نوروز سال 1344 و خاموشی چراغهای حرم مطهر به مناسبت تحویل سال نو، برای او فرصت مناسبی بود تا بتواند پیام مبارزه را به گوش همه مسافران حرم که به زیارت امام هشتم آمده بودند برساند. از این رو، اقدام به توزیع کارتهای تبریک سال نو مزین به تصویر امام خمینی(ره) و پرچم حریت، عدالت و آزادی کرد.
به گزارش شهدای ایران، محمدعلی روحانیفرد مردادماه سال 1325ه.ش در گرگان روستاه شهرستان کردکوی به دنیا آمد، که والدینش به پاس عشق به پیامبر(ص) و امام اول شیعیان او را محمدعلی نامیدند.
زمانی که روحانیون انقلابی «رهبر معظم انقلاب و شهید غلامحسین فغانی تهرانی» از مشهد برای سخنرانی به گرگان میآمدند تا به روشنگری بپردازند. محمدعلی جوان اعلامیه و خطابه در پای منبر آنان میخواند تا وظیفه دینی و انسانی خود را انجام دهد و همین امر سبب شد تا ساواک شهر گرگان او را دستگیر و برای مدتی بازداشت و زندانی نماید، اما این امر برای او نه فقط پایان، بلکه سرآغازی برای زندگی جدید بود.
مبارزه سیاسی محمدعلی روحانیفرد در مشهد ادامه یافت تا این که در سال 1343 توسط ساواک مشهد احضار و بازداشت گردید.
نوروز سال 1344 و خاموشی چراغهای حرم مطهر به مناسبت تحویل سال نو، برای او فرصت مناسبی بود تا بتواند پیام مبارزه را به گوش همه مسافران حرم که به زیارت امام هشتم آمده بودند برساند. از این رو، اقدام به توزیع کارتهای تبریک سال نو مزین به تصویر امام خمینی(ره) و پرچم حریت، عدالت و آزادی نمود. این کارتها به دست تعدادی از مشتاقان آرمانهای امام رسید و او از این کار خود رضایت بسیار داشت، اما اقدام محمدعلی جوان باعث شناسایی و سرانجام دستگیری وی توسط ساواک که در همه جا حضور داشت، گردید و او را روانهی زندان ساخت.
برای روحانیفرد میدان مبارزه سرزمینی به وسعت ایران بود. از این رو، مشهد، قم و گرگان مکانهایی برای تبلیغ حقانیت آرمانهای امام بودند.
در سال 1346، او با چمدانی از اطلاعیهها به زادگاه خود گرگان بازگشت. ساواک که از قبل متوجه این حرکت او شده بود، اقدام به محاصره روستای محل تولد او نمود و در نهایت وی را دستگیر و بازداشت کرد. دادگاه فرمایشی رژیم پهلوی روحانیفرد را به جرم توطئه علیه رژیم نظام مشروطه، اهانت به شخص اول مملکت و اختلال در نظم و امنیت کشور محکوم نمود وقتی او را برای تجدید نظر رأی دادگاه به تهران اعزام کردند. دادگاه تجدید نظر بار دیگر حکم را تأیید و وی را در زندان قصر زندانی نمود.
اما این زندان برای روحانیفرد مکانی شد تا او با دیگر مبارزان از جمله آیتالله محیالدین انواری آشنا گردد و در جریان بیشتر مبارزه سیاسی قرار بگیرد.
با پایان زندان، محمدعلی روحانیفرد در سال 1347 به شهر قم برگشت و دور جدیدی از فراگیری علم را در محضر بزرگانی همچون ناصر مکارم شیرازی، موسوی تبریزی، آیتالله جعفر سبحانی، صالح نجفآبادی، فاضل هرندی و علی مشکینی آغاز کرد.
تحصیل در حوزه علمیه قم هرگز مانع از فعالیت سیاسی وی نشد و او هرگاه فرصتی پیدا میکرد، اعتراض خود را نشان میداد. در سال 1353 که طلاب قم به مناسبت سالگرد قیام خونین 15 خرداد 1342 دست به تظاهرات زدند، محمدعلی در آن بسیار فعال بود. از این رو، توسط ساواک دستگیر و به مدت 4 ماه بازداشت و زندانی شد.
روحانیفرد در انقلاب سال 1357 شهر قم فعال بود، حضور گسترده در تظاهرات، پخش اعلامیه امام و همکاری با انقلابیون از جمله اقدامات او محسوب میشد.
او یک بار در خیابان ارم مورد سوء قصد گشتیهای حکومت نظامی قم قرار گرفت که توانست از دست آنها نجات یابد.
زمانی که روحانیون، اساتید و دانشجویان تهران در اعتراض به ممانعت رژیم از ورود امام به میهن دست به تحصن زده بودند، او هم در آن شرکت و حضور فعال پیدا کرد.
بعد از ورود رهبر انقلاب میهن او به همکاری با دفتر امام پرداخت.
نحوه شهادت
شیخ محمد روحانیفرد در طول حیات، بارها به جبهه رفت تا وظیفهی خود را انجام دهد. او به رزمندگان عشق میورزید و وظیفهی خود را در همراهی و همدلی با آنها میدید که سرانجام در یکی از مأموریتها، هواپیمایی که او و جمعی از مقامات عالیرتبه را به اهواز میبرد، مورد حمله هواپیماهای عراقی قرار گرفت و محمدعلی روحانیفرد و دیگر همراهانش به شهادت رسیدند.
پیکر مطهر شهید روحانیفرد بعد از تشییع جنازه باشکوه در تهران به زادگاه او حمل و برای همیشه در روستای محل تولد او به خاک سپرده شد.
*رسا
زمانی که روحانیون انقلابی «رهبر معظم انقلاب و شهید غلامحسین فغانی تهرانی» از مشهد برای سخنرانی به گرگان میآمدند تا به روشنگری بپردازند. محمدعلی جوان اعلامیه و خطابه در پای منبر آنان میخواند تا وظیفه دینی و انسانی خود را انجام دهد و همین امر سبب شد تا ساواک شهر گرگان او را دستگیر و برای مدتی بازداشت و زندانی نماید، اما این امر برای او نه فقط پایان، بلکه سرآغازی برای زندگی جدید بود.
نوروز سال 1344 و خاموشی چراغهای حرم مطهر به مناسبت تحویل سال نو، برای او فرصت مناسبی بود تا بتواند پیام مبارزه را به گوش همه مسافران حرم که به زیارت امام هشتم آمده بودند برساند. از این رو، اقدام به توزیع کارتهای تبریک سال نو مزین به تصویر امام خمینی(ره) و پرچم حریت، عدالت و آزادی نمود. این کارتها به دست تعدادی از مشتاقان آرمانهای امام رسید و او از این کار خود رضایت بسیار داشت، اما اقدام محمدعلی جوان باعث شناسایی و سرانجام دستگیری وی توسط ساواک که در همه جا حضور داشت، گردید و او را روانهی زندان ساخت.
برای روحانیفرد میدان مبارزه سرزمینی به وسعت ایران بود. از این رو، مشهد، قم و گرگان مکانهایی برای تبلیغ حقانیت آرمانهای امام بودند.
در سال 1346، او با چمدانی از اطلاعیهها به زادگاه خود گرگان بازگشت. ساواک که از قبل متوجه این حرکت او شده بود، اقدام به محاصره روستای محل تولد او نمود و در نهایت وی را دستگیر و بازداشت کرد. دادگاه فرمایشی رژیم پهلوی روحانیفرد را به جرم توطئه علیه رژیم نظام مشروطه، اهانت به شخص اول مملکت و اختلال در نظم و امنیت کشور محکوم نمود وقتی او را برای تجدید نظر رأی دادگاه به تهران اعزام کردند. دادگاه تجدید نظر بار دیگر حکم را تأیید و وی را در زندان قصر زندانی نمود.
اما این زندان برای روحانیفرد مکانی شد تا او با دیگر مبارزان از جمله آیتالله محیالدین انواری آشنا گردد و در جریان بیشتر مبارزه سیاسی قرار بگیرد.
با پایان زندان، محمدعلی روحانیفرد در سال 1347 به شهر قم برگشت و دور جدیدی از فراگیری علم را در محضر بزرگانی همچون ناصر مکارم شیرازی، موسوی تبریزی، آیتالله جعفر سبحانی، صالح نجفآبادی، فاضل هرندی و علی مشکینی آغاز کرد.
تحصیل در حوزه علمیه قم هرگز مانع از فعالیت سیاسی وی نشد و او هرگاه فرصتی پیدا میکرد، اعتراض خود را نشان میداد. در سال 1353 که طلاب قم به مناسبت سالگرد قیام خونین 15 خرداد 1342 دست به تظاهرات زدند، محمدعلی در آن بسیار فعال بود. از این رو، توسط ساواک دستگیر و به مدت 4 ماه بازداشت و زندانی شد.
روحانیفرد در انقلاب سال 1357 شهر قم فعال بود، حضور گسترده در تظاهرات، پخش اعلامیه امام و همکاری با انقلابیون از جمله اقدامات او محسوب میشد.
او یک بار در خیابان ارم مورد سوء قصد گشتیهای حکومت نظامی قم قرار گرفت که توانست از دست آنها نجات یابد.
زمانی که روحانیون، اساتید و دانشجویان تهران در اعتراض به ممانعت رژیم از ورود امام به میهن دست به تحصن زده بودند، او هم در آن شرکت و حضور فعال پیدا کرد.
بعد از ورود رهبر انقلاب میهن او به همکاری با دفتر امام پرداخت.
نحوه شهادت
شیخ محمد روحانیفرد در طول حیات، بارها به جبهه رفت تا وظیفهی خود را انجام دهد. او به رزمندگان عشق میورزید و وظیفهی خود را در همراهی و همدلی با آنها میدید که سرانجام در یکی از مأموریتها، هواپیمایی که او و جمعی از مقامات عالیرتبه را به اهواز میبرد، مورد حمله هواپیماهای عراقی قرار گرفت و محمدعلی روحانیفرد و دیگر همراهانش به شهادت رسیدند.
پیکر مطهر شهید روحانیفرد بعد از تشییع جنازه باشکوه در تهران به زادگاه او حمل و برای همیشه در روستای محل تولد او به خاک سپرده شد.
*رسا