به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در دوران دفاع مقدس، 72 هزار و 113 اسیر عراقی مهمان ایران بودند که از این تعداد 7 هزار و 500 نفر از آنان، با آگاهی از تمامی مخاطراتی که از این بابت از سوی رژیم بعث عراق متوجه خانوادهشان در عراق میشد، رسماً با صلیب سرخ جهانی مصاحبه کرده و درخواست کتبی مبنی بر عدم تمایل بازگشت به عراق را به آنها ارائه دادند.
ابو عقیل یکی از امدادگران عراقی است که در دوران جنگ تحمیلی به رزمندگان اسلام پیوست و اکنون در استان قم زندگی میکند؛ در خاطره وی در کتاب «اسرای عراقی یا میهمان» آمده است:
من در یگان پزشکی ستاد منطقهای فرماندهی جهات جنوب مستقر بودم؛ مأموریت و کار من ایجاب میکرد که مدتها در ستاد مستقر باشم تا به مداوای افسران ارشد مجروح به صورت سرپایی بپردازم.
در یکی از عملیاتها پس از آنکه 18 روز مدام مشغول کار بودم از فرماندهی دستوری رسید که باید برای مداوای یک افسر اسیر ایرانی به خط مقدم اعزام شوم؛ پس از آماده شدن و برداشتن دو جعبه کمکهای اولیه به خط مقدم اعزام و با پیکر پاک آن افسر ارتش ایران مواجه شدم.
آرامشی که در صورت آن شهید ایرانی بود به شدت تکانم داد و احساس کردم که در آن سوی جبهههای عراق باید فضایی کاملاً متفاوت حکمفرما باشد. اگر چه دستور بازگشت به ستاد نیز ابلاغ شد، اما من داوطلبانه در خط مقدم ماندم و در پی فرصت برای پناهنده شدن به ایران بودم. این فرصت در ساعات اولیه یک صبح پاییزی فراهم شد.
در آن روز آتش سنگین ایران خاکریزهای ما را هدف قرار داده بود و امان سربازان و افسران عراقی را بریده بود، در این شرایط معمولاً امدادگران، فعالترین نیروها هستند و من نیز با برداشتن یک جعبه خالی کمکهای اولیه و پوشیدن روپوش از فرصت استفاده کردم و بلافاصله حدود 2 کیلومتری بین دو خاکریز را با خواندن آیةالکرسی طی کردم و خود را تسلیم نیروهای ایرانی کردم.
پس از آن که 13 ماه را در اردوگاه اسرای عراقی به سر بردم، داوطلبانه به جبهههای حق علیه باطل اعزام شدم و 7 ماه و یازده روز نیز در جبههها حضور داشتم تا اینکه قطعنامه 598 از سوی ایران پذیرفته شد و پیش از آنکه موضوع تبادل اسرا مطرح شود، داوطلبانه ایران را برای زندگی برگزیدم و هماکنون در قم زندگی میکنم.