به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ به نقل از ندای انقلاب «استفان لندمن» در پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در مقالهای تحت عنوان «مذاکرات هستهای آتی ایران» به بررسی سیاستهای ریاکارانه دولت آمریکا در قبال ایران پرداخته است. نویسنده در این مقاله به دید باز و بینش پربصیرت مقام معظم رهبری در تشخیص نیرنگهای آمریکا اشاره میکند و ایران را کشوری مستقل میداند که هیچ گاه از حق مسلم خود در زمینه دستیابی به فناوری هستهای نخواهد گذشت.
*آمریکا مانع اصلی عدم توافق میان ایران و ۱+۵
چندین دور مذاکره میان ایران و گروه ۱+۵ پیش از این برگزار شده است. در این میان آمریکا مانع از آن شده که این مذاکرات به سرانجام برسد. همچنین رژیم صهیونیستی نیز به طور پنهانی در این مسیر با آمریکا همراه بوده است. کشورهای غربی نیز تحت فشار آنها مجبور به همراهی شدند.
روز ۲۶ فوریه، دور جدید مذاکره در «آلماتی» پایتخت کشور قزاقستان برگزار خواهد شد. انتظارات از این دور از مذاکرات بیش از گذشته نیست و روند پیشین در حال تکرار است.
*دولت آمریکا خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی است
برنامه هستهای ایران مسأله اصلی غرب نیست. این موضوع پوششی برای دنبال نمودن اهداف سلطه جویانه قدرتهای غربی است. مسأله اصلی نفت و حفظ سلطه بر منطقه است. حاکمیت ارضی ایران بر سر جای خود باقی مانده است. برنامه هستهای آن کشور نیز صلح آمیز است. ایران عضویت در پیمان منع گسترش سلاحهای کشتار جمعی را پذیرفته است. رهبران جهان این مسأله را میدانند. در نتیجه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی هم این موضوع را به خوبی میدانند.
هدف واشنگتن مورد حمله قرار دادن حکومتهای مستقل است. آمریکا میخواهد حکومتهای دست نشانده هوادار غرب را جایگزین حکومتهای مستقل سازد. این دلیل اصلی اقدامات آمریکا است زیرا آمریکا اقدامات غیرقانونی را در این مسیر سازماندهی و اجرایی میکند.
*"بان کی مون" اجیر شده دولت آمریکا و شریک جرم در جنایات دولت آمریکا است
دبیرکل سازمان ملل متحد نیز در این مسیر با آمریکا همراه شده است. «بان کی مون» یکی از بدترینها است. قرارگیری او در جایگاه دبیرکلی سازمان ملل شرم آور است. او به منشور سازمان ملل متحد پشت پا زده و در جنایات آمریکا شریک جرم است.
او پاداش خود را به خوبی از آمریکا میگیرد و به ابزار دست سلطهگری آمریکا تبدیل شده است. در روز ۱۴ فوریه، روزنامه واشنگتن پست نوشت: «بان کی مون میگوید ایران از مذاکره با سازمان ملل متحد به عنوان پوششی برای ساخت بمب اتمی استفاده میکند».
این اظهارات در حالی است که «بان کی مون» به خوبی میداند که ایران چنین هدفی ندارد زیرا او در ادامه ادعاهای خود اظهار کرده بود: « باید اقدامی سریع و قاطعانه، برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران را عملی نمود، اقدامی که تا پیش از این وجود نداشته است».
وی مدعی شده که اقدامات لازم باید هر چه سریعتر در اولویت قرار گیرند و در این باره افزوده است: «ما نباید زمان بیشتری به ایرانیها بدهیم و نباید وقت را تلف کنیم ما دیدیم که تلف کردن وقت در مورد کره شمالی، چه فرصتی را در اختیار دولت آن کشور قرار داد. آنها در نهایت به طور مخفیانه و به آرامی، بدون هیچ گونه التزام و تعهدی و بدون هیچ فشاری برنامه خود را پیش بردند. در این میان شورای امنیت باید واکنشی قاطعانه، موثر و سریع از خود نشان دهد».
همانند آمریکا و رژیم صهیونیستی، «بان کی مون» نیز میخواهد ثابت کند که ایران طرف منفی ماجرا است. مشخص است که وی از واشنگتن دستور میگیرد. او در مورد شکست مذاکرات بین المللی «خنثی» شده و موضع مثبتی ایفا نمیکند. بان کی مون انگشتان خود را در مسیر غلطی قرار داده است و ایران را به دلیل ناسازگاری و سختگیریهای غربی را سرزنش میکند.
«بان کی مون» با زبانی دو پهلو سخن میگوید. در این باره او از «جان کری» تقلید میکند. وزیر امور خارجه جدید آمریکا گفته است که پیشرفت در مذاکرات، بستگی به آن دارد که ایران آماده باشد تا بر سر پیشنهادات واقعی بحث نماید و به مذاکره واقعی پایبند باشد.
*ایران حق پیگیری حق مسلم هستهای خود، برای پیشرفت برنامه هستهای صلح آمیزش را دارد
با این حال این مسأله بدون وجود شرکا و طرفین قانونی در مذاکره غیر ممکن است. این مسأله در دهههای گذشته روی نداده و اکنون نیز اتفاق نمیافتد.
در تاریخ ۱۶ فوریه، شبکه خبری «پرس تی وی» با انتشار خبری با عنوان «ایران سخنان بان کی مون در مورد برنامه هستهاش را نکوهش کرد» به اظهارات «محمد خزاعی» سفیر ایران در سازمان ملل متحد پرداخت. وی اظهار داشته بود که بیانات دبیرکل سازمان ملل متحد در این باره باعث «تأسف» بوده است. وی در این باره گفت: «این اظهارات در تناقض با وظایف دبیرکل است و برخلاف اصول بین المللی است».
وی از بان کی مون خواسته بود تا با دیدی عادلانه به قضایا بنگرد و در این میان اعتمادسازی نماید. او تاکید کرده بود که دبیرکل باید نسبت به مقامش مسئولیت پذیر باشد، این کاری است که او باید انجام دهد و تاکنون انجام نداده است. او در جنایات ارتکابی از سوی آمریکا با آن دولت شریک جرم است.
بان کی مون اتهامات غیر منصفانهای را علیه ایران مطرح نموده است. ایران حق پیگیری هدفش را دارد، ایران مستحق داشتن نیروگاه هستهای برای مصارف صلح آمیز است. «بان کی مون» این موضوع را میداند، اما نمیخواهد به آن اذعان کند. او آن چیزی را میگوید که واشنگتن به او گفته است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی ادعا میکنند که تهران تنها چند ماه تا ساخت بمب اتمی فاصله دارد، در حالی که هیچ گونه شواهدی برای اثبات ادعای خود ارائه نمیکنند. آنها تنها با اهداف تبلیغات غرض ورزانه و کینه توزانه این ادعاها را مطرح میسازند.
امروز «جان کری» همان باری را برداشته که «هیلاری کلینتون» آن را زمین گذاشته بود. او نشان داده که نسبت به بیقانونی و سلطهگری دولت آمریکا متعهد است. «جان کری» مهره رژیم صهیونیستی در دولت آمریکا است. او گفت: «ما در دام تعویق تکراری روند مذاکرات نخواهیم افتاد، ضروری است که ایرانیان ثابت کنند که آماده مذاکره با ما هستند. در آن صورت اوباما نیز تمایل خود را ابراز خواهد نمود زیرا او بارها و بارها تکرار کرده است که درهای راه حل دیپلماتیک برای ایران باز است».
*آمریکا خواهان مذاکره با ایران نیست و معیارهای دوگانه خود را دنبال میکند
واشنگتن مذاکره نمیکند. این خواسته اصلی آنها است، آمریکا به سایر کشورها نیز فشار آورده که این مسأله را بپذیرند. بنابراین تهدیدات بیشتری در پیش رو قرار دارند. ایران با معیارهای دوگانه آمریکا در مذاکره، آشنا است. تصور این مسأله که آنها چرا با این مسأله همراهی میکنند، دشوار است. تهران در این میان روابط صلح آمیز و خوب را در اولویت خویش قرار داده است و راه رسیدن به این مسأله را نبسته است. با این حال آمریکا و رژیم صهیونیستی این مسیر را مسدود ساختهاند. دولتهای بدخواه نیز جاده صاف کن این مسیر بودهاند.
«علی اکبر صالحی» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: «تهران مایل است تا مذاکرات مستقیم با واشنگتن انجام شود، تنها مسأله این است که طرف مقابل از خود حسن نیت نشان دهد». این مسأله در طول دهههای گذشته روی نداده و اکنون نیز تحقق نیافته است. صالحی این موضوع را به خوبی میداند. همچنین سایر رهبران ایران نیز از این مسأله مطلع هستند. در تاریخ ۱۶ فوریه، خبرگزاری فارس گزارشی تحت عنوان «رهبر، مقامات آمریکایی را از هم پاشانده است» به سیاستهای دوگانه و متناقض آمریکا اشاره کرده بود و از ماهیت «لاف زنی» آمریکاییها نام برده بود.
*فرمایشات رهبر ایران نشان از بینش وسیع ایشان در تشخیص نیرنگهای دولت آمریکا دارد
لندمن مینویسد: رهبر ایران در این باره میگوید: «آمریکاییها با سایرین با زبان زور سخن میگویند و در مورد کارهایی که ادعای انجام آن را دارند لاف می زنند، اما ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران در برابر این زورگوییها تسلیم نخواهند شد زیرا از منطق، قدرت و استعداد برخوردارند».
ایشان به درستی به نکات کلیدی اشاره فرموده بودند. آمریکا از زبان زور استفاده میکند، بیمنطق است و سیاستهای دوگانهای در قبال برنامه هستهای ایران در پیش گرفته است. دولت آمریکا در مورد ادعاهایش پیرامون رفع تحریمها در صورت مذاکره ایران دروغ میگوید و خواهان آن است تا ایرانیان از حق قانونی خود در دستیابی به فناوری هستهای دست بکشند.
ایشان پیشنهاد مذاکره مستقیم آمریکا به ایران را ریاکارانه خواندند. این اقدام تنها لاف و حربهای برای به تسلیم کشاندن ایران است.
ایشان در ادامه فرمودند: «آنها میخواهند به ملتهای مسلمان منطقه نشان دهند که جمهوری اسلامی ایران، علیرغم تمام مقاومتها و ایستادگیاش سرانجام در پای میز مذاکره نشست و در نهایت گزینه دیگری جز تسلیم و سازش در پیش روی خود نداشت».
تهران با «چشمانی باز» به پیش رو مینگرد. تهران ریاکاریهای واشنگتن را درک میکند و پاسخ متقابلی نیز به آن میدهد.
آمریکا پیشتر نیز پیشنهاد مذاکره مستقیم را به ایران داده بود، اما به «سخنان منطقی» ایران پاسخ مناسبی نداد. این اقدام شرم آور بوده است. بنابراین امروز نیز انتظار تغییری از دولت آمریکا نمیرود. مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران در ادامه فرمایشات خود خاطر نشان ساختند: «در صورتی که آمریکایی در کلام و عمل نشان دهند که غیر منطقی و زورگو نیستند، پس از آن خواهند دید که جمهوری اسلامی و ملت ایران خیرخواهانه و منطقی رفتار خواهند کرد. این تنها راه تعامل با جمهوری اسلامی ایران است و در این مورد دولت آمریکا میباید واکنش مناسبی از خود نشان دهد».
*پیشنهاد آمریکا و رد هوشمندانه ایران
در تاریخ ۱۶ فوریه، خبرگزاری رویترز با عنوان «قدرتهای بزرگ پیشنهاد رفع تحریم اعمال شده بر مبادله طلا را در جریان مذاکرات هستهای ایران ارائه میکنند» البته در اینجا باید گفت منظور از «قدرتهای بزرگ» واشنگتن است، چنین پیشنهاداتی به بیراهه رفتن هستند. این مسأله رد شده است، آنها خواهان آن هستند که ایران تأسیسات هستهای فردو و غنی سازی در آن مرکز را به طور کامل به حالت تعلیق درآورد. اقدام ایران در این مورد قانونی است. تهران قاطعانه با این مسأله مخالفت کرده است، پیشنهاد اخیر واشنگتن تحقیر آمیز بوده است. این مسأله به ما اطمینان میدهد که مذاکرات «آلماتی» همراه با شکست خواهد بود.
رویترز به نقل از مقامات ناشناس غربی این ادعا را عنوان کرده است. آنها در شرایطی نامشخص سخن میگویند و از اظهار نامشان خودداری میکنند. آنها باید در این زمینه سکوت کنند و چیزی نگویند. آنها در مورد پیشنهاد خود میگویند: «ما گمان نمیکنیم که ایرانیان مستحق بیش از این باشند».
آنها مدعی شدهاند که ایران تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوریاش تا تاریخ ۱۴ جون سال جاری میلادی آمادگی برقراری مذاکره را نخواهد داشت. با این حال واقعیت آن است که تهران آمادگی مذاکره در هر زمانی را خواهد داشت، به شرطی که طرفی مشروع در مقابل خود داشته باشد. واشنگتن با کارشکنی و اشکال تراشی در این میان، مانع ایجاد میکند. این همان کاری است که پیش از این نیز انجام داده بود و رفتارش نسبت به گذشته تفاوتی نیافته است.
وارد نمودن فشار بر ایران برای جلوگیری از غنی سازی اورانیوم توسط آن کشور، این مسأله را ثابت میکند. ادعای مطرح شده در مورد اینکه ایران در صدد دستیابی به بمب اتمی است، ادعایی کاملا غلط است. آنها این مسأله را به خوبی میدانند، اما از گفتن حقیقت ابا دارند و در مقابل میخواهند در مقابل ایران موضعی مخالف اتخاذ نمایند.
اقدامی عجولانه از سوی دولت آمریکا بدترین کار ممکن است و باعث ایجاد یک جنگ خواهد شد. اعمال تحریمها علیه ایران نقض حقوق بین الملل محسوب میشود. آنها این تحریمها را برای آسیب وارد نمودن بر اقتصاد ایران اعمال کردهاند و همچنین قصد دارند تا از نظر سیاسی ایران را منزوی سازند و باعث شوند تا ملت ایران دچار رنج و آسیب شوند. آنا این فشارها را وارد میسازند تا مردم ایران را علیه حکومتشان بشورانند. این کار در گذشته نیز انجام شده است و هربار هم با شکست مواجه شده است. مردم عادی طرفین دیگری را مقصر وضعیت به وجود آمده میدانند و شاید در نهایت حکومتهایشان را برای این مسأله سرزنش نمایند.
دولتهای آمریکا و رژیم صهیونیستی شرکایی سلطهگر هستند. آنها حقوق بین الملل را نقض میکنند و در مقابل مجازات از مصونیت برخوردارند. آنها مرتکب جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و نسل زدایی شدهاند. آنها در این مسیر با شرکایشان در ناتو و متحدین منطقهایشان همراه بودهاند.
مسأله آن است که توسعه طلبی واشنگتن در حال افزایش است. این در مورد سلطهگری منطقهای آن دولت نیز صدق میکند. این مسأله مرتبط با کنترل ذخایر و منابع انرژی جهانی است. این مسأله مرتبط با این مورد است که آمریکا میخواهد ایران کشوری تابع آمریکاییها و نوکر آنها باشد.
*امکان بازگشت حکومتی وابسته به آمریکا در ایران غیر ممکن است
در سال ۱۹۷۰، مردم ایران به ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی و نظام سلطنتی حاکم بر آن کشور پایان دادند. دودمان سرکوبگر پهلوی طومارش پیچیده شد و دورهاش به پایان رسید. نمیتوان به بازگشت چنان حکومت هوادار آمریکایی در ایران امروز فکر کرد. تمامیت ارضی و حاکمیت ایران مسألهای بسیار مهم است و ضرورت دارد که از آن حراست شود. رهبران ایران برای انجام این کار مسئولاند. آنها این اقدام را در طول ۳۴ سال گذشته به خوبی انجام دادهاند.
«فیدل کاسترو» در کوبا به تنهایی استقلال آن کشور را حفظ کرد. هر دو ملت ایران و کوبا از اهداف سلطه گرایانه آمریکا نفرت دارند. آنها خواهان اولویت دادن به روابط صلح آمیز و دوستانه هستند و در پی منازعه و سلطهگری جهانی نیستند. آنها برای دفاع از حق مورد همجمه واقع شدهاند. انتظارات آنها به آسانی محقق نخواهند شد. واشنگتن برنامههای جنگی را در سر میپروراند. این اقدامی است که در گذشته هم انجام داده است.
آنها این کار را در همه زمانها انجام دادهاند و امروز نیز به خطرناکترین شکل ممکن در جهان معاصر به آن مبادرت ورزیدهاند. بشریت با وجود جنایتکاریهای آمریکا نمیتواند امکان بقا داشته باشد.
تصور این موضوع بسیار تعجب آور و دور از ذهن مینماید. اما در صورت وقوع چنین امری همه چیز نابود خواهد شد. شهوت آمریکا برای سلطهگری میتواند به چنین امری بیانجامد.
*آمریکا در پندار خام خود با تبلیغات دروغین در پی تکرار سناریوی عراق سال ۲۰۰۳ در مورد ایران است
در اواسط ماه فوریه، «پیتر هارت» در فیرز، در مورد احتمال خرید لولههای آلومینیومی جدید برای کاربرد مغناطیسی در نیروگاههای اتمی، پرسشی را مطرح نمود. در ماههای پیش از حمله سال ۲۰۰۳ علیه عراق، رسانههای اصلی در غرب در گفتوگوهای تلویزیونی و عناوین خبری خود و همین طور مقامات رسمی دولت بوش، چنین ادعاهای کذبی را مطرح میکردند. آنها مدعی بودند که صدام حسین در صدد است تا «هزاران لوله به صورت ویژه طراحی شده» را برای پیشرفت برنامه ساخت سلاحهای هستهای اش خریداری نماید. آنها در ادامه میافزودند که «ضخامت و قطر و سایر ویژگیهای لولههای خریداری شده از سوی دولت عراق که توسط کارشناسان امنیتی آمریکایی مورد تایید قرار گرفتهاند، نشان میدهند که عراق در پی تکمیل برنامه هستهای خود می باشد.
در حالی که در واقع هیچ برنامهای وجود نداشت، اکثر مردم تاکنون نیز نسبت به این موضوع آگاهی ندارند. این و سایر اتهامات نادرست دیگری که از سوی آمریکا مطرح شده بود بهانهای برای آغاز جنگ بود و در نتیجه آن رند نابودی مهد تمدن، فراهم شد.
شرایط پیش از حمله سال ۲۰۰۳ علیه عراق دیگر وجود ندارد. میلیونها نفر کشته شدهاند. منازعه ادامه دارد و هر روز تعداد انسانهای بیشتری کشته میشوند. میزان تلفات انسانی غیر قابل محاسبه است. چشم اندازی برای پایان این مسأله در مدت زمان نزدیک دیده نمیشود. واشنگتن شاید ایران را نیز از طریق مشابهی ویران سازد، تبلیغاتی پیشتر در این مورد در حال مطرح شدن است. تهران با شماری از اتهامات ناروا مواجه است که از سوی آمریکا علیه آن کشور مطرح شده اند. این اتهامات یکی پس از دیگری مطرح میشوند. رسانههای همگانی نیز در راستای برنامههای سلطه جویانه آمریکا گام برمیدارند و به این مسأله دامن میزنند. منابع خبری، متکی به گفتن مجموعهای از دروغها هستند.
«هنری کیسینجر» گفته است: «در صورتی که شما نتوانید صدای طبل جنگ را بشنوید باید کر باشید» این سخنی صحیح است. جنگ دائمی جزو سیاستگذاری رسمی آمریکا بوده است. آمریکا برای این مسأله برنامه ریزی کرده است. کشورها یکی پس از دیگری نابود میشوند و این مسأله تکرار میشود. در دور دوم ریاست جمهوری اوباما، بشریت امکانی برای بقا پیدا نخواهد کرد. سیاستهای شرورانه دولت آمریکا این احتمال را بیش از پیش کاهش میدهد.