مسئولین تبریز به مناسبت ۱۲بهمن سالروز ورود بنیان گذار انقلاب مستضعفین در برابر مستکبرین به کشور، مانور خودروهای لوکس برگزار کردند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از سازمان بسیج دانشجویی، مسئولین تبریز به مناسبت ۱۲بهمن سالروز ورود بنیان گذار انقلاب مستضعفین در برابر مستکبرین به کشور، مانور خودروهای لوکس برگزار کردند.
شاید بسیاری از شندین این خبر تعجب کنند و گمان برند این تنها یک تیتر و خبر مخاطب جذب کن و غیر واقعیست اما با تاسف باید گفت این گونه نیست.
شهر تبریز که حماسه شیرمردان آن در مبارزه با مستکبرین ، مرفهین بی درد و کاخ نشینان آن از زیباترین سروده های غیرت مردم ایران بود امروزه به بهانه تجلیل از امام خمینی رهبر مستضعفین جهان، مانور تجمل با خودروهای لوکس چندمیلیاردی برگزار می کند!
این اتفاق زیاد دور از ذهن نبود؛ چرا که وقتی بنزسواران به عنوان یاران حقیقی امام(ره) به جامعه معرفی و تبیین کننده اندیشه ها و خط معمار کبیر انقلاب شدند آن امام دیگر نه رهبر پا برهنگان بلکه یاور مرفهین بی درد است. ورود امام به ایران نیز خبری خوشحال کننده برای کاخ نشینان می شود و آنهایند که باید ورود امام را جشن بگیرند.
البته موضوع، نقد صاحبان این خودروها و طرد آنان نیست بلکه تنها جلب توجه جامعه به مطلبیست که چندین سال دلسوزان انقلاب نسبت به آن تذکر می دادند و آن تحریف خط امام(ره) به وسیله بنز سواران بود.
بنز سواران چون مسیر انتخابی خود را در تقابلی آشکار با خط بنیانگذار انقلاب دیدند لذا سعی در تحریف آن کردند. چه کسی است که نداند توصیه به ساده زیستی از اصلی ترین وصیت ها و اندرزهای امام عزیزمان بود اما آن انقلابیون دیروز و سیاست بازان و منفعت طلبان امروز، چندین و چند بار به این منش حمله بردند و سعی کردند ساده زیستی را نه به عنوان یک مرام و منش پسندیده بلکه به عنوان سنتی غلط نشان داده و ساده زیستان را ریا کار جلوه دهند.
در همین راستا به بخشی از صحیفه نورانی امام خمینی(ره) که درآن ایشان به مردم در این رابطه هشدار می دهند که مرفهین درحکومت پابرهنگان نفوذی اند! بیرونشان کنید و روحانیون اصیل را تماما ساده زیست معرفی می کنند اشاره می کنیم:
«... علماي اصيل اسلام هرگز زيربار سرمايه داران و پول پرستان و خوانين نرفته اند و همواره اين شرافت را براي خود حفظ كرده اند و اين ظلم فاحشي است كه كسي بگويد دست روحانيت اصيل طرفدار اسلام ناب محمدي(ص) با سرمايه داران در يك كاسه است و خداوند كساني را كه اين گونه تبليغ كرده و يا چنين فكر مي كنند نمي بخشد.
روحانيت متعهد به خون سرمايه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سرآشتي نداشته و نخواهد داشت. آنها با زهد و تقوا و رياضت درس خوانده اند و پس از كسب مقامات علمي و معنوي نيز به همان شيوه زاهدانه و با فقر و تهيدستي و عدم تعلق به تجملات دنيا زندگي كرده اند و هرگز زير بار منت و ذلت نرفته اند. دقت و مطالعه در زندگي علماي سلف حكايت از فقر و نهايتا روح پر فتوت آنان براي كسب معارف مي كند كه چگونه در پرتو نور شمع و شعاع قمر تحصيل كرده اند و با قناعت و بزرگواري زيستند....»
صحيفه امام ج ۲۱ ص ۲۷۶
«خلاصه كلام اينكه بيان اين واقعيت كه در حكومت اسلامى بهاى بيشتر و فزونتر از آنِ كسى است كه تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت و همه مديران وكارگزاران و رهبران و روحانيون نظام و حكومت عدل موظفند كه با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بيشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمكنين و مرفهين، و در كنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگى است كه نصيب اوليا شده و عملًا به شبهات و القائات خاتمه می دهد، كه بحمداللَّه در جمهورى اسلامى ايران، اساس اين تفكر و بينش در حال پياده شدن است.
و همچنين مسئولين محترم كشور ايران على رغم محاصرات شديد اقتصادى وكمبود درآمدها، تمامى كوشش و تلاش خود را صرف فقرزدايى جامعه كرده اند و همه آرمان و آرزوى ملت و دولت و مسئولين كشور ما است كه روزى فقر و تهيدستى از جامعه ما رخت بربندد و مردم عزيز و صبور و غيرتمند كشور از رفاه در زندگى مادى و معنوى برخوردار باشند.
خدا نياورد آن روزى را كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه دارها گردد و اغنيا و ثروتمندان ازاعتبار و عنايت بيشترى برخوردار شوند.
معاذاللَّه كه اين با سيره و روش انبيا و اميرالمؤمنين و ائمه معصومين- عليهم السلام- سازگار نيست، دامن حرمت و پاك روحانيت از آن منزه است، تا ابد هم بايد منزه باشد و اين از افتخارات و بركات كشور و انقلاب و روحانيت ما است كه به حمايت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده كرده است.
از آنجا كه محروميت زدايى، عقيده و راه و رسم زندگى ما است، جهانخواران در اين مورد هم ما را آرام نگذاشته اند و براى ناتوان ساختن دولت ودست اندركاران كشور ما حلقه هاى محاصره را تنگتر كرده اند و بغض و كينه و ترس و وحشت خود را در اين حركت مردمى و تاريخى تا مرز هزاران توطئه سياسى- اقتصادى ظاهر ساخته اند و بدون شك جهان خواران به همان ميزان كه از شهادت طلبى و ساير ارزشهاى ايثارگرانه ملت ما واهمه دارند، از گرايش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمايت از پابرهنگان در هراسند و مسلّم هر قدر كشور ما به طرف فقرزدايى و دفاع از محرومان حركت كند، اميد جهانخواران از ما منقطع و گرايش ملت های جهان به اسلام زيادتر می شود و روحانيت عزيز بايد به اين اصل توجه عميق داشته باشند و افتخار تاريخى و بيش از هزار ساله پناهگاهىِ محرومان را براى خود حفظ كنند و به ساير مسئولين و مردم توصيه نمايند كه ما نبايد گرايش و توجه بى شائبه محرومين را به انقلاب و حمايت بيدريغ آنان را از اسلام فراموش كنيم و بدون جواب بگذاريم .. البته پرواضح است كه همه اقشار كشور ما در انقلاب سهيم و شريكند و همه براى خدا و انجام وظيفه الهى خود وارد صحنه ها شده اند و مقصد خدا است و هرگز آمال بلند و الهى خود را به مسائل مادى آلوده نمىكنند و با كمبودها ازميدان به در نمى روند، چرا كه كسى كه براى خدا جان ومال فدا مىكند، به خاطر شكم و دنيا از پا در نمی آيد.
ولى وظيفه ما و همه دست اندركاران است كه به اين مردم خدمت كنيم و در غم و شادى ومشكلات آنان شريك باشيم كه گمان نمى كنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد.
راستى وقتى كه پابرهنه ها و گودنشينان و طبقات كم درآمد جامعه ما امتحان و تقيد خود را به احكام اسلامى تا سر حد قربانى نمودن چندين عزيز و جوان و بذل همه هستى خود داده اند و در همه صحنه ها بوده اند- و ان شاء اللَّه خواهند بود- و سر و جان را در راه خدا مى دهند، چرا ما از خدمت به اين بندگان خالص حق و اين رادمردان شجاع تاريخ بشريت افتخار نكنيم!
ما مجدداً میگوييم كه يك موى سر اين كوخ نشينان و شهيددادگان به همه كاخ و كاخ نشينان جهان شرف و برترى دارد ..
و آخرين نكته اى كه در اينجا ضمن تشكر از علما و روحانيون و دولت خدمتگزار حامى محرومان بايد از باب تذكر عرض كنم و بر آن تأكيد نمايم، مسئله ساده زيستى و زهدگرايى علما و روحانيت متعهد اسلام است كه من متواضعانه و به عنوان يك پدر پير از همه فرزندان و عزيزان روحانى خود مىخواهم كه در زمانى كه خداوند بر علما و روحانيون منت نهاده است واداره كشور بزرگ و تبليغ رسالت انبيا را به آنان محول فرموده است، از زىّ روحانى خود خارج نشوند و از گرايش به تجملات و زرق و برق دنيا كه دون شأن روحانيت و اعتبار نظام جمهورى اسلامى ايران است، پرهيز كنند و برحذر باشند كه هيچ آفت و خطرى براى روحانيت و براى دنيا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حركت در مسير دنيا نيست كه بحمداللَّه روحانيت متعهد اسلام امتحان زهدگرايى خود را داده است، ولى چه بسا دشمنان قسم خورده اسلام و روحانيت بعد از اين براى خدشه دار كردن چهره اين مشعلداران هدايت و نور، دست به كار شوند و با كمترين سوژه اى به اعتبار آنان لطمه وارد آورند كه ان شاء اللَّه موفق نمی شوند .
صحيفه امام ج۲۰ ۳۴۰»
شهر تبریز که حماسه شیرمردان آن در مبارزه با مستکبرین ، مرفهین بی درد و کاخ نشینان آن از زیباترین سروده های غیرت مردم ایران بود امروزه به بهانه تجلیل از امام خمینی رهبر مستضعفین جهان، مانور تجمل با خودروهای لوکس چندمیلیاردی برگزار می کند!
این اتفاق زیاد دور از ذهن نبود؛ چرا که وقتی بنزسواران به عنوان یاران حقیقی امام(ره) به جامعه معرفی و تبیین کننده اندیشه ها و خط معمار کبیر انقلاب شدند آن امام دیگر نه رهبر پا برهنگان بلکه یاور مرفهین بی درد است. ورود امام به ایران نیز خبری خوشحال کننده برای کاخ نشینان می شود و آنهایند که باید ورود امام را جشن بگیرند.
البته موضوع، نقد صاحبان این خودروها و طرد آنان نیست بلکه تنها جلب توجه جامعه به مطلبیست که چندین سال دلسوزان انقلاب نسبت به آن تذکر می دادند و آن تحریف خط امام(ره) به وسیله بنز سواران بود.
بنز سواران چون مسیر انتخابی خود را در تقابلی آشکار با خط بنیانگذار انقلاب دیدند لذا سعی در تحریف آن کردند. چه کسی است که نداند توصیه به ساده زیستی از اصلی ترین وصیت ها و اندرزهای امام عزیزمان بود اما آن انقلابیون دیروز و سیاست بازان و منفعت طلبان امروز، چندین و چند بار به این منش حمله بردند و سعی کردند ساده زیستی را نه به عنوان یک مرام و منش پسندیده بلکه به عنوان سنتی غلط نشان داده و ساده زیستان را ریا کار جلوه دهند.
در همین راستا به بخشی از صحیفه نورانی امام خمینی(ره) که درآن ایشان به مردم در این رابطه هشدار می دهند که مرفهین درحکومت پابرهنگان نفوذی اند! بیرونشان کنید و روحانیون اصیل را تماما ساده زیست معرفی می کنند اشاره می کنیم:
«... علماي اصيل اسلام هرگز زيربار سرمايه داران و پول پرستان و خوانين نرفته اند و همواره اين شرافت را براي خود حفظ كرده اند و اين ظلم فاحشي است كه كسي بگويد دست روحانيت اصيل طرفدار اسلام ناب محمدي(ص) با سرمايه داران در يك كاسه است و خداوند كساني را كه اين گونه تبليغ كرده و يا چنين فكر مي كنند نمي بخشد.
روحانيت متعهد به خون سرمايه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سرآشتي نداشته و نخواهد داشت. آنها با زهد و تقوا و رياضت درس خوانده اند و پس از كسب مقامات علمي و معنوي نيز به همان شيوه زاهدانه و با فقر و تهيدستي و عدم تعلق به تجملات دنيا زندگي كرده اند و هرگز زير بار منت و ذلت نرفته اند. دقت و مطالعه در زندگي علماي سلف حكايت از فقر و نهايتا روح پر فتوت آنان براي كسب معارف مي كند كه چگونه در پرتو نور شمع و شعاع قمر تحصيل كرده اند و با قناعت و بزرگواري زيستند....»
صحيفه امام ج ۲۱ ص ۲۷۶
«خلاصه كلام اينكه بيان اين واقعيت كه در حكومت اسلامى بهاى بيشتر و فزونتر از آنِ كسى است كه تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت و همه مديران وكارگزاران و رهبران و روحانيون نظام و حكومت عدل موظفند كه با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بيشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمكنين و مرفهين، و در كنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگى است كه نصيب اوليا شده و عملًا به شبهات و القائات خاتمه می دهد، كه بحمداللَّه در جمهورى اسلامى ايران، اساس اين تفكر و بينش در حال پياده شدن است.
و همچنين مسئولين محترم كشور ايران على رغم محاصرات شديد اقتصادى وكمبود درآمدها، تمامى كوشش و تلاش خود را صرف فقرزدايى جامعه كرده اند و همه آرمان و آرزوى ملت و دولت و مسئولين كشور ما است كه روزى فقر و تهيدستى از جامعه ما رخت بربندد و مردم عزيز و صبور و غيرتمند كشور از رفاه در زندگى مادى و معنوى برخوردار باشند.
خدا نياورد آن روزى را كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه دارها گردد و اغنيا و ثروتمندان ازاعتبار و عنايت بيشترى برخوردار شوند.
معاذاللَّه كه اين با سيره و روش انبيا و اميرالمؤمنين و ائمه معصومين- عليهم السلام- سازگار نيست، دامن حرمت و پاك روحانيت از آن منزه است، تا ابد هم بايد منزه باشد و اين از افتخارات و بركات كشور و انقلاب و روحانيت ما است كه به حمايت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده كرده است.
از آنجا كه محروميت زدايى، عقيده و راه و رسم زندگى ما است، جهانخواران در اين مورد هم ما را آرام نگذاشته اند و براى ناتوان ساختن دولت ودست اندركاران كشور ما حلقه هاى محاصره را تنگتر كرده اند و بغض و كينه و ترس و وحشت خود را در اين حركت مردمى و تاريخى تا مرز هزاران توطئه سياسى- اقتصادى ظاهر ساخته اند و بدون شك جهان خواران به همان ميزان كه از شهادت طلبى و ساير ارزشهاى ايثارگرانه ملت ما واهمه دارند، از گرايش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمايت از پابرهنگان در هراسند و مسلّم هر قدر كشور ما به طرف فقرزدايى و دفاع از محرومان حركت كند، اميد جهانخواران از ما منقطع و گرايش ملت های جهان به اسلام زيادتر می شود و روحانيت عزيز بايد به اين اصل توجه عميق داشته باشند و افتخار تاريخى و بيش از هزار ساله پناهگاهىِ محرومان را براى خود حفظ كنند و به ساير مسئولين و مردم توصيه نمايند كه ما نبايد گرايش و توجه بى شائبه محرومين را به انقلاب و حمايت بيدريغ آنان را از اسلام فراموش كنيم و بدون جواب بگذاريم .. البته پرواضح است كه همه اقشار كشور ما در انقلاب سهيم و شريكند و همه براى خدا و انجام وظيفه الهى خود وارد صحنه ها شده اند و مقصد خدا است و هرگز آمال بلند و الهى خود را به مسائل مادى آلوده نمىكنند و با كمبودها ازميدان به در نمى روند، چرا كه كسى كه براى خدا جان ومال فدا مىكند، به خاطر شكم و دنيا از پا در نمی آيد.
ولى وظيفه ما و همه دست اندركاران است كه به اين مردم خدمت كنيم و در غم و شادى ومشكلات آنان شريك باشيم كه گمان نمى كنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد.
راستى وقتى كه پابرهنه ها و گودنشينان و طبقات كم درآمد جامعه ما امتحان و تقيد خود را به احكام اسلامى تا سر حد قربانى نمودن چندين عزيز و جوان و بذل همه هستى خود داده اند و در همه صحنه ها بوده اند- و ان شاء اللَّه خواهند بود- و سر و جان را در راه خدا مى دهند، چرا ما از خدمت به اين بندگان خالص حق و اين رادمردان شجاع تاريخ بشريت افتخار نكنيم!
ما مجدداً میگوييم كه يك موى سر اين كوخ نشينان و شهيددادگان به همه كاخ و كاخ نشينان جهان شرف و برترى دارد ..
و آخرين نكته اى كه در اينجا ضمن تشكر از علما و روحانيون و دولت خدمتگزار حامى محرومان بايد از باب تذكر عرض كنم و بر آن تأكيد نمايم، مسئله ساده زيستى و زهدگرايى علما و روحانيت متعهد اسلام است كه من متواضعانه و به عنوان يك پدر پير از همه فرزندان و عزيزان روحانى خود مىخواهم كه در زمانى كه خداوند بر علما و روحانيون منت نهاده است واداره كشور بزرگ و تبليغ رسالت انبيا را به آنان محول فرموده است، از زىّ روحانى خود خارج نشوند و از گرايش به تجملات و زرق و برق دنيا كه دون شأن روحانيت و اعتبار نظام جمهورى اسلامى ايران است، پرهيز كنند و برحذر باشند كه هيچ آفت و خطرى براى روحانيت و براى دنيا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حركت در مسير دنيا نيست كه بحمداللَّه روحانيت متعهد اسلام امتحان زهدگرايى خود را داده است، ولى چه بسا دشمنان قسم خورده اسلام و روحانيت بعد از اين براى خدشه دار كردن چهره اين مشعلداران هدايت و نور، دست به كار شوند و با كمترين سوژه اى به اعتبار آنان لطمه وارد آورند كه ان شاء اللَّه موفق نمی شوند .
صحيفه امام ج۲۰ ۳۴۰»