به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ نویسنده وبلاگ زبان و زندگی روزمره در آخرین مطلب وبلاگ خود نوشت:
واقعیت این است که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود. باید حلوا را درست کرد، چشید و بعد از شیرینی آن سخن گفت.این روزها مد شده است همه از «سبک زندگی» صحبت کنند یا مدعی باشند که در این حوزه فعالند یا میخواهند فعالیت کنند. بعضی هم طبق عادت همیشگی دست روی دست گذاشتهاند و منتظرند دیگرانک در این زمینه کاری انجام داده و تحولی معجزهآسا ایجاد کنند. البته این نکته را نباید از نظر دور کرد که تغییر در این زمینه که گره خورده به تغییر در زندگی تک تک افراد جامعه است، نباید به نهادها و ارگانهای دولتی واگذار شود که تجربه نشان داده وقتی پای ارگانها و نهادها به میان آید هر نهادی منتظر است نهاد دیگر کاری انجام دهد.
و این جاست که نه تنها زمان هدر میرود بلکه نتیجهای هم عاید نخواهدشد.
از زمانی که توجه به سبک زندگی به گونهای جدی از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شد با خود فکر میکردم، به عنوان عضو کوچکی از جامعه، چه کاری از من برای خودم، خانواده و دوستانم برمیآید؟ بعد از مدتی تصمیم گرفتم کارهای درستی را که انجام میدهم را در یک خط یا دو خط برای دوستانم پیامک کنم و از انها هم بخواهم که تجربیاتشان را در اختیارم قراردهند. از ان به بعد هر چند وقت یک بار پیامکی به دوستان میفرستم که این طور شروع میشود:
«سبک زندگی اسلامی»: بعد جمله موردنظر را مینویسیم مثلا:
سبک زندگی اسلامی: در خانواده ما رسم است برای تازه عروس و دامادها به جای شیرینی یا شکلات یک کالای ضروری و مورد نیاز مانند قند، چای یا یک کیلو برنج ببریم.»
یا، «سبک زندگی اسلامی: پیامک یا ایمیلی که زیبا و دلنشین باشد اول برای اعضای خانواده خودم میفرستم.»
نمیدانستم دوستانم با چنین طرحی چگونه برخورد میکنند؟ میپسندند یا نمیپسندند؟ اما این کار نتیجه و بازخورد جالبی داشت. برخی از دوستان اول از ابداع این روش تشکر میکردند و بعد تجربیات و کارهایی را که فکر میکردند میتواند الگوی مناسبی باشد را برای من و دیگر دوستانشان که من نمیشناسم میفرستادند و میفرستند. به این ترتیب تعداد دیگر به این مجموعه اضافه شده اند: مثلا یکی از دوستان فرستاده بود:
«سبک زندگی اسلامی: ما به عمد در عروسیها یک نوع غذا میدهیم. اگر به سالنی برخورد کنم که به اجبار دو نوع غذا میدهد، همان شب یک نوع از آن غذاها را بسته بندی کرده و به یکی از خیریهها و برای مستضعفین میفرستیم.»
یا یکی دیگر از دوستان نوشته بود: «سبک زندگی اسلامی: امروز برای خرید خودکار و دفتر یادداشت به مغازه لوازمالتحریر فروشی رفتم. انواع و اقسام خودکارها را از پشت ویترن نشانم داد. گفتم: فقط ایرانی میخواهم. دفتر یادداشت خارجی داشت، گفتم جنس خارجی نمیخرم.»
بعضی از دوستان تماس میگیرند و راجع به پیامکی خاص نظرشان را بیان میکنند بعضی حضوری میگویند یکی از راهکارها را استفاده کردهاند. خلاصه در میان دوستان شبکه اجتماعی غیررسمی تشکیل دادهایم که برای اصلاح سبک زندگی مان تجربیات و ایدههایمان را در اختیار هم قرار میدهیم به همین سادگی! و به پشتوانه هم، این روشها را به کارمیبندیم. پیامک های ما به انتقال دهنده فرهنگ درست زیستن در میان گذاشتن دغدغههای گوناگون است. بدون آنکه حالتی تصنعی، اجبارگونه، بخشنامهای و از بالا به پایین داشتهباشد. روشی که دست روی دست نمیگذارد تا سال های بعد شاید نهادی در همایشی یا اجلاسی با هزینه گزاف شاید کاری انجام دهد. بلکه روش ما کم خرج، تأثیرگذار، برخاسته از دل مردم و برای همین مردم است.