این بار مدرسهای در اهواز. داستان، همان داستان همیشگی است. ناظم یک مدرسه، یک دانشآموز را تنبیه کرده، «علیرضا»، دانشآموز ۱۲ ساله و کلاس ششمی و مبتلا به بیماری آسم، پس از آنکه ناظم او را زیر مشت و لگد گرفت روانه بیمارستان شد.
شهدای ایران:ماجرا برمیگردد به هفته پیش. وقتی «علیرضا» و یکی از دوستانش در حیاط مدرسه دعوایشان شد و همدیگر را کتک زدند و بعد زنگ تفریح که آمد، کتککاری بالا گرفت. همکلاسی علیرضا ماجرا را به مادرش که معلم مدرسهشان است، گفت و معلم به ناظم؛ برای همین هم بود که ناظم مدرسه در زنگ تفریح آخر آن روز و جلوی چشم بقیه دانشآموزان، «علیرضا» را به باد کتک گرفت.
سر، شکم، پا و دستهای «علیرضا» آن روز نتوانستند از زیر دستهای آقای ناظم فرار کنند؛ همه کتک خوردند.
خبر را پدر «علیرضا» که خبرنگار است و نمیخواهد نامش در گزارش بیاید، اعلام کرد. او ماجرا را وقتی فهمید که از سر کارش به خانه رفت و دید که حال علیرضا بد است؛ چون او بیماری آسم کودکان دارد و کتکهای آقای ناظم باعث شده او نفسش بالا نیاید و به مدت چند ساعت استفراغ کند:
«آن روز ناظم با مشت به سینه و صورت و با پا به پای علیرضا لگد زده است. علیرضا آسم کودکان دارد. او بعد از ضربههایی که ناظم به او میزند، میافتد زمین و هر بار که بلند میشده، باز هم ناظم او را میزده است. این اتفاق دو، سه بار افتاده. بعد از تعطیل شدن مدرسه، او به خانه که برمیگردد، مشکل تنفسی شدید و استفراغهای پیاپی داشته و وقتی من برگشتم خانه، او را بردیم بیمارستان امام اهواز و با دادن اکسیژن به او و رسیدگیهای پزشکی، حالش بهتر شد. متاسفانه ضرباتی که معلم به سر و صورت و گردن و سینه فرزندم وارد کرده بود آنچنان سنگین بوده که تا ساعتها در اورژانس تحت نظر پزشکی بود.»
پدر «علیرضا» فردای آن روز به مدرسه میرود و ناظم مدرسه اشتباهش را میپذیرد: «با این حال به اداره آموزش و پرورش رفتم و با حراست صحبت کردم. درحال حاضر واحد حقوقی و آموزش ابتدایی اداره و اداره رسیدگی به شکایات درحال پیگیری موضوع هستند، مسئولان اداره در مدرسه هم دراینباره تشکیل جلسه دادهاند. شب آن روز هم جمعی از مسئولان آموزش و پرورش ازجمله واحدهای بازرسی، ارزیابی عملکرد، پرورشی، حراست، مدیر مدرسه و ناظم در خانه ما از ما دلجویی کردند.»
او میگوید که درحال حاضر حق اعلام شکایت در هیأت رسیدگی به تخلفات را دارد ولی به دلیل آنکه نمیخواهد خانواده این ناظم با مشکل روبهرو شوند، فعلا از شکایت در این هیأت خودداری کرده است: «این ناظم سابقه ۲۹ سال فعالیت در مدرسه دارد. مسئولان اداره به من گفتند که در صورت شکایت من، میتوانند او را به جای دیگری بفرستند، ولی من هنوز از این موضوع خودداری کردهام. مشکل من نه با این ناظم که با سیستمی است که اجازه این کار را میدهد. ما مجلس دانشآموزی داریم، روز معلم داریم، روز دانشآموز داریم؛ چطور هنوز این تنبیههای بدنی در مدارس ما اتفاق میافتد؟ به نظر من اگر واحدهایی برای مشاوره دانشآموزان در مدارس میگذارند برای معلمان هم بگذارند؛ آنها باید تست شوند و درست گزینش شوند و روی خشم آنها کار شود. اگر دزد هم وارد خانه شود، نباید به او دست بزنیم، چطور در مدرسهای که من به مسئولانش اطمینان کرده و فرزندم را در مدرسه آنها ثبتنام کردهام، چنین بلایی را سر بچه من آوردهاند.»
آن طور که پدر این دانشآموز میگوید رئیس ناحیه سه آموزش و پرورش اهواز با دستور پیگیری حقوقی و قانونی این مسأله توسط واحد بازرسی و واحد ارزیابی عملکرد و حراست، گفته است این واحدها به صورت مستمر پیگیر این موضوع، علل وقوع آن، بازجویی از ناظم موردنظر و پرسوجو از این دانشآموزند.
مسئولان آموزش و پرورش و حتی شخص علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در ماههای گذشته و با رسانهای شدن چند تنبیه بدنی در چند مدرسه، تنبیه بدنی در مدارس را محکوم کرده و گفتهاند که خاطیان را مجازات میکنند.
همین هفته گذشته بود که خدایار رفیعی، معاون پاسخگویی به شکایات اداره کل ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش درباره تنبیههای بدنی در مدارس اینگونه گفت: «واقعیت این است که من در این یکسال گذشته که مسئول پاسخگویی به شکایات در آموزش و پرورش هستم، مواردی که از تنبیه گزارش شده در حد گستردهای نیست که رسانهها اعلام میکنند. بخشی از این تنبیهها توسط ولی قانونی دانشآموز در مراجع قانونی و قضایی رضایت داده شده است. البته در وظایف ما این نیست که از اولیا رضایت بگیریم و هرگز از این موضوع دفاع نمیکنیم. اگر معلمی از ابزار تنبیه بدنی بهعنوان عامل بازدارنده یا اصلاح رفتار استفاده کند تخلف است و ما برخورد میکنیم.»
قانونی که درحال حاضر درباره ممنوعیت تنبیه بدنی در مدارس وجود دارد، آییننامه انضباطی است. درماده ۷۵ این آییننامه آمده است: «تنبیه باید متکی به یافتههای علمی و استفاده از الگوهای مناسب تغییر رفتار باشد. اما اگر این شیوه پاسخگو نبود باید به تذکر و اخطار شفاهی بهطور خصوصی، تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانشآموزان کلاس مربوط، تغییر کلاس، اطلاع به خانواده، اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی خانواده دانشآموز و حداکثر برای مدت سه روز و نهایتا انتقال به مدرسه دیگر انجام شود. در ماده ۷۷ این آییننامه که اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی بهعنوان تنبیه ممنوع است.»
*شهروند
سر، شکم، پا و دستهای «علیرضا» آن روز نتوانستند از زیر دستهای آقای ناظم فرار کنند؛ همه کتک خوردند.
خبر را پدر «علیرضا» که خبرنگار است و نمیخواهد نامش در گزارش بیاید، اعلام کرد. او ماجرا را وقتی فهمید که از سر کارش به خانه رفت و دید که حال علیرضا بد است؛ چون او بیماری آسم کودکان دارد و کتکهای آقای ناظم باعث شده او نفسش بالا نیاید و به مدت چند ساعت استفراغ کند:
«آن روز ناظم با مشت به سینه و صورت و با پا به پای علیرضا لگد زده است. علیرضا آسم کودکان دارد. او بعد از ضربههایی که ناظم به او میزند، میافتد زمین و هر بار که بلند میشده، باز هم ناظم او را میزده است. این اتفاق دو، سه بار افتاده. بعد از تعطیل شدن مدرسه، او به خانه که برمیگردد، مشکل تنفسی شدید و استفراغهای پیاپی داشته و وقتی من برگشتم خانه، او را بردیم بیمارستان امام اهواز و با دادن اکسیژن به او و رسیدگیهای پزشکی، حالش بهتر شد. متاسفانه ضرباتی که معلم به سر و صورت و گردن و سینه فرزندم وارد کرده بود آنچنان سنگین بوده که تا ساعتها در اورژانس تحت نظر پزشکی بود.»
پدر «علیرضا» فردای آن روز به مدرسه میرود و ناظم مدرسه اشتباهش را میپذیرد: «با این حال به اداره آموزش و پرورش رفتم و با حراست صحبت کردم. درحال حاضر واحد حقوقی و آموزش ابتدایی اداره و اداره رسیدگی به شکایات درحال پیگیری موضوع هستند، مسئولان اداره در مدرسه هم دراینباره تشکیل جلسه دادهاند. شب آن روز هم جمعی از مسئولان آموزش و پرورش ازجمله واحدهای بازرسی، ارزیابی عملکرد، پرورشی، حراست، مدیر مدرسه و ناظم در خانه ما از ما دلجویی کردند.»
او میگوید که درحال حاضر حق اعلام شکایت در هیأت رسیدگی به تخلفات را دارد ولی به دلیل آنکه نمیخواهد خانواده این ناظم با مشکل روبهرو شوند، فعلا از شکایت در این هیأت خودداری کرده است: «این ناظم سابقه ۲۹ سال فعالیت در مدرسه دارد. مسئولان اداره به من گفتند که در صورت شکایت من، میتوانند او را به جای دیگری بفرستند، ولی من هنوز از این موضوع خودداری کردهام. مشکل من نه با این ناظم که با سیستمی است که اجازه این کار را میدهد. ما مجلس دانشآموزی داریم، روز معلم داریم، روز دانشآموز داریم؛ چطور هنوز این تنبیههای بدنی در مدارس ما اتفاق میافتد؟ به نظر من اگر واحدهایی برای مشاوره دانشآموزان در مدارس میگذارند برای معلمان هم بگذارند؛ آنها باید تست شوند و درست گزینش شوند و روی خشم آنها کار شود. اگر دزد هم وارد خانه شود، نباید به او دست بزنیم، چطور در مدرسهای که من به مسئولانش اطمینان کرده و فرزندم را در مدرسه آنها ثبتنام کردهام، چنین بلایی را سر بچه من آوردهاند.»
آن طور که پدر این دانشآموز میگوید رئیس ناحیه سه آموزش و پرورش اهواز با دستور پیگیری حقوقی و قانونی این مسأله توسط واحد بازرسی و واحد ارزیابی عملکرد و حراست، گفته است این واحدها به صورت مستمر پیگیر این موضوع، علل وقوع آن، بازجویی از ناظم موردنظر و پرسوجو از این دانشآموزند.
مسئولان آموزش و پرورش و حتی شخص علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در ماههای گذشته و با رسانهای شدن چند تنبیه بدنی در چند مدرسه، تنبیه بدنی در مدارس را محکوم کرده و گفتهاند که خاطیان را مجازات میکنند.
همین هفته گذشته بود که خدایار رفیعی، معاون پاسخگویی به شکایات اداره کل ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش درباره تنبیههای بدنی در مدارس اینگونه گفت: «واقعیت این است که من در این یکسال گذشته که مسئول پاسخگویی به شکایات در آموزش و پرورش هستم، مواردی که از تنبیه گزارش شده در حد گستردهای نیست که رسانهها اعلام میکنند. بخشی از این تنبیهها توسط ولی قانونی دانشآموز در مراجع قانونی و قضایی رضایت داده شده است. البته در وظایف ما این نیست که از اولیا رضایت بگیریم و هرگز از این موضوع دفاع نمیکنیم. اگر معلمی از ابزار تنبیه بدنی بهعنوان عامل بازدارنده یا اصلاح رفتار استفاده کند تخلف است و ما برخورد میکنیم.»
قانونی که درحال حاضر درباره ممنوعیت تنبیه بدنی در مدارس وجود دارد، آییننامه انضباطی است. درماده ۷۵ این آییننامه آمده است: «تنبیه باید متکی به یافتههای علمی و استفاده از الگوهای مناسب تغییر رفتار باشد. اما اگر این شیوه پاسخگو نبود باید به تذکر و اخطار شفاهی بهطور خصوصی، تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانشآموزان کلاس مربوط، تغییر کلاس، اطلاع به خانواده، اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی خانواده دانشآموز و حداکثر برای مدت سه روز و نهایتا انتقال به مدرسه دیگر انجام شود. در ماده ۷۷ این آییننامه که اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی بهعنوان تنبیه ممنوع است.»
*شهروند
آن کسی که نام انسان و معلم را نمی توان بر او گذاشت باید برود بمیرد
واقعا چی فکر کرده
1-...متاسفانه برای انسان حرمتی قائل نیستند بویژه اگر کم سن باشد شیوع تنبیه بدنی و روانی میان والدین و معلمین و استاد کار و .... و سایر موارد نقض حقوق انسانی نمونه های واضحی از این فرهنگ بی حرمتی به انسان است و نهادهای مسئول فرهنگ سازی و آگهی بخشی در این موارد را به فراموشی سپرده اند
2- انتخاب معلمین بر پایه معیارهای غیر مناسبی صورت میگیرد و متاسفانه معلمی که مهمترین شغل برای انسان سازی و فرهنگ سازی در هر کشور است در کشور ما تبدیل به شغل کم شانی شده که معمولا متقاضی آن از روی نیاز و عدم انتخابی دیگر بدون علاقه به آن راضی میشود
همکار خوبم اگر این فرزندمان دچار مشکلی بوده ، با دعوت از اولیا او و رعایت تمامی جوانب اخلاقی و ... سعی کن با تشریک مساعی اولیا او راه حلی برای رفع اشکال و آماده سازی رشد و پیشرفت فرزندمان پیدا کنید .
اگر خدای ناکرده اتفاقی همچون مرگ دانش آموز رخ میداد این ناظم چکار می خواست بکند؟
آرزو مند شادی و سعادت تمامی عزیزان
چرا باید این ناظم چنین کاری بکنه؟
اگر فرزند خودش بوده باز چنین رفتاری با آن می کرده!!!
آموزش و پرورش بعنوان متولی اقدامی بکند