معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست، در لابهلای سخنرانی اخیر خود در جشن سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه شریف از مفهومی به نام اسلام فراشیعی! سخن گفته است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس او در این باره میگوید:«از ابتدا، انجمن اسلامی در آمریکا و اروپا همزمان با تأسیسش در ایران نیز شکل گرفت و فراتر از اعتقادات دینی شیعی با نگرش اسلام رحمانی فعالیت میکرد؛ اسلامی که تنوع دیدگاهها را بیان میکند»!
*به جرأت میتوان گفت که دقیقترین جملهای که جریان سیاسی خاص، تاکنون برای تعریف مفهوم انحرافی «اسلام رحمانی»! ارائه کرده همین جملهی معصومه ابتکار یعنی «اسلامی فراتر از تشیّع» است.
قابل ذکر است که هماکنون چندسالی از رواج عبارت «اسلام رحمانی» به جای «اسلام ناب محمدی» در میان چهرههای جریان خاص میگذرد.
واژهای که در ظاهر امر و شاید تا قبل از توضیح خانم ابتکار! بار معنایی خاصی را با خود حمل نمیکرد و تنها نکته قابل تأمل در آن این بود که توسط تمامی معاریف اصلاحطلب و اعتدالی بصورت مکرر مورد اشاره قرار گرفته است.
طیفی از آقای هاشمی رفسنجانی گرفته تا محمد خاتمی، اسحاق جهانگیری و بقیه اصلاحطلبان مبرّز.
آنها در مقاطعی جملات زیر را درباره اسلام رحمانی اظهار کردهاند:
هاشمی: روحانی چهره اسلام رحمانی را به دنیا نشان داد
جهانگیری: نگذاریم چهره رحمانی اسلام به نام دین، قربانی افراطیگری شود
جلاییپور: دغدغه و هدف دوم فعالان دانشجویی ترویج و غنا بخشیدن به گفتمان مردمسالاری و اسلام رحمانی است
م.کدیور: اصطلاح اسم رحمانی مدتی است از اقبال برخوردار شده است. نگارنده این اصطلاح را سالها قبل برای تمایز قرائات مختلف اسلامی بکار برده است. در یک سال اخیر این ترکیب در میان حامیان و رهبران و همراهان جنبش سبز به وفور به چشم می خورد. به نظر میرسد تحلیل مفهومی اسلام رحمانی لازم باشد
خاتمی: مدارس ایران معرف چهره رحمانی اسلام باشند
در ادامه نشانههای فوق مبنی بر اصرار یک جریان خاص سیاسی بر ترویج عبارت «اسلام رحمانی» که معصومه ابتکار آنرا اسلامی فراشیعی! معرفی میکند باید به این نکته اشاره کرد که از نظر جریان سیاسی خاص و همانطور که محمود سریعالقلم در کتاب «اقتدارگرایی در عهد قاجار» نیز اشاره دارد، اسلام کسانی مثل شهید شیخفضلالله نوری، اسلامی عقب مانده است که توانایی تطابق با لیبرالیسم بعنوان دروازه ورود به وادی پیشرفت را ندارد!
سریعالقلم در صفحه 174 کتاب خود صریحاً بیان میکند که «عنصر مهمی که در ژاپن باعث خروج از اقتدارگرایی شد، در تناقض نبودن مردمسالاری و لیبرالیسم غربی با مرامهای فکری، فلسفی و فرهنگی ژاپن بود»!
او در کتاب خود چندین مرتبه اشاره میکند که اسلام (منظور اسلام ناب است) با لیبرالیسم کمتر از «5 درصد»! قرائت مشترک دارد.
اکنون شاید مشخصتر است که مفهوم اسلام رحمانی با توجه به شناسنامه سیاسی و فکری ترویجکنندگانش، قرائتی فراشیعی و در تقابل با مفهوم پاک «اسلام ناب محمدی(ص)» است که مقولاتی مثل پذیرش تئوری جهانی سازی، صلح(به هر قیمتی)، نفی صدور انقلاب اسلامی، خضوع در مقابل هژمونهای به ظاهر برتر جهانی، پیشرفتجویی با سهم جزء بودن از کل دهکده جهانی، تنش زدایی (حتی به معنی مذمت علنی حضور حزب الله در سوریه و سرزنش مقاومت!) و تقبیح مبارزه با خوی استکباری آمریکا نیز در آن یافت میشود.
علاقه جریان سیاسی خاص به مفهوم «لیبرالیسم» تا حدی است که حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب چند سال قبل در یک مناظره سیاسی اعلام کرد که «ما لیبرالهای مسلمانیم»
این تئوری بعدها نیز در تریبونها و نظرات جریان سیاسی خاص تکرار شد و اثباتاً به نظر میرسد که مفهوم اسلام رحمانی، بعنوان یک معنای فراشیعی! در مقابل اسلام ناب محمدی(ص)؛ با لیبرالیسم دارای پیوندهای عمیق است.
مقام معظم رهبری در بخشی از بیانات خود در سال 82 و در سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مذمت مفهوم «اسلام تسلیمطلبانه» و مدح «اسلام ناب» سخنانی را ایراد کردهاند.
معظمله فرمودند:
«در طول دوران استعمار، دشمنان اسلام و دشمنان بیداری ملتهای اسلامی، تبلیغ میکردند که اسلامِ معنوی و اسلامِ اخلاقی از اسلامِ سیاسی جداست. امروز هم همین را تبلیغ میکنند. امروز هم دستگاههای تبلیغاتی دشمن و جبهه دشمنِ نظام اسلامی با انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی سعی میکند اسلامِ سیاسی و اسلامِ عدالتخواه و اسلامِ اجتماعی را به عنوان چهرهای خشن در دنیا معرفی کند و مردم را به اسلامِ منزوی، اسلامِ تسلیمطلبانه و اسلامی که در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهد، سوق دهد. امام این را شکست و این انگاره دروغین از اسلام را باطل کرد و اسلام ناب را مطرح نمود»
*به جرأت میتوان گفت که دقیقترین جملهای که جریان سیاسی خاص، تاکنون برای تعریف مفهوم انحرافی «اسلام رحمانی»! ارائه کرده همین جملهی معصومه ابتکار یعنی «اسلامی فراتر از تشیّع» است.
قابل ذکر است که هماکنون چندسالی از رواج عبارت «اسلام رحمانی» به جای «اسلام ناب محمدی» در میان چهرههای جریان خاص میگذرد.
واژهای که در ظاهر امر و شاید تا قبل از توضیح خانم ابتکار! بار معنایی خاصی را با خود حمل نمیکرد و تنها نکته قابل تأمل در آن این بود که توسط تمامی معاریف اصلاحطلب و اعتدالی بصورت مکرر مورد اشاره قرار گرفته است.
طیفی از آقای هاشمی رفسنجانی گرفته تا محمد خاتمی، اسحاق جهانگیری و بقیه اصلاحطلبان مبرّز.
آنها در مقاطعی جملات زیر را درباره اسلام رحمانی اظهار کردهاند:
هاشمی: روحانی چهره اسلام رحمانی را به دنیا نشان داد
جهانگیری: نگذاریم چهره رحمانی اسلام به نام دین، قربانی افراطیگری شود
جلاییپور: دغدغه و هدف دوم فعالان دانشجویی ترویج و غنا بخشیدن به گفتمان مردمسالاری و اسلام رحمانی است
م.کدیور: اصطلاح اسم رحمانی مدتی است از اقبال برخوردار شده است. نگارنده این اصطلاح را سالها قبل برای تمایز قرائات مختلف اسلامی بکار برده است. در یک سال اخیر این ترکیب در میان حامیان و رهبران و همراهان جنبش سبز به وفور به چشم می خورد. به نظر میرسد تحلیل مفهومی اسلام رحمانی لازم باشد
خاتمی: مدارس ایران معرف چهره رحمانی اسلام باشند
در ادامه نشانههای فوق مبنی بر اصرار یک جریان خاص سیاسی بر ترویج عبارت «اسلام رحمانی» که معصومه ابتکار آنرا اسلامی فراشیعی! معرفی میکند باید به این نکته اشاره کرد که از نظر جریان سیاسی خاص و همانطور که محمود سریعالقلم در کتاب «اقتدارگرایی در عهد قاجار» نیز اشاره دارد، اسلام کسانی مثل شهید شیخفضلالله نوری، اسلامی عقب مانده است که توانایی تطابق با لیبرالیسم بعنوان دروازه ورود به وادی پیشرفت را ندارد!
سریعالقلم در صفحه 174 کتاب خود صریحاً بیان میکند که «عنصر مهمی که در ژاپن باعث خروج از اقتدارگرایی شد، در تناقض نبودن مردمسالاری و لیبرالیسم غربی با مرامهای فکری، فلسفی و فرهنگی ژاپن بود»!
او در کتاب خود چندین مرتبه اشاره میکند که اسلام (منظور اسلام ناب است) با لیبرالیسم کمتر از «5 درصد»! قرائت مشترک دارد.
اکنون شاید مشخصتر است که مفهوم اسلام رحمانی با توجه به شناسنامه سیاسی و فکری ترویجکنندگانش، قرائتی فراشیعی و در تقابل با مفهوم پاک «اسلام ناب محمدی(ص)» است که مقولاتی مثل پذیرش تئوری جهانی سازی، صلح(به هر قیمتی)، نفی صدور انقلاب اسلامی، خضوع در مقابل هژمونهای به ظاهر برتر جهانی، پیشرفتجویی با سهم جزء بودن از کل دهکده جهانی، تنش زدایی (حتی به معنی مذمت علنی حضور حزب الله در سوریه و سرزنش مقاومت!) و تقبیح مبارزه با خوی استکباری آمریکا نیز در آن یافت میشود.
علاقه جریان سیاسی خاص به مفهوم «لیبرالیسم» تا حدی است که حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب چند سال قبل در یک مناظره سیاسی اعلام کرد که «ما لیبرالهای مسلمانیم»
این تئوری بعدها نیز در تریبونها و نظرات جریان سیاسی خاص تکرار شد و اثباتاً به نظر میرسد که مفهوم اسلام رحمانی، بعنوان یک معنای فراشیعی! در مقابل اسلام ناب محمدی(ص)؛ با لیبرالیسم دارای پیوندهای عمیق است.
مقام معظم رهبری در بخشی از بیانات خود در سال 82 و در سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مذمت مفهوم «اسلام تسلیمطلبانه» و مدح «اسلام ناب» سخنانی را ایراد کردهاند.
معظمله فرمودند:
«در طول دوران استعمار، دشمنان اسلام و دشمنان بیداری ملتهای اسلامی، تبلیغ میکردند که اسلامِ معنوی و اسلامِ اخلاقی از اسلامِ سیاسی جداست. امروز هم همین را تبلیغ میکنند. امروز هم دستگاههای تبلیغاتی دشمن و جبهه دشمنِ نظام اسلامی با انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی سعی میکند اسلامِ سیاسی و اسلامِ عدالتخواه و اسلامِ اجتماعی را به عنوان چهرهای خشن در دنیا معرفی کند و مردم را به اسلامِ منزوی، اسلامِ تسلیمطلبانه و اسلامی که در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهد، سوق دهد. امام این را شکست و این انگاره دروغین از اسلام را باطل کرد و اسلام ناب را مطرح نمود»