همین احکام نیز بعداً در دادگاه تجدیدنظر، باطل اعلام شود.