مناطق جنگی دوران هشت سال دفاع مقدس امسال میزبان 5 میلیون نفر راهی نور بود، سردار فضلی با بیان این آمار اعلام کرده است که سال گذشته نیز 4 میلیون نفر زائر سرزمینهای نورانی بودند که بر اساس ارزیابی های صورت گرفته، 88 درصد از میهمانان، برای نخستین بار و نیز بیشتر خانوادگی در مناطق عملیاتی حاضر شده اند.
حضور در سرزمینهای دفاع مقدس ، یکی از مهمترین روشهایی است تا با زنده نگه داشتن فرهنگ جهاد و شهادت، شهدا را به عنوان الگوهای نوجوانان و جوانانمان معرفی کنیم و سبک زندگی شهیدان را وارد زندگی کنیم، قدردان اسطوره های بزرگ دفاع از حق باشیم و مطابق" إنّ الحیات عقیده و الجهاد"، رنگ و بوی زندگیمان تغییر پیدا کند و آسمانی شویم.
بر اساس آمارهای صورت گرفته؛ امسال حضور مردم با خودروهای شخصی در سرزمینهای نورانی دفاع مقدس 23 درصد افزایش داشته است و این در حالی است که زیر ساختهای راه و جاده یکی از جدی ترین مشکلات پیش روی زائران این مناطق است، این مشکل را اگر در کنار مشکلات خدمات رفاهی و نیز درمان قرا دهیم بسته مشکلات اصلی راهیان نور تکمیل خواهد شد ، اما ماجرای مشکلات راهیان نور تنها به مسایل پیش روی مسافران ختم نمی شود و در این مجال به مشکلات حوزه های تبلیغاتی و رسانه ای ماجرا خواهیم پرداخت:
مطابق گزارشهای مسئولین رسانه ملی امسال حدود3 هزار و 600 دقیقه برنامه در حوزه راهیان نور ساخته و پخش شده است که این میزان برنامه سازی محصول 80 نفر از گروههای برنامه ساز مستقر در مقرهای دایمی بوده که کل شبکه های رادیو و تلویزیونی را پوشش داده است.
ضمن ارج نهادن به تمامی تلاشهای رخ داده در بخشهای مختلف راهیان نور اما آیا تنها با برنامه سازی دقیقه ای!! می توان به اهداف مهم حضور در سرزمینهای نورانی دفاع مقدس، انعکاس آن و نیز تشویق خانواده ها به حضور در این مناطق دست یافت؟ آیا پژوهشی در راستای اقبال یا عدم اقبال مخاطبان به این برنامه ها صورت می پذیرد؟ آیا ساخت برنامه ای شامل مصاحبه با میهمانان بدون نقش داشتن عنصر خلاقیت می تواند به عنوان سپری در مقابل خیل برنامه های خوش نقش و نگار مخالف گفتمان انقلاب اسلامی باشد؟
شاید بهتر باشد به سراغ اندیشه های سید مرتضی آوینی در حوزه برنامه سازی تلویزیونی برویم تا با قیاس با این برنامه ها به ارزیابی بهتری دست یابیم. "اصل جاذبیت در تولید برنامههای تلویزیونی ایجاب میکند که پیش از هر چیز برنامههای مستقیماً به مسائل مبتلا به مردم توجه یابند و از سوی دیگر، قالبهایی جذاب برای ارائه مسائل بیابند. «حفظ یک نقطهی مجهول در تمام طول برنامهها» از شیوههای معمول فیلمسازان و تولید برنامههای تلویزیونی است.
این نقطهی مجهول تماشاگر را به دنبال جواب میکشاند و او را تا آن هنگام که جواب قانعکنندهای برای مجهول خویش بیابد، رها نمیکند. جاذبیت رشتهای است که یک سر آن در دست فیلم و سر دیگرش در جان مردمان است و فیلم اگر نتواند قلاب خود را به جایی درون تماشاگر، اعم از خصوصیات فطری و غریزی او و یا عادات و اعتبارات اجتماعیاش بند کند، از جاذبیت برخوردار نخواهد شد. انسان فطرتاً از مجهول میگریزد و طالب علم است و این خصوصیت یکی از بزرگترین دستآویزهای فیلمسازها و تولیدکنندگان فیلمهای تلویزیونی است. در یک سیر داستانی تنها در پایان داستان است که به همهی سوالها و نقاط مجهول جواب داده خواهد شد و در برنامههایی که فاقد داستان هستند، باز هم برنامه باید سیری شبیه به داستان را از آغاز تا پایان طی کند و خود را کاملاً در ارتباط با تماشاگر نگه دارد."
با تأمل در اندیشه های فوق باید بار دیگر از برنامه سازان راهیان نور پرسید که کدام عامل، جذابیت برنامه های رادیو و تلویزیونی ساخته شده نوروزی را تأمین می کرد؟
با مروری مجدد بر اندیشه های اولین نظریه پرداز سینمای مستند ایران و خالق آثار ماندگار روایت فتح، می توان به مباحث فلسفه ای نیز برخورد کرد که بدون آشنایی با آنها نمی توان برنامه ای خوب برای رسانه تلویزیون ساخت، آیا تلویزیون ظرفی خالی است که بتوان هر محتوایی را در آن گنجاند؟ و یا باید با شناخت ماهیت این رسانه و فرم ارتباطی ، محتوای خاصی نیز برای آن تولید کرد؟
با پاسخ دادن به سئوالاتی همانند سئوالات فوق و توجه به مخاطب و نیازهای او می توان برنامه هایی بهتر برای راهیان نور ساخت، برنامه هایی که بتوان از طریق آن گامی در مسیر نزدیکی به سبک زندگی جهادی و شهیدان پر افتخار دفاع مقدس برداشت.