امام(ره) آمریکای جنایتکار را برای ما در عبارات مشخصی ترسیم نمودند که شامل این موارد است: شیطان بزرگ، استکبار جهانی، ام الفساد قرن و تروریست بالذات.
به گزارش شهدای ایران، به نقل از نشریه من دانشجو هستم، دانشگاه علوم پزشکی مشهد؛ رئیس جمهور در مراسم امسال تجدید بیعت با بنیانگذار جمهوری اسلامی اینگونه گفت: «اعتدال و صلح را از امام آموختیم». در این فرصت کوتاه فقط میتوانیم بحث صلح را مطرح کنیم. البته در مورد بحث اعتدال در ماههای اخیر صحبتهای زیادی شده است. اولین نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که صلح، مصلحت و صلاح در مقابل مفاهیمی چون مفسده و فساد قرار دارند و این واژه، واژهای قرآنی است. نباید این کلمه را در مقابل peace به معنی آشتی قرار داد. گاهی صلاح و مصلحت در جنگیدن با کفار و مستکبران است. لذا آقای رئیس جمهور باید به چهار چوب مفهومی این واژه دقت فرمایند.
اما اگر منظور از صلح طلب بودن امام این بوده است که در مقابل قدرتهای استکباری کوتاه بیایند و آرمانها را فدای منافع مادی بکنند و عزت و استقلال کشور را برای راضی شدن مستکبران نادیده بگیرند، کاملا در اشتباه هستیم. امام آمریکای جنایتکار را برای ما در عبارات مشخصی ترسیم نمودند که شامل این موارد است: شیطان بزرگ، استکبار جهانی، ام الفساد قرن و تروریست بالذات. آقای رئیس جمهور و به خصوص تیم دیپلماسی ایران که در حال مذاکره با این ام الفساد خبیث هستید، سوال اینجاست که نظر شما چه مقدار به نظر صالحانه و حکیمانه امام خمینی(ره) نزدیک است؟ آمریکای امروز در دشمنی کردن که همان آمریکای زمان امام است و حتی بیشتر و آشکارتر این کار را میکند.
شاید هم پذیرفتن قطعنامه در جنگ تحمیلی را توسط امام سبب صلحپذیر بودن امام میدانید. نظر شما در مورد تعبیر جام زهر چیست؟ چه کسانی سعی داشتند امام دست از مقاومت بردارد و با گفتن دروغ به امام فضا را برای ایشان به گونهای دیگر ترسیم کنند؟ آنها که ترس و ضعف خود را به مردم تسری میدادند؟ در همان پیام قطعنامه اوج بغض و نفرت امام را از استکبار و در راس آن آمریکا میتوان دید. آنجا که میفرماید: " به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید که عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده است و پس از آن تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانی، خصوصا آمریکا را برخود حرام کنید". امام بر مبارزه و استقامت تا محو کفر و استکبار تاکید دارد. در هیچ کجا امام صحبتی از آشتی و به اصطلاح شما صلح با استکبار را به زبان نمیآورد. آری مکتب مقاومت و استقامت و عزت عین صلاح و مصلحت است که از انسان صالحی چون امام(ره) برمیآید و هر آنچه در مقابل این نگاه است، فساد و مفسده است.
شما که صلح و اعتدال را از امام آموختهاید، چگونه میتوانید توجیه کنید در حالیکه در یک کشور غربی اهانت به پیامبر عظیم الشأن اسلام صورت میگیرد و آن کشور حمایت همه جانبه از هتاکان به عمل میآورد، مسئولین دیپلماسی دولت شما در همان دوران به آن کشور سفر کرده و با مسئولین آن کشور دیدار کنند؟ بعد هم بروند با وزیر خارجه ام الفساد قرن پیادهروی کنند. چگونه میتوانیم خود را پیرو امام بدانیم، امامی که حکم ارتداد و مهدور الدم بودن سلمان رشدی را به خاطر توهین به مقدسات و پیامبر عزیزمان داد. کاش صدایی یا عملی اعتراضی از شما میشنیدیم تا شاید باورمان میشد شما پیرو امام هستید.
اما اگر منظور از صلح طلب بودن امام این بوده است که در مقابل قدرتهای استکباری کوتاه بیایند و آرمانها را فدای منافع مادی بکنند و عزت و استقلال کشور را برای راضی شدن مستکبران نادیده بگیرند، کاملا در اشتباه هستیم. امام آمریکای جنایتکار را برای ما در عبارات مشخصی ترسیم نمودند که شامل این موارد است: شیطان بزرگ، استکبار جهانی، ام الفساد قرن و تروریست بالذات. آقای رئیس جمهور و به خصوص تیم دیپلماسی ایران که در حال مذاکره با این ام الفساد خبیث هستید، سوال اینجاست که نظر شما چه مقدار به نظر صالحانه و حکیمانه امام خمینی(ره) نزدیک است؟ آمریکای امروز در دشمنی کردن که همان آمریکای زمان امام است و حتی بیشتر و آشکارتر این کار را میکند.
شاید هم پذیرفتن قطعنامه در جنگ تحمیلی را توسط امام سبب صلحپذیر بودن امام میدانید. نظر شما در مورد تعبیر جام زهر چیست؟ چه کسانی سعی داشتند امام دست از مقاومت بردارد و با گفتن دروغ به امام فضا را برای ایشان به گونهای دیگر ترسیم کنند؟ آنها که ترس و ضعف خود را به مردم تسری میدادند؟ در همان پیام قطعنامه اوج بغض و نفرت امام را از استکبار و در راس آن آمریکا میتوان دید. آنجا که میفرماید: " به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید که عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده است و پس از آن تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانی، خصوصا آمریکا را برخود حرام کنید". امام بر مبارزه و استقامت تا محو کفر و استکبار تاکید دارد. در هیچ کجا امام صحبتی از آشتی و به اصطلاح شما صلح با استکبار را به زبان نمیآورد. آری مکتب مقاومت و استقامت و عزت عین صلاح و مصلحت است که از انسان صالحی چون امام(ره) برمیآید و هر آنچه در مقابل این نگاه است، فساد و مفسده است.
شما که صلح و اعتدال را از امام آموختهاید، چگونه میتوانید توجیه کنید در حالیکه در یک کشور غربی اهانت به پیامبر عظیم الشأن اسلام صورت میگیرد و آن کشور حمایت همه جانبه از هتاکان به عمل میآورد، مسئولین دیپلماسی دولت شما در همان دوران به آن کشور سفر کرده و با مسئولین آن کشور دیدار کنند؟ بعد هم بروند با وزیر خارجه ام الفساد قرن پیادهروی کنند. چگونه میتوانیم خود را پیرو امام بدانیم، امامی که حکم ارتداد و مهدور الدم بودن سلمان رشدی را به خاطر توهین به مقدسات و پیامبر عزیزمان داد. کاش صدایی یا عملی اعتراضی از شما میشنیدیم تا شاید باورمان میشد شما پیرو امام هستید.