طبق برنامه اعلام شده قرار است فردا در باغ موزه زندان قصر کتاب شعر یک شاعر که سابقه حمایت از همجنسگراها را در کارنامه دارد بررسی شود.
به گزارش شهدای ایران، «سپیده جدیری» که در عرصههای نویسندگی، شاعری و ترجمه قلم میزند، مهرماه امسال کتاب شعری به نام «و غیره» را منتشر کرده است و حالا قرار است فردا، 9 بهمن در باغ موزه زندان قصر این کتاب مورد نقد و بررسی قرار بگیرد.
اما این فرد چندی پیش کتابی در حمایت از همجنسگراها را به فارسی ترجمه و توسط یک انتشارات در پاریس منتشر کرده بود.این کتاب کمیک استریپ پیش از آن مورد اقتباس قرار گرفته و یک فیلم سینمایی هم از روی آن ساخته شده بود که توانست نخل طلای جشنواره کن را هم بدست بیاورد.
سپیده جدیری این کتاب را که به حمایت از همجنسگراها میپردازد به فارسی ترجمه کرده و توسط انتشاراتی در پاریس منتشر کرده بود. او در گفتگویی رسماً به محتوای این کتاب اشاره و از افکار خود دفاع کرده بود.
جدیری در بخشی از این مصاحبه گفته بود: «آقای (...) روی فیسبوکاش فیلم «آبی گرمترین رنگ است» (زندگیِ آدل) را معرفی کرده بود و اگر اشتباه نکنم گفته بود فیلم خوبیست با موضوعِ زندگی دو دختر همجنسگرا. من تا آن موقع، فیلمهای «...» و «...» را که تم اصلی هردوشان حول محور مسائل مردهای همجنسگرا میگشت دیده بودم. الان که فیلمهای متعددی با این موضوعات دیدم، باز هم میتوانم بگویم که دربارهی زنان همجنسگرا به مراتب کمتر فیلم ساخته شده. خلاصه از سر کنجکاوی افتادم پیِ اینکه این فیلم را ببینم. توی پراگ به زبان فرانسوی و با زیرنویس چکی اکران شده بود و به حال من که فقط انگلیسی بلد بودم فایدهای نداشت. حین گشتوگذارهایم در پیِ دیویدیِ فیلم، روی سایت آمازون به این کتاب مصور برخوردم. دیدم جایزهی مخاطبان را هم گرفته، گفتم بخوانماش. خواندم و دیدم به سادهترین شکلِ ممکن، در خلالِ یک قصهی پُر کشش و عاشقانه، چالشهایی را هم که همجنسگراها در اجتماع با آن مواجهاند به تصویر کشیده. کتاب جدای از وجه عاطفیاش که خیلی پر رنگ است، یک نقد اجتماعی خیلی قوی محسوب میشود. برای من این وجهاش بیشتر اهمیت داشت. من کلا به مقولهی فرهنگسازی خیلی علاقهمندم. حس کردم این کتاب میتواند فرهنگ بسازد. برای همین ترجمهاش کردم.»
او حتی در بخشی از آن مصاحبه از تلاشهایی برای مقبولیت همجنسگرایی هم به نیکی یاد میکند:
«همین حالا هم میبینیم که این میزان پذیرش چقدر به نسبت همین یکی دو دهه پیش در دنیا افزایش پیدا کرده و فکر میکنم هر چه پیش برویم، به خاطر تلاشهای خوبِ فعالان حقوق همجنسگراها باز هم افزایش پیدا کند.»
او در بخشی دیگر گفته است:
«موقعی که پیشفروش کتاب شروع شد، روی فیسبوکام نوشتم که با وجودیکه همجنسگرا نیستم، از اینکه بعد از ترجمهی این کتاب و با توجه به مطالبی که در این سالها دربارهی همجنسگراها نوشتهام کسی فکر کند که من تمایلات همجنسخواهانه دارم ابایی ندارم. چون همجنسگرایی که ننگ و عار نیست که من بترسم کسی در موردم چنین فکری بکند.»!
اما درباره همین کتاب «و غیره» هم که با مجوز وزارت ارشاد در داخل چاپ شده است، جدیری در گفتگو با رادیو فردا میگوید: «شعرهایی که در این کتاب هست سرودههای بعد از مهاجرت است که من سرودهام، سرودههای سه سال و نیم چهار سال اخیر. برای همین تم آنها بیشتر روی موضوع تبعید قرار گرفته و مسائل اجتماعی سیاسی که در این چند سال اخیر در ایران پیش آمد.»
حال شخصیتی با این تفکرات نه تنها موفق میشود از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز چاپ کتابش را بگیرد، بلکه با امکانات عمومی و دولتی نیز برای کتابش جلسه نقد و بررسی برگزار میکند. آن هم درست در سالی که قرار بود سال حمایت از جناح مومن فرهنگی باشد! علی ای حال در این روزها که وزارت ارشاد با مدیر متخلف خودش که ممیزی را دور زده و بیرون از کشور کتاب چاپ کرده است هم برخورد نمیکند، لااقل از سایر نهادها و دستگاهها چون شهرداری تهران انتظار میرود که از تخصیص امکانات عمومی به چنین افرادی جلوگیر کند.
*رجانیوز
اما این فرد چندی پیش کتابی در حمایت از همجنسگراها را به فارسی ترجمه و توسط یک انتشارات در پاریس منتشر کرده بود.این کتاب کمیک استریپ پیش از آن مورد اقتباس قرار گرفته و یک فیلم سینمایی هم از روی آن ساخته شده بود که توانست نخل طلای جشنواره کن را هم بدست بیاورد.
جدیری در بخشی از این مصاحبه گفته بود: «آقای (...) روی فیسبوکاش فیلم «آبی گرمترین رنگ است» (زندگیِ آدل) را معرفی کرده بود و اگر اشتباه نکنم گفته بود فیلم خوبیست با موضوعِ زندگی دو دختر همجنسگرا. من تا آن موقع، فیلمهای «...» و «...» را که تم اصلی هردوشان حول محور مسائل مردهای همجنسگرا میگشت دیده بودم. الان که فیلمهای متعددی با این موضوعات دیدم، باز هم میتوانم بگویم که دربارهی زنان همجنسگرا به مراتب کمتر فیلم ساخته شده. خلاصه از سر کنجکاوی افتادم پیِ اینکه این فیلم را ببینم. توی پراگ به زبان فرانسوی و با زیرنویس چکی اکران شده بود و به حال من که فقط انگلیسی بلد بودم فایدهای نداشت. حین گشتوگذارهایم در پیِ دیویدیِ فیلم، روی سایت آمازون به این کتاب مصور برخوردم. دیدم جایزهی مخاطبان را هم گرفته، گفتم بخوانماش. خواندم و دیدم به سادهترین شکلِ ممکن، در خلالِ یک قصهی پُر کشش و عاشقانه، چالشهایی را هم که همجنسگراها در اجتماع با آن مواجهاند به تصویر کشیده. کتاب جدای از وجه عاطفیاش که خیلی پر رنگ است، یک نقد اجتماعی خیلی قوی محسوب میشود. برای من این وجهاش بیشتر اهمیت داشت. من کلا به مقولهی فرهنگسازی خیلی علاقهمندم. حس کردم این کتاب میتواند فرهنگ بسازد. برای همین ترجمهاش کردم.»
او حتی در بخشی از آن مصاحبه از تلاشهایی برای مقبولیت همجنسگرایی هم به نیکی یاد میکند:
«همین حالا هم میبینیم که این میزان پذیرش چقدر به نسبت همین یکی دو دهه پیش در دنیا افزایش پیدا کرده و فکر میکنم هر چه پیش برویم، به خاطر تلاشهای خوبِ فعالان حقوق همجنسگراها باز هم افزایش پیدا کند.»
او در بخشی دیگر گفته است:
«موقعی که پیشفروش کتاب شروع شد، روی فیسبوکام نوشتم که با وجودیکه همجنسگرا نیستم، از اینکه بعد از ترجمهی این کتاب و با توجه به مطالبی که در این سالها دربارهی همجنسگراها نوشتهام کسی فکر کند که من تمایلات همجنسخواهانه دارم ابایی ندارم. چون همجنسگرایی که ننگ و عار نیست که من بترسم کسی در موردم چنین فکری بکند.»!
اما درباره همین کتاب «و غیره» هم که با مجوز وزارت ارشاد در داخل چاپ شده است، جدیری در گفتگو با رادیو فردا میگوید: «شعرهایی که در این کتاب هست سرودههای بعد از مهاجرت است که من سرودهام، سرودههای سه سال و نیم چهار سال اخیر. برای همین تم آنها بیشتر روی موضوع تبعید قرار گرفته و مسائل اجتماعی سیاسی که در این چند سال اخیر در ایران پیش آمد.»
حال شخصیتی با این تفکرات نه تنها موفق میشود از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز چاپ کتابش را بگیرد، بلکه با امکانات عمومی و دولتی نیز برای کتابش جلسه نقد و بررسی برگزار میکند. آن هم درست در سالی که قرار بود سال حمایت از جناح مومن فرهنگی باشد! علی ای حال در این روزها که وزارت ارشاد با مدیر متخلف خودش که ممیزی را دور زده و بیرون از کشور کتاب چاپ کرده است هم برخورد نمیکند، لااقل از سایر نهادها و دستگاهها چون شهرداری تهران انتظار میرود که از تخصیص امکانات عمومی به چنین افرادی جلوگیر کند.
*رجانیوز