با توجه به اینکه تمام چشم امید دولت به مذاکرات دوخته شده و تمام آن چه رسانههای ما را پر کرده تنها حرفهای سیاسی و کلی دولتمردان و رئیس جمهور است و البته وعدههایی که باز شدن افقهای نو در حوزه اشتغال و بازار سرمایهای را نوید میدهد به نظر میرسد میبایست منتظر یک دوران رکود در حوزه عمرانی باشیم و البته بیکار شدن هزاران نفری که در این حوزه مشغول به کار بودند.
شهدای ایران: سفرهای استانی محمود احمدی نژاد با همه صدها مصوبهای که در هر سفر به تصویب میرسید و کلی انتقاد و انقلت را در پیش داشت و آخر سر هم برچسب غیرکارشناسی بر آنان میخورد از سوی جریانات سیاسی مخالف، هیچی اگر نداشت چندین و چند سد، راه و غیره داشت.
محمود احمدی نژاد بدون سیاست همان نسخه اصلی رئیس جمهور سال ۸۴ بود که با آمیختگی به سیاست به یک نسخه کاملا بدلی تبدیل شد از همین روست که میتوان به راحتی از دستاوردها و خدمات وی با انفکاک از مواضع سیاسی سالهای پایانی دوران ریاست جمهوری دفاع کرد.
اما اگر صدا و سیمای روزهای سال ۸۴ مردم را خسته کرده بود از اخبار پیدرپی سازندگی در کشور این روزها باید بگوییم دلتنگ یک خبر راهسازی، سد سازی و یا افتتاح و کلنگزنگی پروژهای عمرانی هستیم.
با روی کار آمدن دولت یازدهم همان طور که پیشبینی میشد هدف توسعه سیاسی دولت خاتمی به شکل پررنگتری پیگیری شد.
گر چه این اتفاق شاید در شعار دولت دیده نشود اما توسط دولتمردان مشترک با دوره اصلاحات در حال پیگیری است. معصومه ابتکار یکی از دولتمردانی است که از ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم بخشی از این سناریو را بر دوش گرفت و جلو برد.
او که همیشه در زمینی کاملا غیرسیاسی اقدامات کاملا سیاسی خود را جلو میبرد با پرداختن به بحث بنزین تولید داخل و همچنین ورود به بحث امنیت غذایی که نوعی بازی در زمین ضد امنیتی بود نشان داد که قصد دارد علاوه بر حاکم نمودن سیاست بر دیگر موضوعات در فضای عمومی جامعه، هدف زیر سوال بردن دستاوردهای عمرانی و زیرساختی دولت قبل را نیز دنبال کند تا افکار عمومی از خالی بودن دست دولت جدید در این زمینه به پرسش نرسد.
خوابیدن پروژههای عمرانی در حالی اتفاق میافتد که به نظر میرسد سفرهای استانی دولت نیز چیزی بیش از یک نمایش نیست. از سویی حملات حساب شده رسانههای وابسته به دولت یازدهم در این حوزه نیز قابل توجه است.
به عنوان مثال به کار بستن و انتخاب عناوینی نظیر"دولت یازدهم گروگان پروژههای ناتمام"، "دولت یازدهم و چالشی به نام پروژههای نیمهتمام"، "کلنگهای میلیاردی دولت دهم" و ... توسط رسانههای دولتی همان اتفاقی را دنبال میکند که نامش را میگذارند"فریب افکار عمومی".
تیرماه امسال بود که به نقل از یکی از مقامات مسئول عنوان شد ۸۰ درصد پروژههای عمرانی کشور تعطیل شده و دولت نیز به بسیاری از قراردادهای پیمانی خاتمه داده است.
با توجه به اینکه تمام چشم امید دولت به مذاکرات دوخته شده و تمام آن چه رسانههای ما را پر کرده تنها حرفهای سیاسی و کلی دولتمردان و رئیس جمهور است و البته وعدههایی که باز شدن افقهای نو در حوزه اشتغال و بازار سرمایهای را نوید میدهد به نظر میرسد میبایست منتظر یک دوران رکود در حوزه عمرانی باشیم و البته بیکار شدن هزاران نفری که در این حوزه مشغول به کار بودند.
باید گفت دولت تاکنون در اصلیسازی سوژههای خود و فرعیسازی موضوعات اصلی نه تنها موفق نبوده بلکه اکنون در معرض این ابهام عمومی قرار گرفته که مبنای دولتمردان فعالیت در فضای واقع نیست بلکه تنها سیاستورزی در فضای رسانه ارجحیت دارد.
*جهان
اما اگر صدا و سیمای روزهای سال ۸۴ مردم را خسته کرده بود از اخبار پیدرپی سازندگی در کشور این روزها باید بگوییم دلتنگ یک خبر راهسازی، سد سازی و یا افتتاح و کلنگزنگی پروژهای عمرانی هستیم.
با روی کار آمدن دولت یازدهم همان طور که پیشبینی میشد هدف توسعه سیاسی دولت خاتمی به شکل پررنگتری پیگیری شد.
گر چه این اتفاق شاید در شعار دولت دیده نشود اما توسط دولتمردان مشترک با دوره اصلاحات در حال پیگیری است. معصومه ابتکار یکی از دولتمردانی است که از ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم بخشی از این سناریو را بر دوش گرفت و جلو برد.
خوابیدن پروژههای عمرانی در حالی اتفاق میافتد که به نظر میرسد سفرهای استانی دولت نیز چیزی بیش از یک نمایش نیست. از سویی حملات حساب شده رسانههای وابسته به دولت یازدهم در این حوزه نیز قابل توجه است.
به عنوان مثال به کار بستن و انتخاب عناوینی نظیر"دولت یازدهم گروگان پروژههای ناتمام"، "دولت یازدهم و چالشی به نام پروژههای نیمهتمام"، "کلنگهای میلیاردی دولت دهم" و ... توسط رسانههای دولتی همان اتفاقی را دنبال میکند که نامش را میگذارند"فریب افکار عمومی".
تیرماه امسال بود که به نقل از یکی از مقامات مسئول عنوان شد ۸۰ درصد پروژههای عمرانی کشور تعطیل شده و دولت نیز به بسیاری از قراردادهای پیمانی خاتمه داده است.
با توجه به اینکه تمام چشم امید دولت به مذاکرات دوخته شده و تمام آن چه رسانههای ما را پر کرده تنها حرفهای سیاسی و کلی دولتمردان و رئیس جمهور است و البته وعدههایی که باز شدن افقهای نو در حوزه اشتغال و بازار سرمایهای را نوید میدهد به نظر میرسد میبایست منتظر یک دوران رکود در حوزه عمرانی باشیم و البته بیکار شدن هزاران نفری که در این حوزه مشغول به کار بودند.
باید گفت دولت تاکنون در اصلیسازی سوژههای خود و فرعیسازی موضوعات اصلی نه تنها موفق نبوده بلکه اکنون در معرض این ابهام عمومی قرار گرفته که مبنای دولتمردان فعالیت در فضای واقع نیست بلکه تنها سیاستورزی در فضای رسانه ارجحیت دارد.
*جهان