از اين که با يک تصميم عاقلانه از يک مشکل بزرگ روحي نجات يافتم، خيلي خوشحالم چرا که هر لحظه ممکن بود به خاطر ترس از آبروريزي و يا تهديدات جدي در فضاي مجازي، وارد منجلابي شوم که ديگر نه تنها بيرون آمدن از آن امکان نداشت بلکه با يک ندانم کاري آبرو و اعتبار خانواده ام نيز در معرض تهديد قرار مي گرفت، اما ...
شهدای ایران:دختر جواني که به همراه يکي از استادان مشاور دانشگاه
به پليس فتاي خراسان رضوي مراجعه کرده بود تا از يک فرد شياد شکايت کند
درحالي که بسيار نگران و مضطرب بود به مشاور و مددکار اجتماعي پليس فتا گفت
چند سال قبل زماني که در سال اول دبيرستان تحصيل مي کردم تحت تاثير
هيجانات زودگذر دوران بلوغ قرار گرفتم آن روزها برخي از دوستان و همکلاسي
هايم در کوچه و خيابان حرکات و رفتارهاي نامناسبي داشتند و در عالم هيجانات
نوجواني مي خواستند مقابل پسراني که در مسيرشان قرار مي گرفتند خودنمايي
کنند من هم از اين قاعده مستثني نبودم و به تقليد از آن ها سعي مي کردم تا
با يک ارتباط خياباني جلب توجه کنم و چيزي از دوستانم کم نداشته باشم در
همين روزها بود که با وحيد آشنا شدم و بدين ترتيب ارتباط هاي تلفني و
پيامکي ما در فضاي مجازي آغاز شد. من که مسير نادرستي را براي جلب توجه و
ازدواج انتخاب کرده بودم تحت تاثير جملات عاشقانه وحيد يکي از عکس هاي
زننده و بدون حجابم را برايش ارسال کردم ارتباط من و وحيد حدود يک سال به
طول انجاميد اما در اين مدت متوجه شدم که او تنها به خاطر سوء استفاده با
من دوست شده است و ازدواج را بهانه اي براي رسيدن به نيت شومش قرار داده
است اين گونه بود که يک روز به خود آمدم و به اين ارتباط خياباني پايان
دادم و تصميم گرفتم به جاي اين کارها درسم را به درستي بخوانم سپس در يکي
از رشته هاي خوب دانشگاهي پذيرفته شدم و به تحصيلاتم ادامه دادم تا اين که
چند روز قبل پيامکي از وحيد دريافت کردم که مرا تهديد به انتشار عکس دوران
نوجواني ام کرده بود. او با اين که به تازگي با دختري ازدواج کرده بود،
اما با تهديد قصد سوء استفاده و برقراري رابطه نامشروع داشت، با ديدن
پيامک، دچار سردرگمي عجيبي شده بودم و از اين که آبرويم به خاطر اشتباه
دوره نوجواني ام در معرض خطر بود خيلي ناراحت بودم و از سوي ديگر هم بايد
عاقلانه تصميم مي گرفتم تا با تهديد يک شياد در منجلاب فساد گرفتار نشوم و
آينده ام را تباه نکنم اين بودکه موضوع را با يکي از استادان مشاوره در
دانشگاه در ميان گذاشتم و با راهنمايي او به پليس فتا مراجعه کرديم. شايان
ذکر است به دستور سرهنگ عرفاني (رئيس پليس فتاي خراسان رضوي) جوان شياد
دستگير و پس از اعتراف به جرمش راهي دادگاه شد. اين درحالي بود که بنا به
خواست استاد مشاور هويت دختر جوان نيز در پرونده محرمانه ماند تا ...
ماجراي واقعي با همکاري پليس فتاي خراسان رضوي
*خراسان